سکوت یخ و خون آتشین در روابط مشارکت

تصویری: سکوت یخ و خون آتشین در روابط مشارکت

تصویری: سکوت یخ و خون آتشین در روابط مشارکت
تصویری: علیرضا بیرانوند و کریس رونالدو 2024, ممکن است
سکوت یخ و خون آتشین در روابط مشارکت
سکوت یخ و خون آتشین در روابط مشارکت
Anonim

یکی از قوانین دلبستگی این است که هر پاسخی بهتر از عدم پاسخ است. هر از گاهی ، مشتریان با داستانهای زندگی متفاوت ، برنامه های آینده ، مردان و زنان می گویند: "من حداقل به نوعی واکنش نیاز دارم!" سکوت یخی شکل شدید فاصله گذاری و عدم واکنش است. مردم از سکوت به عنوان دستکاری استفاده می کنند ، زیرا می دانند دیگری می آید ، التماس می کند که سکوت نکنند و همه ادعاهای خود را فراموش خواهند کرد. اما سکوت یخی همیشه نسخه وحشی دستکاری کننده نیست. مردم از سکوت برای قطع احساسات ، بی حسی و یخ زدن استفاده می کنند.

افراد هنگام صدمه دیدن ، صدمه دیدن ، وقتی احساس ناامنی می کنند و همچنین از ترس گفتن "چیزی اشتباه است" فاصله می گیرند و سکوت می کنند. سکوت زمانی می تواند سازنده باشد که شریک برای جمع آوری افکار خود ، پیدا کردن تعادل احساسی ، صحبت کردن مجدد ، و از سرگیری تماس با شریک ، مکثی داشته باشد. اما سکوت برای رابطه مخرب می شود اگر به عنوان یک عادت ترک در پاسخ به ادعاها یا سرزنش های شریک زندگی تبدیل شود.

برخی از شرکا نمی فهمند که شریک زندگی آنها چقدر دردناک واکنش نشان می دهد و همه آن طوفان احساسات ، موجی از توهین ها که در حومه سکوت یخی خود تحمل می کنند ، بیشتر محرکی است که چنین تأثیر خشنی را برمی انگیزد ، که بعداً می تواند به یک غم عمیق تبدیل شود.

من مثالهایی می زنم (همه نمونه ها با رضایت مشتریان منتشر می شوند).

ایگور و ماریانا 5 سال است که ازدواج کرده اند ، فرزندی ندارند. ماریان تکانشی است ، با سطح بالایی از آرزوها ، که همراه با شک و تردید به خود نسبت به رئیس است. ماریانا اغلب در محل کار دچار استرس می شود و با همسرش ایگور در مورد نگرانی هایش از او حمایت می خواهد. ایگور ، در پاسخ به شکایات همسرش ، سعی می کند او را منصرف کند ، احساس خوش بینی را در او القا کند و او را از افکار مشکوک نجات دهد که رئیس ماریان او را اخراج می کند. این یک تأثیر آزاردهنده بر ماریان دارد ، او ایگور را به عدم درک و همدلی متهم می کند. ایگور ، در پاسخ به اتهامات ، به سنگی خاموش تبدیل می شود و معتقد است که بحث های بیشتر ماریان را حتی بیشتر دیوانه می کند. ماریانا خواستار ادامه گفتگو است ، پس از آن ایگور همیشه به اتاق خواب می رود و به رختخواب می رود. ماریانا دچار هیستریک می شود ، می خواهد حداقل چیزی بگوید ، ایگور همچنان مانند سنگ دروغ می گوید و سکوت یخی را حفظ می کند. فریادهای ماریانا حدود یک ساعت ادامه می یابد و پس از آن او را ترک می کند و او با شک و تردید در مورد کفایت خود در رابطه با وضعیت کار و همچنین شرم از فریادها و توهین هایش شروع می شود. این از لحظه زندگی مشترک ماریان و ایگور ادامه می یابد. سکوت ایگور ، که دو هفته به طول انجامید ، به "آخرین قطره" تبدیل شد که بهانه ای برای جستجوی کمک روانی بود. ماریانا با مادرش دعوا کرد که در مورد آن به ایگور گفت. انتظاراتی که همسر مدتی به این حادثه اختصاص می دهد ، محقق نشد. ایگور ساکت بود ، وقتی ماریانا پرسید که آیا می خواهد چیزی بگوید ، شوهر پاسخ داد که نمی خواهد در رابطه بین ماریانا و مادرش دخالت کند. ماریانا تصور می کرد که شوهرش او را مجرم درگیری با مادرش می داند و سعی می کند این موضوع را بفهمد ، که ایگور سکوت کرده است. سپس مدل معمول بازی کرد - ایگور به اتاق خواب بازنشسته شد و به رختخواب رفت ، این بار تأثیر ماریان تا صبح فروکش نکرد ، آشتی معمول در صبح اتفاق نیفتاد ، روزها گذشت و ایگور ساکت ماند. با ناامیدی ، ماریان تصمیم گرفت که عصر در حالت مسمومیت شدید الکلی به خانه بیاید به این امید که این امر بتواند ایگور را از حالت سکوت یخی خارج کند ، اما چنین چیزی رخ نداد. پس از آن چند روز سکوت آرام در هر دو طرف به دنبال داشت.تا اینکه خشم دوباره ماریان را در اختیار گرفت و او با مشت های خود به ایگور حمله کرد ، اما این باعث نشد که ایگور از حالت سکوت خارج شود. ایگور تنها زمانی از حالت سکوت بیرون آمد که ماریانا گفت ، شاید آنها باید از هم جدا شوند و او می خواهد به پدر و مادرش برود. در کمال تعجب ، ماریانا در پاسخ ایگور از او خواست که آرام شود ، او تصمیم او برای طلاق را درک نکرده است و از او می خواهد که ازدواج را نجات دهد. در کمال تعجب ، ایگور در جریان مشاوره های روانشناختی متوجه شد که سکوت او شعله احساسی ماریانا را خاموش نمی کند ، بلکه او را شعله ور می کند ، که کلمات بسیار ساده یک کوکتل خنک کننده برای ماریانا خواهد بود ، که متأسفانه در دسترس ایگور نبود. درک قدرت مخرب سکوت اولین قدم در جهت ایجاد رقصی جدید برای شریک رقص آنها بود.

در موردی دیگر ، ایوان دچار شور شد وقتی دوست دخترش ، که او را بسیار دوست داشت و قرار بود با او خانواده ایجاد کند ، ناگهان "سخت" شد ، و سپس سکوت کرد و مانند ایگور ، از نظر جسمی خود را به اتاق دیگری رساند.. عاشق ایوان احساس می کرد ، مانند یک وقفه ، تخیل او به او جلب کرد که دختر دیگر او را دوست ندارد. پس از آن ایوان دیگر نمی توانست خود را کنترل کند ، به دنبال دختر فاصله گیرنده "دوید" ، سعی کرد با او ارتباط برقرار کند ، به پرسیدن سوالات خود ادامه داد ، که فقط دفاع خاموش را تقویت کرد. در طول مشورت ها ، ایوان و دوست دخترش در مورد شیوه های معمول واکنش خود و همچنین چرخه آشکار روابط خود در هر بار اطلاعات زیادی کسب کردند. پس از شناسایی عوامل محرک خود و آگاهی از مکانیزم هایی که باعث ایجاد سکوت و پاسخ به حملات احساسی می شوند (حملات احساسی ایوان در طغیان های احساسی بیان نشد ، او فقط به س bangال "ضربه زدن" ادامه داد). در ابتدای کار ، دوست دختر ایوان گفت: "او صبور نیست و منتظر پاسخ است. اما من شهامت این را ندارم که حقیقت را به او بگویم. به عنوان مثال ، من نمی خواهم فردا با دوستانش ملاقات کنم ، و او صحبت می کند و صحبت می کند ، می پرسد و می پرسد ، او فقط به من وقت نمی دهد یا تصمیمی نمی گیرد که ملاقات با دوستانش ایده بدی نیست و موافق نیست ، یا شهامت داشته باش و بگو که ترجیح می دهم فردا در خانه باشم."

نمونه های زیادی از این دست وجود دارد ، برخی از مردم درک این مسئله را سخت می دانند که سکوت برای یک رابطه کشنده است و باعث درد عاطفی شریک زندگی می شود. اما کسی که سکوت می کند نیز رنج می برد ، سکوت می کند به امید باد شدید یخ می زند ، اگر سنگی را بدون انداختن کلمه ای دراز بکشد ، اما دقیقاً برعکس اتفاق می افتد ، یک باد قوی به یک طوفان مرگبار تبدیل می شود.

E. Tronic تأثیر سکوت سنگ را در آزمایش با مادران و نوزادان نشان داد. مادر به کودک نگاه می کند ، بازی می کند و با او صحبت می کند. سپس ، با علامت آزمایش کننده ، مادر ساکت می شود ، یخ می زند ، صورتش بی حرکت و خالی می شود. نوزاد بلافاصله به این تغییر توجه می کند و به دنبال تحریک مادر است ، اگر مادر همچنان سکوت می کرد ، کودک بسیار آشفته می شد و توجه می خواست ، وقتی این اتفاق نیفتاد ، کودک از او بر می گردد و سپس به شدت گریه می کند ، ناامیدی او بیش از حد شدید می شود. آزمایش تمام می شود. مادر لبخند می زند و کودک را آرام می کند ، پس از آن او خیلی سریع بهبود می یابد و دوباره لبخند می زند.

همین پویایی را می توان در زوج هایی که برای مشاوره مراجعه می کنند مشاهده کرد. در برخی موارد ، شریک ساکت می شود ، مانند نوزاد آزمایش Tronic ، شریک دوم به دنبال تحریک شریک ساکت است ، در صورت عدم واکنش ، پرخاشگری ، تلاش برای رویگردانی و ایجاد ناامیدی.

سکوت سرد اغلب توسط مردان انتخاب می شود ، زیرا مردان کمتر قادر به کنار آمدن با احساسات قوی هستند و در بهبود استرس کندتر عمل می کنند.با این حال ، تمرین من نشان می دهد که اگر سکوت سرد ویژگی یک زن در یک زن و شوهر باشد ، ارتباط بین شریک زندگی دشوارتر ، طولانی تر است و نیاز به حمایت درمانی فردی دارد.

ممکن است به نظر برسد که نویسنده فقط آن شرکایی را که به "تمرین سکوت" متوسل می شوند ، مقصر دانسته است ، این به هیچ وجه صادق نیست. در واقع در این نشریه تأکید بر فاصله گرفتن شرکا و مشارکت آنها در اختلال در ارتباط است. با این حال ، مسئولیت "گویای آتشین" در قطع ارتباط عاطفی نه کمتر و گاهی حتی بیشتر است. در نشریه بعدی در این باره خواهم نوشت.

توصیه شده: