درباره مراحل رشد عشق

تصویری: درباره مراحل رشد عشق

تصویری: درباره مراحل رشد عشق
تصویری: مراحل رشد شخصیت اجتماعی، جلسه اول دکتر سرگلزایی 2024, ممکن است
درباره مراحل رشد عشق
درباره مراحل رشد عشق
Anonim

عشق آغاز و پایان است ؛ این پایان چیزی قدیمی و آغاز چیزی جدید است. پایان زندگی برای یک نفر و آغاز زندگی برای دو نفر نیازی به ترسیدن از این پایان نیست ، زیرا پس از هر پایان لزوماً آغازی خواهد آمد. بدون شروع هیچ پایانی وجود ندارد ، بدون پایان هیچ آغازی وجود ندارد …

احساس عشق یک کار پیچیده و دشوار است که طی آن می توان هفت مرحله متوالی را تشخیص داد ، که از طریق آن یک روح یاد می گیرد که صادقانه و عمیقاً عاشق دیگری باشد.

این مراحل (وظایف) است:

  1. گنج معنوی را در شخص دیگری ببینید ، حتی اگر در ابتدا آنچه را که واقعاً پیدا کرده اید درک کنید.
  2. مرحله ای که یکی فرار می کند و دیگری می رسد ، زمان امید و ترس برای هر دو ؛
  3. مرحله آشکارسازی و آگاهی از پیچیدگی روابط ؛
  4. مرحله اعتماد ، که به شما امکان می دهد استراحت کنید ، در حضور دیگری آرامش پیدا کنید.
  5. زمان آن است که این دو در رویاهای آینده و غم های گذشته مشترک باشند ، که آغاز بهبود زخم های قدیمی است.
  6. درخواست برای قلب دیگری برای خواندن یک زندگی جدید ؛
  7. همجوشی - معنوی و جسمی.

و اکنون کمی جزئیات بیشتر.

در ابتدا همه عاشقان کور هستند. آنها هنوز درک نکرده اند که باید تمام نقاط قوت ، قابلیت ها و توانایی های خود را آزمایش کنند. اما یک نکته مهم را باید به خاطر بسپارید: برای به دست آوردن چیزی که واقعاً ارزشمند است ، تلاش زیادی لازم است. به راحتی می توان رویای عشق ایده آل را در سر داشت و درعین حال هیچ کاری انجام نداد - این مانند بیهوشی است که اگر به چیزی واقعاً ارزشمند دست نزنید ، که هنوز قابل درک نیست ، نمی توانید از خواب بیدار شوید.

گاهی به نظر می رسد که ما قادر به دوست داشتن هستیم در حالی که توهمات ما در رابطه با عشق هنوز از بین نرفته است. اما در حقیقت ، خیلی چیزها باید بمیرند: توهمات ، انتظارات نامعقول ، تمایل به دست آوردن بهترین ها به هر قیمتی.

روابط اغلب وقتی از مرحله عشق دیوانه واری به مرحله ای منتقل می شوند که ما در حال حاضر یک شخص واقعی را می بینیم ، با جوانب مثبت و منفی آن. سپس تخیلات با روابطی جایگزین می شوند که در حال حاضر به بازگشت جدی تری نیاز دارند ، و شما باید با تمام مهارت ها و خرد خود برای کمک تماس بگیرید.

مرحله فرار و تعقیب و گریز زمانی است که عاشقان سعی می کنند ترس خود را از چرخه های ذاتی عشق درک کنند. این زمانی است که همه چیز در ذهن شما آشفته است ، هنگامی که شما به شدت می خواهید پنهان شوید ، و قلب شما نه از آنچه دوست دارید و دوست دارید ، بلکه از ترس حیوانات می تپد. دوست داشتن چیزهای خوشایند دشوار نیست ، اما برای دوست داشتن واقعی ، باید قهرمانی شوید که بتواند بر ترس خود غلبه کند. واضح است که بسیاری مرحله فرار و تعقیب را پشت سر می گذارند ، اما متأسفانه کسانی هستند که آن را بارها و بارها تکرار می کنند. اما کسانی که واقعاً عشق می خواهند ، آنچه را که از آن می ترسند در نظر می گیرند و به طور متناقض ، ترس با اعتماد به نفس و تعجب جایگزین می شود.

اگر ما عشق را ایجاد می کنیم ، با وجود ترس و ترس ، می خواهیم همه چیز را در یکپارچگی ببینیم و می خواهیم زشتی را در خود و دیگری لمس کنیم.

کسی که خود را آزاد کرد و دیگری از بندها ، صبر را آموخت ، هنر انتظار را آموخت.

در مرحله اعتماد ، معشوق به حالت بی گناهی برمی گردد ، به حالتی که همه او مملو از خواسته ها ، امیدها و رویاها است. با ورود به این حالت ، عاشقان از نیروهای روح خود اطاعت می کنند ، کسانی که دارای ایمان ، اعتماد و بی گناهی عمیق هستند.

همانطور که می دانید در تمام زندگی خود عشق را در خود حمل کرده اید ، اما هرگز آن را واقعاً نشناخته اید ، روح عمیق تر و آشکارتر ریشه دار می شود. قطره ای اشک می ریزد ، که نمادی از این واقعیت است که چیز دیگری باید بوجود آید و متولد شود که می توان آن را با دیگری تقسیم کرد - قلب وسیع و عظیم.

قلب یک مرکز روانشناختی و فیزیولوژیکی است که به ما اجازه می دهد همانطور که کودک دوست دارد - به طور کامل ، بدون کوچکترین بدبینی ، از خود دفاع کنیم.

با دادن قلب به موجودی دیگر ، زندگی جدید ، ما به قلمرو احساسات حرکت می کنیم.این می تواند بسیار دشوار باشد ، به ویژه اگر از ناامیدی و ناراحتی آسیب دیده باشیم.

وقتی چیزی ارزشمند را خلق می کنید که به دلیل این که عزیز شما نزدیک است و به شما اعتقاد دارد ، به دلیل علاقه معنوی او به کار شما ، پروژه شما ، موضوع شما است. این پدیده ای شگفت انگیز است.

آخرین مرحله ، آمیختگی جسمانی و روحی ، از خود مراقبت می کند و در مواقع نیاز فرا می رسد.

برای عشق ورزیدن با مرگ می رقصیم دوش و خشکسالی وجود خواهد داشت ، نوزادان مرده و نوزادان متولد می شوند و چیز جدیدی دوباره متولد می شود. دوست داشتن ياد گرفتن مراحل است. عشق ورزیدن رقص است. عشق ورزیدن ادغام نفس و گوشت ، روح و ماده است: یکی در دیگری نفوذ می کند.

و این بی تردید وجود دارد که بین ارواح پیوندی جاودانه وجود دارد که توصیف آن دشوار است و باور آن حتی دشوار است ، اما وقتی آن را دوست داریم عمیقا احساس می کنیم!..

(بر اساس کتاب کلاریسا پینکولا استس دونده با گرگ ها. فصل زن اسکلت دار)

دوستت دارم!

روانشناس شما ایرینا پوشکاروک

توصیه شده: