بدهی ها ، اعتبارات. روانشناسی بدهکار

تصویری: بدهی ها ، اعتبارات. روانشناسی بدهکار

تصویری: بدهی ها ، اعتبارات. روانشناسی بدهکار
تصویری: درس بیستم و ششم: دقت بدهی ها و اعتبارات در روزهای "کتاب" واقعی 2024, ممکن است
بدهی ها ، اعتبارات. روانشناسی بدهکار
بدهی ها ، اعتبارات. روانشناسی بدهکار
Anonim

مشکل بدهی ها و وام ها در حال حاضر ، در بحران ، به ویژه حاد است. اینجا و آنجا ناله ها به گوش می رسد: چگونه بودن ، آنها وام مسکن گرفتند ، پرداخت آن دشوار است! بدهی های جمع آوری شده ، اکنون ما در آستانه بقا زندگی می کنیم! چگونه بدهی گزاف خود را پرداخت کنیم؟

به خصوص داستانهای ترسناک در مورد آژانس های جمع آوری ، در مورد زمانی که فرد در حال به دست آوردن مقدار زیادی بدهی است. وقتی برده کارت اعتباری می شود. گاهی اوقات ، کار به جایی می رسد که شخص احساس می کند ، می داند که پرداخت بدهی هایش برای او مشکل خواهد بود ، اما هنوز خریدها را از طریق وام جمع آوری می کند. چنین اسکیزوفرنی روزمره (این یک تشخیص نیست ، فقط یک استعاره است).

بسیاری از روانشناسان توصیه می کنند که کارت های اعتباری را بیرون بیندازید ، آنها را با قیچی باز کنید ، برنامه بازپرداخت بدهی ها را تنظیم کنید ، اما همه اینها کمک نمی کند! شما همیشه باید با دلایل عمیق تری برای بدهی روبرو شوید. پشت این همه بدهی و اعتبار چیست؟

گناه سپس شخصی بدهی ها را جمع می کند تا "چیزی" را که قبلاً انجام داده است "بپردازد" ، که خود را محکوم می کند ، خود را سرزنش می کند. این تمایل به تنبیه خود است - اینکه زندگی خود را غیرقابل تحمل کنید تا گناه خود را جبران کنید.

ندای وظیفه. این بدان معناست که وقتی فردی احساس می کند که بدهی های اخلاقی دارد که نمی خواهد آن را واگذار کند: بدهی به والدینش ، به سرزمین مادری اش ، به فرزندان باقی مانده در ازدواج گذشته (یک داستان رایج در میان مردانی که ازدواج خود را ترک می کنند. فرزندان). در جایی وجدان شروع به پوزیدن شخصی می کند که به خاطر وعده های انجام نشده ، وعده هایش عمل نکرده است و او بدهکار می شود و در این صورت پرداخت می کند.

کفاره گناه شخص دیگری. وقتی یک نفر بار شخص دیگری را که به او نزدیک است به دوش بکشد. در عمل من ، داستانی وجود داشت که دختری بدهی هایی را جمع آوری می کرد تا در هنگام ترک خانواده از گناه پدرش در مقابل مادرش جبران کند. در عین حال ، دختر هنوز پدرش را دوست داشت و برای اینکه مادرش از دست او عصبانی نشود ، بار گناه او را بر عهده گرفت … با جمع آوری وام و پرداخت آن. هنگامی که فرزندان ناخودآگاه خود را متعهد به پرداخت بدهی اجداد خود می دانند ، بارها از سیستم خانواده ناشی می شود. به عنوان مثال ، در خانواده یک سارق ، پسر می تواند به بدهی بپردازد تا گناه پدرش را در مقابل قربانیان سرقتهایش جبران کند.

بدهی ها می تواند راهی برای نشان دادن کل جهان (یا بهتر بگویم ، مادر) باشد: "ببین چقدر بد هستم! ببین چگونه رنج می برم!" این مانند فریاد برای کمک ، راهی برای جلب توجه ، همدردی است.

مانند راهی است که می توانید خود را از پرداخت های ضروری ناخواسته دیگر مصون نگه دارید. به عنوان مثال ، یک مرد می تواند به بدهی بپردازد تا در ساخت کلبه تابستانی مادر شوهرش مشارکت نکند. یا برادر بزرگتر در حال دریافت وام است تا بر اساس خواسته مادرش برادر کوچکتر خردسال خود را جذب نکند: "مراقب کوچکترین باشید".

در نهایت ، این مانند راهی برای شاد زیستن نیست. وقتی فردی از کودکی فهمید که زندگی پر از درد است ، جهان ناقص است و او به سادگی نمی تواند زندگی کند و شادی دریافت کند ، به آن عادت ندارد. و برای اینکه همچنان در ناراحتی معمول باشید ، به طور معمول رنج می برید - بی وقفه بدهکار می شوید.

از خود سوال بپرسید:

- من واقعاً به چه کسی مدیون (مدیون) هستم؟

- اگر بدهی وجود نداشت این پول کجا می رفت؟

- می خواهم گناه خود را به کی بپردازم؟

- به کسی که نمی خواهم به او پول واقعی بدهم؟

- من خودم را برای چه مجازات می کنم؟

روشهای خوب برای مقابله با بدهی عبارتند از سایکودرام ، مجموعه های سیستمیک. به هر طریقی ، بدهی نشانه مشکل عمیق تر ، کشمکش درونی عمیق تر است. و برای پرداخت همه وام ها ، قبل از هر چیز باید عمیق کار کنید.

توصیه شده: