توسط یک زن اسیر شده است

تصویری: توسط یک زن اسیر شده است

تصویری: توسط یک زن اسیر شده است
تصویری: داستان واقعی زن دورگه افغانستانی و اروپایی که توسط طالبان اسیر شده و به طرز وحشیانه ازش ... تا اینکه 2024, ممکن است
توسط یک زن اسیر شده است
توسط یک زن اسیر شده است
Anonim

همه چیز از او شروع می شود و در او به پایان می رسد. این می تواند پذیرفته شود اگر ما به اساس ذات خود نگاه کنیم ، که در اصل آن - اصل زنانه است ، که جهت حرکت انرژی را به ما می دهد. این نقشه ستاره ای از آسمان بالای سر ماست ، این احساس دیوانه وار از جهت تنگ ، در روح من انباشته شده است ، این طبیعت من است ، این است. من متعلق به او در آخرین اتم جهان هستم ، سرمای کیهانی و نفس گرم من همه از اوست ، از زن من ، که مرا به این جهان فرستاد و بخشی از خود را به من داد. این پایه و اساس من است ، آن بنیاد فنا ناپذیر جاده زیر پای من ، که بر آن تکیه کرده ام ، پایه و اساس احساساتم را به من می بخشد ، و من را از اتر حیات بخش زندگی پر می کند. نام او ذات من است و این اوست.

مرد درونی من ، که از آب شیرین عشقش بزرگ شده است ، بندهایی را به همراه دارد که برای همیشه مچ و پاهایش را با پیوندی نامرئی می بندد ، اوست که از گمانه زنی های تلخ در مورد عظمتش عذاب می کشد ، انتخاب می کند و مرا متوجه می شود اراده اصلی مادر بزرگ ، این است که او وزن بهشت را تحمل می کند ، این اوست که بارور می شود و مراقبت می کند ، این اوست که برنامه ذاتی خود را در آگاهی از جهان اجرا می کند. مردی در امتداد جاده قدم می زند ، زن زنی است که جلوی او سجده می کند و او را به سوی کشفیات و مرزهای جدید هدایت می کند - آنها یک کل هستند ، آسمان و ستاره ها ، خورشید و زمین ، روح و بدن ، من و تو.

و مهم نیست که شما از نظر جسمی چه مرد و چه زن هستید ، با این وجود شما از زن و مرد ساخته شده اید ، شما یک مادر و یک پدر داشتید ، شما از نور و تاریکی بافته شده اید و هرگز نمی توانید یکی را از دیگری جدا کنید. نکته اصلی این است که یک زن یاد بگیرد که راه خود را با مرد خود دنبال کند و یک مرد یاد بگیرد که راه او را ببیند و به هر نوبت یا مستقیم خسته کننده آن عشق بورزد. ما وقتی صداقت را می یابیم که بتوانیم بازتاب های "سایه" خود را بپذیریم ، یعنی روح جنسیت شما در مقابل واقعاً برای یک زن سخت است که زنانگی خود را در قسمت مردانه روح خود جستجو کند ، زیرا ممکن است به نظر برسد که او آنجا نیست و همچنین به نظر می رسد که مردانگی نمی تواند مردانگی خود را در پذیرش زنانگی اش پنهان کند.

اما این یک راه است و این یک مسافر است ، یا نمی توانید مسیر خود را بپذیرید و از عصبانیت و ناامیدی می سوزید ، یا مسافر را از خود دور می کنید ، برای او یخ زده و لغزنده می شوید ، ویسکوزیته ، که در آن غرق می شود ، گیر می کند و در نتیجه همان جایی که بود باقی می ماند. یا مسیر را نمی پذیرید ، یا راه شما را نمی پذیرد. و همه اینها حلقه ای در یک زنجیره است ، همه چیز در شماست. با مقاومت در برابر پایگاه خود ، هرگز تزلزل نخواهید کرد ، همه چیزهایی که در اختیار دارید صرفاً ثمره تخیلات ملتهب شما خواهد بود ، همه ثروتهایی که شما را فقیرتر می کند ، نمی تواند شما را از گل و لای پایگاه مادران ناشناخته شما بیرون بکشد. و تمام نیرویی که در قسمت مردانه شما کمین کرده است ، به تلاش برای شکستن قیدهای نامرئی که شما و مسیر شما را می بندد می پردازد ، اما همه چیز بیهوده خواهد بود ، زیرا با رد قسمت مردانه خود خسته شده اید ، در راه خسته می شوید و دعا می کنید. برای رحمت و بخشش ، و او شما را برای همیشه در خود می پذیرد.

ما همه چیز را در خود حمل می کنیم ، هم مسافر هستیم و هم جاده ، لوکوموتیو و ریل ، چشم و بینایی. و تلاش متواضعانه ما برای جدایی یکی از دیگری به امید کاذب دستیابی به آزادی عمل ، همیشه محکوم به شکست است ، زیرا ما غیر قابل تقسیم هستیم

مسافر در اسارت کنار جاده. یک جاده بدون مسافر فقط یک فضای خالی است.

توصیه شده: