تاتیانا چرنیگوفسکایا: مردان باهوش تر از زنان هستند. من متخصص هستم ، می دانم

فهرست مطالب:

تصویری: تاتیانا چرنیگوفسکایا: مردان باهوش تر از زنان هستند. من متخصص هستم ، می دانم

تصویری: تاتیانا چرنیگوفسکایا: مردان باهوش تر از زنان هستند. من متخصص هستم ، می دانم
تصویری: مقایسه میزان هوش در زنان و مردان | زن ها باهوش تر هستند یا مردها | ان ال پی | دکتر هلاکویی جدید 2024, ممکن است
تاتیانا چرنیگوفسکایا: مردان باهوش تر از زنان هستند. من متخصص هستم ، می دانم
تاتیانا چرنیگوفسکایا: مردان باهوش تر از زنان هستند. من متخصص هستم ، می دانم
Anonim

همانطور که شنیدم ، در شبکه متهم به جنسیت خواهی هستم. و من گزارش می دهم - جنسیت در ناب ترین شکل آن - مردان باهوش تر از زنان هستند. مردان باهوش زنان بسیار متوسط تر هستند. من متخصص هستم ، می دانم. و بدون هیچ ناراحتی می گویم: من زنان موتزارت ، اینشتین ها ، لئوناردو را ندیده ام ، حتی سرآشپز هم زن شایسته ای نیست! اما اگر یک مرد احمق باشد ، شما با یک احمق ملاقات نخواهید کرد. اما اگر او باهوش باشد ، آنطور که زن وجود ندارد. این یک چیز جدی است - افراط. زن باید خانواده و فرزندان خود را حفظ کند و با این اسباب بازی ها بازی نکند.

تاتیانا چرنیگوسکایا ، عصب شناس و استاد دانشگاه ایالتی سن پترزبورگ ، استدلال می کند که چرا مردان از زنان باهوش تر هستند و یک قیاس واقعاً در سن پترزبورگ در مورد تعداد اتصالات در مغز انجام داد.

چرا مردان باهوش تر از زنان هستند

  • مغزی که همه چیز را به خاطر خواهد آورد
  • مردان باهوش تر از زنان هستند
  • این من نیستم ، این مغز من است
  • همه اقوام این کره خاکی
  • ژنها مانند پیانو هستند
  • اینجا باید یک خالق وجود داشته باشد
  • با تناسخ چه باید کرد
  • دنیای غیر انسانی

مغزی که همه چیز را به خاطر خواهد آورد

تنظیم جریان اطلاعات ورودی غیرممکن است - یا حداقل بسیار دشوار است. من نمی دانم با این کار چه کنم ، اما ما به وضوح غرق شده ایم. و این مسئله حافظه نیست ، فضای کافی در مغز برای هر آنچه می خواهید وجود دارد. آنها حتی سعی کردند بشمارند - آخرین روایتی که من صید کردم باعث شک و تردید من می شود و به موارد زیر خلاصه می شود: اگر سیصد سال بدون وقفه "خانه 2" را تماشا کنید ، به هر حال ، حافظه پر نخواهد شد ، حجم زیاد! نگران نباشید که مناسب نیست. همه چیز نه به دلیل حجم ، بلکه به دلیل اضافه بار شبکه می تواند سقوط کند. اتصال کوتاه رخ می دهد. اما این یک شوخی خشن است. من جریان اطلاعات را با تلاش زیادی تنظیم می کنم: تلویزیون را روشن نمی کنم ، در اینترنت گشت و گذار نمی کنم. مردم می گویند که آنها درباره من زیاد در اینترنت می نویسند: اما من فوراً توجه می کنم که نه تنها چیزی در آنجا منتشر نمی کنم ، بلکه حتی نمی خوانم.

مردان باهوش تر از زنان هستند

همانطور که شنیدم ، در شبکه متهم به جنسیت خواهی هستم. و من گزارش می دهم - جنسیت در ناب ترین شکل آن - مردان باهوش تر از زنان هستند. مردان باهوش زنان بسیار متوسط تر هستند. من متخصص هستم ، می دانم. و بدون هیچ ناراحتی می گویم: من زنان موتزارت ، اینشتین ها ، لئوناردو را ندیده ام ، حتی سرآشپز هم زن شایسته ای نیست! اما اگر یک مرد احمق باشد ، شما با یک احمق ملاقات نخواهید کرد. اما اگر او باهوش باشد ، آنطور که زن وجود ندارد. این یک چیز جدی است - افراط. زن باید خانواده و فرزندان خود را حفظ کند و با این اسباب بازی ها بازی نکند.

این من نیستم ، این مغز من است

به نظر می رسد هر یک از ما دارای اراده آزاد هستیم. این یک مکالمه دشوار است ، اما پیشنهاد می کنم در مورد آن فکر کنید. ما امیدواریم که ما آگاهی ، اراده داشته باشیم و نویسندگان اقدامات خود باشیم.

پروفسور روانشناسی در دانشگاه هاروارد دانیل وگنر در کتاب خود "بهترین شوخی مغز" چیز وحشتناکی می گوید: اینکه خود مغز تصمیم می گیرد و برای ما سیگنال روان درمانی ارسال می کند - آنها می گویند ، نگران نباشید ، همه چیز مرتب است ، شما همه چیز را خودت تصمیم گرفتی خدا نکند حق با او باشد!

پیشتر محاکمه هایی در ایالات متحده انجام شده بود که متهم گفت: "این من نیستم ، این مغز من است!" وای ، ما اینجا هستیم! این بدان معناست که مسئولیت اقدامات نه تنها به ذهن ، آگاهی ، بلکه به مغز - به بافت مغز منتقل می شود. و من چه گناهی دارم که جنایتکار به دنیا آمده ام؟ اگر خوب فکر کنید ، می توانم بگویم: "من ژن های بدی دارم ، من با اجدادم بدشانس بودم." این یک س seriousال جدی است - و به هیچ وجه یک س artisticال هنری نیست.

یکبار از همکارانم پرسیدم: "آیا می توانید تعداد واقعی اتصالات مغز را نام ببرید؟" پرسیدند: «کجایی؟ در منطقه باغ یوسوپوف؟ یک سری صفر برای این عدد تا نوا ادامه خواهد داشت."

همه اقوام این کره خاکی

DNA مشکوک است - این بدان معناست که زندگی هر موجودی یک کتاب است که فقط با چهار حرف نوشته شده است. فقط مژک دار کوچک است ، در حالی که در انسان اندازه کتابخانه کنگره است. علاوه بر این ، همه اقوام روی این سیاره هستند. انسانها 50 درصد ژنهای خود را با مخمر به اشتراک می گذارند! بنابراین ، وقتی کروسان می گیرید ، چهره مادربزرگ خود را به خاطر بسپارید. ناگفته نماند که گربه ها و شامپانزه ها.

ژنها مانند پیانو هستند

شاید شما در زندگی خوش شانس باشید و از پدربزرگ و مادربزرگ خود یک پیانوی گران قیمت و خوب استینوی بگیرید. اما مشکل اینجاست که باید نحوه نواختن آن را بیاموزید ، یک ساز کافی نیست. اگر ژنهای بد ارثی باشند ، این یک فاجعه است و اگر ژنهای خوب پایان کار نباشند.

ما با شبکه عصبی خودمان به این دنیا آمدیم و سپس تمام عمر متن را روی آن می نویسیم: آنچه می خوریم ، با چه کسانی ارتباط برقرار می کنیم ، چه گوش می دهیم ، چه می خوانیم ، چه لباسی می پوشیم ، چه مارک رژ لب. و وقتی هریک از ما در مقابل خالق ظاهر می شود ، متن خود را ارائه می دهد.

اینجا باید یک خالق وجود داشته باشد

فعالیت علمی من را بیشتر به دین نزدیک کرد. تعداد زیادی از دانشمندان بسیار مهم افرادی مذهبی بودند. هنگامی که هاوکینگ مشروط ، حافظه مبارک او ، پیچیدگی این جهان را می بیند - او آن را قطع می کند تا چیز دیگری به ذهنش خطور نکند. اینجا باید یک خالق وجود داشته باشد. من ادعا نمی کنم ، اما می گویم چنین فکری از کجا آمده است. علم دین را دفع نمی کند ، اینها چیزهای موازی هستند ، نه رقبا.

با تناسخ چه باید کرد

آیا شعور می میرد؟ ما نمی دانیم ، همه به موقع می دانند (یا نمی دانند). اگر فرض کنیم که هوشیاری محصول مغز است ، مغز می میرد - هوشیاری می میرد. اما همه اینطور فکر نمی کنند. سال گذشته ما به دالایی لاما رفتیم و من این س askedال را پرسیدم: "با تناسخ چه می کنیم؟" از این گذشته ، هیچ حامل فیزیکی وجود ندارد که شخص بتواند از طریق آن عبور کند - اینها اتم نیستند ، با آنها مشخص است - درخت گلابی مرده ، تجزیه شده ، رشد کرده است.

اما در اینجا ما در مورد شخصیت صحبت می کنیم - این در حال گذر از چه چیزی است؟ راهبان بودایی به ما پاسخ دادند: "شما دانشمندان هستید ، این مشکل شما است. شما به دنبال آن هستید ، ما این را قطعاً می دانیم. " در عین حال ، شما با افراد نیمه تحصیلکرده صحبت نمی کنید ، بلکه با افرادی صحبت می کنید که سنت قدرتمندی برای مطالعه آگاهی به مدت سه هزار سال دارند.

من آنجا بلند شدم و یک سوال بسیار متعالی پرسیدم. او می گفت: "آیا شما بیگ بنگ داشتید؟" ، "آیا شما یک بیگ بنگ داشتید؟" فقط یک احمق می تواند چنین سالی بپرسد ، زیرا او یا همه جا بود یا هیچ جا. اما پاسخ آمد: "ما آن را نداشتیم. از آنجا که جهان همیشه بوده است ، یک رودخانه بی پایان است ، هیچ گذشته ، هیچ آینده ای وجود ندارد ، و به طور کلی هیچ زمانی وجود ندارد. بیگ بنگ چیست؟ " برای بوداییان ، آگاهی بخشی از جهان است. آیا شعور می میرد؟ بستگی دارد در چه موقعیتی باشید.

دنیای غیر انسانی

در اطراف ما دنیایی سیال ، شفاف ، ناپایدار ، فوق سریع و دورگه وجود دارد. ما در حال فروپاشی تمدنی هستیم - این یک زنگ خطر نیست ، بلکه یک واقعیت است. ما وارد نوع متفاوتی از تمدن شده ایم - و این از اهمیت جهانی برخوردار است.

بنابراین ، ما باید بین آزادی و امنیت یکی را انتخاب کنیم. آیا قبول می کنم که دچار اشکال شده باشم؟ خیر و از سر تا پا در ورودی فرودگاه جستجو شود؟ البته ، آماده هر چیزی ، تا زمانی که هیچ چیز منفجر نشود.

فیلسوف و نویسنده استانیسلاو لم یک چیز باورنکردنی نوشت - من بسیار متأسفم که این کلمه را نیاوردم - جهان غیر انسانی شده است. نه تنها مردم ، بلکه موجودات زنده به طور کلی نمی توانند در بعد نانو ثانیه و نانومتر زندگی کنند.

در همین حال ، سیستم های هوش مصنوعی در حال تصمیم گیری هستند ، و سپس بیشتر. آنها این کار را با سرعتی انجام می دهند که ما حتی نمی توانیم متوجه آن شویم.

ما به دنیایی رسیده ایم که باید در آن بایستیم ، شومینه روشن کنیم ، یک نوشیدنی در دست بگیریم و فکر کنیم به کجا رسیدیم و چگونه در آن زندگی خواهیم کرد؟ کتابهایی که خوانده ایم ، هوشمندانه صحبت می کنیم ، فکر می کنیم ، اگر نه تعیین کننده ، نقش اساسی را ایفا می کنند. وقتی هوش مصنوعی عکس انعکاس آب در آسمان را که من در خلیج فنلاند گرفتم ببیند ، متوجه می شود که بسیار زیبا است؟ آیا او یک شخص است یا نه؟ آیا انسان برابر است؟ نه هنوز. اما موضوع در حال حرکت است.

متن: دیانا اسمولیاکووا

توصیه شده: