چگونه شنیده و درک شویم ، یا خوک های شوپنهاور

تصویری: چگونه شنیده و درک شویم ، یا خوک های شوپنهاور

تصویری: چگونه شنیده و درک شویم ، یا خوک های شوپنهاور
تصویری: گفته آرتور شوپنهاور: هیچ‌کس نمی‌تواند فراتر از آنچه که خود هست ببیند 2024, ممکن است
چگونه شنیده و درک شویم ، یا خوک های شوپنهاور
چگونه شنیده و درک شویم ، یا خوک های شوپنهاور
Anonim

مردی که از آنجا می گذرد با صدای بلند با تلفن صحبت می کند:

"من تو را ناراحت نمی کنم! … من برایت تکرار می کنم ، من تو را ناراحت نمی کنم … تو داری من را پاره می کنی!"

چقدر اوقات مردم نمی توانند درک کنند ، متهم کنند ، توهین کنند جایی که می توانید فقط متوقف شوید و حرف یکدیگر را بشنوید. این "تعامل سطل زباله" اغلب چیزی است که می تواند مردم را دور هم جمع کند. اختلافات مکرر ، شفاف سازی اختلافات ، رسوایی به دلایلی که مردم نیاز دارند … آنها همچنین عملکرد مفید خود را انجام می دهند … بسیاری از راه های دیگر به موفقیت نمی رسند و حتی چنین فکری به ذهن خطور نمی کند که از راه دیگری امکان پذیر است.

اگر چنین چیزی به نظر می رسید ، این گفتگو می توانست سازنده تر باشد …

- من می شنوم که کلمات من شما را ناراحت می کنند ، و من بسیار متاسفم ، اما آنچه را که می خواهم به شما بگویم اکنون می گویم. این برای من مهم است! اما شما نیز مرا می شنوید … آنچه انجام می دهید (چگونه رفتار می کنید ، بگویید …) … مرا از هم جدا می کند.

در این مکان است که می تواند اتفاق بیفتد ملاقات واقعی … وقتی دو نفر یکدیگر را می شنوند و اعتراف می کنند که به یکدیگر آسیب می رسانند … شاید ناخواسته یا عمدی ، می خواهند سوزن سوزن شوند. برای چی؟

من معتقدم که در واقع مردم برای نزدیک شدن به هم ملاقات می کنند … در واقع شما صمیمیت و گرما می خواهید.

برای نزدیک شدن ، واقعاً باید برعکس عمل کنید - کمی دور شوید و شخص مقابل را ببینید … او چیست ، چه می خواهد ، چه می گوید ، چگونه به نظر می رسد ، چگونه نفس می کشد. دیگری نیز فرصتی برای دیدن خواهد داشت.

مثل شوپنهاور را در مورد خوک هایی که یخ می زدند و سعی می کردند به سمت یکدیگر بچرخند به خاطر بسپارید. اما سپس آنها با چاقو به همسایگان و آسیب رساندن آنها پرداختند. آنها از هم جدا شدند و دوباره یخ زدند … تا جایی که بین آنها فاصله ای وجود داشت تا یکدیگر را خراش ندهند و گرما را به اشتراک نگذارند.

بسیار تکان دهنده است … و حتی متناقض به نظر می رسد. اما اگر تصور کنید که چگونه شریک زندگی خود را محکم در آغوش می گیرید و سعی می کنید آنچه را که در این زمان می بینید به خاطر بسپارید … به احتمال زیاد این چشم ها ، صورت و بدن او نخواهد بود … آنچه پشت سر او خواهد بود … اما نه او (SHE)

بغل کردن بسیار دلپذیر و مفید است. آنها می گویند یک فرد نمی تواند بدون هشت بغل در روز شاد زندگی کند.

موفقیت آمیز روابط نیاز به پویایی داردتوانایی شرکا برای نزدیک شدن به تبادل گرما و عشق و دور شدن برای دیدن و شنیدن یکدیگر.

و همچنین توانایی صحبت کردن … در مورد خودتان صحبت کنید و منتظر نمانید تا طرف دیگر حدس بزند. با خودت صحبت کن. اگر برای اولین بار است که به یک گروه درمانی مراجعه می کنید یا با روان درمانگر قرار ملاقات دارید ، یکی از اولین مهارتهایی که به شما آموزش داده می شود این است که "شما سخنان هستید" تعویض با "بیانیه های I" … برای چی؟ این یکی از راه هایی است که شما را شنیده و می خواهند بحث را با شما ادامه دهند. اگر حملات و اتهامات به طرف فرد وارد شود ، گفتگو یا مشاجره سازنده نخواهد بود.

به خاطر بسپارید که چگونه چنین عباراتی را درک می کنید یا اگر احساس کنید که آنها را خطاب به خود می شنوید: "شما ، که نمی توانید (در حین راه) کنار مغازه متوقف شوید …!؟" ، "شما در حال صحبت کردن هستید مزخرف است! "،" خوب ، شما یک احمق هستید! "،" شما توجه کمی به من می کنید "… چه احساساتی بوجود می آید؟ … من می خواهم در پاسخ "شروع" کنم ، و از خودم دفاع کنم ، در پاسخ به همان شیوه صحبت کنم …

و اگر شریک زندگی شما سعی کرد درمورد خود احساس کند که در حال حاضر در ارتباط با موقعیت است ، و این عبارات را بر این اساس جایگزین کنید "بیانیه های I": "من بسیار متأسفم (یا دور هستم ، یا عصبانی هستم) که در راه جلوی فروشگاه را نگرفتید" ، "من خیلی به آنچه شما در مورد آن صحبت می کنید علاقه ندارم (یا من نظر متفاوتی در این مورد داشته باشید) "،" من از نحوه رفتار شما خوشم نمی آید (شما می گویید که شما پیشنهاد می دهید …) "،" من واقعاً توجه شما را از دست می دهم ". آیا تجربیات دیگری بوجود می آید؟

علاوه بر این ، یک گفتگوی سازنده شامل شرکا می شود تا آنچه را که می خواهند در ارتباط با آنچه شنیده اند بیان کنند … اما این یک داستان کاملاً متفاوت است …

- واقعاً دلم برای توجه شما تنگ شده است.

- من می توانم صدایت را بشنوم ، اما تو می دانی که من خیلی سخت کار می کنم.

- بله میدانم. اما من هنوز می خواستم که ما زمان بیشتری را با هم بگذرانیم.

-میشه عصر بریم سینما؟

توصیه شده: