بخوانید یا نخوانید؟

فهرست مطالب:

تصویری: بخوانید یا نخوانید؟

تصویری: بخوانید یا نخوانید؟
تصویری: Maher Zain - Ya Nabi Salam Alayka (Arabic) | ماهر زين - يا نبي سلام عليك | Official Music Video 2024, ممکن است
بخوانید یا نخوانید؟
بخوانید یا نخوانید؟
Anonim

-مامان ، این چیه ؟؟؟

-این کتابه عزیزم !!!!!

-و-و-یوک؟ خیلی غبار گرفته ، زرد است و بوی بد می دهد …

-بله پسر ، او سالهاست اینجا در اتاق زیر شیروانی دراز کشیده است. مادربزرگ و پدربزرگتان قبلاً کتاب بخوانید. این کتاب را مادربزرگت برایم خواند ، وقتی کوچک بودم ، چندین بار آن را به من دادند ، وقتی آن را برایم می خواندند دوست داشتم. سپس مادربزرگ شما کنار من نشست ، با یک دست من را در آغوش گرفت ، صدایش ملایم و آرام شد ، ما به دنیای دیگری فرو رفتیم … خیلی نادر بود و خیلی وقت پیش. و در حال حاضر هیچ کس این کار را نمی کند ، هیچ کس نمی خواند ، و هیچ کس با هم وقت نمی گذراند ، هرکسی مشغول کار خود است.

- مامان این کتاب رو برام بخون !!!!

- بیا پسرم ، من و شما مدت زیادی است که با هم وقت نمی گذرانیم.

گفتگوی غم انگیز بین مادر و پسر. این نوع گفتگو است که می تواند در نسلی بوجود آید ، در حال حاضر بین فرزندان ما و فرزندان آنها. در اینجا چشم اندازهایی وجود دارد که به زودی در انتظار ما هستند.

خواندن به چیزی وحشی ، باورنکردنی و حتی شگفت انگیز تبدیل می شود. اگر چند سال پیش در حمل و نقل عمومی در شهرهای بزرگ ، جایی که فاصله ها بسیار زیاد است ، می توان افرادی را مشاهده کرد که چهره های تامل برانگیزی در کتاب یا روزنامه دفن شده اند ، امروز همه در حمل و نقل نشسته اند ، در وسایل دفن شده اند. چه جوان و چه بزرگتر ، همه در شبکه های اجتماعی هستند و فقط صفحه را پشت سر هم ورق می زنند. ما زندگی دیگران را می گذرانیم ، گیگابایت ها را یکی پس از دیگری ورق می زنیم … همه گفتگوها ، مشکلات ، حتی دنیای درونی هر یک از ما - به اینترنت و لوازم الکترونیکی تبدیل شده است. با فرو رفتن در یک دستگاه الکترونیکی می توانید به راحتی از هر گونه مشکل ، خستگی ، مشکل دور شوید. این نوعی فرار از مشکلات است ، فرصتی برای رها کردن و فکر نکردن. فرار از واقعیت ، که می تواند بسیار دشوار و ناامید کننده باشد.

اگر روند خروج از واقعیت را نیز تجزیه و تحلیل کنیم ، می توان آن را به شکل دفاعی پاسخ نسبت داد. اما برخلاف ورق زدن بی فایده صفحات اینترنتی ، فرآیند خواندن خود مزایای زیادی دارد. کدامیک؟

خواندن یک فرایند فکری عجیب و غریب است ، هنگامی که فرد در ترکیب کدها (حروف) و تجزیه و تحلیل مطالب شناخته شده دخیل می شود. این فرآیند مستلزم پشتکار کافی است ، تمرکز توجه ، بسته به جهت ادبیات ، ممکن است مستلزم صرف احساسات و احساسات باشد. خواندن باعث تقویت تفکر عمومی می شود. این فرآیند برای کودک بسیار جدید و دشوار است و حداکثر مشارکت والدین را می طلبد. با پیشرفت پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی ، کتابهای "زنده" با جلد و تصاویر در پس زمینه محو شدند و به نوعی آشغال تبدیل شدند. اما ، اگر یک فرد بالغ که از قبل قادر به تجزیه و تحلیل ، ترکیب ، اشکال انتزاعی تفکر است ، دارای ذهن انتقادی ، تخیل کافی ، تخیلات باشد ، پس یک کودک کوچک قادر به این کار نیست. یکی از راههای آموزش همه اینها به کودک این است که نحوه خواندن و القای عشق به این مهارت را آموزش دهید.

بزرگسالان روح مشارکت خود را از دست داده و برده فناوری شده اند. خطر چنین موقعیتی چیست؟ چرا مردم خواندن کتاب ها را متوقف می کنند؟ چرا کودکان ما نمی خواهند بخوانند؟ آیا لازم است که بخوانیم یا چگونه برای خواندن انگیزه ایجاد کنیم ؟؟؟ اینها سوالاتی است که بسیاری از والدین را نگران کرده است. بیایید سعی کنیم آنها را درک کنیم و سعی کنیم وضعیت خانواده های خود را نجات دهیم.

چرا خواندن برای یک کودک کوچک مهم است؟ خواندن چه چیزی را توسعه می دهد؟

برای یک کودک بسیار خردسال ، از دو سالگی ، اهمیت خواندن در خواندن نیست ، ممکن است کودک هنوز به طور کامل معانی را درک نکند و نتواند تمرکز کند ، توجه او بسیار شکننده است و فقط چند صفحه طول می کشد. اهمیت خواندن برای نوزاد در درجه اول در تماس با بزرگسالی است که مدتی در کنار او می نشیند ، با هیچ چیز مشغول نیست ، هیچ چیز حواس او را پرت نمی کند ، چشم هایش در دسترس کودک است. ثانیاً ، والدین احساسات را به ارمغان می آورند ، زیرا کتابهای کودکان بسیار ساده ، پیش پا افتاده هستند ، اما همیشه به مشارکت زیادی ، به ویژه احساسی ، نیاز دارند.حتی همان افسانه در مورد Kolobok ، هر مادری بسیار الهام بخش ، توسط نقش ها ، و شاید حتی اقدامات همراه ، می خواند. و در نهایت ، کتابهای کودکان همیشه رنگارنگ ، روشن هستند ، آنها کودک را با تصاویر اشباع می کنند ، تخیل را توسعه می دهند و ایده های جدیدی ارائه می دهند.

چگونه به کودک انگیزه بخوانیم؟

بسیاری از مادران کودکان خردسال شکایت دارند که فرزندانشان نمی خواهند بخوانند ، دوست ندارند ، فرار می کنند …

سعی کنید قبل از هر چیز تصور کنید که قرار است برای کودک خود چه بخوانید. خواندن برای کودکان زیر 3 سال را به سختی می توان خواندن نامید. اسمش را بگذار بازی کتاب. با یک تصویر روشن توجه را به خود جلب کنید ، نشان دهید که درگیر این "بازی" هستید ، آنچه را که در آنجا می بینید بیان کنید ، لبخند بزنید ، بخندید ، شگفت زده شوید. بگذارید کوچولوی شما در ابتدا فقط یک نگاه ساده داشته باشد ، فقط چند ثانیه درنگ کند و برای گشت و گذار در جهان بیشتر بدود. ناامید نشو!!!! نکته اصلی این است که کودک باید بفهمد که این یک مراسم است هر روز ، که مادر در این زمان کاملاً متعلق به او است ، اجازه دهید او یک کتاب را انتخاب کند. به یاد داشته باشید ، توجه کودک کوچک بسیار پراکنده است ، او همیشه حواسش پرت می شود و به جایی می دود. وظیفه خود را بر عهده بگیرید که یک کتاب را به طور مرتب بردارید و به سادگی زمان را از چند ثانیه به چند دقیقه افزایش دهید. این در حال حاضر یک پیروزی بزرگ خواهد بود.

خواندن برای کودک کوچک یکی از راه های برقراری ارتباط مستقیم بین کودک و والدین است ، تبادل احساسات ، که اهمیت آن غیر قابل انکار است!

آموزش خواندن برای کودکان پیش دبستانی

اگر یک فرد بزرگسال برای یک کودک پیش دبستانی کتاب بخواند ، و این باعث ایجاد پشتکار ، تخیل ، توانایی شنیدن ، توانایی برقراری ارتباط با بزرگسال ، پرسیدن سوالات ، همدردی با قهرمانان با والدین شود ، در این صورت کودک در سن دبستان ، علاوه بر همه نکات فوق ، ممکن است از اینکه در بزرگسالی خودش کاری انجام می دهد احساس لذت و افتخار کند. بیشتر اوقات ، کودکانی که در حال یادگیری خواندن هستند ، آنچه را که خوانده اند درک نمی کنند ، اما به طرز باور نکردنی به مهارت جدید خود می بالند.

کودکی که طبق استاندارد مدرسه به کلاس اول می رود ، باید قبلاً بتواند بخواند ، و در اینجا ، بیشتر اوقات ، والدین با مشکلات روبرو می شوند. اولاً ، فرآیند آموزش خواندن می تواند برای کودکان دشوار باشد ، و ثانیاً ، در سن 4-7 سالگی ، کودکان ، از یک سو ، فوق العاده ابتکار عمل می کنند ، از سوی دیگر ، کاملاً اعتراض می کنند.

چگونه می توان یک کودک پیش دبستانی را برای خواندن انگیزه داد؟

برای کودکان 4-7 ساله ، بهترین راه برای ایجاد انگیزه در آنها این است که خواندن ابتکار کودک باشد. با یک هنجار رشد ، با روابط خانوادگی خوب ، با تماس کافی بین کودک و والدینش ، با برآوردن تمام نیازهای اساسی ، در حدود 5 سالگی ، هر کودک تمایل خود را برای فعالیتهای یادگیری ابراز می کند ، آنها عاشق بازی در مدرسه هستند ، آنها می خواهند بنویسند و سعی کنند تا حروف را تا کنند … بنابراین ، بی ضررترین راه این است که به دوره سنتز شده (دوره بیشترین حساسیت نسبت به چیزی) کودک بپیوندید و شروع به بازی در مدرسه ، آموزش نوشتن و تلاش برای آموزش خواندن کنید. در عین حال ، چندان مهم نیست که والدین کدام روش آموزشی را انتخاب می کنند ؛ مهم این است که هر دو شرکت کننده در این فرایند چه احساساتی را تجربه خواهند کرد. صبور باشید ، اشتباهات را زیاد تصحیح نکنید ، سرزنش نکنید !!! بیشتر اوقات را ستایش کنید ، برای روند خود و حتی برای تلاش برای خواندن: "شما قبلاً چندین بار به این کتاب نگاه کرده اید ، به نظر می رسد که می خواهید آن را بردارید !! اگر به کمک من احتیاج دارید ، من با کمال میل به شما ملحق می شوم …”. شما می توانید این کار را به این صورت انجام دهید: "امروز شما کلمات را با شادی و صدای بلند می خوانید ، در حال حاضر بسیار خوب کار می کنید." احساسات و تقویت مثبت شما برای فرزند شما مهم است. خواندن نباید وظیفه یا مجازات باشد. در هیچ موردی نباید به دلیل تخلفات بد ، خواندن را مجازات کنید ، نباید از چیزی خوشایند به نام خواندن محروم شوید. خواندن خود باید هدف و پاداش باشد و نه برعکس: "بیایید 20 دقیقه بخوانیم و برای شما هدیه بخریم !!!" کتابهایی را انتخاب کنید که سبک ، قابل فهم باشند ، تصاویر در این سن هنوز برای کودک مهم هستند ، اگرچه آنها از روند یادگیری منحرف می شوند ، اما آنها انگیزه ای عالی برای برداشتن کتاب هستند.همچنین مهم است که کودک و والدین در حال خواندن ، علاقه مند شدن دیده شوند ، حتی اگر همه روزه نباشد ، کودک از والدین خود الگو می گیرد ، می خواهد در همه چیز از او تقلید کند ، "شبیه پدر" یا "شبیه" باشد یک مادر. " یادتان باشد بچه ها آیینه ما هستند !!! آنچه در ما می بینند ، بنابراین خودشان انجام می دهند.

سن دبستان مطالعه چه چیزی را توسعه می دهد و چگونه می توان در این فرآیند شرکت کرد؟

شاید سخت ترین و غیرقابل درک در یادگیری ، سن 6 تا 10 سال باشد. چرا پیچیده است؟

به محض اینکه کودک به مدرسه رفت ، والدین فوراً شروع به رفتار با او مانند یک فرد بزرگسال کردند ، خواسته های زیادی را مطرح کردند "شما باید درس بخوانید ، باید بخوانید" ، به وجدان متوسل شوید "شرم بر شما ، همه در حال خواندن هستند کتابهای بزرگ ، و شما … ؟؟؟ "،" بی سواد خواهید بود ، وقتی بزرگ شدید نمی توانید دو کلمه را به هم متصل کنید "و غیره.

لازم به یادآوری است که در این سن فرزند شما هنوز کودک است ، بازی ها نیز برای او مرتبط هستند. تفکر کودکان هنوز نمی تواند بفهمد که چرا اصلاً به خواندن احتیاج دارد ، و حتی بیشتر ، چگونه در 10 سال آینده به کار می آید. او می خواهد با دوستان بازی کند ، خوش بگذراند ، خوش بگذراند ، اما به یاد داشته باشید که تأیید بزرگسالان نیز مهم است. این چگونه می تواند باشد ، چگونه می توان به کودک کمک کرد تا خود را بفهمد و عشق به خواندن را در او القا کند؟

اگر قبل از این سن خواندن به یک رسم روزانه تبدیل شده است ، اگر مادرم شب ها به طور منظم کتاب می خواند ، اگر روند یادگیری خواندن کم و بیش بدون درد به پایان رسیده است ، شما هیچ چیز جدیدی نخواهید آورد ، مگر اینکه این مراسم را در حال حاضر ترک کنید. برای کودک در این سن ، ارتباط با والدین نیز مهم است ، قبل از خواب با او به خواندن ادامه دهید ، در مورد آنچه می خوانید بحث کنید ، اجازه دهید کودک س questionsالات خود را بپرسد و به آنها پاسخ دهد. به عنوان مثال ، برخی از دائرclالمعارف کودکان ، ادبیات جالبی را انتخاب کنید ، که در آن شگفتی ها یا داستانهای کوتاه زیادی در مورد کودکان وجود دارد ، با ماجراهایی ، با نوعی اخلاق. بگذارید کودک خودش کتاب را انتخاب کند ، آن را به عنوان یک فرایند لذت بخش و رایگان ارائه دهید. اما ، ما در نظر می گیریم که در این سن ، یک دانش آموز همیشه یک شرکت جالب یا یک فیلم اکشن را به هر کتابی ترجیح می دهد ، بنابراین می توان خواندن را به لیست کارهای روزانه که باید انجام شود اضافه کرد ، اما با اشاره به اراده آزاد ، به عنوان مثال ، "شما خودتان هنگام خواندن ، اکنون یا بعد از پیاده روی را انتخاب می کنید ، اما قبل از خواب چند صفحه باید خوانده شود" و سپس می توانید در مورد آنچه می خوانید بحث کنید ، به نظر کودک گوش دهید و بحث کنید.

خواندن خود را ادامه دهید ، بگذارید فرزند شما شما را درگیر کتابی کند نه در صفحه تلویزیون یا تلفن. همچنان به تمجید از کودک بپردازید ، می توانید پیش از این برای افکار جالب در حین بحث در حین بحث در مورد کتاب یا برای طنز یا برای تخیلات تمجید کنید: "فکر می کنید بعد چه اتفاقی افتاد …؟" یا "بله ، شما با این ایده من را شگفت زده کردید ، من هیچ نظری در مورد آن نداشتم …"

سال های نوجوانی

تقریباً غیرممکن است که یک نوجوان را مجبور به انجام هر کاری کنیم و آیا لازم است ؟؟؟ حتی بیشتر به زور خواندن !!! اگر قبل از این سن می توانستید عشق به مطالعه را در فرزند خود القا کنید ، اگر در خانواده شما این یک مراسم بود ، اگر هر دو والدین حداقل گاهی اوقات می خواندند ، شاید حتی در مورد آنچه می خواندند بحث می کردند ، بحث می کردند ، اگر کتاب شیوه زندگی است و مجازاتی در خانواده شما نیست ، در اغلب موارد ، نوجوان خودش را می خواند. در این سن ، کودکان ترجیح می دهند با خود یا با همسالان خود تنها باشند ، آنها دوست دارند به زندگی فکر کنند ، درباره بودن ، فلسفه ورزی ، ادبیات می تواند راه خوبی برای جذب منابع برای تخیلات ، همدلی با قهرمانان ، نشان دادن انتقادپذیری باشد. ذهن ، توانایی تفکر انتزاعی ، ایجاد حس عدالت ، ارزشهای اضافی ، یادگیری فرهنگهای ملل مختلف ، نحوه زندگی آنها در گذشته. در این سن بود که قبلاً از کودکان خواسته شد تا در مورد کارهایی که می خوانند مقاله بنویسند. در مقاله ، نوجوان این فرصت را داشت که احساسات خود را کنار بگذارد ، افکار خود را به اشتراک بگذارد ، تا حدی خود را بیان کند و با انتقادات خود ، نویسنده را به دوئل دعوت کند.نوجوان همه چیزهایی است که والدین ، معلمان و محیط نزدیک آن در سالهای گذشته زندگی از بدو تولد روی او سرمایه گذاری کرده اند. تمام تجربیاتی که دریافت شده است در این دوره آشکار شده و مورد استفاده قرار می گیرد. اگر کودک دارای والدین خوب ، پذیرنده و نسبتاً سخت گیر بود ، اگر خانواده به اندازه کافی به یکدیگر اعتماد می کردند ، اگر گفت و گویی انجام می شد ، بحث می شد ، اگر والدین کنجکاو و علاقه مند بودند ، وقت خود را برای مطالعه صرف کنند ، پس برای یک نوجوان این می تواند به هنجار تبدیل شود. زندگی درونی اش …

چرا بچه ها نمی خواهند بخوانند ؟؟؟

اصل ما این است که ما همیشه احساسات را به هر فعالیت دیگری ترجیح می دهیم. کارتون ، بازی های رایانه ای ، تلفن - این همه آن چیزی است که ما را فقط با تصاویر اشباع می کند ، توهم تماس با چیزی ساده را ایجاد می کند و نیازی به توجه ندارد. و کودکان همه چیز روشن را دوست دارند ، جایی که تصاویر زیادی وجود دارد ، در آنجا طرحهای ساده اما سریع تغییر می کنند ، البته ، آنها همه اینها را به خواندن ، در واقع ساختار روان ما ترجیح می دهند. سازندگان همه بازی ها و کارتون های مدرن به خوبی می دانند که هرچه تعداد سوسو زدن فریم ها بیشتر شود ، شی کمتر قابل کنترل است و روان کودک از تفکر انتقادی و توانایی کنترل خود کاملاً ناتوان است. با محدود کردن کودک در یک ابزار ، شما جان او را نخواهید گرفت ، بلکه ترجیح می دهید به او کمک کنید. و پس از خواندن چند صفحه از یک داستان پری با او ، او را با احساسات پر جنب و جوش تغذیه خواهید کرد ، به طور کلی گفتار ، تفکر و هوش را توسعه می دهید.

فرهنگ لغت Ellochka the Cannibal ، شخصیتی از رمان طنز "12 صندلی" ، 30 کلمه بود ، او می توانست خود را آزادانه بیان کند و هر گونه اندیشه ای را با آنها بیان کند ، و اطرافیان او را درک می کردند. و ، شاید ، او یک زن نسبتاً خوشحال بود. اما ، آیا می خواهیم به حدی برسیم که عقل ما تنزل پیدا کند و گفتار به عنصری اختیاری از وجود تبدیل شود. و بدون خواندن یک سخنرانی زیبا ، غنی و پر از هیچ روشی نمی توان توسعه داد.

توصیه شده: