همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند

فهرست مطالب:

تصویری: همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند

تصویری: همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند
تصویری: فیلم شکار هیولا دوبله فارسی 2024, آوریل
همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند
همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند
Anonim

این مقاله را به زن ستیز و زن ستیز محترم تقدیم می کنم. چقدر می توانید از یکدیگر متنفر باشید؟! نکته جالب این است که آنها صادقانه اینطور فکر می کنند! مردان صادقانه ، با تمام وجود معتقدند که "همه زنان احمق هستند" ، از شوهرهای مختلف فرزندی به دنیا می آورند و سپس با نفقه با خوشحالی زندگی می کنند. زنان متقاعد شده اند که "همه مردان بز هستند" ، آنها همه چیز را تغییر می دهند ، آنها فقط فکر می کنند چگونه یک قربانی بی گناه و ساده لوح دیگر را به رختخواب بکشند. و برای خواندن ، "گفتگوی" چنین زنانی و مخالفان آنها را تماشا کنید - بنابراین قلب از این منظره جنگ تا آخرین نفس خون می شود …

و چه چیزی پشت این جنگ جنسیتی است؟ چه چیزی در پشت تحقیر متقابل پنهان است؟ تحقیر همیشه یک نفرت بدحجاب است و نفرت یک احساس سه جزئی است: ترس ، درد ، خشم. ترس از رها شدن / رها شدن ، رها شدن / رها شدن ، طرد / رد شدن ، عصبانیت ناشی از تجربه های غم انگیز ، آسیب زا ، درد ناشی از خیانت ، سردی ، جدا شدن.

هم زن و هم مرد در گفت و گویی مملو از توهین ها و اتهامات متقابل سعی می کنند ثابت کنند که او (او) قربانی است ، اما حریف متجاوز است. طرفین به چه نوع استدلالی متوسل می شوند؟

W: - شما فقط باید با کسی بخوابید ، بچه هایی به دنیا بیاورید و سپس بروید ، خودتان آنطور که می خواهید بخورید! مردان عادی منقرض شده اند!

M: - خودشان احمقانی هستند که زایمان می کنند ، بگذارید او در مورد پیشگیری از بارداری فکر کند! مادرسالاری طلاق گرفت! شما باید پول را از مردان جدا کنید! حریص ، تجاری و فاسد!

اگر عمیق تر نگاه کنید چه می کنید؟ آیا این تعارض بین زن و مرد است؟ نه ، این درگیری بین دختر و پدر ، پسر و مادر است. همیشه در مواجهه با مردان ، ما عاشق ، نیاز داریم ، اما از پدر متنفر هستیم. در چهره یک زن ، ما خواهان توجه ، تأیید و پذیرش مادر هستیم. تعارض جنسی درگیری بین پدران و فرزندان است. فقط از طریق این نفرت می توان تصاویر را از هم جدا کرد ، درک این امر دشوار است که مردی با سرزنش یک زن ، مادر خود را سرزنش می کند. به سختی می توان دریافت که دختری که از مردی عصبانی است ، از پدرش عصبانی است. زیرا دوران کودکی - یا فراموش می شود (یا بهتر بگوییم سرکوب می شود) ، یا کودک به خود اجازه نمی دهد از والدین عصبانی باشد. در مورد والدین - غیرممکن است ، اما در جنس مخالف - تا آنجا که دل شما می خواهد! متأسفم ، نه یک روح … نفس!

زیرا خواسته واقعی و واقعی روح این است که دوست داشته شود ، دوست داشته شود. در ابتدا ما این عشق را از والدین خود دریافت نمی کنیم ، سپس ، به طور سنتی ، در نتیجه ، از شرکای خود. و ما همچنان همان پسرها و دخترهای ناراضی ، کوچک و آزرده می شویم که سی سال دارند … روان آسیب دیده ، که قادر به زنده ماندن از درد طرد شدن نیست ، دفاع روانی را "روشن می کند". و اغلب - استهلاک. برای جلوگیری از خواستن چیزی (یعنی عشق و پذیرش از طرف شریک جنس مخالف) ، باید مورد بحث قرار گیرد! طبق اصل "روباه و انگور". من واقعاً نمی خواستم. انگور دردناک شیرین نیست!

سپس زنانی ظاهر می شوند که بر اساس اصل "من خودم!" زندگی می کنند ، که اعلام می کنند امروزه هیچ امیدی برای مردان وجود ندارد. مردان با خجالت از زنان ظاهر می شوند که در نظام مادرسالاری متحد شده اند و سعی می کنند تمام جنسیت مردانه را از نور سفید دور کنند. خوب ، آیا مزخرف نیست خانمها و آقایان!؟

اگر دیالوگ را که در بالا دیدیم ترجمه کنید ، چیزی شبیه به این بدست می آید:

M: - من واقعاً می خواستم دوستت داشته باشم ، در عوض عشق بدهم ، اما سوختم … اکنون فقط می ترسم روابط جدیدی ایجاد کنم …

W: - من همچنین می خواستم دوست داشته باشم و دوست داشته شوم ، من خوشبختی ساده زن را می خواستم ، اما موفق نشدم. من از وارد شدن به یک رابطه جدید می ترسم ، اگر دوباره به همان روش صدمه ببیند چه؟ می ترسم مرا آزرده کنید …

بیایید بیل را بیل بنامیم. من نمی گویم نه همه بزها و نه همه زنان احمق هستند. من تأیید می کنم که هیچ بز و احمقی وجود ندارد ، اما مردان و زنانی عمیقاً ناراضی و تنها هستند که واقعاً عشق می خواهند ، اما بیشتر از این می ترسند که دوباره صدمه ببینند …

(ج) آنا ماکسیموا ، روانشناس

توصیه شده: