2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مثلث سازی زمانی است که شخص دیگری در اتحاد دو قرار می گیرد. این نفر سوم می تواند هرکسی باشد ، مانند مادر شوهر ، مادر شوهر ، دوست خانوادگی یا حتی یک حیوان خانگی. اما ، اغلب در این تولد کودکی وجود دارد. در حضور کودک ، رسوایی ها می توانند فروکش کنند. این اتفاق می افتد که یکی از والدین ، یا حتی هر دو ، از فرزند خود در مورد والدین دیگر شکایت می کند و در او متحدی پیدا می کند. در عین حال ، از طریق بیان احساسات در والدین ، تنش درونی کاهش می یابد. و به نظر می رسد روابط خانوادگی برای مدتی تثبیت می شود. در چنین خانواده هایی ، کودک همیشه در آماده باش است ، او توهم کنترل وضعیت را دارد. از ترس اینکه در غیاب او اتفاق وحشتناکی رخ دهد ، در هر کجا که کودک باشد ، تمام افکارش با والدینش است. هنگامی که چنین فردی بزرگ می شود ، عملاً فرصتی برای ایجاد خانواده کامل خود ندارد ، زیرا ، ناخودآگاه ، او همچنان در مثلثی است که توسط والدینش ایجاد شده است.
مثال عملی
سوتلانا زنی باهوش ، تحصیل کرده و زیبا در حدود چهل سال است. والدین وی بیش از ده سال پیش فوت کردند. سوتلانا زندگی خلوت دارد ، "کار خانه است" ، او هرگز خانواده خود را ایجاد نکرده است و اکنون در مورد چگونگی تغییر این امر فکر می کند. یک بار ، در یکی از آموزش های مربوط به توسعه جنسیت ، سوتلانا پای چپ خود را "کشید" ، از آن زمان ساق پا درد می کند و زندگی آرام تنهایی زن را مسموم می کند. به درخواست من ، سوتلانا خود و افراد مهم در زندگی خود را ترسیم کرد ، همچنین یک پا درد داشت.
خود سوتلانا در حال رعد و برق است. مامان یک ابر صورتی است ؛ بابا یک ابر آبی است ؛ ساز موسیقی (سرود) - سر کار ، موسیقی را دوست دارد. سه شخصیت انسانی دوستان زن هستند. زنبور دوست خوبی است. پای زخم یک توپ آبی است. - وقتی خود سوتلانا را در حال نقاشی می بینید ، چه می گویید؟ - من می گویم که او یک حلقه اجتماعی بسیار باریک دارد و خود او اغلب خشن است ، زیرا رعد و برق را نمی توان خوب نامید. - توپ را توصیف کنید ، آن چیست؟ - توپ حرکت است ، انرژی است. - توپ چه حسی دارد؟ - او در حال از دست دادن است ، نمی تواند بفهمد که چرا در اینجا به او نیاز دارد.
- من می خواهم با پس زمینه آبی که رعد و برق روی آن قرار دارد ادغام شود ، اما نمی تواند. - چه چیزی مانع او می شود؟ - اگر توپ ناپدید شود ، رعد و برق می تواند از جای خود حرکت کند و اتفاقات وحشتناکی رخ می دهد. - چه اتفاقی می تواند بیفتد؟
- اشک چشمان مادرم چیست؟ - نمی دانم. - رویای آن را ببینید. - ممکن است وقتی در مدرسه هستم ، اتفاق وحشتناکی رخ دهد. در نزاع دیگری ، پدر مست مادر خود را می کشد. - سوتلانا ، سالها گذشت ، والدین دیگر در جهان نیستند ، و شما هنوز هم در کنار آنها هستید و از اتحادیه شکننده آنها محافظت می کنید. حالا چه کسی به آن نیاز دارد؟ - در واقع ، در حال حاضر هیچ کس. اگر توپ با پس زمینه ادغام شود ، رعد و برق می تواند به دوستان شما نزدیک شود. فقط در این صورت او باید تغییر کند - برای تبدیل شدن به چیزی یا شخص دیگری ، و نه رعد و برق. - فضای آزاد زیادی در پایین ورق وجود دارد ، چه چیزی می تواند آنجا باشد؟ ممکن است دریاچه ای در زیر وجود داشته باشد ، رعد و برق در آن منعکس شود. شاید زمینی وجود داشته باشد که صاعقه بتواند آن را روشن کند ، اما بهتر است یک صاعقه گیر در آنجا وجود داشته باشد که انرژی آن را به اهداف صلح آمیز تبدیل کند. نمی دانم چنین چیزی در واقعیت وجود دارد یا خیر. - کافی است که او در واقعیت شما وجود داشته باشد. آیا می توانید آن را بکشید؟ - بله ، این یک میز پایدار است که انرژی رعد و برق را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند. می خواستم در همین نزدیکی گل بکشم. و زنبور عسل گرده افشانی این گل ها را انجام می دهد. بله ، من می خواهم در زندگی ام مردی داشته باشم که به اندازه این میز پایدار باشد. اما ، در حقیقت ، چنین مبدل رعد و برق وجود ندارد.
خوب ، من فکر می کنم استعاره جدول را دوست داشتم. در کنار میز چه چیزی می توانم باشم؟ ساده ترین راه برای گفتن آن صندلی است ، اما من شک دارم. من به زمان نیاز دارم تا این را بفهمم. امروز متوجه شدم که والدین فوت شده بسیار بیشتر از افراد زنده در زندگی من جای می گیرند. و به نظر می رسد من هنوز اتحاد آنها را حفظ می کنم. - درد پا در این مورد به شما کمک می کند.به محض اینکه شروع به توسعه جنسیت کردید ، یعنی برای تنظیم زندگی شخصی و جدایی از والدین ، پای شما درد می کند. - بله این صحیح است. درد پا و نزدیکی با والدین فوت شده - این قطعاً برای من ضروری نیست. من می خواهم این را تغییر دهم. چند روز پس از کار با نقاشی ، سوتلانا رویایی داشت. والدین در این رویا با عشق به یکدیگر نگاه کردند ، آنها زمان خوبی را با هم گذراندند. مامان به سوتلانا گفت که خوشحال است و اضافه کرد که زمان آن رسیده است که دخترش زندگی کند …
سایر مقالات در مورد جدایی از والدین:
اگر مردی "پسر مامان" است - آیا برای همیشه است؟
اگر مادر "به فرزند خواندگی" پذیرفته شود ، چگونه می توان آن را تغییر داد؟
بیماری به عنوان مظهر وابستگی عاطفی است. کار با نقاشی.
مقام اول برای
زیبایی ، جانور و جدایی از والدین.
نویسنده: Milashina Olga Georgievna
توصیه شده:
هیچ منبعی برای خود شما وجود ندارد. کنار می آیم
یک منبع را می توان به عنوان زمان ، پول یا هر چیز دیگری درک کرد. احتمالاً هریک از شما با شخصی ملاقات کرده اید که چیزی را برای خود از دست داده است. خرید کاپشن جدید بارها و بارها به تأخیر می افتد. زیرا در آخرین لحظه پول به نحوی از بین می رود - برای کت و شلوار کودک ، یا میکسر جدید در حمام مورد نیاز است ، یا ناگهان چکمه های خوب برای شوهرش خیلی خوب ظاهر شد.
هیچ چیز جالب در زندگی من وجود ندارد ، من هیچ سرگرمی ندارم
"هیچ چیز جالب در زندگی من وجود ندارد ، من هیچ سرگرمی ندارم … کار-خانه-کار ، هیچ سرگرمی … چگونه در خودم علاقه پیدا کنم ، یا چگونه این علاقه را به اندازه ای قوی کنم که بتوانم کاری را شروع کنم؟ و سپس به نوعی همه چیز کند است … "… یا در اینجا یک سوال مشابه دیگر وجود دارد ، شما نیز اغلب می شنوید:
هیچ دوشنبه ای در زندگی من وجود ندارد
هیچ دوشنبه ای در زندگی من وجود ندارد. در تقویم من ، خریداری شده برای پنجاه روبل ، البته ، دوشنبه ها وجود دارد ، و اگر دوشنبه بیست و پنجم ماه مه در کشور باشد ، در کل خانه من ، در کشور من و روی صفحه تلفن همراه همسرم ، البته ، بیست و پنجم ماه مه ظاهر می شود.
چرا هیچ مرد عادی وجود ندارد؟
برای مردان ، وظیفه اصلی از بدو تولد / قانون روز اول / زنده ماندن است. به همین دلیل است که آنها از دوران کودکی شروع به ایجاد سیستم بقای خود می کنند. علاوه بر این ، این سیستم همیشه کاملاً فردی است ، این به این دلیل است که همه ویژگی های جسمی ، روانی و فکری خود را دارند.
شما هنوز از این واقعیت که هیچ مردی وجود ندارد رنج می برید ، و این خانمها در حال حاضر برای شکار هستند
دیروز مقاله ای منتشر کردم من برای یکی از شبکه های اجتماعی "ارسال مجدد" کردم و یکی از دوستان من در انجمن سرطان شناسی با من تماس گرفت. قبلاً ، گاهی اوقات از چنین مهمانی های آنلاین دیدن می کردم ، جایی که افراد (بیشتر زنان) با تشخیص سرطان در آنجا جمع می شدند.