شغل ، وام و سرنوشت مورد علاقه نیست

تصویری: شغل ، وام و سرنوشت مورد علاقه نیست

تصویری: شغل ، وام و سرنوشت مورد علاقه نیست
تصویری: چهار دلیل مهم، چرا نباید هیچ وقت به آمریکا بری؟! مقایسه با آلمان 🇩🇪🇺🇸 2024, آوریل
شغل ، وام و سرنوشت مورد علاقه نیست
شغل ، وام و سرنوشت مورد علاقه نیست
Anonim

کار خوبی است ، اما به نوعی - مالیخولیا. این احساس که شما زندگی بی معنی دارید.

روز به روز. ماه به ماه. سال به سال.

مثل روز خاک گربه وقتی حقوق می گیرید ، تا زمانی که پول خرج نشود ، کمی ساده تر می شود. عادت به خرج کردن دقیقاً به این دلیل ایجاد می شود که می خواهید چیز جدیدی را وارد زندگی کنید ، آن را غنی تر و متنوع تر کنید. به دریا بروید ، به اروپا بروید ، رنگ ها و احساسات جدیدی را اضافه کنید.

در پی احساسات ، مردم وام می گیرند. اکثر آنها به نرخ بهره توجه نمی کنند ، گویی زندگی آنها آنقدر خالی است که چیزی باید سریعتر پر شود. ماشین لباسشویی جدید ، لباس جدید ، تجربیات جدید.

و سپس زندگی سخت تر و بی معنا تر می شود ، زیرا احساسات قبلاً زندگی کرده اند ، همه چیز به مدت طولانی قدیمی شده و دیگر خوشایند نیست - البته ، شما می توانید محدودیت اعتبار را افزایش دهید. اما این نیز محدودیتی دارد.

سنجاب در چرخ: برای بازپرداخت وام یا حداقل سود آن باید درآمد بیشتری کسب کنید ، اما همچنان باید به نوعی خود را راضی کنید.

چرا این اتفاق می افتد ، چرا ما به تحریک خود با تأثیرات خارجی وابسته هستیم.

شاید ما فقط بخواهیم صدایی را در خود غرق کنیم که می گوید: "آنچه من انجام می دهم دقیقاً همان چیزی نیست که می خواهم انجام دهم یا اصلاً آن چیزی نیست که می خواهم انجام دهم" ، "من آنطور که می خواهم زندگی نمی کنم ، اما به روشی که می توانم " و بین "من می خواهم" و "من می توانم" فاصله بسیار زیادی وجود دارد.

این فاصله زمانی شکل می گیرد که ما یاد نگرفته ایم خودمان را بشنویم و خلاقیت خود را نشان دهیم.

تاجران موفق ، دانشمندان ، افراد خلاق که به موفقیت های زیادی در زندگی دست یافته اند ، به طور معمول می دانند چگونه به خود گوش دهند ، زندگی آنها خلاقیت است.

دومین مشخصه این است که از طریق استعدادهای خود چیزی مهم را وارد زندگی جهان کنید.

فردی که نمی تواند خود را بیابد ، به سادگی با فعالیت های خود به نفع دنیای پیرامون خود نیست. شاید اینطور نباشد ، اما ناخودآگاه او دقیقاً این را احساس می کند.

اگر به دنبال خود هستید ، تجزیه و تحلیل کنید که آیا کاری برای این جهان انجام می دهید ، ممکن است لزوماً یک فعالیت حرفه ای نباشد.

در مرحله بعد ، باید خودتان را بشناسید و سعی کنید نوع فعالیتی را که برای شما شادی و رضایت به ارمغان می آورد کشف کنید.

سپس می توانید به تدریج سعی کنید فعالیت حرفه ای خود را به منطقه ای که قلب شما در آن است منتقل کنید.

البته ، این کار ساده ای نیست ، زیرا گاهی اوقات شما باید زندگی خود را به طور اساسی تغییر دهید ، بر ترس خود غلبه کنید که هیچکس به من احتیاج نخواهد داشت و یا هزینه آن را نخواهد پرداخت.

اما ، شاید ، در کار بر روی توانایی اعتماد به خود ، یک هدف انسانی دیگر ، نه همیشه آشکار ، آشکار شود.

شاید ، در توسعه مهارت جهت یابی در زندگی بر اساس قطب نمای داخلی خود ، هدف انسانی دیگری ، نه همیشه آشکار ، پنهان باشد.

توصیه شده: