خون آشام جذاب یا گل نرگس معمولی

تصویری: خون آشام جذاب یا گل نرگس معمولی

تصویری: خون آشام جذاب یا گل نرگس معمولی
تصویری: فیلم دوبله فارسی جدید 2021, گرگ سیاه ؛ بدون سانسور +16 2024, ممکن است
خون آشام جذاب یا گل نرگس معمولی
خون آشام جذاب یا گل نرگس معمولی
Anonim

در حال حاضر مقالات زیادی در مورد گل نرگس وجود دارد. به عنوان یک قاعده ، شرح عادات آنها و تصویری برای جلب توجه وجود دارد. تصویر اغلب مردی است با ظاهر روانی که شبیه جوکر است. برای قربانیانی که قبلاً در حلقه ارتباط با خودشیفته قرار گرفته اند ، این قابل درک است. تفاوت های ظریفی وجود دارد که باید روشن شود.

از تجربه خود ، مایلم اضافه کنم که اولاً زنان در کنار مردان نرگس پیدا می شوند. و الگوهای رفتاری آنها با مردان متفاوت نیست.

ثانیاً ، تصویر افراد خودشیفته تقریباً شیطانی است. بله ، خودشیفته قادر است اعصاب خود را بسیار خرد کرده و از نظر اخلاقی قربانی را خسته کند ، اما این یک فیلم ضد قهرمان روانی با تبر یا اره برقی نیست. به طور کلی ، خودشیفته سرسخت به ندرت به خشونت فیزیکی می پردازد.

خودشیفته ها آنقدر غالباً ضد اجتماعی و شرور توصیف می شوند که مردم کاملاً مایلند خودشیفته های واقعی را وارد زندگی خود کنند. پس از همه ، در خارج او فردی بسیار جذاب و روشن است. به صورت خارجی. پوسته ای روشن در پشت آن پوچی و شرمندگی فراوان است.

خودشیفته با جدیت قسمت واقعی خود را ، آن ورطه را که در آن تاریکی ، شرم و کسالت زیادی وجود دارد ، پنهان می کند. پوشش بی رحمی با "درستی": "من عینک های لبه قرمز و کفش های کتانی صورتی شما را دور انداختم ، زیرا همسایه ها فکر می کنند شما دیوانه هستید …". به یاد داشته باشید معلمانی که پسران را در اطراف مدرسه تعقیب می کردند تا فرهای بیتلز خود را قطع کنند و موهای خود را "مانند موهای دیگران" کوتاه کنند ، اگر آنها می توانستند کودکی را بگیرند و از فر کردن آنها محروم کنند ، چنین معلمانی از غم و اندوه خود لذت می بردند. نوجوان یک گل نرگس در خانه چاقوی خود را نگه داشت و روی جفتش جوش زد زیرا "راه رفتن بسیار زشت است" و "شرم آور است که مردم تصور کنند همسرش آکنه دارد" ، آبسه روی صورت او بریده شد و حالت شادی داشت.

در خارج ، خودشیفته یک فرد بسیار شیرین ، روشن و جذاب است ، قادر به صحبت در مورد بسیاری از موضوعات است. علاوه بر این ، آنها موضوعاتی را انتخاب می کنند که در اوج محبوبیت هستند. در زمان محبوبیت فضا و فیزیک ، بسیاری از نرگس ها برای آموزش فیزیک ، برای لمس ملایم سیمهای گیتار به آهنگهای موسیقی رفتند. در دهه نود میلادی ، گل نرگس صاحب کاپشن قرمز و شرکت های تعاونی یا بهتر بگوییم کارت های تجاری با نام های باشکوه شرکت ها بود ، جایی که آنها مدیران عامل نامیده می شدند ، حتی اگر شرکت متشکل از سه کارمند باشد. امروزه گل نرگس فرهای خود را کوتاه می کند ، در مورد هیپ و ویپ صحبت می کند و سالسا می رقصد. و وقتی این امر قدیمی می شود ، آنها مد را بیشتر دنبال می کنند.

نرگس از غیریت عصبانی می شود. آنها به سختی می فهمند که چگونه می توانید با دیگران متفاوت باشید ، چگونه می توانید برخلاف قوانین کلی رفتار کنید.

آنچه خودشیفته را متمایز می کند عدم تحقق درونی است. خودشیفته خلاق نیست و اغلب از منابع دیگران برای تقلید از خلاقیت استفاده می کند. برای یک خودشیفته آسان تر است دستکاری کند تا دیگران بتوانند او را "توسعه" دهند. زن یا شوهرش می تواند یک خودشیفته را حمل کند ، او را به دنبال خودشیفته ببرد ، در نردبان شغلی ارتقا یابد ، لحظات سخت مطالعه نرگس را بجوید. علاوه بر این ، همسر معتقد است که او فقط "برای حمایت از استعداد" ، "به خاطر عشق ، کمک سبک می کند".

یا خودشیفته در تیم سلطنت می کند و خامه را از کار تیم جمع آوری می کند. در گذشته و در زمان ما ، م institسسات علمی به این شکل کار می کردند. مخترع وجود دارد ، اما اگر نام نویسندگان همکاران خود را که به آنها وابسته است در نویسندگان همکار وارد کند ، اختراع او از دست نخواهد رفت.

باید گفت که خودشیفته خلاق نیست ، اما در استفاده از منابع دیگران بسیار خوب است. من با مواردی آشنا هستم که افراد خودشیفته پرونده هایی با مجموعه ای از نقل قول ها و تصاویر برای پاسخ به موضوعات مختلف ، از بحث های سیاسی گرفته تا اشعار عاشقانه داشتند. نقل قول ها زیبا و صیقلی هستند و تصویری درخشان تر از تصورات اختراع شده خود ایجاد می کنند. بنابراین اگر فکر می کنید که خواستگاری و پیام ها به طرز دردناکی زیبا هستند و مانند شعرهای تبریک روی کارت پستال ها صیقل داده شده است ، فقط آنها را در گوگل جستجو کنید. این احتمال وجود دارد که این اشعار زیبا یا افکار حکیمانه مدتها قبل از تولد کسی که آنها را به نام خود فرستاده است سروده شود.

گفته می شود ، تشخیص خودشیفته در دروغ دشوار است.خودشیفته ها عاشق دروغ گفتن هستند ، اما در بیرون آمدن بسیار خوب هستند. مکالمات طولانی بی پایان ، انحراف از موضوع ، انتقال به شخص شخصی ، به طرف مصدوم. خودشیفته قربانی را مطالعه می کند و سپس دقیقاً از موضوعاتی استفاده می کند که شما را به قلاب احساسی وادار می کند.

در ابتدا ، شوخی های خودشیفته چندان قابل توجه نیست ، این فکر به وجود می آید که "خوب ، این مرد عزیز چیزی گفت که باعث ناراحتی شد ، این یک استثنا است" ، سپس این فکر به ذهن می آید "بله ، گاهی اوقات ناخوشایند است ، اما می توانید آن را تحمل کنید"…

افسوس ، جوک های بیشتری وجود خواهد داشت. ابتدا ، خودشیفته قربانی را فتح می کند و او باید در چشم او شبیه یک شاهزاده زیبا باشد. اما خشم در او جمع می شود ، زیرا او باید منابع را برای ایجاد یک تصویر زیبا هزینه کند. علاوه بر این ، هنگامی که قربانی برنده می شود ، خودشیفته به خود اجازه می دهد تا آرام شود و "بازی" کند ، یعنی قربانی را به احساسات منفی تحریک کند. این امر با دوره های شادی آمیخته می شود و به قربانی اجازه می دهد امید را در روح خود ایجاد کند که خوشبختی با خودشیفته امکان پذیر است.

به طور کلی ، این امید به مرور افزایش می یابد و برای قربانی جذابیت بیشتری پیدا می کند. هرچه "چرخش عاطفی" بین خشونت و لحظات شاد بیشتر باشد ، بیشتر قربانی امیدوار می شود که روزی زندگی با خودشیفته بهبود یابد و بسیار خوشحال باشد.

افرادی که در خانواده های والدین به سوء استفاده عادت کرده اند ، عادت کرده اند که معتقدند عشق را می توان به دست آورد ، شروع به "شایستگی عشق" خودشیفته می کنند. خودشیفته کاملاً راحت است: این توجه ، هدیه و تزریقات مالی قابل توجه است. قربانی معتقد است "این بار او اشتباه کرد ، رسوایی ایجاد کرد ، اما دفعه بعد همه چیز عالی خواهد بود" ، "بنابراین او این را به خودشیفته می دهد و او دیگر هرگز …" و یک دوره نزاع و آشتی آغاز می شود ، رفتن و آمدن

با گذشت زمان ، قربانی به این الگو عادت می کند و از واکنش احساسی به آن دست می کشد. اینجاست که خودشیفته باید نوعی خلاقیت را امتحان کند. به عنوان مثال ، یک افسانه در مورد یک معشوقه ایجاد می شود ، به همسر گفته می شود که خودشیفته یک خانم زیبا در محل کار دارد ، و زن به حسادت برانگیخته می شود. اگر همسر از نظر عاطفی به فرزندان وابسته باشد ، ممکن است کسی آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهد. یک خانم چمدانش را بست ، تلفن را خاموش کرد و آپارتمان را برای چند روز ترک کرد ، در حالی که شوهر ناراحت با همه کسانی که ممکن است بدانند کجا رفته است تماس گرفت. در محل کار ، به هر حال ، خانم برای این روزها تعطیلات گرفت.

یک نکته مهم در رابطه با خودشیفته "نگرانی آشکار" است. خودشیفته از قربانی مراقبت می کند ، دقیقاً به میزان لازم برای قربانی ، که در دوران کودکی مراقبت های کمتری از بستگان دریافت می کرد. این امر بر فردی تأثیر می گذارد که تحت مراقبت کمتری از دارو استفاده کرده است. علاوه بر این ، نگرانی مشخص خواهد بود: چیزی خریداری می شود که قربانی درخواست نکرده است ، "بهبود" در آپارتمان قربانی بدون اطلاع او انجام می شود ، غذایی تهیه می شود که قربانی نمی خواهد بخورد ، اما اگر شما خوشحال نیستید در مورد این ، سپس یک رسوایی رخ می دهد یا قربانی باید "تحمل" کند … به نظر می رسد "چنگال": یا امتناع کنید و رسوایی کنید یا خشونت را تحمل کنید و به شکل دیگری قبول کنید ، به عنوان مثال ، خفه شدن در غذایی که نمی خواهید.

عکس از سیمون مارشال

وقتی قربانی متوجه می شود که در این تنش و دروغ به هیچ وجه وزوز نمی کند و سعی می کند شفاف سازی یا ترک کند ، آنگاه خودشیفته فوراً همان چیزی می شود که در ابتدای رابطه بود. به قربانی وعده بهشت زمینی داده می شود ، گل اهدا می شود ، ستاره ای از آسمان و ماه به علاوه وعده داده می شود. همه اینها بر میزان امید قربانی اضافه شده است. "بالاخره ، او تغییر کرد ، متوجه شد. ما در آینده خوشحال خواهیم شد."

و سپس حلقه جدیدی از خشونت آغاز می شود و اینها دیگر مانند ابتدا شوخی های جداگانه نیستند. این یک سوء استفاده معمولی کامل خواهد بود. خودشیفته دیگر سعی نمی کند دستکاری های خود را از قربانی پنهان کند. از ترس و امید فلج شده است ، او قدرت بسیار کمی برای ترک دارد. این مرحله زمانی است که خیرخواهان می گویند "چرا او را ترک نمی کنی؟" اگرچه ، در واقع ، تنها تعداد معدودی قادر به ترک در چنین وضعیت لاغری هستند. به عنوان یک قاعده ، خودشیفته به دنبال قربانی جدید و تازه تری می رود.

این مهم است که بگوییم او قربانی را به همین ترتیب ترک نمی کند ، او از امور قربانی آگاه است و هر از گاهی در مورد خود یادآوری می کند. دیگران موفق به نصب برنامه های ردیابی می شوند ، برای بازدید آمده و در شبکه های اجتماعی امضا می شوند. و گاه به گاه قربانی را "پینگ" کنید - با تلفن تماس بگیرید و آه بکشید ، یک شعر غم انگیز ارسال کنید ، "به طور تصادفی" با قربانی در خیابان ملاقات کنید.

هنگام ملاقات ، خودشیفته طوری رفتار می کند که انگار خشونت وجود ندارد ، غمگین و دوست داشتنی به نظر می رسد. این می تواند وابستگی عاطفی قربانی را تا حد زیادی افزایش دهد.

گفتن این نکته مهم خواهد بود که افراد خودشیفته ، حالت چهره خود را جلوی آینه تمرین می کنند. باورش سخت است ، اما اینها فقط ماسک هایی هستند که برای کنترل مردم به آنها نیاز دارند. به یاد داشته باشید که اگر فرد خودشیفته بیش از یک بار مورد خشونت قرار گرفته یا به او دروغ گفته باشد ، به احتمال زیاد حالت های ملایم صورت و کلمات محبت آمیز فقط ابزار بازی دیگری هستند.

بنابراین اگر حداقل یکی از این علائم را در رابطه خود تشخیص دادید ، دلیلی است که در مورد آن فکر کنید و به س "ال "آیا این رابطه من را خوشحال می کند؟"

توصیه شده: