"چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟

فهرست مطالب:

تصویری: "چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟

تصویری:
تصویری: Besomorph & RIELL - من کی هستم؟ (متن ترانه) 2024, آوریل
"چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟
"چیزی در من اشتباه است" ، یا با احساساتی که نباید باشد چه باید کرد؟
Anonim

تجربه من در زمینه روانشناسی ، علمی که ده سال به آن اختصاص داده ام ، تأیید می کند که هر فرد گاهی در مورد خود شک می کند. یکی آن را شهود می نامد ، دیگری بر چنین احساسی برچسب می زند: چیزی در مورد من اشتباه است.

این احساس همه جانبه می تواند ذهن را کدر کند ، باعث سوء تفاهم در خانواده شود و باعث نزاع بین عزیزان شود. و بدترین چیز این است که گاهی اوقات این "چیزی در مورد من اشتباه است" باعث اضطراب ابدی ، تحریک عاطفی می شود و احساس گناه یا وظیفه ای انجام نشده در قبال قدرتهای بالاتر را در پی دارد.

یکی از به یاد ماندنی ترین نمونه های این کار روان ، مشتری بود که خود را یک جامعه دوست مشتاق می دانست.

دختر زیبایی که چند سالی بود در سن 30 سالگی ازدواج کرده بود ، نگران این بود که ساعت بیولوژیکی او به طور جدی خراب شده است. به هر حال ، زمان بچه دار شدن فرا رسیده است ، اما میل به یافتن شادی در بارداری ظاهر نشده است. احساس مداوم "سوء عملکرد" آنقدر افکار من را در بر گرفت که مجبور شدم از یک درمانگر کمک بگیرم.

من به او گفتم که یک سوسیوپات از نظر عاطفی به عنوان یک سنگ سخت است ، او به ندرت از چیزی اذیت می شود ، اما برعکس ، او آنقدر نگران بود که احساسات او با هنجارهای پذیرفته شده مطابقت ندارد ، بنابراین او تصمیم گرفت به یک متخصص مراجعه کند.

پس از کار ما ، دختر متوجه شد که این ترس به دلیل ناکافی بودن استانداردهای اجتماعی بوجود آمده است. ناخودآگاه همه چیز را به سیاه و سفید تقسیم کرد. اما ، یک رایانه نیست ؛ هر کس جنبه روشنایی و تاریکی خود را دارد.

همه ما تحت شرایط خاصی توسعه می یابیم. شخصی فرصتی برای گذراندن یک موقعیت آسیب زا داشته است ، کسی از جدایی از یک عزیز رنج می برد ، کسی فاقد توجه والدین است. هر کس دلایل خاص خود را دارد که بر رشد شخصیت و منحصر به فرد بودن آن تأثیر می گذارد. هر شخص و احساساتش خاص است.

برخلاف تصور وجود دو نفره ، یافتن یک نسخه یکسان امکان پذیر نخواهد بود. مردم در نقص خود کامل هستند. شما نمی توانید شرایط آشنا را رعایت کنید و احساس کنید "مانند بقیه".

راه بازگرداندن هماهنگی درونی این است که خود را به عنوان یک فرد کامل با همه ترس ها ، خواسته ها و نیازها بپذیرید. این به شما این امکان را می دهد که به خواسته های خود گوش دهید و به اهمیت احساسات و افکار خود پی ببرید!

من می توانم با اطمینان بگویم که تبدیل شدن به یک جامعه شناس واقعی یا یک انسان نادر ، مقدر آن کسی است که احساسات واقعی را در خود پنهان کرده و خفه می کند ، به خود فرصت ملاقات با حقیقت درونی را نمی دهد. پرخاشگری سرکوب شده دیر یا زود خود را نشان می دهد و باعث از دست دادن سلامتی ، شادی ، معنا در زندگی یا روابط با افراد مهم می شود.

فکر نکنید که "چیزی در مورد من اشتباه است" بر زندگی معمول تأثیر نمی گذارد. تقریباً هر دومی که برای کمک به من مراجعه می کند به دلیل این احساس ناراحتی احساس می کند.

در اینجا چند مثال گویا از تأثیر این احساس بر زندگی افراد آورده شده است:

  • یکی از مشتریان ناگهان در مراسم عروسی خود احساس ناراحتی کرد. "چه غم انگیزی در آن وجود دارد؟ زندگی کنید و شادی کنید ، "خواننده می گوید. اما شرمندگی به دلیل این احساس ، که توسط 300 مهمان و لباس گرانقیمت یک طراح لباس پوشانده شد ، در سالهای بعد در ازدواج او را برای مدت طولانی عذاب داد.
  • یک مثال قابل توجه مقاله چاپ شده روزنامه نگار خواهد بود ، جایی که زنی می نویسد که پس از مرگ پدرش احساس خوشبختی کرده است. البته ، اگر این را به یک فرد عادی بگویید ، ممکن است از چنین احساس نامناسب دلسرد شود. اما ، با وجود این واقعیت که احساسات او نامناسب بود ، نویسنده احساس کرد که این شادی است. "چیزی در مورد من اشتباه است" به او و پدرش که از بیماری لاعلاج رنج می بردند آزادی داد.
  • دوست نزدیک من ، در بزرگسالی ، جرات کرد اعتراف کند که از سال جدید متنفر است و دیگر قرار نیست آن را جشن بگیرد. اگرچه همه باید این تعطیلات را دوست داشته باشند ، هدیه بخرند ، درخت کریسمس را تزئین کنند …
  • زمانی که پس از سقط جنین سالها پیش احساس می شد: "چیزی در من اشتباه است." او هرگز هیچ پشیمانی نداشت.
  • مرد از زندگی در اجتماع امتناع کرد. شبکه ها ، خواندن اخبار را متوقف کردند ، علاقه مند به سیاست بودند. و "چیزی در مورد من اشتباه است" فرصتی برای شروع یک زندگی جالب جدید شد.

"اما شما نمی توانید این کار را انجام دهید! این معمولی نیست ، "اکثریت معتقدند. اما من همیشه بر آینده شاد مشتریانم سهیم هستم. اگر "چیزی در مورد من اشتباه است" به آنها لذت و آزادی می بخشد ، پس چرا بر خلاف قوانین نروید!

آیا فکر می کنید فقط مراجعین رواندرمانگر از تجربیات عجیب شکایت می کنند؟ هر چه هست. به اطرافیان خود نگاه دقیق تری داشته باشید.

یکی از آشنایان با من گفت: "عقیده ای وجود دارد که همه قبل از مرگ پشیمان هستند که او زمان کمی را با خانواده خود گذرانده ، حرفه ای را دنبال کرده و به مسئولیت های خانوادگی توجه کافی نکرده است. بنابراین ، من احتمالاً پیشگام خواهم بود! انجام یک پروژه جدید برای من بسیار راحت تر از گذراندن یک آخر هفته با خانواده است ، کار بیشتر از اینکه در مورد سیاست با دوستان صحبت کنم و مسائل روزمره را با همسرم حل کنم برایم لذت بیشتری به ارمغان می آورد."

یکی دیگر از مشتریان ، که 15 سال در یک ازدواج "خوب" زندگی کرده بود ، از رفتن شوهرش خوشحال شد. به نظر می رسد که او رها شده ، خیانت کرده است ، اما در واقع او شکوفا شد و حتی غمگین نشد. روح شادمان شادی کرد و چهره زن با لبخند برق زد. بستگان تصمیم گرفتند که او دچار اختلالات روانی شده است و باید فوراً زن خوشحال را برای معاینه قرار دهند.

وحی برای من اعتراف یکی از مادران بود که زندگی واقعی او را پس از مهاجرت فرزندانش به "نان رایگان" آغاز کرد. سناریوهای رفتاری که در جامعه پذیرفته می شود حکم می دهد - چه مزخرف؟ او باید غمگین باشد ، زیرا جوجه ها از لانه بیرون رفتند. اگرچه ، در واقع ، یک زن بالغ سرانجام برای سرگرمی های خود وقت داشت و به دنبال کارهای جالب بود. در حال حاضر او نمی تواند برنامه را برای کودکان تنظیم کند ، اما به سالن های زیبایی می رود و تا پاسی از شب با دوستانش می نشیند.

دسر داستانی خواهد بود در مورد اینکه چگونه یک مرد ، با تشخیص بیماری کشنده ، خوشحال شد. بله ، بله ، دقیقاً خوشحالم! این "چیزی در مورد من اشتباه است" باعث آرامش طولانی مدت او شد. در آن لحظه ، آینده او مشخص شد ، او دیگر مجبور نبود نگران بحران دیگری در کشور باشد ، پس انداز کند و از قوانین متعددی پیروی کند. اطرافیان او معتقد بودند که او در حالت شوک به سر می برد و بنابراین بروشورهای مختلفی را با موضوع "چگونه بیماری خود را قبول کنیم" به او ارائه کردند. و خوشحال بود چون خسته بود. تشخیص به بسیاری از مسائل حل نشده پایان داد. البته ، این وضعیت بیشتر مستثنی از قاعده است. من آن را به اینجا آوردم تا نشان دهم که واکنش های متفاوت نسبت به رویدادهای زندگی چگونه می تواند باشد.

هر مشتری که با درمانگر خود کار می کند با چنین درخواستی روبرو می شود: "به احساسات واقعی گوش دهید ، اجازه ندهید" درست "،" مفید "و" باید "زندگی شما را تحت کنترل خود درآورد. واقعاً نظر شما در این مورد چیست؟ درباره ی این چه حسی داری؟ آنچه را که "باید بخواهید" دور بریزید و به آنچه واقعاً می خواهید گوش دهید؟ ".

من می خواهم توصیه هایی را برای کسانی که احساس می کنند "چیزی در مورد من اشتباه است" ارائه کنم

آنها بر اساس سالها تجربه کار با افرادی هستند که به دلیل برآورده نکردن انتظارات دیگران احساس گناه می کنند.

به منظور بازیابی مجدد خود:

  1. فقط بر احساسات خود تکیه کنید. هر بار قبل از تصمیم گیری ، به صدای درونی خود گوش دهید. شما واقعا چه می خواهید؟
  2. از احساس خود مبنی بر اینکه مشکلی در من وجود دارد شرمنده نباشید. مراقب خود باشید ، اجازه دهید منحصر به فرد بودن شما آشکار شود.
  3. از تصمیمات ، ترجیحات سلیقه ای و آرزوهای خود خجالت نکشید. شما حق دارید خودتان باشید.
  4. فقط یک فرد شاد می تواند شریک زندگی خود را خوشحال کند ، فرزندان شاد تربیت کند ، در خلاقیت به موفقیت برسد و خود را درک کند. و خوشبختی تنها در جایی ممکن است که شخص بتواند خودش باشد.

تلاش برای برآورده ساختن انتظارات دیگران فقط رابطه را تشدید می کند و منجر به سرخوردگی می شود.

رفاه برای کسانی به وجود می آید که از صلح با شیاطین درونی خود نمی ترسند. انسان تاج خلقت است و برای مدیریت زندگی خود ، باید احساسات خود را بشناسید و با آنها دوست شوید.

هر "چیزی در مورد من اشتباه است" یکی از قطعات منحصر به فرد ما است. تجلی غریزه گله "مانند دیگران زندگی کنید" منجر به تنزل می شود.

مراقب "چیزی در من اشتباه است" باشید و خوشحال باشید!

_

viber / votsap +380635270407 ،

اسکایپ / ایمیل [email protected].

توصیه شده: