چگونه می توان خانواده را در کنار هم نگه داشت و وقتی انجام این کار غیرممکن است

تصویری: چگونه می توان خانواده را در کنار هم نگه داشت و وقتی انجام این کار غیرممکن است

تصویری: چگونه می توان خانواده را در کنار هم نگه داشت و وقتی انجام این کار غیرممکن است
تصویری: AQUASCAPING MASTERCLASS BY JUAN PUCHADES - CHALLENGE YOURSELF, CREATE SOMETHING MEMORABLE! 2024, ممکن است
چگونه می توان خانواده را در کنار هم نگه داشت و وقتی انجام این کار غیرممکن است
چگونه می توان خانواده را در کنار هم نگه داشت و وقتی انجام این کار غیرممکن است
Anonim

آمارها ، با فراوانی منظم ، نشان می دهد که میزان طلاق به طور پیوسته در حال افزایش است. اگر افراد قبلاً حداقل مدت زیادی در ازدواج زندگی می کردند ، اکنون پس از شش ماه زندگی خانوادگی به معنای واقعی کلمه طلاق می گیرند. دلایل این پدیده خوشحال کننده چیست ، آیا راهی برای تغییر وضعیت فعلی وجود دارد. برای درک این موضوع ، باید دلایل را درک کرد ، که اغلب کاملاً واضح نیستند.

من بارها اظهارات نسل بزرگتر را شنیده ام ، "بنابراین ما تمام زندگی خود را گذرانده ایم و فرار نکرده ایم ، ما با هم زندگی کرده ایم ، سخت بود ، گرسنه بود ، اما تا کنون با هم بود" یا این گونه او در نزد همسایه خود پنهان می شود ، و یک روز بعد به خانه باز می گردد. و هیچ چیزی وجود ندارد که ما 40 سال با هم زندگی کرده باشیم. " اکنون به نظر می رسد که زندگی در شرایط گرسنگی ، جنگ ، خشونت محیطی تقریبا غیر واقعی برای روابط خانوادگی ، به ویژه روابط شاد است ، اما در آن زمان این امر عادی بود و مردم مجبور بودند در چنین شرایطی زندگی کنند. از آن زمان ، نه تنها شرایط و هنجارهای زندگی تغییر کرده است ، بلکه ارزشها نیز تغییر کرده اند. اگر در وهله اول نجابت ، صداقت ، وفاداری و غیره ارزش داشت ، اکنون می بینید که چگونه نگرش نسبت به این ارزش ها تحریف شده است. هنجارها و ارزشها در سر بسیاری از افراد اشتباه گرفته شده است. از داستان یک خانم: - "او تقریباً چیزی را برای من ممنوع نکرد ، من تنها به باشگاه ها رفتم ، بدون او ، برای استراحت پرواز کردم. از تنهایی مدام خسته شدم و تصمیم گرفتم به او خیانت کنم.”در همان زمان ، مرد شانزده ساعت در روز در شغل خود کار می کرد. چنین طرحی را هم مردان انجام می دهند و هم آنها و هم دیگر (زنان) به خود این حق اخلاقی را داده اند که خیانت نکنند ، در حالی که توجیه بسیار خوبی است که ظاهراً از نیازها ناشی می شود.

مد برای به دست آوردن سریع احساسات نقش مهمی در این زمینه ایفا می کند. اول از همه ، شما باید برای خود و نه برای شریک زندگی خود فکر کنید ، ابتدا خواسته ها و نیازهای خود را برآورده کنید. چقدر می توانید چنین عبارتی را بشنوید - "روابط توسط زندگی روزمره خورده شده است." به نظر من اینگونه است ، شما صبح به آشپزخانه می روید ، جایی که سینک پر از ظروف شسته نشده و شیر آب نشتی است ، و یک هیولا خاکستری قهوه ای-خاکستری LIFE وجود دارد که با رابطه دو نفر مزه می کند. البته تصویر واقعی است ، اما با این وجود ، بسیاری به طور جدی فکر می کنند که این رفتار ناپسند آنها نسبت به شریک زندگی ، بی توجهی و تعرض نیست ، اما چنین زندگی مقصر است که رابطه به پایان رسیده است.

نکته دیگری که بسیار رایج است. مرد عاشق نوشیدن است و در عین حال از حضور در خانواده اجتناب می کند ، زنان در چنین مواردی می گویند او خانواده را می نوشد. اگر فردی بیمار است ، باید تحت درمان قرار گیرد ، اما اگر در خانواده ارزشی ایجاد شود که برای یک مرد مهم است و او برای آن ارزش قائل است ، ممکن است این موضوع به یک هدف تبدیل شود. گفتگو که او باید بین شیوه زندگی که پیش می برد و این ارزش را انتخاب کند. یک فرد بالغ ، از نظر احساسی ، در مورد آن فکر خواهد کرد.

البته در انتخاب شریک نیز اشتباهی وجود دارد. به عنوان مثال ، مردی با عزت نفس بسیار آسیب دیده زنانی را پیدا می کند که در آن زمان با او راحت هستند. و او فکر می کند که بهتر است او پیدا نکند و چه کسی به او احتیاج دارد. با گذشت زمان ، عزت نفس او عادی می شود و نه همیشه به قیمت زن منتخب ، و می فهمد که رابطه بر او سنگینی می کند. بنابراین ، ایجاد روابط در حالت بی ثباتی عاطفی بسیار نامطلوب است. لازم است درک شود که رابطه همیشه باید پاسخگو باشد. گاهی اوقات افراد در مورد نحوه رفتار و نحوه رفتار نکردن در یک رابطه به شدت فاقد دانش هستند. بیشتر اوقات ، مردم به تجربیات دیگران اعتماد می کنند ، که ممکن است موفق نباشد ، یا حتی بدتر از آن ، بر اطلاعات متداول از دسترس ترین منابع ، که می تواند به جای کمک به آنها آسیب برساند ، تکیه کنند.

هر یک از ما یک نوع محدودیت دردی در درون خود داریم و اگر روابط خانوادگی باعث درد بیشتری نسبت به آنچه می توانیم تحمل کنیم شود ، پس از آن جدایی اجتناب ناپذیر است. در این مورد ، هیچ دوست دختر ، هیچ دوستی ، هیچ روانشناس ، هیچ کس ، شخص قبلاً تصمیم نهایی را گرفته است. اما همیشه این فرصت برای ایجاد روابط جدید با شریک قدیمی وجود دارد ، اما دقیقا جدید … برای کسانی که در بحران هستند ، می توانم تکنیک زیر را توصیه کنم. شروع به توجه فقط به خوبی های شریک زندگی خود کنید ، دقیقاً همان چیزی که در ابتدای رابطه بسیار دوست داشتید و سعی کنید نکات منفی را نادیده بگیرید. به او نگاه کنید و سعی کنید فردی را ببینید که در ابتدا با او رابطه خوبی داشتید.

با شادی زندگی کنید! آنتون چرنیخ.

توصیه شده: