2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
از ترسیدن خسته شده ام.
خسته ام. به طور کلی ، و به طور خاص ، دور و بر ، خستگی من از ترس زندگی باعث لبخند ملایم ماهیگیرانی می شود که از انتظار گاز گرفتن خسته شده اند. خسته شدن از ترس زمانی است که ترس شخصیت شما را به گونه ای تغییر می دهد که بی دلیل بودن ترس آشکار می شود. می ترسم نترسم و این تمام نقطه روانشناسی موفقیت و آرامش من است. این ترسناک است ، و من از ترسیدن خوشم نمی آید ، به همین دلیل خسته شده ام. و به نظر من ، این فقط یک طرح ایده آل برای دستیابی به حالت "من نمی ترسم" است ، زیرا وقتی خسته هستم ، به نظر نمی رسد می ترسم ، اما نه به این دلیل که نمی ترسم ، بلکه به این دلیل که خسته شده ام. من یک نابغه هستم ، حتی اگر واقعی نباشم.
زندگی ما ، به طور متناقض ، از پیچیده به پیچیده تر تبدیل شده است ، و این نیز بخشی از درک ترس ما از زندگی است. در واقع ، زندگی کاملاً بدون ترس بسیار دشوار است ، از سوی دیگر ، زندگی در ترس مداوم تحت عنوان خستگی نیز بسیار ناراحت کننده است. می ترسم نترسم و این پارادوکس راه من به سوی خوشبختی است ، با مانعی در قالب عقده ادیپوس و عقده حقارت در توانایی تمایل من. ترس از خواستن حرام و ارامش آرام با هدف خواسته من به ناتوانی من در تمایل و برآورده شدن خواسته ها تبدیل می شود ، زیرا این امر به طرز وحشتناکی غیرممکن است ، زیرا این شیء با آمادگی بی چون و چرا برای تسلیم شدن به من پاسخ نمی دهد.. و مشکل همین است. مخصوصا مشکل من
در این مرحله ، من حتی به طور کامل نمی ترسم ، بلکه به خاطر ظاهر ، زیرا اگر ترس خود را به طور کامل نشان دهم ، در آن حل می شوم و مرا به طرف دیگر شی مورد نظرم می رساند. معلوم می شود که ترسیدن واقعاً ترسناک است و نترسیدن نیز ترسناک است ، در اصل من می ترسم ، و این ذات من است. ترس به هر حال آنچه را که می خواهم به من می دهد ، یا مستقیماً ، از طریق غلبه بر ترس ، یا غیر مستقیم ، از طریق ادغام با ترس و ارتباط با طرف سایه ای شی مورد نظر. و در این مبارزه من پست ترین و بیمارترین تاکتیک را انتخاب می کنم - بی طرفی. من بی طرفانه با نادیده گرفتن فرایند ترس ، خود را خسته اعلام می کنم. البته من خوب هستم ، اما آیا آنقدر که درباره خودم فکر می کنم خوب هستم؟
ترس در درک من فوق العاده زیباست و کاملاً محتمل است ، در آینده ذهنهای بزرگی به این نتیجه می رسند که ترس خود جاذبه ناخودآگاه من است و هدف آرزویی که من اعلام می کنم فقط بهانه ای برای شروع به کار است می ترسم ، زیرا شروع کردن نیز ترسناک است. شاید اینطور باشد و ترس ، همراه با عشق ، معنای تمام خواسته های من است ، این تنها چیزی است که من می خواهم ، اما از اعتراف به آن می ترسم. به هر حال ، ترس (از مرگ) در حقیقت تنها چیزی است که در زندگی ما با آن در تماس مداوم هستیم و دقیقاً به خاطر و علیرغم آن تغییر می کنیم. و در تمام این مدت ما او را دوست داریم. به طرز پوچ ، من به این ایده می رسم که ترس هدف عشق ناخودآگاه من است ، که من آن را نشان نمی دهم ، در غیر این صورت ، با بروز آن ، از ترس آزاد می شوم و به یک معنا می میرم. اگرچه ، در بی طرفی من نیز ، زندگی کمی وجود دارد.
من می ترسم که نترسم ، بنابراین - من از مرگ می ترسم. پس از حل و فصل پیچیدگی های خود ، من به یک نمونه اولیه از خودم تبدیل می شوم ، دقیقتر ، به چیزی که می خواستم داشته باشم. این مسیر از مادر به مادر مملو از زندگی غرق در ترس است ، این نشاطی که من از آن می ترسم و هرگز نمی خواهم آن را از دست بدهم. من باید یاد بگیرم که در این تعادل ظریف ترس زندگی کنم ، این هماهنگی روح من خواهد بود ، ترسیدن از نترسیدن ترسیدن.
توصیه شده:
به موقع بفهمید: وقتی عاشق شده اید یا عاشق شده اید 12 نشانه
- آنا کارنینا در رمان شروع به توجه به میزان تحریک گوش شوهر کرد. جزئیات کوچکی از آنچه دوست ندارید و آنچه دیگر بی تفاوت نیست ؛ - کمی نگاه کنید ، بیشتر اوقات برگردید ؛ - در مورد موارد رسمی صحبت کنید برای وقت گذاشتن و حفظ تماس ظاهری ؛ - اغلب ، بدون دلیل کمی یا بدون دلیل - یک صدای تحریک شده رخ می دهد.
از مبارزه با اضافه وزن خسته شده اید
از مبارزه با اضافه وزن خسته شده اید! من نمی خواهم دوباره خود را با رژیم غذایی سخت عذاب دهم ، تا بتوانم بعداً بیشتر بخورم! من آمادگی ندارم با قرص های مشکوک و چای های لاغری که همه مواد مفید را از بدن پاک می کند ، سلامتی خود را تضعیف کنم! اگر چنین است ، پس مبارزه با عواقب را متوقف کنید ، و زمان رسیدگی به علل آن فرا رسیده است.
روش خودآزمایی - "من ، به عنوان یک دولت". نمونه ارائه ارائه شده برای انتشار تأیید شده است
با سلام خدمت خوانندگان عزیز ، و توجه شما را جلب می کنم (البته با اجازه مشتری خاص) - برای تصویر بصری ، یک نمونه کلی - ارائه مشروط یک تکنیک در حال توسعه ، مفید برای خودآزمایی … "من مثل یک دولت هستم" برای شروع ، ویدئوی خود را با ارائه یک تمرین خاص می گذارم.
تحقیق درباره خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من". ما زیر شخصیت های از دست رفته را برمی گردانیم
دوستان ، من می خواهم یک تکنیک مفید را به شما یادآوری کنم ، آن را با مطالب خودم تکمیل کنم. ارزشمند و مغذی! از دیدگاه تحقیق و فعال سازی قابلیت ها و منابع شخصی! بنابراین… وظیفه روانشناسی بررسی خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من"
من از احساس گناه در مورد مادرم خسته شده ام
مشتریان اغلب برای کمک به من مراجعه می کنند: دختران یا زنان جوانی که درباره خود چیزی شبیه به موارد زیر می گویند. "من و مامان همیشه خیلی دوست بودیم. شوهر ندارد ، من نزدیکترین فرد به مادرم بودم. بعد از مدتی زندگی جداگانه ای شروع کردم / یا ازدواج کردم.