2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در مقاله های قبلی ، من وابستگی به همبستگی ، منابع آن و همچنین 4 پارادوکس اول وابستگی را مورد بررسی قرار دادم. بنابراین ، اگر هنوز آن را نخوانده اید ، از شما دعوت می کنم ابتدا با آنها آشنا شوید!
و امروز 4 پارادوکس دیگر را در نظر خواهیم گرفت. اجازه دهید به شما یادآوری کنم که من پارادوکسها را تفاوت در درک رفتار آنها توسط خود وابسته به هم و درک رفتار او توسط افراد دارای ثبات روانی بیشتر می نامم.
اعتیاد
وابسته به مواد مخدر معتاد هستند. البته اعتیاد "مورد علاقه" آنها افراد متفاوتی است. اما اگر عمیق تر بنگرید ، به عنوان یک قاعده ، انواع خطرناک تری از اعتیاد توسط "عشق" پنهان و مهار می شوند - برای مثال همان الکل. شاید بازی ها شاید دخانیات. یا چیز دیگری. معتادان همینطور هستند - اعتیاد مرکزی دارند ، به عنوان مثال ، الکل ، و البته افراد "گذرا" ، به عنوان مثال ، همسر / شوهر (آنها همچنین وابسته به هم هستند).
کنترل
آیا توجه کرده اید که افراد وابسته به هم می توانند دیگران را به شدت کنترل کنند به طوری که به نظر می رسد زندگی خودشان به طور کامل کنترل خود را از دست می دهند؟ در اینجا ، به عنوان مثال ، مادرانی به ذهن می آیند که با دهان کف کردن ، می توانند به فرزندان خود (و همسایه ها) بگویند که چگونه و با چه کسی روابط و زندگی خود را به درستی ایجاد کنند ، چه حرفه ای را انتخاب کنند و با چه کسانی دوست شوند … اما آنها خود به تنهایی و در فقر یا با مردی زندگی می کنند که مرتباً آنها را می زند و / یا تحقیر می کند. یا مثال دیگری: برخی کنترل می کنند که دیگران به موقع برای جلسه می آیند ، اما خودشان دیر می رسند.
علت درد
من متوجه شدم که اغلب وابسته به همزمانی سعی می کنند با مثله کردن خود (گاهی روانی ، گاهی فیزیکی) به دیگری آسیب برسانند. اساساً ، این دستکاری با هدف ایجاد احساس گناه و / یا شرمندگی در طرف دیگر است. خوب ، این تکنیک م ifثر است اگر در نزدیکی فرد بی ثبات روانی (و همچنین مستعد وابستگی) وجود داشته باشد.
غم انگیز این است که بازی ایجاد درد اغلب نه تنها به خود شکنجه گر ، بلکه به طور کلی به کیفیت رابطه آسیب می رساند. البته روابط را می توان با احساس شرم و گناه از این طریق پشتیبانی کرد ، اما آیا در چنین رابطه ای شادی و لذت وجود خواهد داشت؟ شاید ، اما نه زیاد ، بقیه انرژی صرف حفظ احساس گناه و شرم می شود.
شکایات
من درباره آهنگ فکر کردم: "اگر می خواهید بروید ، بروید." در اینجا وابستگانی هستند که از شوهران و زنان خود شکایت می کنند. این مورد نیست. به خاطر آنها ، زندگی خراب می شود. و شما سعی می کنید به آنها بگویید: "گوش کنید ، خوب ، شما توصیف می کنید که همه چیز خیلی بد است … شما 8 سال است که توصیف کرده اید … چرا طلاق نمی گیرید؟" اوه اوه ، اینجا نان تست میز * عشق ، بچه ها ، تجربیات و غیره شروع می شود.
این سال مطرح می شود: "آن زمان در 8 سال گذشته در مورد چه چیزی صحبت کردید!؟" بله ، خشم نسبتاً مناسبی می تواند وجود داشته باشد. زیرا آنها چیزی برای تغییر میل خود ندارند و از شما به عنوان گوش آزاد و / یا جلیقه اشک استفاده می کنند. و تلاش شما برای حضور در آنجا ، گوش دادن ، خیس شدن - بیهوده است. فردا آنها دوباره آشتی می کنند ، و در یک هفته آنها دعوا می کنند ، و شما دوباره به گریه نیاز خواهید داشت.
من اضافه می کنم که من به ترحم و پشیمانی به عنوان احساسات احترام می گذارم ، اما آنها فقط در صورتی م areثر هستند که توسط شخص جذب شوند و سپس او بتواند انتخابهای جدیدی در زندگی انجام دهد و بارها و بارها به دنبال ترحم نباشد. به نظر من وابستگان وابسته نمی دانند چگونه احساسات خوب را نسبت به آنها عمیقاً جذب کنند ، و بنابراین آنها برای آنها تبدیل به یک داروی لوکس می شوند ، که بیشتر و بیشتر مورد نیاز است. و اگر متوجه این موضوع شدید ، بله ، به احتمال زیاد به نظر شما نمی رسید: امروز آنها می خواهند حیف شوند که در یک جفت به آنها توهین شده است ، فردا - که پس از فردا در یک جفت مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند - در آنجا مورد تجاوز قرار گرفته اند. یک جفت ، و در نهایت آنها ممکن است ترحم کنند حتی وقتی خودشان دیگران را تحقیر می کنند.
آیا پارادوکس های آشنا برای شما وجود دارد؟
یکی از این روزها آکورد پایانی را با 2 پارادوکس آخر و شرح مفصل آنها منتشر خواهم کرد.اکنون ، اگر تمایل دارید در مورد ویژگی های وابسته خود یا همسرتان صحبت کنید ، درهای روان درمانی من باز است!
توصیه شده:
وابستگی به هم و وابستگی متقابل. وابستگی متقابل در روابط
چرا یک فرد وابسته در ابتدای رابطه مانند یک فرد وابسته به رفتار رفتار می کند و ویژگی های مشخص خود را نشان می دهد؟ ماهیت این وضعیت چیست؟ شما با شخصی ملاقات می کنید ، او کاملاً در رابطه شما دخیل است و تمام وقت آزاد خود را به او می دهد و خود را کاملاً به او می دهد - جلسات و پیاده روی های مداوم ، مکاتبات شدید در پیام رسان های فوری ، برنامه های مشترک.
نزدیکی و وابستگی به هم. نحوه تشخیص وابستگی متقابل از وابستگی مشترک
اگر من از خودم دفاع نکنم ، چه کسی از من دفاع خواهد کرد؟ اگر من فقط برای خودم هستم ، پس من کی هستم؟ اگر حالا نه، پس کی؟ فرار از آزادی (اریش فروم) وقتی درباره روابط وابسته به هم صحبت می کنند ، تصویری از یک الکلی که همسرش را کتک می زند بلافاصله در سرم ظاهر می شود.
افکار وسواسی - آیا من خودم را کنترل نمی کنم یا در کنترل نیستم؟
یک مشکل کلاسیک در اختلال وسواس فکری عملی ، مشکل سردرگمی در مورد ترس ها و انگیزه های شما است. این مشکل بیشتر مربوط به وسواس های متضاد است ، هنگامی که فکر می کنید می توانید به کسی آسیب برسانید ، به شیوه ای نامناسب (ناپسند) رفتار کنید ، دیوانه شوید ، خودکشی کنید.
پارادوکس وابستگی قسمت 3: تغییر روابط دیگر و سالم
شما می توانید در این مقاله وابستگی وابستگی ، مثلث کارپمن و منابع وابستگی را به یاد بیاورید / مطالعه کنید (برای رفتن کلیک کنید). در 2 مقاله قبلی ، من در مورد 8 پارادوکس اول صحبت کردم ، که آنها را برجسته کردم: مهربانی ، بلاعوض ، محبت [با * بافتن] ، نظر دیگران ؛ و همچنین اعتیاد ، کنترل ، درد ، شکایات.
پارادوکس وابستگی ، قسمت 1: خوبی ، بلاعوض ، محبت ، "دیگران"
برای آشنایی با وابستگی به هم ، مثلث کارپمن ، و همچنین عوامل موثر بر شکل گیری وابستگی به هم وابستگی و تقویت آن ، مقاله قبلی را بخوانید (برای رفتن کلیک کنید). و من جالب ترین کار را شروع می کنم :) مثل همیشه ، افکار من با یک پارادوکس شروع شد (کنترل ، که در مقاله بعدی به آن پرداخته می شود) ، اما بعد به آن فکر کردم و خیلی بیشتر از آنها را پیدا کردم.