نحوه یادگیری کنترل احساسات: 4 تمرین قوی و 5 اشتباه

فهرست مطالب:

تصویری: نحوه یادگیری کنترل احساسات: 4 تمرین قوی و 5 اشتباه

تصویری: نحوه یادگیری کنترل احساسات: 4 تمرین قوی و 5 اشتباه
تصویری: Applied Magic by Dion Fortune 2024, ممکن است
نحوه یادگیری کنترل احساسات: 4 تمرین قوی و 5 اشتباه
نحوه یادگیری کنترل احساسات: 4 تمرین قوی و 5 اشتباه
Anonim

یکی از ویژگی های کلیدی یک فرد آزاد و کامل ، استاد زندگی او ، درجه بالایی از خودانگیختگی و خودسری در مدیریت احساسات خود است. یک فرد تحت فشار قرار می گیرد ، از خود مطمئن نیست ، توسط جامعه "زیر پا گذاشته می شود" ، احساسات را فقط به عنوان واکنشی به محرک های مختلف خارجی بیان می کند. او ، مانند عروسک خیمه شب بازی ، وقتی دست ها و پاهایش را کنترل می کند ، "کنترل دست و پا را می کشد".

البته ، چنین شخصی نمی تواند به خود ببالد که زندگی با کیفیت و کاملی دارد ، زیرا او به سادگی بر زندگی خود حکومت نمی کند. هرگونه خبر "بد" ، هرگونه کلمه خارجی مخالف ، بلافاصله او را از "شیار" خارج می کند و زمان می برد تا او دوباره وارد یک حالت عاطفی پایدار شود. بنابراین ، برای لذت بردن واقعی از زندگی ، باید نحوه کنترل احساسات خود را بیاموزید.

احساسات ما چیست؟

در مورد احساسات ، درک این نکته که آنها تجلی انرژی های زیستی ما هستند ، بسیار مهم است. این همان جزء طبیعی ما است ، مانند خون یا لنف. با کمک احساسات ، ما با واقعیت اطراف تعامل داریم ، سیگنال هایی از آن دریافت می کنیم ، ایده های خود را می سازیم و تصمیم می گیریم. افرادی که در نتیجه ضربه مغزی از توانایی تجربه احساسات با آنها محروم بودند ، همچنین از امکان انتخاب بر اساس ترجیحات ذهنی خاص محروم بودند. منطق در این مورد به آنها کمک نکرد.

عاطفی ، توانایی تجربه و تجربه لحن های احساسی مختلف ما را به موجوداتی زنده و کامل تبدیل می کند. هرگونه ارتباط م effectiveثر بین افراد نیازمند احساسات است ، یک واکنش احساسی. اگر فرد نتواند علاقه ، اشتیاق ، هیجان ، الهام و غیره را تجربه کند ، کار خلاقانه نیز غیرممکن است.

به عبارت دیگر ، ما نمی توانیم بدون احساس به جایی برویم. تنها س isال این است که "مرکز کنترل" در زندگی ما چیست - احساسات یا دلیل. احساسات را می توان با خوردن غذاهای خوش طعم (شکر دار) ، اما مضر و حتی خطرناک فریب داد ، اما فریب دادن ذهن ، مسلح به توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسه واقعیت ها ، دشوارتر است. و ذهن ، با استفاده از قدرت احساسات ، تقریباً نمی تواند فریب دهد.

این مهم است که درک کنیم احساسات از نظر انرژی قوی تر از عقل هستند و حتی افراد منطقی و هوشیار که تحت تأثیر احساسات شدید (نفرت ، خشم ، ترس ، حرص ، حسادت ، شهوت ، کینه و غیره) قرار گرفته اند ، شروع به ارتکاب می کنند. اقدامات عجولانه و غیر منطقی که بعداً به شدت از آنها پشیمان می شوند … و همه به این دلیل که آنها در یک زمان یاد نگرفتند که به طور شایسته احساسات خود را مدیریت کنند.

اشتباهات رایج در کنترل احساسات

برای کنترل صحیح احساسات خود ، مهم است که از اشتباهاتی که افراد تحت تأثیر قضاوت های احمقانه و توهماتی که از وبلاگ نویسان نالایق در سایت های محبوب گرفته شده است ، جلوگیری کنند.

اشتباه شماره 1

اولین ، رایج ترین و رایج ترین اشتباه در مدیریت احساسات ، مسدود کردن آنها است. یعنی اگر احساسی را احساس می کنم که در حال حاضر نمی خواهم آن را تجربه کنم ، باید به او فریاد بزنم "بس کن!" و آن را به داخل آشیانه برگردانید هیچ چیز خوبی از آن به دست نخواهد آمد. به استرس طبیعی ، استرس سرکوب احساسات را اضافه می کنید که به بدن شما ضربه می زند و علاوه بر این ، خود را از واقعیت بیرون می کشید و مشکلات متفاوتی از آن به دست می آورید.

اشتباه شماره 2

اشتباه دوم "آسفالت گودالی با زباله های رادیواکتیو" است. این زمانی است که در بالای یک احساس منفی (عصبانیت ، خشم ، عصبانیت ، ناامیدی) یک "لبخند" کاذب و ریاکارانه از یک خلق مثبت ایجاد می کنید. که واقعاً به آن اعتقاد ندارید زیرا این فقط یک ایده است که توسط "مربیان رشد" مختلف به شما القا شده است. دوباره ، استرس بیش از حد که به بدن ضربه می زند.

اشتباه شماره 3

اشتباه بعدی این است که احساسات خود را تحریک کنید. وقتی عصبانی هستید فریاد بزنید. وقتی می ترسید خسته شوید. هنگامی که در بی تفاوتی هستید در خود بسته شوید. مثل بچه های هیستریک بکوبید. و به همین ترتیب، و غیره. در چنین رفتاری هیچ چیز حیاتی برای بدن وجود ندارد ، اما چنین بی مسئولیتی در کنترل احساسات خود می تواند برای شما بد باشد. حداقل ، آنها جدی گرفتن شما را متوقف خواهند کرد.

خطای شماره 4

چهارمین اشتباه این است که تمام مسئولیت آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد را به احساسات منتقل کنید ، و کلمات یا اعمال خود را با احساسات خاصی توجیه کنید. بگویید ، "من گناهکار نیستم - شیطان فریب داده است" (او عصبانی ، خسته ، خواب آلود و غیره بود). این منجر به این واقعیت می شود که یک فرد ، حتی با توجه به این که کنترل خود را دارد ، به راحتی احساسات خود را دنبال می کند.

خطای شماره 5

آخرین اشتباه این است که به هر قیمتی تلاش می کنید تا همیشه در حالت احساسی مثبت بمانید ("مثبت فکر کنید") با "خنثی کردن" خود. خود را مجبور به مهربانی کنید ، شاد ، شاد و غیره ظاهر شوید. و صادقانه باور کنید که چنین است. بنابراین ، شما از واقعیت به سمت مجازی صورتی می روید و شروع به مبارزه بی رحمانه با "لبه های سخت" زندگی می کنید ، که دیگر آنها را نخواهید دید. بعلاوه ، بسیار سریع خود را از نظر انرژی تخلیه کنید.

تمرینات اولیه

برای جلوگیری از این اشتباهات و یادگیری کنترل احساسات خود ، تمرینات ساده اما بسیار م effectiveثر را شروع کنید. اگر انتظار دارید تاثیر قابل توجهی داشته باشید ، آنها را به طور منظم انجام دهید.

تمرین شماره 1 - شناسایی

ماهیت این تمرین این است که درک کنید چه نوع احساسی را در یک لحظه معین از زمان تجربه می کنید. عصبانیت یا کینه ، ترس یا هیجان ، چه احساسی محض باشد یا مختلط.

از آنجا که نکته اصلی در کنترل احساسات مشاهده آنها است ، بنابراین برای مشاهده کیفی احساسات ، باید آنها را از هم متمایز کرد. برای درک احساسات ، از جدول حالات احساسی استفاده کنید.

تمرین به خودی خود بسیار ساده است - شروع به مشاهده خود کنید و اگر متوجه تغییر در زمینه احساسی خود شدید ، فقط از خود بپرسید "این چیست؟" تا زمانی که پاسخ مشخصی ندارید بپرسید.

تمرین شماره 2 - "انتقال به بدن"

از آنجایی که هرگونه احساسات به نحوی بر بدن نشان داده می شود ، بنابراین با کنترل یا دستکاری بدن به هر نحوی ، می توانیم احساسات را کنترل کنیم. ماهیت تمرین این است که با احساس جوشاندن برخی از احساسات ناخوشایند در ذهن خود ، آن را از نظر ذهنی به قسمتی از بدن (به عنوان مثال در مشت) منتقل می کنید ، که ابتدا آن را با قدرت فشار می دهید ، و سپس آرام می شوید. و همینطور چندین بار. تا اینکه او رهایش کند.

گزینه دیگر این است که قدرتی برای فشار آوردن عضله و حفظ تنش تا زمانی که قدرت کافی وجود داشته باشد تا زمانی که خود عضله شروع به شل شدن کند ، وجود دارد.

تمرین شماره 3 "دم و بازدم"

هنگامی که یک احساس طوفانی ، قوی و به معنای واقعی کلمه هیجان انگیز بوجود می آید ، تقریباً غیرممکن است که یک فرد عادی آگاهانه آن را ردیابی و متوقف کند. او بشدت شعله ور شد و بلافاصله بر سر یکی از عزیزان فریاد زد و تنها در آن زمان ، با وحشت ، متوجه شد که واقعاً چه کرده است.

تنها راه نجات در اینجا یک رفلکس خودکار است ، که بلافاصله هنگام پاشیدن احساسات منفی را مسدود می کند. این رفلکس باید شامل یک دم عمیق و یک بازدم آهسته باشد. باید در خودش کار شود. (به عنوان مثال ، با استفاده از "سیستم نظم و انضباط روسی"). رفلکس با آموزش منظم ایجاد می شود ، به عنوان مثال با انجام منظم تمرینات زیر - برخی منفی را دوباره فعال می کنید (به عنوان مثال ، به یاد داشته باشید که رئیس شما چگونه شما را سرزنش کرده است) ، و بلافاصله نفس عمیق می کشید و به آرامی خارج می شوید. و چند بار در روز به مدت 3 ماه. پس از آن ، همه را به صورت خودکار انجام می دهید.

تمرین شماره 4 "بازی مجازی"

هر تجربه ای نه تنها شامل خود احساسات ، احساسات و اندیشه های جسمانی (خوشایند یا بسیار خوشایند) ، بلکه شامل یک تصویر (مبهم یا متمایز ، نمادین یا واقعی ، مرتبط با تجربه یا ارتباط گذشته) است. به لطف این ، ما می توانیم احساسات را از طریق یک تصویر خاص کنترل و تحت تأثیر قرار دهیم.

برای انجام این کار ، احساس را تجسم کنید ، اندازه ، شکل ، رنگ ، وزن ، چگالی آن را تعیین کنید و با آنچه به دست می آورید شروع کنید ، بازی کنید - سعی کنید رنگ ، شکل یا اندازه را تغییر دهید. می توانید آن را به صورت مایع تجسم کرده و از شیشه به شیشه بریزید.

لیگ اصلی در مدیریت احساسات

تفاوت بین یک فرد عادی و یک استاد واقعاً پیشرفته که خود را کنترل می کند این است که استاد قادر است نه تنها تمام طیف احساسی و حالات پس زمینه خود را کنترل کند ، بلکه می تواند خودسرانه هر احساسی را تجربه کند. شادی ، آرامش ، غم ، اندوه اندک ، آرامش ، شور و غیره را تجربه کنید. سپس وقتی که او می خواهد و تا آنجا که می خواهد.

البته ، مانند هر مهارت واقعی ، دستیابی به چنین درجه ای از خودسری یک هفته ، یک ماه یا حتی یک سال تلاش سخت بر روی خود نیست. این یک عمل طولانی مدت است که مانند هر فعالیت دیگری به 4 عنصر اصلی نیاز دارد: تمایل ، تلاش ، روش شناسی م andثر و مربی شایسته.

توصیه شده: