قلب سرد یا اینکه چقدر مضطرب بودن سخت است

فهرست مطالب:

تصویری: قلب سرد یا اینکه چقدر مضطرب بودن سخت است

تصویری: قلب سرد یا اینکه چقدر مضطرب بودن سخت است
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
قلب سرد یا اینکه چقدر مضطرب بودن سخت است
قلب سرد یا اینکه چقدر مضطرب بودن سخت است
Anonim

کسی در این زندگی می تواند از خودباوری برخوردار باشد ، در حالی که کسی می تواند صادقانه و آشکارا درباره خود بگوید - من فردی مضطرب هستم. این یک تشخیص به معنای کامل کلمه نیست (زیرا ما به طور خاص در مورد اختلال اضطرابی شخصیت صحبت نمی کنیم). اما شخصیت مضطرب مجموعه خاصی از استراتژی های رفتاری است که شما را به فردی منحصر به فرد ، اما کاملاً خاص تبدیل می کند.

Image
Image

اولین واکنش به منفی بافی

این مجموعه شرایط را تصور کنید. وام بانکی شما رد شد. یا در محل کار پاداشی نگرفته اید. یا مورد انتقاد شخص مهمی قرار گرفته اید. چنین شرایطی را می توان مشروطاً منفی نامید. یا استرس زا.

در چنین شرایطی چه کاری می توانید انجام دهید

- می توانید انگیزه های رفتار شخص یا سازمان دیگر را روشن کنید (پیش بینی های خود را بررسی کنید)

- می توانید اقدام بعدی را تدوین کنید یا یک برنامه اقدام (طرح) ایجاد کنید

- می توانید بر آنچه دارید ، بر منابع خود تمرکز کنید (خود منابع)

- می توانید به اصرار خود ادامه دهید

یا

برای جستجوی پاسخ به 2 س:ال می توانید به جستجوی پاسخ بپردازید: "چرا این اتفاق افتاد" و "این می تواند به چه چیزی منجر شود". به طور رسمی ، این س questionsالات مفید هستند ، اما نوعی "اطمینان" را نیز ایجاد می کنند. و این شغل عادی یک فرد مضطرب است. اما در حقیقت ، پاسخ به این س questionsالات آسایش و آرامش ایجاد نمی کند. و آنها را حتی بیشتر در حس عدم قطعیت غوطه ور می کنند. مثلا.

شخص نزدیک از من انتقاد کرد → شاید در خودش گیج شده باشد → شاید آمادگی گوش دادن به استدلال های من را نداشته باشد → شاید در آینده نزدیک نتوانیم جبران کنیم → شاید در زندگی مشترک یک خط بد داشته باشیم → شاید حتی پراکنده شویم → و اگر متفرق شویم چه اتفاقی می افتد؟ if اگر متفرق شویم بهتر نخواهد بود

اگر در راه چنین تجزیه افکار ، دفاع روانی (به عنوان مثال سرکوب یا منطقی سازی) وجود داشته باشد ، ممکن است برای مدتی شخصیت مضطرب آسان تر شود. اما پس از آن بازگشت به آخرین نقطه تفکر (یا حتی به نقطه شروع تفکر) وجود دارد و همه چیز دوباره تکرار می شود.

و اگر سعی کنید به یک فرد مضطرب بگویید که به دنبال علل وضعیت او نیست ، چه اتفاقی می افتد؟ آیا او شما را درک می کند؟ …

Image
Image

در صورت منفی بودن ، خود را ارزیابی کنید

به طور کلی ، در لحظه ای که هرگونه اتفاق منفی برای شما رخ می دهد ، واقعاً نیازی به ارزیابی خود و وضعیت خود ندارید. از این گذشته ، این یک ذره شما را به حل وضعیت نزدیک نمی کند. اما شخص مضطرب به طور عادی این کار را انجام می دهد. علاوه بر این ، او این کار را به روشی بسیار خاص انجام می دهد. بنابراین ، در میان مردم سامی مناطق شمالی سوئد ، فنلاند و نروژ ، می توانید حدود 180 کلمه مربوط به برف و یخ را بیابید. و حدود 1000 کلمه مربوط به گوزن. چنین چیزی را می توان در یک فرد مضطرب مشاهده کرد. بسیاری از کلمات ارزشیابی شروع به چرخیدن در سر خود می کنند ، که باعث آگاهی آنها می شود و بلافاصله منجر به اضطراب می شود. اینها می توانند کلماتی باشند که به خودی خود نشان دهنده شدت تجربه مزاحم هستند:

اضطراب - شک - بی اعتمادی - هوشیاری - اضطراب - گیجی - ترس - ترس - درماندگی - گیجی - وحشت - ناامیدی - وحشت.

یا می تواند متعلق به آنها باشد مشتقات وابسته:

و سپس لرزش ، لرزش ، دلهره ، ترس ، دلهره ، وحشت ، هراس ، هیجان ، آشفتگی ، آشفتگی ، وحشت ، بیهودگی ، هیاهو ، مشکوک ، لرزش ، آشفتگی ، آشفتگی ، آشفتگی وجود دارد.

یا می تواند باشد شاخص ها اینکه مشکلی در مورد شخص مضطرب وجود دارد:

بد - سخت - سخت - هیچ چیز بیرون نمی آید - همه چیز تصادفی است - از دست شما خارج می شود - نه چشمه ای - سخت - کثیف - منزجر کننده - بد - غیر قابل تحمل - ناموفق - مریض کننده - بد - کثیف - نفرت انگیز - مکنده - کثیف - لوس - بی دست و پا نفرت انگیز - مضحک - حتی ضربه زدن به سر به دیوار - خوشحال نبودن از زندگی - حتی گذاشتن گلوله در پیشانی - حتی زوزه کشیدن بر روی ماه

و هر چنین ارزیابی می تواند به راحتی با استراتژی اول (جستجوی علل و در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی آنچه در حال رخ دادن است) تلاقی کند ، که فقط حلقه احساسی را محکم تر می کند.

اگر سعی کنید به یک فرد مضطرب بگویید از واژگان خود با دقت بیشتری استفاده کند ، چه اتفاقی می افتد؟ اینکه خود کلمات اضطراب خودش را ایجاد می کنند؟ آیا او می تواند آنها را بلافاصله متوقف کند؟

Image
Image

واکنش استراتژیک به منفی بافی

از نظر دوستانه ، تنها یک واکنش استراتژیک به منفی وجود دارد - آشتی دادن آنچه در برنامه های شما اتفاق افتاده است. یعنی ، در هر شرایط منفی ، مهم است که در اسرع وقت بفهمید چه چیزی برای شما مهم است … مهم. با این اوصاف ، می توانید همین حالا شروع به تأثیرگذاری بر وضعیت کنید.

شما درگیری دارید ؟ برای شما مهم است که بفهمید به چه چیزی تمایل دارید - ادامه رابطه یا پایان دادن به آن. آیا رابطه خود را ادامه می دهید؟ خوب! این بدان معناست که شما می توانید در حال حاضر محکم دستان شریک خود را بگیرید و آنها را در دستان خود نگه دارید در حالی که در مورد چگونگی خروج از درگیری مذاکره می کنید.

شما در محل کار مشکل دارید ؟ برای شما مهم است که بفهمید که آیا قصد دارید آن را ذخیره کنید یا آیا آماده سفر مستقل هستید (شغل خود را تغییر دهید ، مدتی بر گردن کسی بنشینید). آیا آماده ترک کار هستید؟ خوب! می توانید مهلت را بررسی کنید ، رزومه تهیه کنید و به سایت های ارسال کار مراجعه کنید. اکنون.

شما مشکلات سلامتی دارید ؟ برای شما مهم است که بفهمید چگونه آنها را حل خواهید کرد. فرض کنید شما دچار حملات پانیک شده اید. تنها سه راهبرد می تواند وجود داشته باشد - دارو ، کمک روانشناختی ، غلبه بر خود. آیا گزینه مستقلی را انتخاب کرده اید؟ خوب! می توانید کتاب ها ، فیلم ها و آموزش های مربوط به مشکل خود را بارگیری کنید. می توانید تحقیقات خودگردان را اولویت بندی کنید (برای مثال ، تمرکز بر مهارت ها ، تکنیک ها ، یافتن علل یا سایر جنبه های خاص موقعیت خود).

بله ، برای این مهم است که در هر لحظه از زندگی خود اهداف استراتژیک داشته باشید. اشاره ای یا اختصاصی. همانند بقیه یا خود شما ، منحصر به فرد. تمرکز بر نیازهای شما یا لحظه ای. نکته اصلی این است که شما بردارهای خاصی از حرکت دارید که به آینده هدایت می شوند.

اسب سرگرمی شخصیت مضطرب شک و کاهش ارزش است. و در لحظه ظهور منفی است که این دو سلاح شکست دقیق به طور مستقیم به هدف اصابت کرد.

ارتباط ؟ آیا می توان به چیزی در آنها دست یافت؟ آیا کسی به آن نیاز خواهد داشت؟ آیا این رابطه ارزش این همه زحمتی را که برای آن کشیده اید دارد؟ آیا ما آماده جنگیدن برای یک رابطه هستیم؟ و این احتمال وجود دارد که چیزی از این خوب شود؟

کار کنید ؟ می کشمش؟ آیا می توانم به چیزی در آن دست پیدا کنم؟ چرا باید سالهای بهتری از زندگی خود را در محل کارم بگذرانم؟ آیا می توان روی ثبات در شرکت من حساب کرد؟ آیا روسا بهتر یا بیشتر مراقب کارکنان نیستند؟

سلامتی ؟ اگر بدتر شوم چه؟ اگر درمان انتخابی کمکی نکرد؟ یا شاید شما باید متخصص / قرص / روش متفاوتی را انتخاب می کردید؟ اگر من به جای نتیجه فقط عوارض جانبی داشته باشم چه می شود؟ خوب ، چقدر باید منتظر نتیجه ماند؟ یا شاید درمان به من کمک نکند؟

اگر سعی کنید به یک فرد مضطرب بگویید که باید بیشتر در مورد آنچه می تواند و آنچه برایش مهم است فکر کند ، چه اتفاقی می افتد؟ اینکه انتظارات مضطرب او فقط قدرت او را سلب می کند؟ آیا او قادر به تغییر مسیر در جهت دیگری خواهد بود؟

بله ، از یک نظر واحد ، هر فرد تا حدی فردی مضطرب است. فقط کسی هنوز موفق می شود آن را درک نکند و پنهان نکند. از جمله از خودش. بنابراین ، گاهی اوقات ارزش این را دارد که از خود بپرسید - من چقدر مضطرب هستم؟

آیا من خودم را خاموش می کنم؟ آیا من الان خودم را منفی ارزیابی می کنم؟ آیا من از آینده انتظارات منفی دارم؟

چگونه به این سوالات پاسخ می دهید؟

اگر می خواهید در مورد آنچه خوانده اید اظهار نظر کنید - با خیال راحت آن را انجام دهید! بله ، و همچنین روی دکمه "گفتن تشکر" برای شخصی که سعی کرده مقاله ای مفید برای شما ایجاد کند ، کلیک کنید

روز خوبی داشته باشید

در اینجا می توانید برای مقالات و پست های وبلاگ من مشترک شوید

آیا می خواهید یاد بگیرید که چگونه روان رنجوری خود را به تنهایی مدیریت کنید؟

یک دوره روان درمانی آنلاین را به تنهایی و به صورت جداگانه بگذرانید

یا به صورت گروهی!

توصیه شده: