چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟

فهرست مطالب:

تصویری: چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟

تصویری: چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟
تصویری: منابع آموزشی پایتون 2024, آوریل
چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟
چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟
Anonim

و باز هم از همه استقبال می کنم) امیدوارم منتظر ادامه مقاله من در زمینه مقدماتی بودید. در واقع ، اینجاست.

بخش اول مقاله را می توانید در اینجا بخوانید:

بنابراین ، آیا مزایایی برای تزریقات داخلی وجود دارد؟ البته داشته باشد. ثانویه ، من می گویم ، و ، به نظر من ، بسیار مشکوک است. اما ، با این وجود ، چند کلمه در مورد او

البته اول از همه ، وارد کردن - این حفاظت روانی … نکته دیگر این است که همه محافظت ها در درازمدت برای روان انسان خوب و مطلوب نیستند. و introject یکی از آن موارد است. و این ، به عنوان مثال ، هنگامی که شخصی نقش و عملکردهای فردی را که برای او ناخوشایند است به عهده می گیرد ، به دلیل این واقعیت که این ویژگی های افراد دیگر او را کاملاً آزاردهنده یا آسیب رسان می کند. یک مثال عالی از ورود به عنوان دفاع ، جمله ای است که من اغلب از مردم می شنوم - "بهترین دفاع حمله است." آن ها هنگام حمله ، ویژگی های مهاجم وارد می شود و همان رفتار در پاسخ به دنبال دارد. و زن و شوهر به جای درک موقعیت و عدم رساندن رابطه به سطح داغ ، قسم می خورند و به یکدیگر تجاوز می کنند. و اینکه چگونه سگ ها در جلسات به یکدیگر مدیران میانی پارس می کنند - چند بار این را دیده ام و نمی توانم حساب کنم. اگرچه در زندگی عادی ، به طور کلی ، همه افراد عادی و کاملاً غیر تهاجمی.

ثانیاً ، داشتن یک طرح داخلی یک راه عالی برای اجتناب از مسئولیت پذیری است. و حقیقت این است که چرا آن را بپذیرید ، زیرا همه چیز قبلاً قبل از شما تصمیم گرفته شده است. همه قوانین و روشها مدتهاست که تعریف شده اند ، ثابت هستند ، فقط باید از آنها پیروی کرد. کورکورانه اطاعت کنید.

سرانجام، introject نگرش فرد را برای عمل به روشی خاص فراهم می کند ، که اغلب باعث نجات نیروهای جسمی و روحی می شود … البته همه اینها در رابطه با درون انداز "مفید" بسیار عالی است. اما در رابطه با آسیب شناسی ، به نظر من ، چنین مزایایی در مقایسه با آسیب هایی که یک تزریق کننده می تواند به شخص در زندگی خود وارد کند ، از دست می دهد.

قبل از اینکه بدانم با این "چیزهای نفرت انگیز که در زندگی دخالت می کنند" چکار باید کرد ، چگونه می توان به فردی کمک کرد که با جهان در تماس باشد ، خودش باشد ، می خواهم چند کلمه در مورد درون و کجا شکل می گیرد … برای خودم ، من منابع زیر را برای شکل گیری آنها برجسته می کنم.

  1. پیام های والدین در واقع ، تا یک سن خاص ، کودک "بدون جویدن" همه اطلاعاتی را که توسط بزرگسالان مهم و حیاتی - مادر و پدر به او داده می شود "می بلعد. مشکل این است که همراه با موارد مفید ، والدین اغلب تعهدات و قضاوت های خاصی را در مورد نحوه عملکرد جهان و نحوه زندگی خود او در این جهان به کودک منتقل می کنند - به نظر آنها ، آنها برای کودک بسیار درست و ضروری هستند. این قطعاً از روی بدخواهی نیست ، بلکه فقط به منظور محافظت از فرزند دلبند شما است. در واقع ، معلوم می شود که والدین در قالب طرح های درون گرا غالباً نه فقط هر چیزی را ، بلکه درگیری درونی خود ، درون خود را به کودک منتقل می کنند. و کودک آن را می پذیرد. و سپس او با این درگیری داخلی زندگی می کند ، حتی خود او. به عنوان یک قاعده ، اینها پیامهای کلامی مستقیم به کودک هستند: شما همیشه باید / نباید هرگز.
  2. سنت های خانوادگی ، اسطوره ها ، متن ها ، پیام ها همچنین می تواند درونگرا باشد. به نظر من ، آنها حتی عمیق تر از پیامهای مستقیم والدین به فرزندان هستند. زیرا این درون نگاری است که سالها ، قرنها ، نسلها از مردم ثابت شده اند. و اغلب آنها حتی به صورت شفاهی بیان نمی شوند ، اما اگر دوست دارید به سادگی توسط کودک از رفتار ، سنت ها ، فضای خانوادگی جذب می شوند. اجازه دهید به مثال خانواده معلمان ارثی برگردیم. ممکن است هرگز این را به کودک نگویند ، اما ارزش تداوم حرفه در خانواده می تواند بسیار زیاد باشد ، می تواند آنقدر قوی در خانواده پخش شود که به نظر می رسد کودک حتی بدون پیام های معمولی شفاهی ، این قسمت را "بلع" می کند. مثل باید یا نباید او فقط می داند که سرنوشت او معلم شدن است.
  3. در نتیجه ضربه می توان یک طرح داخلی ایجاد کرد. در این مورد ، این نوعی باور است که بر اساس تجربه آسیب زای خود شکل می گیرد.چنین مقدمه ای تقریباً در هر سنی می تواند شکل بگیرد و به نظر من ، به شدت با ترس و درماندگی فردی که در طول ضربه تجربه شده است ، ارتباط دارد. و همچنین با جهانی شدن آن متمایز می شود. به عنوان مثال ، ممکن است زنی از سوی همسر (یا مرد) خود مورد آزار جسمی قرار گرفته باشد. و سپس می توان یک مقدمه ایجاد کرد که او باید تا آنجا که ممکن است از همه مردان دور باشد. زیرا نزدیک بودن به آنها خطرناک است. به طور طبیعی ، در این مورد ، زن به هر طریقی سعی می کند ارتباط خود را با مردان محدود کند. و ، به هر طریقی ، tk. به هر حال ، جهان به گونه ای چیده شده است که هم مرد و هم زن در آن حضور دارند ، این امر به شدت روی حلقه اجتماعی ، کار ، اوقات فراغت و شاید حتی گرایش جنسی او تأثیر می گذارد.
  4. رسانه ها همچنین می توانند منبعی برای درونگراها باشند. به هر حال ، تبلیغات گاهی مزاحم است. چگونه کانالهای خبری به معنای واقعی کلمه دیدگاه خود را به سمت ما سوق می دهند. و افرادی که به شدت تحت تأثیر قرار گرفته اند ، به ویژه در معرض جذب مطالب داخلی از رسانه ها هستند (برای من اینها افرادی هستند که در دوران کودکی بیش از حد از درون نویسی تغذیه می کردند. و شیوه و رفتار عادی آنها به هر طریقی ممکن است به جمع آوری چنین درون نگاره ها و به علاوه). و سپس یک نفر همه چیز را پشت سر هم می خرد ، هر آنچه جعبه به او نشان می دهد. یا اعتقاد به چیزهای دیگری که رسانه ها پخش می کنند مقدس است. اگرچه در واقعیت همه چیز را می توان متفاوت انجام داد.
  5. Introject می تواند نتیجه ادغام باشد. در اینجا منظورم این است که شخصی که اینتروکت را پخش می کند برای یک شخص بسیار ارزشمند است ، آنقدر به او وابسته است یا می خواهد دلبسته باشد ، آنقدر می خواهد دخالت خود را در این شخص احساس کند ، به طوری که گاهی اوقات خود نیز ویژگی خاصی از آن پیدا می کند. برای شخص خود ارزشمند است و آن را وارد می کند (ناخودآگاه ، به طور طبیعی). به عنوان مثال ، یک دختر واقعاً می خواهد وزن خود را کاهش دهد ، اما نمی تواند این کار را انجام دهد. و با کاوش در تاریخ ، معلوم می شود که مادربزرگ عزیز او ، که برای او فوق العاده ارزشمند و عزیز است ، در واقع زن بسیار بزرگی بود - همانطور که در آن زمان در روستا گفتند. و با حفظ کامل بودن ، این دختر احساس می کند به مادربزرگ عزیز خود ، که دیگر زنده نیست ، نزدیک تر و عزیزتر است. بنابراین ، او عشق و خاطره شخصی را که برایش عزیز است حفظ می کند. مقدمه او ممکن است چیزی شبیه به این باشد: "اگر می خواهید به مادربزرگ عزیز خود نزدیک شوید ، باید کامل باشید." به طور طبیعی ، چنین مقدماتی بسیار عمیق هستند و با دشواری زیادی تحقق می یابند.
  6. فرهنگ یک جامعه معین نیز می تواند درون گراها را شکل دهد. و در اینجا منظور من انواع و اقسام علائم و گفته های عامیانه مختلف ، و همچنین نشانه هایی است که شخص می تواند برای خود اختراع کند. شاید این از نقطه نظر خاصی خنده دار باشد ، اما من به یاد دارم که در دوران دانشجویی چگونه دوستم با خوردن مقدار قابل توجهی بلیط خوش شانس باعث ناراحتی شدید معده شد. یا به عنوان مثال ، دوباره این جمله را به یاد بیاوریم "بهترین دفاع حمله است". خوب ، بله ، مخصوصاً وقتی که به عنوان مثال ، شما باید در مقابل یک مرد تهاجمی یا راهزن و حتی با اسلحه در دستان خود از خود دفاع کنید. البته ، یک دختر شکننده باید خودش برای حفاظت به او حمله کند)

و صحبت کردن در مورد کار با درون پروژه ها ، سپس اول از همه آنها باید شناسایی شوند. به هر حال ، به ندرت اتفاق می افتد که یک درونگرا توسط یک شخص انجام شود. و گاهی اوقات حتی یک فرم بیان شفاهی صریح ندارد. در سایکودرام ، اصل اصلی آن بسیار مفید است - تحقق یافتن. و سپس تصویر مشتری ، آنچه او جلوی خود را می گیرد یا فشار می دهد ، ترس ها ، درد ، غم و غیره را می توان به سادگی روی صحنه گذاشت و صدا داد. در این مورد ، تشخیص introject بسیار ساده تر است. حتی از نظر کلامی ، کلمات داخلی کاملاً متفاوت به نظر می رسند - با لحنی قاطع ، خشن ، بدون جایگزین.

در مرحله بعد ، تعیین منبع طرح داخلی بسیار مهم است ، زیرا این تا حد زیادی استراتژی بیشتر کار را تعیین می کند. سلام دوباره به سایکودراما). به هر حال ، آنچه در حال حاضر مادی است ، که دارای صدا و نقش خاصی است ، بسیار آسان تر به عنوان یک شخص یا رویداد واقعی تعریف می شود.

پس از مشخص شدن منبع ، کار مستقیماً با موضوع درون پروژه آغاز می شود.و این بستگی به منبع آن دارد. و سپس ما می توانیم با ضربه ، با صحنه های اولیه کودکی ، با پیام های خانوادگی ، ادغام و غیره کار کنیم و این تنها در صورتی است که به طور خلاصه انجام شود.

و در پایان ، استعاره ای به ذهنم رسید که وارد کردن - مانند لباس از شانه شخص دیگر یا کفش از پای شخص دیگر است. و اگر از نظر اندازه باشد ، و خوشایند باشد و نیازها و خواسته های یک فرد را برآورده کند - در اصل ، هیچ مشکلی وجود ندارد. اما اگر اندازه مطابقت نداشته باشد ، لباس ها و کفش ها فشار می دهند ، آسیب می بینند ، دخالت می کنند. به نظر من ، طرح هایی که با زندگی تداخل دارند ، مهمترین ارزش انسانی را از بین می برند - خود شما. در "لباس خود" باشید. خوب ، یا در "پوست خود".

جالب شد؟ من می خواهم بدانم ، و چه چیز بدی شما را از زندگی باز می دارد؟ و آیا می خواهید با این چرت و پرت کاری انجام دهید؟ من خودم هنگام نوشتن این مطالب از آن الهام گرفتم. و این الهام به ایده گروه درمانی اختصاص داده شده به درون موضوعات تبدیل شد.

شما را به گروه دو روزه "این چه چیز ناپسندی است که مانع زندگی من می شود" دعوت می کنم … مفید ، گرم و ایمن خواهد بود - روش Psychodrama در این مورد به شما کمک می کند)

جزئیات مربوط به گروه در اینجا آمده است:

توصیه شده: