بین روانی و قانونی. بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی

تصویری: بین روانی و قانونی. بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی

تصویری: بین روانی و قانونی. بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی
تصویری: تنفروشی نوجوانان در اوکراین 2024, آوریل
بین روانی و قانونی. بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی
بین روانی و قانونی. بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی
Anonim

سخنرانی در میزگرد "بحران در اوکراین: رویکرد روان درمانی" که توسط اتحادیه روان درمانگران اروپا و دانشگاه خصوصی زیگموند فروید سازماندهی شده است ، که در وین در 5-6 دسامبر سال جاری برگزار شد.

از شما به خاطر فرصتی که در این مجمع بزرگ در مورد چنین رویداد رنج آور و معکوس ارائه کردید تشکر می کنم.

بیان موضوعات گزارش ها این س leavesال را باز می گذارد که جریان اصلی این بحث به کجا باز می گردد: ما در مورد کمک های روان درمانی و حمایت از بحران برای قربانیان صحبت خواهیم کرد ، یا شاید در مورد اصل این درگیری بحث کنیم.

در مورد اول ، ما باید در مورد محتوا و شکل کمک درمانی و پشتیبانی بحران ، در مورد پروتکل های ارائه کمک ، آموزش برای داوطلبان ، منابع مادی ، فنی و منابع انسانی صحبت کنیم. و سپس چنین ملاقاتی باید تا آنجا که ممکن بود عمومی باشد ، در اوکراین برگزار می شود ، جایی که روزانه هزاران داوطلب در بیمارستان های نظامی ، کلینیک های غیرنظامی ، مراکز روان درمانی ، بصورت زنده و تلفنی این کار سخت را در طول سال انجام می دهند.

اما در موضوعات بیان شده گزارشات ما درباره "آسیب و آسیب گروهی" ، "هویت روسی قرن 21" و تعریف تجاوز مسلحانه روسیه با الحاق سرزمین های اوکراین به عنوان یک جنگ داخلی می شنویم. در این مکان ما خود را روی یخ نازک می بینیم ، زیرا دانش ما می تواند به دانش کمک کند ، یا وسیله ای برای تبلیغات شود. بنابراین ، با داشتن چنین مدت کوتاهی برای صحبت ، باید دردناک ترین مسائل را با خط نقطه و خط تیره لمس کنم.

ukraine
ukraine

در ابتدا ، آنطور که باید ، فروید را بخاطر بسپارید ، یا بهتر بگویم داستانی که او را با فیلیپ گالسمن پیوند می دهد. فیلیپ هلسمن (1906 - 1979) - بنیانگذار سوررئالیسم ، دوست سالوادور دالی ، در سال 1928 ، حتی قبل از اینکه عکاس و مشهور شود ، به جرم قتل پدرش ، دندانپزشک موروچسه (مارک) گالسمن ، به ده سال محکوم شد. گالسمن پدر در حین گشت و گذار در کوه های آلپ اتریش ، از ارتفاع زیاد سقوط کرد. هیچ کس به جز پسر بیست و دو ساله اش این فاجعه را ندید ، اما دادگاه اینسبروک فیلیپ را قاتل یافت. در حقیقت ، هیچ مدرکی وجود نداشت. اما گالسمن ها یهودی بودند و شهروند اتریش نبودند. احساسات نازی ها در جمهوری آلپ در آن سالها بر همه جنبه های زندگی ، از جمله عدالت تأثیر گذاشته بود. به نظر می رسد ، به همین دلیل است که حکم محکوم کننده است. پرونده رسوایی شد. اعتراض عمومی پان اروپایی علیه تعصب دادگاه به پا شد. بسیاری از افراد مشهور در دفاع از فیلیپ گالسمن صحبت کردند ، از جمله آلبرت اینشتین و توماس مان. دو سال بعد ، آن شخص آزاد شد و خواستار خروج فوری اتریش شد.

در جریان محاکمه ، دفاع فیلیپ گالسمن اقدامی غیرمنتظره انجام داد. در معاینه پزشکی قانونی روانپزشکی که در دانشکده پزشکی دانشگاه اینسبروک انجام شد (که اکنون ، از سال 2004 ، به دانشگاه پزشکی اینسبروک تبدیل شده است) ، مشخص شد که متهم دارای مجموعه ادیپوس است - انگیزه قتل. و وکیل ، بر همین اساس ، نتیجه معکوس گرفت و خواستار آزادی موکل خود از مسئولیت مرگ پدرش شد. فروید از این رویکرد انتقاد کرد. خالق روانکاوی ارتباطی بین حضور مجموعه ادیپوس و قتل عام قابل پیش بینی مشاهده نکرد. از این گذشته ، مجموعه ادیپوس همیشه وجود دارد و به همین دلیل نمی توان از آن در تصمیم گیری درباره گناه استفاده کرد.

بنابراین ، فروید یک مرز فکری را در یک مفهوم دلخواه دلخواه ایجاد کرد. درگیری ادیپی وجود دارد ، اما از آن به عنوان زمینه روانشناختی جهانی انسان تعبیر می شود و نه به عنوان انگیزه مستقیم جنایت.

اجازه دهید به بحران اوکراین بازگردیم: آیا بین "جهان روسیه" و "انتخاب اروپایی" درگیری وجود دارد؟ قطعاً همینطور است.این بحث سیاسی و عمومی سالهاست که ادامه دارد. دو انقلاب 2004 و 2014 ، ویژگی اصلی این تقابل جهان بینی ها بود. آیا این چیزی منحصر به فرد است؟ قطعا نه. نمونه هایی از رخ های کاتالان ، باسک ، اسکاتلندی یا بلژیکی به ذهن می آید. تفاوت بین این درگیری ها و درگیری اوکراین در این است که آنها در جهان غرب رخ می دهند و نه در مرز آن. تقریباً هیچ امپراتوری راکد در تلاش برای جابجایی مرزهای خود وجود ندارد ، امپراتوری ای که در آن سازش به عنوان مظهر ضعف در نظر گرفته می شود و درگیری با تخریب یک طرف آن حل می شود.

سنت مدرن غربی این مناقشه را عمدتاً در قالب یک بحث متمدنانه حفظ می کند و سعی می کند در تنش ایجاد شده منبعی برای توسعه پیدا کند. بنابراین ، درک منطق اقدامات متجاوزان در آنجا ممکن است دشوار باشد.

و بنابراین ، همه چیز باید با نام مناسب خود خوانده شود. در اوکراین تنش ایدئولوژیکی وجود دارد (مانند بسیاری از کشورهای دیگر) ، اما این زمینه است ، نه علت مستقیم قتل ها. اگر ما این درگیری را به عنوان یک جنگ داخلی درک کنیم ، و نه به عنوان یک حمله نظامی خارجی در پس زمینه تنش عمومی ، همه نتیجه گیری های بعدی ما عمداً نادرست خواهد بود. همانطور که درگیری ادیپی روانشناختی داخلی نه دلیل و نه توجیه قتل واقعی یک پدر واقعی است ، بحران ایدئولوژیک داخلی در اوکراین یک عمل تجاوزکارانه واقعی از طرف روسیه را توضیح نمی دهد و توجیه نمی کند: با واقعی خرابکاران ، با تانک های واقعی و یک مسافر واقعاً شلاق خورده با هواپیما.

در مورد گالسمن ، فروید بین روانی و قانونی تمایز قائل شد. او را خوب درک می کرد. آیا ما آن را درک می کنیم؟

توصیه شده: