زندگی با قلب باز چقدر دردناک است

فهرست مطالب:

تصویری: زندگی با قلب باز چقدر دردناک است

تصویری: زندگی با قلب باز چقدر دردناک است
تصویری: عمل قلب‌ باز چگونه انجام‌ می‌ شود 2024, آوریل
زندگی با قلب باز چقدر دردناک است
زندگی با قلب باز چقدر دردناک است
Anonim
Image
Image

زندگی با قلب باز چقدر دردناک است …

مرکز قلب ما ، مرکز کنترل احساسات و احساسات ما ، به طرز بسیار جالبی کار می کند. او مسئول عشق ورزیدن بدون قید و شرط است.

ما گربه ها و سگ ها را دوست داریم زیرا آنها دوست داشتنی و دوست داشتنی هستند. این عشق مشروط است.

اما اگر من بدون قید و شرط عشق می ورزم ، یعنی چیزی در عوض مطالبه نمی کنم ، این عشق بی قید و شرط است. از دل می آید.

در حالت ایده آل ، مرکز قلب باز بسیار دلپذیر ، زیبا ، سالم ، طبیعی است. یک بهار زیبا در سینه شما می جوشد ، شما را از گرما و نور پر می کند و بسیاری از اطرافیان شما نیز از آن برخوردار می شوند.

اما به دلیل انواع حوادث آسیب زا در بیوگرافی ما ، مرکز قلب با یک کرکره ، پوسته محافظ ، کیف ، زره بسته می شود (آن را آنطور که می خواهید بنامید).

یکی از این نمونه ها را به خاطر می آورم. یک بار در کودکی به سگ ولگرد غذا دادم. او به سوت پاسخ داد ، از آن طرف حیاط به سمت من پرواز کرد ، چیزی دریافت کرد و دم خود را با تشکر تکان داد و خوشحالی و قدردانی خود را به هر طریق ممکن ابراز کرد. در همان لحظه ، گرمای بسیار دلپذیری در سینه ام هجوم آورد.

پس از مدتی ، او را در یک گودال کشته پیدا کردم. و در آن لحظه من یک درد بسیار شدید و سوراخ کننده در قفسه سینه ام تجربه کردم. انگار با پتک به سینه ام ضربه زده باشم ، نمی توانم نفس بکشم و نمی توانم چیزی بگویم. از آنجایی که این درد از نظر جسمی تقریباً غیرقابل تحمل بود ، من به معنای واقعی کلمه از هم پاشیده شده و همزمان در یک نایب فشرده شدم ، می توانم فرض کنم که در آن لحظه مرکز قلب را با نوعی کرکره پوشانده بودم.

می توان فرض کرد که بسیاری از افراد چنین قسمت هایی را داشته اند. در این لحظه ، مردم حساسیت خود را می بندند. اگر دوست داشتن و احساس آن بسیار دردناک باشد ، دمپر بسیار ضروری است ، عملکرد بسیار مهمی را انجام می دهد - ما را از درد نجات می دهد. اما به طور کامل (نمی توانم تصور کنم که می تواند به طور کامل باشد) یا تا حدی در یک مورد ، ما خیلی تسلیم می شویم. ما از تماس واقعی عمیق با مردم و جهان امتناع می کنیم. بهترین تجربیات را رد می کند. فقط به این دلیل که احساس درد دوباره ترسناک است.

در تمرین ، شما این شانس را خواهید داشت که زندگی بدون چنین دامپر را امتحان کنید. بستن کمربند ایمنی. سواری دیدنی خواهد بود.

ارقام تمرینی

  1. مشتری یا معاون مشتری
  2. قائم مقام " هدف »(یک زندگی فوق العاده ، کامل ، احساسی ، احساسی ، باز برای تماس با دیگران ، سالم ، ثروتمند ، شاد ، با کانالهای باز تعامل). می توان آن را شادی ، خوشحالی ، آزادی و هرچه دیگر نامید.
  3. قائم مقام " دمپر »
  4. قائم مقام " منبع ”(دستیاری که به مددجو برای تحمل زندگی و تماس با قلب باز و حساسیت بالا کمک می کند). در اصل ، این باز بودن و حساسیت مرکز قلب است.

پیشرفت ورزش کنید

  • شما از فلپ به خاطر کارکردش در محافظت از شما تشکر می کنید و آن را کنار می گذارید یا به چیزی مفیدتر برای خود تبدیل می کنید.
  • شما با منبعی تماس می گیرید و با آن به هدف خود (یک زندگی فوق العاده) نگاه می کنید. رقص این تماس می تواند هر چیزی باشد.
  • من به شما هشدار می دهم که در این لحظه می تواند بسیار دردناک ، ترسناک ، غیر معمول باشد.
  • لازم نیست با سر به داخل استخر بپرید ، باید تا آنجا که می توانید در برابر آن مقاومت کنید ، با آن تماس بگیرید.
  • اگر غیرقابل تحمل است ، دوباره پشت فلپ پنهان شوید.

معنی تمرین: حداقل یک قدم به یک زندگی جدید ، یک فرصت جدید نزدیک می شوم ، حداقل تا گوشه ای از چشم من این تازگی را نمایان کنم.

مهم: لازم نیست تحمل کنید ، اما اگر اشک می آید ، برای سلامتی خود گریه کنید. این خیلی مفید خواهد بود!

Image
Image

بحث

  • من دوبار از فلپ بازدید کردم. و هر دو بار از یک دمپر به یک منبع تبدیل شدم. دوبار در گروه ما این عبارت را شنیدیم: "من شما را به عنوان تجربه ، به عنوان دانش می دانم!"
  • هر کس مانع ما شود ، به ما کمک خواهد کرد!

  • بسیار خوب بود که شکل زندگی فوق العاده من برای من بسیار حمایت کننده و خوش اخلاق بود و او کلمات محبت آمیز زیادی به من گفت. و میراگر نیز به یک منبع تبدیل شده است. و من همه در منابع به زندگی شاد رفت.
  • برای من ، این تمرین از این نظر ارزشمند است که من نه یک فلپ ، بلکه یک قاب بتونی مسلح بسیار بزرگ در سراسر بدنم دیدم ، که در هر صورت از آن محافظت کردم ، تا درد هرگز به آنجا نفوذ نکند. اما او همچنین محدود کرد. نه زندگی ، نه هوا ، هیچ کدام از اینها وجود ندارد. اما دردی هم ندارد. و سپس دمپر منبع شد و من زندگی را دیدم. او بسیار دوست داشتنی و فوق العاده است. اصلا ترسناک نیست!

  • و فلپ من کاملاً حل شده است. او رفته.
  • من چیزهای غیرمنتظره زیادی داشتم ، زندگی من کاملاً تغییر کرد. و من واقعاً آن را دوست داشتم. فقط همینطور شد. جذاب. احساس قدردانی از قدیمی باقی می ماند. اما من دوستش دارم! من حتی انتظار نداشتم که این امکان وجود داشته باشد.
  • من از پشت به سپر به زندگی نگاه می کردم. بسیار ترسناک ، فقط ترسناک غیر واقعی. و هنگامی که او از پشت فلپ بیرون آمد و به زندگی رفت ، حتی بدتر بود. اما آنجا خیلی خوب شد چنین شادی ، چنین لذت ، چنین شادی. آرامش ، ایمنی و راحتی در پشت سپر وجود داشت. اما شادی زندگی را نمی توان با هیچ چیز جایگزین کرد. و وقتی شاتر را حرکت می دهید ، می توانید از این زندگی لذت ببرید.
  • در دنیای مردان آنها همیشه به طریقی بسته می شوند. این یک نبرد دائمی است! اما اگر زنی وجود داشته باشد که با تمام ظاهر خود به او بگوید: "عزیزم ، من آنقدر در امنیت هستم که می توانی به خاطر دمپر زره خود آنجا را ترک کنی و با من خوب می شوی" ، مرد از خوشحالی پوشیده شده است. و سر به پا عاشق کسی می شود که چنین احساسات شیرینی را به او منتقل کرده است. دوستت دارم نه به خاطر آنچه که هستی ، بلکه به خاطر احساسی که در کنار تو دارم.

  • من درک می کنم که در دوران کودکی دفاعی را بر عهده دارم که تا حدی یا به طور کامل بر من متمرکز است. مثل مادر و پدر است که اجازه نمی دهند دیر بیرون بروید. و چاکرای قلب باز منبعی بود که مرا از نقطه A به نقطه B هدایت کرد. بدون آن ، شاید به آن نرسیده بودم.
  • من تعجب کردم که بغل نکردم ، این فلپ را نگرفتم ، فقط مثل مجسمه مقابلم ایستاد. گویی چیزی را برای خودم اختراع کرده ام. و خیلی راحت کنار رفت همراه با منبع چاکرای قلب باز ، که به من می گفت: "باز به جهان" ، من یک زندگی جدید را به عنوان هدیه دریافت کردم.
  • دمپر راحت ، خانوادگی و خوشایند روی من آویزان بود. سپس متوجه شدم که برای من سخت است. حذفش کردم. منبع مورد نیاز است. رفتن به جایی بدون آن سخت تر است. و آنجا خوب بود
  • کرکره به مردی تبدیل شد که زندگی آینده من را برای من مسدود کرد. آن را مانند یک پاندول تکان دادم و شکستم.
  • احساس می کردم زنده و واقعی هستم. من به هیچکس بدهکار نیستم
  • دیروز در صورت فلکی:

    مبتدی:

- تصور شما این است که شما در صورت فلکی بازی می کنید و تجربه شخصی خود را به این نقش می برید …

- بله ، من واقعاً تجربه بارداری خود را امروز به نقش خود رساندم … - گفت: معاون MAN.

غرق اشک شد

  • من می خواهم ماسک را از صورتم بردارم. در داخل من گوساله ای هستم ، آماده لیسیدن همه هستم. و روی صورت یک ماسک خاتمه دهنده است. من می خواهم آن را حذف کنم.
  • مقاله با همکاری نویسنده شده است نادژدا متویوا

    ***

    توصیه شده: