چرا باید روان درمانی بدن محور مطالعه کرد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا باید روان درمانی بدن محور مطالعه کرد؟

تصویری: چرا باید روان درمانی بدن محور مطالعه کرد؟
تصویری: روان درمانی - افسردگی خود را درمان کنید 2024, ممکن است
چرا باید روان درمانی بدن محور مطالعه کرد؟
چرا باید روان درمانی بدن محور مطالعه کرد؟
Anonim

درمان بدن محور (TOT) یا "خواهر" آن-روان درمانی بدن محور ، امروزه تقریباً تنها روشهای یکپارچه و سازگار با شرایط زندگی مدرن است. علیرغم مشکلات عینی مربوط به آموزش آن ، عدم تبلیغ منطقی روش در بین عموم مردم و بسیاری موانع دیگر ، درمان بدن همچنان به آرامی اما مطمئناً مورد احترام متخصصان ، اعتماد و قلب مردم قرار می گیرد. ببینیم چرا؟

TOT چیست و در کجا استفاده می شود؟

البته با فراخوانی روش TOT ، ما دامنه واقعی آن را بسیار دست کم می گیریم. امروزه در جهان چندین صد روش رسماً شناخته شده وجود دارد که می توانند تحت یک نام ترکیب شوند - بدن درمانی. از اینجا معلوم می شود که هیچ کس را نمی توان بدنساز 100٪ آموزش دیده بدن دانست و هیچ کس حق ندارد ادعا کند که بر همه چیز تسلط دارد. انجام این کار احتمالاً جان نمی گیرد.

در همان زمان ، با یک اصل واحد "وحدت جلوه های جسمی و روحی" ، مدارس مختلف TOP یا TOT بصورت ارگانیک و عملی بدون تعارض با یکدیگر همکاری می کنند ، فناوری های خود را توسعه می دهند ، متخصصان را آموزش می دهند و خدمات را در حد توانایی خود ارائه می دهند.

بنابراین ، شخص ، در اصل ، علاقمند به توسعه ، بهبود سلامت ، بهبود کیفیت زندگی ، گسترش دامنه توانایی های روانی و فیزیکی ، و شاید در جهت گیری همه اینها جهت گیری حرفه ای خود ، می تواند یک مدرسه و معلمان را برای خود بر اساس مجموعه ای انتخاب کند. درخواستها و علایق خاص و تقاضای حرفه ای تقریباً در هر بخش خدماتی که ایده های زیبایی ، آموزش و توسعه ، سلامت روحی و جسمی تنها در آن ترویج می شود.

درمانگران بدن کجا کار می کنند؟

بدن درمانی بدن درمانگران دانش و توانایی های خود را در مکان های مختلف به کار می برند. من دختری را می شناسم که آموزش های TOT را در یک آژانس ازدواج برگزار می کند ، پس از آن همه عروس های بالقوه با دامادهای بالقوه ملاقات می کنند ، از نظر داخلی آرامش دارند ، در مقاومت ناپذیر خود الهام گرفته و مطمئن هستند. به طور طبیعی ، زیرا کلاس های TOT شخص را به فضل اصلی و طبیعی خود باز می گرداند. من مربی تناسب اندام را می شناسم که کلاس های TOT را با مادران آینده در دیوارهای یک باشگاه ورزشی معمولی هدایت می کند. من یک معلم بازیگری می شناسم که نمی تواند بدون تمرینات فیزیوتراپی با دانش آموزان کار کند. هنگامی که یکی از شاگردان من ، رهبر مری کی ، بدنسازی را با تیم خود آغاز کرد ، فروش افزایش یافت. مشتریان می خواستند مانند دخترانی باشند که در چهره آنها "پوزخند تجاری" معمول وجود نداشت ، اما لبخند آرام و خیرخواهانه ای بازی می کردند.

این اتفاق افتاد که آموزش های TOT در مکانهایی انجام شد که حتی تصور آن دشوار است. در خانه های سالمندان ، مستعمرات و حتی در چچن ، در منطقه جنگی ، در چادر کمپ ، به معنای واقعی کلمه زیر سوت گلوله. و اگرچه اکثریت قریب به اتفاق درمانگران بدن هنوز افرادی هستند که دارای تحصیلات روانشناسی یا پزشکی کلاسیک هستند ، و بنابراین اکثر درمانگران TOT هنوز هم در مراکز روانشناسی ، آموزشی و درمانی ، کلینیک های توانبخشی یافت می شوند ، افراد زیادی هستند که قرار ملاقات می گذارند. در خانه یا تحت آموزش یک پزشک یا شفا دهنده در مدارس باطنی تمرین می کرد. به طور خلاصه ، می خواهم تأکید کنم که زمینه برای درک مهارت ها و توانایی های یک درمانگر بدن آنقدر وسیع است که با دریافت دانش مناسب و ارائه مقدار معقول کار سخت و تخیل ، نمی توان بدون ادعا باقی ماند. من می گویم شما باید خیلی تلاش کنید تا این اتفاق بیفتد.

چرا ما بدن درمانی را خیلی دوست داریم؟

اول از همه ، برای آن کارایی بالا با آزادی مطلق انتخاب ، هم نحوه کار با مراجعه کننده و هم میزان باز بودن در خود درمان. در عصر کاملاً باز ما ، جایی که هیچکس از خانواده شگفت زده نمی شود ، عکسهای تقریباً صمیمی که در اینترنت نمایش داده می شوند ، با این وجود ، مردم در مورد زندگی شخصی و تاریخ خود بسیار مراقب هستند. احتمالاً این جنبه اشتباه "برهنگی عمومی" است که اینترنت ما را مجبور می کند.

به نوعی ، همین "برهنگی" ، که در آن تعداد زیادی از روانشناسان واقعی و شبه "مراقبت" کردند تا روانشناسی و مشاوره روانشناسی را به عنوان زیبا ترین چهره در مطبوعات و اینترنت ایجاد نکنند ، به این واقعیت منجر شد اقتدار روانشناسی کلاسیک در حال سقوط است. مردم دیگر نمی خواهند به روانشناسان مراجعه کنند ، زیرا مطمئن نیستند که کمک های با کیفیتی دریافت خواهند کرد. و آن عده معدودی که هنوز به روانشناسی احترام می گذارند ، به عنوان علمی که به مردم کمک می کند ، سعی می کنند با توصیه به دنبال متخصص باشند و در شکل گیری درخواست های خود بسیار محتاط باشند.

بنابراین ، فردی که کمک روانی با کیفیت برای او مهم است ، دیر یا زود با یک انتخاب روبرو می شود. او به یک روانشناس کلاسیک مراجعه می کند و شاید هفته ها و ماه ها را صرف تجزیه و تحلیل شرایط گذشته کند و "لباس های شسته شده" خود و عزیزانش را در اصطلاح "حالت" تکان دهد. "گفتگوی درمانی" با بی طرفی ظاهری و بی تفاوتی نسبت به آنچه در حال رخ دادن است ، آزاردهنده نیست ، عدم تمایل به پذیرش وضعیت واقعی زندگی یک فرد ، که در آن "پذیرفتن ، رها کردن ، درک کردن و غیره" همیشه امکان پذیر نیست تا مشاوره روانشناسی بنابراین "قوی" ، یا به دنبال جایگزینی باشید.

با این حال ، همه اینها - و سوء استفاده بیش از حد از تجزیه و تحلیل ، و فاصله زیاد ، استفاده از تکنیک های گاهی کاملاً غیر معقول ، به هیچ وجه از این واقعیت ناشی نمی شود که همه روانشناسان و روان درمانگران ، به استثنای بدن ، نمی دانند چگونه کار کنند یا آموزش ناکافی دلیل آن متفاوت است.

واقعیت این است که خود ذهنیت اسلاوی با افراط و تفریط بی پایان خود ، از چرخاندن روح به بیرون در مقابل یک مسافر تصادفی در قطار ، تا ترس از باز شدن حتی به روی والدین دوست داشتنی خود ، از میل به همه چیز را به یکباره (در درمان - برای حل همه مشکلات برای یک ملاقات) به تمایل به لکه دار کردن حتی بی اهمیت ترین نارضایتی ها با یک لایه نازک در طول زندگی و غیره و غیره در غرب و تمایل به روانکاوی ارتدوکس (مثلاً اندک و زیاد گوش دهید) ، یا به اصطلاح روشهای صرفاً دستکاری ، رد محصولات انواع خدمات ویژه و نهادهای سیاسی.

با این وجود ، هنوز تعداد کمی از فناوری های روانشناختی وجود دارد که میوه چشم انداز دردناک جهان سازندگان آنها بود. مانند هر نوع دردناک و متعالی ، به سرعت در بین انواع خود محبوبیت پیدا کرد و اکنون در زمینه خلاقیت روانی و درمان باطنی کمتر موفقیت آمیز است. شما می توانید این مدارس و دستورالعمل ها را بر اساس یک نظریه بسیار تنگ ، "فرقه شخصیت" خالق یا خالقان ، چارچوب های سخت در تربیت متخصصان جدید ، تمایل به تسخیر توده ها (به این ترتیب قهرمان مسکو به اشک اعتقاد ندارد "به یاد می آورد -" به زودی یک تلویزیون مستمر وجود خواهد داشت ") و همه مشکلات آنها را به طور همزمان ، با استفاده از یک ، حداکثر سه تا پنج روش روانگردان حل می کند.

در این زمینه ، بدن درمانی همیشه متمایز بوده است. او هرگز سعی نکرد به صف های اول برسد و به عنوان دارویی برای همه مشکلات و رنج ها تبدیل شود. اما به دلایلی ، هنگامی که هیچ کس یا هیچ چیز دیگری نمی توانست (با) کنار بیاید ، آنها به او متوسل شدند. "درمان با چشمان بسته" ، درمان ، همانطور که گاهی اوقات با عشق می خندیم ، "پوزه روی زمین" (شبیه به روسی "پوزه در سالاد") ، درمانی که در آن هیچ کس از شما نمی پرسد "چگونه به زندگی رسیدید مثل این و آیا شرم نمی کنید؟ "، جایی که می توانید سکوت کنید و صحبت کنید ، گریه کنید و بخندید ، برقصید یا در یک توپ جمع شده ، انگشت خود را بمکید و مانند دوران کودکی دور خود ، در مورد چیزی از خودتان سوت بزنید ، با همه ریشه های نامفهوم (غربی یا شرقی) ، بسیار "ما" ، بسیار قابل فهم و بسیار عزیز بود.آنها عاشق او شدند حتی به دلیل عدم وجود فرمت که هیچ کس به شما نمی گوید که مطمئناً باید ده جلسه را پشت سر بگذارید و نمی توانید در یک جلسه دیر کنید ، در غیر این صورت همه چیز به پایان می رسد و فقط در پایان دوره جلسه دهم ، شما درمان طولانی مدت را دریافت خواهید کرد.

به طور کلی ، درمان جسمانی بسیار محترمانه و احترام آمیز است ، من می گویم ، حتی با احترام ، برای خود شخص. او هر کسی را می پذیرد ، و به نوعی به طور پیشینی برای همه کسانی که وارد حوزه او می شوند احساس می شود. علاوه بر این ، در اینجا می خواهم توجه شما را جلب کنم ، او واقعاً هر شخصی را می پذیرد و آن را بازی نمی کند. بنابراین ، درمانگران بدن واقعی (این چیز عجیبی است ، ها؟) ، بیشتر اوقات افراد متمرکز و کمی احساساتی به نظر می رسند. آنها (واقعی!) هرگز خود را روی گردن شما نمی اندازند ، بنابراین نشان می دهد که چقدر از شما خوشحال هستند. آنها شیرین نخواهند بود که به شما بگویند چگونه خود و تمام دنیا را دوست داشته باشید. یا اینکه با یک نگاه غایب به تپش کلمات خود اشاره کنید ، این گناه آن روانشناسانی است که به عنوان مد روز "برای حل مشکلات خود" وارد این حرفه شده اند ، دروغ است.

با توجه به سگی فداکار که هر لحظه آماده خدمت به ارباب خود است ، درمانگر بدن ، بدون نقض مرزهای خود و شما ، بسیار درنگ و محجوب باقی می ماند ، آماده است تا دقیقاً آنچه را که واقعاً به آن احتیاج دارید به شما ارائه دهد. و برای حمایت از شما در این تمایل ، به وضوح بیان کنید که همه چیز خوب است ، همه چیز درست است ، همه چیز دقیقاً همانطور که باید باشد.

آنها چگونه می دانند که شما به چه چیزی نیاز دارید؟

از بدن خود بخوانید! به یاد داشته باشید ، آنها درمانگر بدن هستند!

چگونه این کار را انجام می دهند؟ و به عنوان مثال ، چگونه یک آرایشگر حرفه ای در نگاه اول تعیین می کند که آیا شما نیاز به اصلاح کوچکی در طول موهای چتری دارید و چند وقت پیش آخرین بار موهای خود را کوتاه کرده اید؟ همانطور که یک مربی قدیمی به شما می گوید ، آیا فرزند شما برای آینده ورزشی شانس دارد؟ چگونه یک کفاش خوب می تواند با راه رفتن شما تشخیص دهد که پشت پا شما خراب است؟ درمانگر بدن هم همینطور! با حرکتهای کوچک بدن ، تنفس یا نحوه مهار آن با تمام وجود تا اشک نریزد …

به هر حال ، درمانگر گشتالت در این مورد می گوید: "آیا متوجه هستید که می خواهید گریه کنید؟ گریه کنید! بگذارید خودتان اینجا و اکنون گریه کنید!" درمانگر بدن چیزی نمی گوید ، او فقط دست خود را به آرامی در پشت سر شما قرار می دهد ، یا با یک حرکت انگشتانش ، ابروهای چروکیده را صاف می کند و اشک ها به دلخواه خود می ریزند. بدون استرس. و ، به هر حال ، بدون هیچ آگاهی و اجازه ای برای خودتان. و متوجه چیزی کاملاً متفاوت می شوید. یعنی چرا گریه می کنی. در این زمان ، درمانگر بدن دستان خود را بر روی بدن شما حرکت می دهد تا با فشار دادن ملایم یا بلند کردن قسمتی از بدن ، جایی که مخفی است ، تنش موذی در کمین شما باشد ، به شما کمک کند نفس عمیقی بکشید که در خود حمل کرده اید ، شاید سالها ، یا از چیزی که در داخل سفت می شود رهایی یابید …

اگر در این لحظه به شما اجازه داده شده است که چیزی را متوجه شوید ، ترجیح می دهید یک سری موقعیت های به ظاهر کاملاً بی اهمیت را به خاطر بسپارید. آنها مانند عکسهای فیلم از جلوی چشم شما چشمک می زنند. فیلمی درباره زندگی شما یک شبه مشخص می شود که همه چیز از کجا شروع شده و چرا چنین بوده است. و مهم نخواهد بود. زیرا یک بازدم عمیق در دقیقه بعد شما را از سالها درد انباشته رهایی می بخشد و شما با اندوهی اندک و لبخندی غم انگیز بر لبان خود به یاد می آورید که چه چیزی در گذشته آسیب دیده است. هیچ کس نمی خواهد رنج بکشد ، اما این بدان معنا نیست که رهایی از رنج آسان است ، درست است؟ البته ، آنچه من توصیف کردم یک تصویر کاملاً معمولی و کلاسیک است و نمی خواهم این تصور را داشته باشید که درمانگران بدن جادوگری هستند که با دستان خود پاس های مرموز انجام می دهند ، در نتیجه مشتری ، به طور جادویی ، از همه چیز عبور می کند به یکباره. … من فقط می خواهم با این توصیف به این سوال پاسخ دهم که چرا مردم بدن درمانی را دوست دارند. برای این فرصت ، بدون شهادت و تشریفات بیش از حد هر چیزی که ممکن است با روان درمانی و شخص روان درمانگر مرتبط باشد ، از ذره ای تنش و درد روانی رهایی خواهید یافت.چرا ذرات؟ آیا هنوز فکر می کنید که یک فرد می تواند "از همه چیز" درمان شود؟

درمانگران بدن چگونه کار می کنند و چرا درمان کار می کند؟

1. به طور دقیق ، تمام آموزش های بدن درمانی ، که می توانید روزها ، ماه ها و سال ها را به آن اختصاص دهید ، پاسخ این سال است. علاوه بر این ، هر بار ، در سطح دشواری جدید ، جذابیت بیشتر و بیشتر می شود.

2. اما اگر وارد جزئیات نشوید و با این وجود پرده پنهان کاری را باز کنید ، پس تمام درمان بدن بر "سه نهنگ" استوار است.

3. آگاهی در مورد ویژگی های پاسخ جسمی-روانی.

4. آگاهی از نقشه مشکل ساز بدن ، یعنی ارتباط بین اعضای بدن و تنش ایجاد شده در آنها با ویژگی های پاسخ فرد به برخی ، به عنوان یک قاعده ، تأثیرات خارجی جهان اطراف.

و در نهایت ، دانش ، نحوه ترکیب هر دو ، این تنش را می توان برطرف کرد ، در نتیجه بدن انسان را آزادتر کرده و نگرش نسبت به زندگی را - آسان تر.

حالا تصور کنید که یک فیزیکدان هسته ای در حال آزمایش برای یک کودک در جعبه ماسه ای ساختار یک راکتور هسته ای است ، و شما خواهید فهمید که من در حال حاضر در چه سطحی به این س answeredال که چگونه درمانگران بدن کار می کنند پاسخ داده ام. ما بقیه را فقط در سمینارها مطالعه می کنیم …

با این حال ، من نمی خواهم این تصور را داشته باشید که یادگیری و تسلط بر بدن درمانی بسیار دشوار است. نه! خیلی ساده است اما شما باید اصول را درک کنید. با دانستن آنها ، شما بدون هیچ گونه زحمتی قادر خواهید بود ، حتی از راه دور ، بر روی پرونده ها ، توضیحات و نمایش ویدیوها ، تقریباً بر هر روش TOT مسلط شوید (امیدوارم فکر نکنید که همه چند صد مخترع موفق به اختراع چیز کاملاً متفاوتی شده اند) از یکدیگر. دوست؟).

و بدون دانستن اصول ، نمی توانید کاری انجام دهید ، زیرا هر فرایند هر مشتری برای شما جدید خواهد بود ، هیچ درک مشترکی از بسیاری از فرایندها و پدیده ها وجود نخواهد داشت ، و از همه مهمتر ، شما کاملاً نمی دانم با آن چه کنم …

بنابراین ، برخی از "مخترعین" مضطرب بسیار از افشای اسرار خود می ترسند ، زیرا می ترسند دانش آموزان با روحیه بالا در زمینه حرفه ای از آنها پیشی بگیرند. همکاران فقیر همیشه نمی فهمند که "اسرار" آنها تفاوت زیادی با اسرار سایر استادان ندارد. زیرا خدا بدن انسان را به صورت و شبیه خود خلق کرده است ، بدین معنی که همه یکسان هستند. تفاوتهای جزئی وجود دارد ، آنها هستند که علم روانشناسی فداکارانه آنها را مطالعه می کند ، با این حال ، تمایل به سیستم بندی و تعمیم دارد ، در نتیجه انواع مختلف متولد می شود. اما ، در واقع ، استثنائات فقط قوانین را اثبات می کند.

هیچ تفاوتی در نحوه واکنش بدن افراد مختلف به این یا آن پیام وجود ندارد. علاوه بر این ، من به شما می گویم که خدا بر اساس همان اصولی که برای انسان وجود دارد ، تمام جهان را خلق کرده است. با این حال ، شوخی ها را کنار می گذارم ، من تکرار می کنم: همه مردم به طور معمول با بدن خود یکسان واکنش نشان می دهند ، زیرا طبیعت بدن انسان را به عنوان یک سیستم جهانی ایجاد کرده است ، و هر قسمت را با مجموعه ای از ویژگی های عملکردی وقف کرده است. درمانگران بدن ، با درک این امر و ساختن دانش خود بر اساس قوانین سیستمیک جهانی ، مانند بسیاری از پزشکان طب شرقی ، فرد را در تعامل با سایر سیستم ها (انسان ، محیط کوچک ، جامعه و غیره) و با انحراف از هنجار در بدن مطالعه می کنند. بر اساس واکنش های کلی ، قضاوت می شود که به چه دلیلی تعامل سالم مختل شده است.

غیر واضح؟ مثال؟

اگر آنها به شدت بر سر ما فریاد بزنند ، ما کمی می نشینیم و کوچک می شویم. اگر بیگانه با ما ، با بوی نامطبوع بدن ، سعی کند به ما نزدیک شود و ما را در آغوش بگیرد ، ما به طور خودکار سر خود را به طرف دیگر می چرخانیم تا از بوی مزاحم جلوگیری کنیم و لگن را به عقب حرکت دهیم تا با هم تماس نگیریم. با اعضای صمیمی بدن با کسی که ما آن را نمی خواهیم … اکثر مردم این کار را انجام می دهند و تنها تعداد کمی از آنها می توانند واکنش متفاوتی از خود نشان دهند ، که باعث هشدار ، شگفتی و دلایل مشکوک شدن چیزی در پشت واکنش نامناسب می شود.

دلیل آن ممکن است درک مخدوش از وضعیت باشد (ما آن را شکافی در تصویر جهان می نامیم یا نقض سیستم مختصات ارزش ، از جمله موارد مربوط به شخص شخص).دومین دلیل احتمالی این است که استرس باعث تحریف بدن می شود و از نظر جسمی نمی تواند آنطور که باید برای محافظت از خود واکنش نشان دهد.

در مورد اول ، ما به وجود یک نقص سیستمیک در سطح روان مشکوک می شویم و سعی می کنیم از طریق کار با بدن "مکانیسم را اشکال" کنیم. در مرحله دوم ، ما بیشتر به وجود ضربه روانی مشکوک می شویم ، به طوری که قبلاً منجر به ایجاد یک تنش پایدار در بدن شده است. ما فرض می کنیم که در یک مرحله شخصی تحت تأثیر قرار گرفت که نمی توانست با آن کنار بیاید ، و بعد - او نتوانست از آنچه رخ داده زنده بماند ، آزاد می شود. بدن ضربه ای به خود وارد کرد و اکنون این درد یا ترس ، طرد شدن یا وحشت را بر روی خود می پوشاند ، مانند صلیب. بدون دادن فرصتی به فرد برای به خاطر سپردن و زنده ماندن مجدد رویداد از نظر جسمی و احساسی (از یک سو ، بدن خود "می ترسد" ، از سوی دیگر ، با مهربانی روان را در برابر شوک ها محافظت می کند ، زیرا می فهمد که نمی تواند مقاومت کند اسکیف در حال حاضر برای او ، بدن).

و این می تواند برای مدت بسیار طولانی ادامه یابد. یک فرد بر روی زمین قدم می زند ، افسانه خود را درباره کلاه قرمزی و گرگ خاکستری اختراع می کند و متوجه می شود ، خوب … سیندرلا و شاهزاده ، فکر می کند چرا همه چیز آنطور که او می خواهد نیست و حتی حدس نمی زند که چه چیزی روی بدن او است ، مانند بیلبورد خیابانی ، با این حروف نوشته شده است - I BURT! و بسیاری از توضیحات کوچک ، چرا درد می کند ، از چه زمانی درد می کند ، چگونه سعی می کند از خود دفاع کند تا خیلی آسیب نبیند …

وقتی کاملاً غیرقابل تحمل می شود ، فرد به روانشناس مراجعه می کند.

- از دوران کودکی خود برایمان بگویید. - می گوید روانشناس. - رفتار مادرت با تو چگونه بود؟ و پدر؟ و در مدرسه؟ و در مهد کودک؟

مرد می گوید: "اوه!" - آیا بدون آن امکان پذیر است؟ - اما به فرد حافظه داده می شود ، و اکنون او در حال شروع به یادآوری است ، البته لحظات ناخوشایندی را پیدا می کند ، در مورد آنها صحبت می کند ، شاید حتی گریه کند. اما تنش از بدن خارج نمی شود ، ضربه به عنوان ضربه باقی می ماند ، خاطرات به عنوان خاطرات باقی می مانند و در نتیجه مکالمه ، روحیه فقط بدتر می شود. و سپس ، یک روز ، مشتری که قبلاً "تحت درمان" قرار گرفته است ، اما زندگی خود را بهبود نداده است ، به دست بدنساز می افتد.

- من دوران کودکی سختی داشتم ، - او "معمولی" را "شارژ" می کند.

درمانگر بدن ، که قبلاً شاکی را "از طریق" و "از طریق" می بیند ، می گوید: "نه بیشتر از دیگران." او همچنین شانه های معمولاً قوز کرده ، شکم ضعیف برجسته ، لگن بی حرکت را می بیند و نتیجه می گیرد که دلیل افسردگی مراجعه کننده به هیچ وجه در دوران کودکی نیست ، دقیقتر ، نه تنها در او. انبوهی از علائم دیگر بر این امر اثبات شده است ، که بگذارید من اکنون به آنها اشاره نکنم.

درمانگر می بیند که چگونه شبکه داخلی تنش ها بسته شده است ، گویی با تسمه ، و می فهمد که کارت ارزش های یک شخص در اصل نقض شده است ، او ضعیف ، با اراده ضعیف است ، نمی داند و هرگز واقعاً سعی نکرده است آنچه او واقعاً از زندگی می خواهد او شانه های خود را صاف می کند ، با حرکات ماهرانه انگشتان خود "روی ستون فقرات می چرخد" (بی دلیل نیست که ستون فقرات "ستون اراده" نامیده می شود) ، مفاصل بی حس را به آرامی کش می دهد ، و در عین حال به شخصی که این جهان چگونه کار می کند ، یکی بدون دیگری غیرممکن است ، که همه چیز یک سری علت و معلولی است ، و حتی چنین "ریزه کاری" به عنوان سر همیشه پایین می تواند دلیل امتناع مداوم از ارتقاء باشد …

کمی بعد ، با احساس یک بدن عجیب و غریب ، انگار دوباره زنده شده است ، مشتری ، البته ، می گوید: "عجیب ، به نظر می رسد شما چیزی در مورد من نمی دانید ، من چیزی به شما نگفتم و شما چکیده ای ارائه دادید به عنوان مثال ، اما طوری صحبت کردم که انگار کتاب زندگی من دقیقاً همین کار را می کند ، ابتدا برای مدت طولانی برنامه ریزی می کنم ، سپس فشار می آورم ، سپس شک می کنم ، سپس انجام می دهم ، اما دیگر دیر شده و دیگر هیچ چیز تکرار نمی شود. " "و احساس گناه وجود دارد!" یک درمانگر بدن اضافه می کند ، که "تپه" معروف را در ناحیه هفتم مهره گردن با پیشرفت داستان مراجعه کننده بیشتر و بیشتر تحت فشار قرار می دهد. در مردم عادی - "قوز گناه".

به هر حال ، علاوه بر این ، مطلقا ضروری نیست که دریابیم چه کسی مقصر این واقعیت است که شخصی چنین شده است. کاملاً واضح است که همه در شکل گیری مدل رفتار شرکت کرده اند. کل محیط.اما بیشتر از همه ، خود مرد. بنابراین ، لازم است در حال حاضر با او کار کنید ، و در کاوش بی پایان تاریخ خانواده مشارکت نکنید. ده ها روش در اینجا مناسب است ، اما همه آنها با این هدف انجام می شود که به فرد آموزش دهیم که بر اساس اراده خود عمل کند ، تا بفهمد که شما می توانید بی پایان رنج ببرید ، اما باید اکنون زندگی کنید.

و با یک شخص دیگر ، دختری ساکت و بی سر و صدا ، باید در مورد دوران کودکی صحبت کنید ، زمانی که پدر مادر را با نبردی مرگبار در مقابل نوزاد کتک زد ، و او بزرگ شد و تبدیل به یک "کیسه مشت" برای شوهر خود شد. روانشناسان ، خدمات اجتماعی با او همکاری می کردند ، او را با آمبولانس بردند ، او بیانیه ای به پلیس نوشت ، اما او همچنان آن را برد. مردم فریاد زدند: "چرا؟" درمانگر بدن هیچ کدام از اینها را نمی دانست. آنها اصلاً صحبت نمی کردند. درمانگر فقط یک اسپاسم وحشتناک را در ناحیه شبکه خورشیدی مشاهده کرد - منطقه خشونت فیزیکی. و تمام بدن ، گویی ، دور او پیچ خورده بود. درمانگر شروع به باز کردن این بدن ، این "توپ" کرد ، در نهایت ، او گریه کرد ، سپس اشک ریخت ، سپس استفراغ کرد ، و سپس فقط بلند شد ، به خانه رفت ، وسایل خود را جمع کرد و رفت. بعد از 11 سال ضرب و شتم.

بنابراین بدن درمانی بسیار متفاوت است

یکی یکی است. می بینید ، احساس می کنید و می دانید! شما دلایل آن را نیز می دانید … شما به طور کلی می توانید از طریق دست با بدن به زبان آن صحبت کنید. لمس ؛ ارتعاش ؛ فشار؛ فشرده کننده؛ کشش. اینها فقط اعمال نیستند ، اینها کلمات هستند. من اینجا هستم ، در کنار ؛ هم بزنید ؛ سلام ، چقدر می توانی؟ فو ، چقدر به خودم رسیدم !؛ ببینید چگونه می توانید …! " ؟ و برای انجام یک "معجزه" هنگامی که پس از کار شما زنی که 10 سال است برای این کار تلاش می کند باردار شود؟ نکته اصلی این است که دستان خود را بالا بگذارید.

ماساژورها می آیند ، بیست سال سر میز و گریه می کنند: "من نمی فهمم ، احساس نمی کنم!"

در اینجا شما به نوعی حساسیت خاص نیاز دارید - توانایی گوش دادن به خود ، مشاهده. بدون حرکت ناگهانی ، بدون هیاهو. درمانگران بدن معمولاً افرادی آرام هستند. سعی کنید دست شخصی را که در حالت خلسه خوابیده است به مدت 10 دقیقه نگه دارید و حتی تکان نخورید. اما چه کسی تسلط خواهد داشت - همه چیز! در نظر بگیرید - شما یک ابر مرد هستید! خوب خودت ببین شما در یک نگاه یک شخص را احساس می کنید و درک می کنید! مشاهده توسعه می یابد ، شهود توسعه می یابد ، رنگ ها ، بوها تندتر می شوند! شما شروع به احساس فرم زیبایی شناسی می کنید. "در اینجا شیب سقف در زاویه ای بزرگ است. فشار خواهد بود" - "دختر ، آیا شما معمار هستید؟" من همچنین نیاز به یک فرم فیزیکی دارم ، اما در حال توسعه است. شما به استقامت نیاز دارید ، اما می توانید هر کاری را انجام دهید. شما اغلب به ترتیب به صورت نامتقارن و غیر همزمان ، نیمکره راست و چپ را تمرین می کنید. همه ما با استعداد هستیم. شخصی شروع به نوشتن شعر می کند ، کسی نقاشی می کشد. به نظر می رسد به دیگران کمک می کنید ، اما خود شما نیز آرام می شوید ، آرام می شوید و حتی جوان می شوید. من یک شخص را با قلم لمس کردم و بس - او مال شماست! از آنجا که ما نحوه لمس کردن را می دانیم ، تعداد کمی از مردم می توانند این کار را انجام دهند. زمان افتتاح مدرسه گیشا فرا رسیده است. شما می توانید در مورد همه چیز با بدن خود به توافق برسید. به من نگاه کن! آیا هنوز شک دارید؟

موسسه آموزش حرفه ای النا شوبینا ©

توصیه شده: