2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"پس از سالها تمرین در صومعه های بودایی در تایلند ، من به راحتی می توانم صدها موجود با احساس را در مراقبه مهربانی خود وارد کنم ، اما من هیچ ایده ای نداشتم که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنم."
جک کورنفیلد ، معلم بودیسم آمریکایی ، روان درمانگر ، راه با قلب
بسیاری از مسیرها پیش روی یک مرد ، زن یا مرد ، جوان یا چند ساله است که تصمیم گرفته است زندگی خود را متفاوت کند. در واقع ، دیگر - نه فقط از دوشنبه ، بلکه کسی که تغییرات واقعی را در زندگی خود می خواهد. برای موفقیت در این هدف ، شما نیاز به اراده واقعی ، شجاعت ، تصمیم برای عمل و شخص دیگری دارید. البته شخص دیگر یک تصویر جمعی است - بسیاری از آنها وجود دارند ، دیگران در راه تغییر هستند. یک چیز مهمتر و ضروری دیگر وجود دارد که لزوماً در راه "با قلب" پیش می آید. این درک یا دانش است. این اطلاعات در مورد خود ، احساسات ، انگیزه های اعمال ، محدودیت ها و منابع ، تابوها و مجوزهای فرد است. این دانش به تدریج با حرکت در طول مسیر به دست می آید - هرچه بیشتر خودم را بشناسم و بپذیرم ، آزادی و فرصت بیشتری در زندگی ام وجود دارد ، با آرامش و آزادی بیشتر دیگران را می پذیرم.
آنچه من به تازگی نوشته ام یک امر عادی است که صدها سال قبل از تولد من شناخته شده و بارها تکرار شده است. چرا دارم خودم را تکرار می کنم؟ به چند دلیل - برای من اینها فقط کلمات نیستند ، بلکه چیزی هستند که پذیرفته شده و پذیرفته شده اند ، نه یک اعلامیه ، بلکه یک تجربه زندگی است. دلیل دوم - من می خواهم مدتها در مورد راههای دیگر بنویسم که با اعلام موارد مشابه ، یک تله ، پوسته براق وسوسه انگیز با کتیبه های مختلف ایجاد می کند. و یک چیز دیگر - در زندگی من قطعاً تجربه "اجتناب معنوی" را دارم و احساس می کنم این موضوع برای من مناسب است.
در حین کار با مراجعان در تمرینات روان درمانی ، بارها با کسانی روبرو شده ام که تحت تولد دوباره ، تمرینات مختلف بدن و تنفس هولوتروپیک قرار گرفته اند. من با علاقه زیاد به داستانهای آنها در مورد تجربیات غیر معمول ، تصاویر ، و چشم اندازها گوش دادم. با این حال ، با گذشت زمان ، متوجه شدم که اغلب زندگی واقعی این افراد تغییر نمی کند. وقتی از او پرسیدند "این تصاویر و تجربیات برای شما چه معنایی دارد؟" مشتری من شانه به شانه بالا انداخت - "عالی بود." برای من ، پاسخ در زمینه دانش ، یعنی آگاهی ، جذب تجربه نهفته است. در غیاب داخلی سازی دانش بدست آمده به هر طریقی ، استفاده از آنها غیرممکن است. و فرآیند آگاهی فرض دشواری و کندی را پیش فرض می کند ، جایی که "کارگر" اصلی کسی است که خواهان تغییر است و روان درمانگر شمن یا مربی نیست ، بلکه فقط "کمک کننده" است. درست است ، بسیاری نیز به حرفه ای بودن و صداقت "یاور" بستگی دارد.
مدیتیشن ، خواندن مانترا ، کلاسهای یوگا ، شیوه های مختلف متعالی ، خواندن کتابهای معنوی ، زیارت در صومعه پوچایف ، پاپ یا دالایی لاما ، به خودی خود منجر به تغییر نمی شود. تلفظ مکرر کلمه "حلوا" دهان شما را شیرین نمی کند. "رئیس جمهور قانونی" ما را ببینید که از بزرگان آتونی دیدن می کرد و "بطور خاص در خانه" یک تابلوی زیبا داشت ، و همچنین بسیاری از همکاران "همدست" خود. اما خدا با آنها باشد ، اینها نمونه هایی از "شکستگی شدید پنبه" است - بنابراین برای روشنایی.
علاقه مند به نپال ، من یک داستان در مورد سفر به این کشور با گزارش عکس دریافت کردم. گزارش عالی بود ، عکسها عالی بود. یکی از قصه گوها ، استودیوی برجسته یوگا ، با وحشت گفت که برخی افراد بد ، گوشت یاک می خورند. در همان زمان ، او بیشتر هیجان زده شد و "گوشت ، گوشت" را تکرار کرد. در پایان این قسمت ، من احساس کردم که او واقعاً این "گوشت" را در زندگی واقعی می خواهد.
هنگام سفر در هند ، مدتی را در شرکت یوگی های اودسا گذراندم. یکی از آنها نه تنها گوشت نمی خورد ، بلکه چندین ماه خودداری از رابطه جنسی را انجام می داد. حکایات او در مورد این موضوع و دیدگاه های او در مورد خانم های درگذشته هیچ تردیدی در مورد تصنعی بودن ممنوعیت خود باقی نمی گذارد.
نمونه های زیادی وجود دارد ، مطمئنم تنها من نیستم. اغلب ، انتخاب چنین راهی "معنوی" مانند اجتناب از شناخت و حل مشکلات واقعی ، مانند فرار از انتخاب ها و مسئولیت های واقعی است.
آگاهی از خود و تجربه خود ، اظهارات را به ارزش واقعی تبدیل می کند. موکل من (من داستان را با اجازه او نقل می کنم) ، یک مieمن صادق مسیحی ، در یکی از جلسات موارد زیر را گفت: "من معنی فرمان" همسایه خود را مانند خود دوست داشته باش "را درک کردم! پس از همه ، ابتدا باید یاد بگیرم که خودم را دوست داشته باشم و تنها در این صورت است که می توانم دیگران را دوست داشته باشم."
من می خواهم به نقل قولی از مصاحبه با جان ولوود ، متخصص در مطالعه رابطه بین روان درمانی غربی و عمل بودایی ، ادامه دهم. (برگرفته از www.derevo-peremen.kiev.ua/stati/psikhologiya/114-w)
اجتناب معنوی اصطلاحی است که من برای توصیف فرایندهایی که در جامعه بودایی که در آن اقامت داشتم مشاهده کردم ، و همچنین در خودم. در حالی که اکثر ما به طور واقعی در حال تلاش برای کار بر روی خود هستیم ، من متوجه تمایل گسترده ای برای استفاده از ایده ها و شیوه های معنوی برای دور زدن یا اجتناب از مواجهه با مسائل عاطفی حل نشده ، زخم های روانی و مراحل پیشرفت حل نشده شده ام.
وقتی از چیزی به طور معنوی اجتناب می کنیم ، معمولاً از هدف بیداری یا رهایی برای منطقی سازی آنچه من تعالی زودرس می نامم ، استفاده می کنیم - تلاشی برای بالا آمدن از جنبه خام و گل آلود بشریت قبل از آنکه به طور کامل آن را بپذیریم و با او کنار بیاییم.. و سپس ما تمایل داریم از حقیقت مطلق برای تحقیر یا انکار نیازهای نسبی انسان ، احساسات ، مشکلات روانی ، مشکلات روابط و نقص های رشدی استفاده کنیم."
با جمع بندی نتایج این مقاله ، من اعلام می کنم که من حق مقدس هرکسی را برای انتخاب یک راه یا روش دیگر - صرف نظر از نظر خود ، می دانم و قطعاً ادعا نمی کنم که در آخرین مورد حقیقت مطلق هستم.
من می خواهم بگویم که من در تمرین مدیتیشن ، افراد مهربان ، ساده و عاقل در تمرین مدیتیشن ، صورت های فلکی هلینگر ، سمینارهای روان درمانی ، در بسیاری از نقاط دیگر ملاقات کرده ام. و در آنجا افرادی را دیدم که "اجتناب" را تمرین می کردند - مهم نیست با کمک چه شیوه ها ، دعاها یا اعمال. وقتی مردم معلمی را انتخاب می کنند که با زیرکی اعلامیه ها را دستکاری می کند و عمیق تر در باتلاق "معنویت توهمی" فرو می رود ، بسیار ناخوشایند است. همچنین می توانید در مورد انتخاب معلم صحبت کنید - شاید در یادداشت بعدی.
خوشحال می شوم اگر آنچه نوشته ام به افکار ، ایده ها ، نظرات و اقدامات جدید انگیزه دهد.
توصیه شده:
نتیجه روان درمانی در "روان تنی". 10 دلیل که چرا کار نمی کند
رواج "روان پریشی" از طریق جداول محوری و پیش بینی های استعاری عملکردی (پاها - حرکت ، معده - هضم و غیره) این امکان را فراهم کرد که بتوانیم گامی بزرگ در جهت آگاهی عمومی جهانی برداریم که تعادل روانی و سلامت جسمانی ما ارتباط مستقیم دارند.
درباره روان درمانی "جادویی" و روان درمانگران
طی چند روز گذشته ، خواص "جادویی" روان درمانی و همان روان درمانگران "جادویی" دوباره وارد نوار شدند. وقتی می گویم "جادویی" منظورم این است که جادو از شر احساسات منفی خلاص می شود و به ذن دست می یابد ، در مورد دوم افرادی مثبت که همه چیز را دوست دارند و بسیار درست رفتار می کنند ، هرگز به طور خلاصه پس از نظارت جادویی و LT (فقط جادو) اولین بار بعد از خواندن مطالبی از این قبیل فکر کردم.
او چنین جرأتی با من ندارد ، یا اخلاق روان درمانی و روان درمانی
اگر فردی در جلسات روان درمانی شرکت می کند یا قرار است در آن شرکت کند ، سوال اخلاق روان درمانگر برای او مهم خواهد بود. روان درمانگر حق انجام چه کاری را دارد؟ پاسخ به این س importanceال از اهمیت بالایی برخوردار است - درک درستی از مرزهای مورد قبول در رابطه بین مراجعه کننده و درمانگر ارائه می دهد.
موردی از تمرین روان درمانی: آیا درمانگر باید در طول روان درمانی به زندگی خود توجه کند؟
در حال حاضر ، او سه فرزند را به تنهایی بزرگ می کند و سعی می کند با یک مرد جدید روابط برقرار کند ، که به نظر می رسد چندان ساده و شبیه همه بچه های قبلی نیست. در حقیقت ، این پیچیدگی های واقعی این روابط بود که آخرین قطره ای بود که وی را به دنبال روان درمانی کشاند .
روان درمانی یک روان درمانگر ، یا اینکه چرا روان درمانی طولانی مدت با یک درمانگر همیشه م Moreثرتر است
مقاله ای در مورد اینکه اگر هرکسی روانشناس خاص خود را داشته باشد چه عالی خواهد بود! من فقط می خواهم افکار خود را به اشتراک بگذارم. من فکر می کنم که جهان آرام تر خواهد بود ، اگر هرکسی روانشناس خود را داشته باشد ، اضطراب در ما کمتر خواهد بود.