عصبانیت بیشتر

تصویری: عصبانیت بیشتر

تصویری: عصبانیت بیشتر
تصویری: خشم عصبانیت، قسمت بیست وچهارم: تکنیک جالب پنج ستونی برای رهایی از خشم وعصبانیت 2024, ممکن است
عصبانیت بیشتر
عصبانیت بیشتر
Anonim

اخیراً یک برادرزاده ، یک پسر باهوش و با استعداد را دیدم که چوب می خرد. به نظر می رسد او احساس بیشتری نسبت به چوب نسبت به تفکیک چوب به قطعات داشت. چیزی که توجه من را به خود جلب کرد این بود که هرچه بیشتر خرد می شد ، گرمتر می شد. اگرچه ، به نظر می رسد ، باید خسته و خسته باشد.

در درمان گشتالت ، دو نوع پرخاشگری از هم متمایز می شوند: اول پذیرش ، دوم رد کردن. وقتی چیزی را می خواهیم ، باید با رعایت شرایط محیطی اقدام مشروط به تهاجم انجام دهیم. حداقل ، دست دراز کنید و آن را بگیرید. خم شدن ، برداشتن یک قدم به جلو ، بلند گفتن "من می خواهم" نیز تجاوز است.

همچنین ، هنگامی که مرز شخصیت نقض می شود ، ارزش آن را دارد که نشان دهیم این کار را نمی توان انجام داد و نیازی به جلو رفتن نیست. بگو "بس کن" و شنیده شو. مورد دوم مهم است ، همه مردم به یک اندازه خوب نمی شنوند.

در کودکان ، اقدامات "انجام" و "امتناع" به طور طبیعی رخ می دهد. و اگر متوجه نشده اید که او دیگر این سوپ سالم را نمی خواهد ، گام بعدی که آن را در سراسر آشپزخانه جمع آوری می کنید مشکل شخصی شما است. بله ، آنها نمی دانند چگونه یک شکل را انتخاب کنند ، اما به زودی یاد می گیرند. متناسب با نیازهای شما خواهد بود.

پرخاشگری به خودی خود نه خوب است و نه بد ، اگرچه معمولاً از آن به عنوان احساسات "منفی" یاد می شود. من با تعریف احساسات از نظر مثبت و منفی مخالفم. هر کدام عملکردهای خاص خود و موقعیت مناسب را دارند.

می توانید به دردی به دیوار ضربه بزنید ، روی بالش فریاد بزنید ، به موسیقی خنک گوش دهید و مانند یک فلفل شیک باشید ، اما صبح روز بعد ، کراوات خود را دوباره محکم کنید و به صحبت های ناخوشایند سرآشپز بروید. جریان آزاد پرخاشگری با تخلیه پراکنده اشتباه گرفته می شود. دومی به دستیابی به هدفی که با تجاوز دنبال می شود کمک نمی کند ، یعنی محیط را متناسب با نیازهای داخلی تغییر دهد. اینگونه است که آنها تنش را آزاد می کنند و از اسطوره حمایت می کنند.

من متوجه این تأثیر شدم: وقتی شخصی به موقع به پرخاشگری پاسخ نمی دهد ، چنین خیال گناهکاری در او ظاهر می شود ، او ده ها گزینه پاسخ را ارائه می دهد و خودش متوجه نمی شود که چگونه در حال طراحی یک طرح انتقام جویانه است. اگرچه ، ریسک کنید و معادل آن را پاسخ دهید ، بعداً ، این افکار او را اذیت نمی کند. در چنین شرایطی ، مردم اغلب با این واقعیت روبرو می شوند که خود را جهت نمی دهند ، از دست می دهند و به موقع پاسخ شایسته ای پیدا نمی کنند. همه ستاره های فصیح نیستند. آنها تجاوز را به درون خود می پیچند و آن را تا حد خستگی می پیچانند.

این عمل مفهوم کلی "عقب گرد" نامیده می شود. ما فرض می کنیم که احساس هدف است ، یعنی در ارتباط با کسی بوجود می آید و متعلق به یک تعامل خاص است. در مورد بازتاب مجدد ، این احساس در تعامل قرار نمی گیرد. شخص آن را در خودش می گذارد و آنجا زندگی می کند ، مانند مگس در یک کوزه بسته. کسانی که به روان پریشی اعتقاد دارند ، آن را از جمله از اینجا خارج می کنند. من به چهره افراد توجه می کنم. من توجه می کنم که چگونه یک احساس خاص به نقابی تبدیل می شود که دائما روی صورت است. هر چه باشد ، در یک لحظه از زمان ، بیان نمی کند. کینه ، غم ، عصبانیت ، انزجار وجود دارد. این مگس بسیار مقاوم است.

من افراد زیادی را ملاقات نکرده ام که پرخاشگری آنها به طور هماهنگ در ساختار شخصیت بافته شده است. با نزدیک شدن به آنها ، به طور غریزی روشن است که چه چیزی ممکن است و چه چیزی دقیقاً امکان پذیر نیست. معمولاً ، آنها جامع و محترمانه به نظر می رسند.

بله ، کسانی هستند که به طور طبیعی مدیریت این احساس را آموخته اند. تمرین نشان می دهد که همه قادر به انجام این کار نیستند. اما این را می توان آموخت. ارزش یادگیری دارد.

اکثر آنها به یک طرف یا طرف دیگر خم می شوند. بر اساس تجربه من ، غالباً کنار گذاشتن و مشکل در آشکار شدن است. معلوم می شود مردم بلد نیستند فریاد بزنند. اصلاً. به طوری که برای همه و از صمیم قلب.

من فکر می کنم بسیاری از همکاران من و خود من چنین آزمایش روانی را انجام داده ایم: درمانگر به آرامی به مراجعه کننده نزدیک می شود ، وظیفه مراجعه کننده این است که وقتی بیش از حد شد "توقف" کند. در موارد شدید ، درمانگر به معنای واقعی کلمه ، بیمار را از گلو می گیرد و او ساکت می ماند. چنین عدم وجود رادیکال در مرز باعث وحشت و به طرز عجیبی میل به آسیب رساندن می شود.

من نیز مانند بسیاری دیگر بر این احساس تسلط دارم.به نظر من چنین تغییراتی به نظر می رسد. در اینجا متوجه حمله ای تهاجمی می شوم ، نارضایتی خود را یادداشت می کنم ، سپس آن را می گیرم و ON را فشار می دهم.

همیشه خوشایند نیست ، اغلب دشوار است. اما در نتیجه ، احساس رضایت را به ارمغان می آورد. برای دیگران مهم است که توانایی پاسخگویی خود را پخش کنند.

در اینجا دو فکر ممکن است مفید باشد.

اولین مورد "پشتیبان گیری" است. بله ، من آن را از دست دادم ، بلبرینگ خود را نگرفتم و آسیب دیدم. می توانید به این مکان برگردید و خود را شناسایی کنید. هر کسی می تواند یک قدم به عقب برداشته و مرز را بازیابی کند. در واقع کار را آسان تر می کند. اما در اینجا شما باید آماده دفاع از آن باشید.

اگر نمی توانید خود به خود پاسخ دهید ، ارزش آن را دارد که یک قدم به عقب بردارید. به برقراری ارتباط با این احساس کمک می کند ، به عنوان مثال درک کنید که برای شما چگونه به نظر می رسد در نتیجه ، خودانگیختگی بیشتر خواهد شد.

و فکر دوم این است که لازم نیست فوراً پاسخ دهید. با توجه به شرایط و شرایط خود می توانید به اندازه لازم برای وزن کشی و پاسخ دادن وقت بگذارید. از دور بهتر دیده می شود. این فرصت تقریباً همیشه وجود دارد.

من فکر می کنم پرخاشگری احساسی است که بیان آن به طور خود به خود مفید نیست. او تمایل به تشدید از تحریک ، از طریق عصبانیت و خشم دارد. خیلی زود شعله ور می شود. به عنوان یک آزمایش یا در یک محیط خاص و منطقی ، بله ، بله. در زندگی روزمره ، انتخاب شکل مفیدتر است. آن ها قدرت احساسات و شرایط بوجود آمده را بسنجید. برای این ، خوب است که آن را حتی در مرحله تحریک تشخیص دهیم. با خشم ، فرصت های ارزیابی شرایط به صفر می رسد.

اگرچه نامهای اصلی تجاوز در بالا ذکر شده است ، اما در تجربیات دیگر نیز به وضوح بیان شده است: رقابت ، هیجان ، حسادت ، حسادت ، طعنه. در اینجا پرخاشگری یک جزء مهم است ، اما با سایر احساسات اساسی تکمیل می شود. غم انگیز است که خود را از چنین طیف وسیعی از تجربیات محروم کنید ، فقط بر این اساس که "عصبانی بودن بد است".

اغلب اوقات ، خشم احساسی است که به شما کمک می کند از بن بست ، رابطه مخرب یا شرایط ناامید کننده خارج شوید. من در مورد تف و فریاد نیستم. این به شما کمک می کند قدرت و ثبات خود را احساس کنید. به عنوان آخرین راه حل ، به تداوم لغزش کمک می کند. و حتي اگر گاهي اوقات اين تقلب ها سيستماتيك و چند جهته نباشند. احتمال اینکه آنها نتیجه بدهند بیشتر از حالت عدم فعالیت یا انجماد است. این به تصمیم گیری هایی که بیشتر ترسناک تر و مهم تر هستند کمک می کند. برای جهان مهم است که تلاش ما را ببیند ، و اگر مداوم باشد ، پاسخ می دهد. با این حال ، اغلب به روشهای غیر منتظره.

و بله ، پرخاشگری با پرورش خوب ترکیب می شود. بنا به دلایلی ، ما عادت کرده ایم که فکر کنیم یک فرد خوش اخلاق عصبانی نیست ، ثابت قدم و از همه مهمتر آرام ، ضربه های سرنوشت را می زند. به طور دقیق تر ، روشن است که چرا - ما این را نسل ها به فروش می رسانیم. اما من فکر می کنم حتی ایستادن در صف باله و داشتن روحیه ای مطبوع ، پاسخ به گستاخی مفید است. با تجربه ، بازگشت به خلق و خوی آسان تر خواهد بود.

هنگامی که در سال 1966 ، هنگام خواندن حکم 7 سال زندان به دلیل تبلیغات ضد شوروی ، از آندری سیناوسکی س wasال شد که اختلافات وی با رژیم شوروی چیست ، او پاسخ داد: "کاملاً زیبایی".

پرخاشگری به حفظ عزت نفس کمک می کند ، و سر خود را به شانه های خود نمی کشد ، و با تقصیر به یکدیگر در جمع نگاه می کنید ، در برابر پس زمینه ای که در حال بازی است.

توصیه شده: