2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روان درمانی با بستگان ، دوستان ، شرکا - شما نباید این کار را انجام دهید
روان درمانی زمینه خاصی برای رابطه بین دو نفر است. این زمینه بسیار مملو از انرژی ، احساسات و معانی است به طوری که گاهی وسوسه گسترش تماس بسیار واقعی می شود.
این امر در مورد دوستی ها ، روابط عاشقانه یا روابط صمیمی صدق می کند.
چرا در ابتدا نباید با بستگان خود به روان درمانی بپردازید؟
زیرا روابط خانوادگی و نیز هر رابطه دیگری نیز از معانی اشباع شده است. و این یک زمینه کاملاً متفاوت است.
موقعیتی را تصور کنید که یک فرد همزمان روان درمانگر شما و پسر شما در همان زمان باشد. حتی می توانید با توافق بر سر چارچوب از خودتان محافظت کنید. اما همین عبارت می تواند زمینه متفاوتی داشته باشد ، و مطمئناً با چیزی روبرو می شوید که نمی فهمید - شخصی آن را مانند یک پسر یا یک درمانگر می گوید.
همین عبارت ، در این مورد ، دو معنی دارد. و این معانی گاهی یکدیگر را از بین می برند. در بهترین حالت ، آنها یکدیگر را لغو می کنند ؛ در بدترین حالت ، شما فقط رابطه را خراب می کنید.
برای دوستی با آنها به دوستان نیاز است. و مشتریان - به منظور مشارکت در روان درمانی با آنها.
اما وضعیت متفاوتی را تصور کنید.
دوست شما داستانی را در رابطه با روابط خانوادگی برای شما تعریف می کند. بر اساس این گفتگو ، ممکن است متوجه راههای غیر سازنده ای برای ایجاد ارتباط دوست با همسر یا پسر شوید. وظیفه شما به عنوان درمانگر این است که توجه او را به این امر معطوف کنید. اما به عنوان یک دوست ، شما نمی توانید این را بگویید ، زیرا مردم به عنوان یک دوست برای حمایت از شما می آیند.
اگر می خواهید دوستی های خود را خراب کنید ، روان درمانی را با دوستان امتحان کنید
بیایید وضعیت رادیکال تری را در نظر بگیریم.
کد هر روان درمانی ، صرف نظر از جهت ، فرض می کند که درمانگر نباید با مراجعه کننده خود رابطه جنسی داشته باشد. و این یک مسئله اخلاقی نیست ، زیرا از نظر اخلاق ، هر فرد بالغ قادر است انتخاب کند که با چه کسی رابطه جنسی داشته باشد و با چه کسی رابطه جنسی نداشته باشد.
اما در اولین جلسه پس از ایجاد صمیمیت چه اتفاقی می افتد؟
عبارات شما دارای معانی دوگانه هستند. نفوذ در زمینه دیگری باعث می شود معنی کلمات شما گاهی اوقات آنقدر دوقطبی شود که در ذهن مراجعه کننده دچار تنگ شدن شود.
- الان این را می گویی ، به عنوان یک عاشق ، یا به عنوان یک درمانگر؟
یک عبارت شروع به از بین بردن آنچه ممکن است دیگری ایجاد کند ، می کند
از اینجاست که سوء تفاهم ها ، درگیری ها ، مشکلات ، نارضایتی ها ایجاد می شود ، که بیمار یا درمانگر به عنوان زخم در نظر می گیرد. درمان در آنجا متوقف می شود.
با این حال ، حتی اگر به خاطر یک رابطه درمانی را رها کنید ، همان مشکل را تجربه خواهید کرد. چرا برخی از انجمن های اخلاقی رابطه جنسی با مراجعان خود را دلسرد یا حتی منع می کنند مگر اینکه مدت زمان مشخصی از پایان درمان گذشته باشد؟
زیرا وقتی مشتری برای درمان به رواندرمانگر مراجعه می کند ، او را از قبل یک فرد خاص می داند. به محض اینکه در لایه های عمیق روان خود قرار گرفتید ، درمانگر را به عنوان فردی قوی ، باهوش و تحصیل کرده می بینید که می تواند به شما کمک کند ، زیرا او متوجه چیزهایی می شود که دیگران 20 سال است توجه نکرده اند. اگر ، مثلاً ، شش ماه پس از شروع درمان ، تصمیم بگیرید که این جنبه را ببندید و با این شخص وارد رابطه شوید ، خیلی سریع معلوم می شود تصویری که از درمانگر کشیده اید ، شباهت چندانی با واقعیت ندارد.
زمینه درمانی ، از نظر احساسی همیشه بسیار قوی ، به زندگی جنسی شما حمله می کند. هر دو زمینه با هم همپوشانی دارند و باعث انفجار می شوند.
به عنوان یک قاعده ، هیچ چیز خوبی از ترکیب زمینه ها به دست نمی آید. اگرچه این موضوع بیشتر به دلیل راحتی و روش شناسی است تا اخلاق.
توصیه شده:
"چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟
تجربه من در زمینه روانشناسی ، علمی که ده سال به آن اختصاص داده ام ، تأیید می کند که هر فرد گاهی در مورد خود شک می کند. یکی آن را شهود می نامد ، دیگری بر چنین احساسی برچسب می زند: چیزی در مورد من اشتباه است. این احساس همه جانبه می تواند ذهن را کدر کند ، باعث سوء تفاهم در خانواده شود و باعث نزاع بین عزیزان شود.
وقتی در بحران هستید و احساس حمایت نمی کنید چه کارهایی را نباید انجام دهید
اگر در وضعیت کم انرژی هستید ، یا احساس بدی دارید ، یا پس از یک بحران هستید ، یا در وضعیتی بی انگیزه هستید ، اما واقعاً می خواهید از آن خارج شوید ، برای شما بسیار مهم است که آنچه را در اطراف وجود دارد پیگیری کنید. در حال حاضر ، آنچه را که می بینید و آنچه را درک می کنید به دست می آورید.
چگونه می توانید کارهایی را که انجام می دهید متوقف کنید و متفاوت شروع کنید؟
اغلب افراد برای درمان شخصی با این س toال به من مراجعه می کنند که "چگونه می توانم کاری را که انجام می دهم متوقف کنم و متفاوت شروع کنم؟" به نظر می رسد این سوال ساده است ، اما در پشت آن تفاوت های ظریف زیادی وجود دارد. به عنوان مثال ، ممکن است معلوم شود که ایده "
چگونه در همه کارهایی که انجام می دهیم مثر باشیم
اگر فعالیت در محدوده شکل باشد ، م beثر خواهیم بود. اگر تلاش می کنیم وظایفی را که در پس زمینه هستند پیاده سازی کنیم ، در این صورت م beثر نخواهیم بود. زیرا این رقم هنوز هم بالا می آید و کاری را که ما انجام می دهیم "می خورد". بنابراین ، برای مثال ، اگر با یکی از عزیزانمان دعوا کردیم ، تمام افکار ما در این مکان است.
نگرانی متناقض برای عزیزان. کاری که نباید کرد
مردی در حلقه خانواده من فوت کرد. یکی از دوستان خانواده ما فوت کرده است. این رویداد افکار و تجربیات زیادی را در رابطه با قوانین تجربه عزاداری برانگیخت. آنچه نباید انجام داد: پنهان کردن مرگ ، به ویژه از نزدیکان. در عمل روان درمانی من ، مواردی وجود داشته است که حقیقت برای سالها از اعضای نزدیک خانواده پنهان بوده است.