2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من اغلب با س questionsالاتی روبرو می شوم: "چگونه خود را دوست داشته باشم" ، "چگونه اعتماد به نفس خود را به دست آورم" ، "چگونه اعتماد به نفس پایین را افزایش دهم" ، "چگونه از خود قدردانی کنیم".
عزت نفس ما عزت نفس کافی ، اعتماد به نفس درونی ، احساس عشق به خود را شکل می دهد. البته اینها همه مفاهیم متفاوتی هستند ، اما تا حد زیادی به هم تنیده اند و اغلب منشأ یکسانی دارند که بر آنها تأثیر گذاشته است.
هر فردی دارای احساس ارزش خود است. توجه! همه آن را دارند! با این حال ، شیوه های احساس و یافتن آن متفاوت است. و این راز اصلی نحوه درک خودمان است.
من دو راه احساس ارزشمندی را می بینم:
- شخص خود از این موضوع مطلع است ، نیازی به تأیید از خارج ندارد.
- انسان آن را در بیرون می یابد.
ارزش خود و اساس آن در دوران کودکی گذاشته می شود. عامل تعیین کننده ای که بر رشد ارزش خود تأثیر می گذارد این است که چگونه عشق مادر و پدر به صورت ذهنی درک می شد. این بدان معنا نیست که والدین فرزندان خود را به نحوی اشتباه تربیت می کنند. بسیاری از واکنشهای آموزنده خویشاوندان از دید یک کودک عملاً برابر است با "من بچه بدی هستم" ، "هیچ چیز برای من وجود ندارد". بنابراین ، کودکان زمانی احساس ارزشمندی می کنند که بدانند "او پسر خوبی است" ، "او عالی است ، پدر را خوشحال می کند" و غیره. اینجاست که ما ارزش خود را به نظرات ، قضاوت ها و واکنش های دیگران تغییر می دهیم.
چگونه می توان ارزش خود را به دیگران وابسته کرد؟
- ناتوانی در نه گفتن.
- "دیگران چه خواهند گفت / فکر خواهند کرد؟"
بیشتر اوقات ، ادب و ادب پشت این امر است. در این مورد ، ما در مورد تمایل به جلب رضایت شخص دیگر صحبت می کنیم ، بدون توجه به ناراحتی درونی خود. برای شخص راحت تر است که هر آنچه از او خواسته می شود را بر عهده بگیرد و آن را تحمل کند تا امتناع. در دوران کودکی ، چنین افرادی همیشه باید وضعیت دیگران را درک می کردند و نیازهای خود را به عقب می راندند. البته کودک از این بابت مورد تمجید قرار گرفت. بنابراین ، ارتباط زیر ایجاد شد: من دیگران را خوشحال می کنم ، و آنها مرا دوست دارند و از آن قدردانی می کنند. به طور ناخودآگاه ، فرد از طرد شدن و از دست دادن عشق و شناخت دیگران می ترسد. گفتن "نه" = نه ارزشمند ، نه مورد نیاز ، نه مهم و نه دوست داشتنی.
وقتی ما بزرگسال می شویم ، که ارزش خود را از خارج "تغذیه" می کنیم ، به هر گونه فراخوانی که برای ما معادل "دوستت دارم و مرا بپذیر" پاسخ می دهیم. ما دیگران را بر خلاف منافع خود نجات می دهیم. ما وارد فعالیت حرفه ای می شویم و آماده هستیم تا آنجا که ممکن است منابع و انرژی خود را در آنجا خرج کنیم. ما وارد روابطی می شویم که از ما می خواهد دائماً "خوب ، باهوش" باشیم. و در عین حال ، ما اغلب ناراضی هستیم ، زیرا نمی توانیم در داخل آرامش داشته باشیم.
ما باید ارزش خود را دوباره به دست آوریم. هنگامی که ما قادر به گفتن "نه" نیستیم و به آنچه دیگران باید بگویند وابسته هستیم ، عزت نفس ما نمی تواند به طور کامل خود را نشان دهد. آنچه برای یک شخص ارزشمند است برای شخص دیگر نیست. این یک بازی است که ما باختیم. در دوران کودکی ، ما خودمان ارزش خود را به دیگران می دادیم و فقط ما می توانیم آن را از آنها بگیریم.
توصیه شده:
سناریوی زندگی "لطفاً دیگران": وقتی دیگران را راضی می کنید ، سیاه هستید
روانشناس ، سرپرست ، تحلیلگر اسکریپت TA چگونه سناریوی زندگی امدادگر یا "دیگران را شاد کنید" شکل می گیرد. یا رفتار راننده "وقتی خوب هستی که دیگران را راضی کنی ، به دیگران اهمیت می دهی". وقتی برای دیگران مفید باشم ، سیاه نمایی می کنم یا خط سیندرلا یک مورد عملی است.
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
من یک فرد بی ارزش هستم. کاهش ارزش خود: چگونه از فروپاشی جلوگیری کنیم
توانایی بی ارزش کردن چیزی - خود ، دیگران ، اقدامات خودمان و دیگران ، نتایج ، دستاوردها - این نوعی دفاع روانی است که ما برای توقف در تجربیات پیچیده مختلف که می توانیم با آن روبرو شویم استفاده می کنیم. به طور کلی ، هرگونه دفاع روانی برای متوقف کردن نوعی تجربه واقعی طراحی شده است ، زیرا روان آن را صدمه به تمامیت خود می داند.
چگونه ما دیگران را و دیگران خود را آینه می کنیم
ما در نقص خود کامل هستیم. شاید این تنها کمال موجود در ما باشد. ما اغلب نقص خود را در دیگران می بینیم. آنها می گویند مردم آیینه ما هستند. ما دقیقاً آنچه را در خود داریم به یکدیگر انعکاس می دهیم. در درون پاسخ می دهد و به جای تجزیه و تحلیل خودمان ، به دیگری نگاه می کنیم.
چیزی که همه درباره آن سکوت می کنند ، یا سعی می کنند وانمود کنند که هیچ اتفاقی نمی افتد
امروز ، گروهی از روان درمانگران موضوع عملیات نظامی در خاک اوکراین را مورد بحث قرار دادند. موضوع پیچیده ، غم انگیز ، غم انگیز و دردناک است. به خصوص برای افرادی که بستگان آنها در منطقه ATO زندگی می کنند. یکی از همکارانش می گوید که او خویشاوندان خود را به اودسا فرا می خواند ، سپس منتظر بمانید ، و سپس ، مانند آن ، خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.