اعتیاد به عشق: مراحل رشد و روشهای درمان آن

فهرست مطالب:

تصویری: اعتیاد به عشق: مراحل رشد و روشهای درمان آن

تصویری: اعتیاد به عشق: مراحل رشد و روشهای درمان آن
تصویری: مراتب رشد شخصیت انسانی تا رسیدن به عشق از دیدگاه دکتر هلاکویی- Human growth classes 2024, ممکن است
اعتیاد به عشق: مراحل رشد و روشهای درمان آن
اعتیاد به عشق: مراحل رشد و روشهای درمان آن
Anonim

نویسنده: زایکوفسکی پاول منبع:

عشق و اعتیاد به عشق - اینها در ماهیت احساسات آنها کاملاً متفاوت است ، که بسیاری آنها را به عنوان یک کل واحد درک می کنند. اکثریت قریب به اتفاق مردم متقاعد شده اند که رنج از عشق به معنی "احساس عشق" است و وابستگی به یک فرد دوست داشتنی به معنای "دوست داشتن واقعی او" است. ما باید به وضوح متوجه شویم که اعتیاد به عشق به هیچ وجه آن احساس سبک و الهام بخش زندگی نیست که ما آن را کلمه فوق العاده "عشق" می نامیم.

عشق این یک احساس تأیید کننده زندگی است که به معنای واقعی کلمه "الهام بخش" فردی است که به او اجازه می دهد هم از نظر روحی و هم از نظر حرفه ای رشد کند. وقتی فردی با عشق "سالم" عاشق می شود ، موفق تر ، موفق تر ، با اعتماد به نفس و آرام تر می شود ، او نه تنها به عزیز خود ، بلکه به اطرافیانش در خانه و محل کار شادی می بخشد. یک شخص به خود ، به توانایی های خود اطمینان دارد و مهمتر از همه می داند - او دوست دارد ، او را دوست دارند.

اعتیاد به عشق (اعتیاد) - این بیماری است که در طی آن فرد ترس مداوم از دست دادن عزیز خود ، استرس و ناامیدی را احساس می کند. اعتیاد را می توان با اعتیاد به مواد مخدر ، مشروبات الکلی یا قمار مقایسه کرد که رنج های بی پایان بی شمار و لحظات زودگذر "خوشبختی" را به ارمغان می آورد ، اما فرد آماده این عذاب ها است. چنین فردی کاملاً در زندگی معشوق خود غوطه ور است ، او نمی تواند به چیزی جز معشوق خود فکر کند ، شروع به کنترل هر مرحله خود می کند ، حسادت ظاهر می شود و تمایل به دست آوردن یک دوست "در اموال خود".

تفاوت های اصلی بین عشق و اعتیاد به عشق

1. موقعیت زندگی (تفاوت اصلی)

عاشق: من با تو احساس خوبی دارم ، بدون تو ، چون می دانم که تو مرا دوست داری ، احساس خوبی دارم که تو در این دنیا زندگی می کنی و ما با هم هستیم.

با اعتیاد به عشق: من فقط وقتی نزدیک تو هستم و احساس بدی دارم ، وقتی تو نیستی ، من برایت نفس می کشم ، دلم برایت تنگ شده است ، من بدون تو نمی توانم زندگی کنم ، من لحظات روشن و دیوانه واری از خوشبختی را در کنار هم بودن تجربه می کنم و زمانی که خلأ بی حد و حصر است تو نیستی.

2. روابط بین افراد

عاشق: ما به همان اندازه یکدیگر را دوست داریم ، همانطور که شما من را دوست دارید ، همانطور که من شما را دوست دارم ، ما برابر هستیم ، احساسات ما ثابت است و این برای مدت طولانی است.

با اعتیاد به عشق: تو "خدای" من هستی ، من آماده هستم / هر کاری را که برایت می خواهم انجام دهم ، همه چیز را به تو می دهم ، اگر فقط عزیزت آنجا بود.

3. نگرش نسبت به خود

عاشق: من یک شخص هستم ، من شایسته عشق هستم ، زیرا آنها مرا دوست دارند ، و من دوست دارم.

با اعتیاد به عشق: چرا باید خودم را دوست داشته باشم ، اگر من شما را دوست دارم ، من از زیبایی خود مطمئن نیستم (اگر او زیباتر از من به نظر برسد) ، در استعدادهای او (اگر خود را از من باهوش تر بداند) و غیره.

4. احساساتی که شخص تجربه می کند

عاشق: خوشحالم که عاشق شده ام ، مطمئن هستم که در مورد معشوقم آرام ، لطیف و مضطرب هستم.

با اعتیاد به عشق: وقتی شما در این نزدیکی هستید خوشحالم ، و وقتی شما آنجا نیستید ، من از تجربیات مداوم در مورد موضوع "اگر شما…" ، "اگر …" ، "اکنون کجا (یا با کی هستید) رنج می برم …" ، و غیره.

5. ویژگی های رفتاری

عاشق: من آن را تا آنجا که می توانم ، صادقانه و با تمام وجود دوست دارم.

با اعتیاد به عشق: آنها از ترس از دست دادن یک معشوق می ترسند ، نقش یک عاشق ایده آل را بازی می کنند تا به اندازه کافی ناجور ، ناکارآمد یا پرشور به نظر نرسند.

توسعه مرحله ای اعتیاد

مرحله 1. پس از اولین جلسات ، احساس "شادی بی پایان" به وجود می آید. یک مرد عاشق "بال می زند" ، او می خواهد تمام جهان را دوست داشته باشد ، از خوشحالی آواز بخواند و فریاد بزند. تمایلی ایجاد می شود که تا آنجا که ممکن است با این شخص باشید ، او را ببینید ، بشنوید ، لمس کنید.

مرحله 2. نیاز به افزایش دوز عشق وجود دارد … تمایل به نزدیک بودن به یک دوست عزیز به یک نیاز تبدیل می شود. مرحله دوم را می توان به دو دوره تقسیم کرد: دوره اول - انتظار یک جلسه ، سرخوشی از پیش بینی شادی. دوره دوم - در طول ملاقات ، دوست عزیز "کوچک" می شود ، شما او را بیشتر و بیشتر می خواهید.

مرحله 3. واقعیت مطابق انتظار و مطلوب نیست … پس از هر ملاقات بعدی ، یک ناامیدی تدریجی در یکی از عزیزان آغاز می شود: او به "ایده آل" ای که شخص وابسته برای خود اختراع کرده است نمی رسد. هنگامی که احساس ناامیدی ایجاد می شود ، که منجر به رنج می شود ، یک چرخش 180 درجه می شود.شخصی شروع به بازدید از افکار می کند: "من فقط لیاقت این را دارم" و از این به بعد بیشتر رنج می برد ، سعی می کند از ملاقات با معشوق خود اجتناب کند ، اما از این بیشتر آسیب می بیند.

مرحله 4. تلاش برای تغییر یک دوست عزیز به یک ایده آل ساختگی. این تلاش ها به طور طبیعی با شکست کامل خاتمه می یابد و این احساسات دردناک زیر را در فرد معتاد ایجاد می کند: احساس گناه ، ترس ، عصبانیت و حسادت. و در نتیجه ، معتاد می خواهد انتقام این واقعیت را بگیرد که معلوم شد معشوق با او "اختراع" نکرده و یک ناامیدی کامل در او ایجاد می شود.

اعتیاد به عشق نشاط جسمانی و اخلاقی فرد معتاد را از بین می برد و او دائماً در آستانه شکست عصبی زندگی می کند.

عواقب احتمالی

برای زنان: "فراق دردناک" جای خود را به "بازگشت خوش" می دهد.چنین روابط "دود" می تواند سالها دوام بیاورد و جزایر کوچکی از سرخوشی را در اقیانوس بی پایان درد و رنج به ارمغان آورد ، که با "شادی واقعی" اشتباه گرفته می شوند. این گزینه معمولاً برای زنان مناسب است (در مردان این بسیار نادر است) ، که بدون چنین اعتیادی نمی توانند زندگی کنند ، آنها به سادگی معنای زندگی را بدون شخصی که نیاز به دوست داشتن دارد و آماده اطاعت از او است ، از دست می دهند.

برای مردان: "کنترل کامل بر وضعیت ، انتقام ناخودآگاه". این گزینه بیشتر در مردان ذاتی است که عاشق شده اند و عذاب ، عذاب ، ترس از دست دادن و حسادت معشوق خود را تجربه کرده اند. آنها از عشق ناامید شده اند ، سعی می کنند در رابطه بعدی خود همه چیز را تحت کنترل نگه دارند. کاملاً ناخودآگاه ، از "معشوق" دیگری انتقام می گیرند: ابتدا به دنبال زنی هستند ، سپس او را اهلی می کنند و سپس "برای مدتی" بدون توضیح ناپدید می شوند. او به خوبی می داند که اگر زنی را در بحبوحه یک رابطه عاشقانه "دقیقاً همانطور" رها کنید ، آن زن نمی تواند ناپدید شدن او را توضیح دهد و منتظر می ماند ، یعنی. وابسته شدن به او مرد مطمئن است (و نه بدون دلیل) که هنگام بازگشت ، زنش خوشحال می شود و او سهم سرخوشی خود را دریافت می کند. این بدان معناست که در هر لحظه می توانید "فقط ناپدید شوید" و دوباره برگردید. این رفتار عادی می شود و با دستکاری در سطح ناخودآگاه ، مرد در حال حاضر کاملا آگاهانه زن خود را دستکاری می کند و از این واقعیت لذت می برد که نه او ، بلکه او "معتاد" شده است.

برای زنان و مردان: "با از دست دادن یک" عشق "، جستجوی عشق بعدی می تواند آغاز شود." شخصی که "معنای زندگی" را از دست داده است ، سعی می کند این "عشق ناخوشایند" را فراموش کند و به دنبال شخص دیگری است که عاشق شدن در او ضروری است. با این حال ، عشق بعدی با رنج بی پایان به پایان می رسد. این به این دلیل است که فرد عشق شاد آرام را نمی شناسد ، اما انتظار درد ، وابستگی شدید ، عشق پرشور و همه آن احساسات منفی را دارد که این "شبه عشق" به شما می دهد.

روشهای رهایی از اعتیاد به عشق (اعتیاد)

Image
Image

هدف از بین بردن اعتیاد به عشق راه ساده ای برای خروج از روابط عاشقانه نابرابر نیست ، بلکه توانایی تغییر دلایل ظهور چنین اعتیادی است ، به طوری که دیگر هیچ عود کننده ای وجود ندارد. در غیر این صورت ، معلوم می شود که پس از ترک یک رابطه ، پس از مدتی دوباره به آنها دچار می شوید ، به این امید که اکنون همه چیز مطمئناً خوب خواهد بود.

بر اساس تمرین ، مشخص می شود که اکثریت قریب به اتفاق زنان بدون توجه به سن ، ملیت و حرفه از اعتیاد رنج می برند. و این زنانی هستند که از این رابطه خسته شده اند مشورت با روانشناس برای کمک در یافتن پاسخ به سوالات: "چه کنم که او را فراموش کنم؟" ، "چه کاری باید انجام دهم تا او را از قلبم دور کنم؟"

روش 1. روی وضعیت روانی خود مستقل کار کنید

  1. به طور منظم آموزش های اتومبیل را انجام دهید: ما عباراتی را ارائه می دهیم که نشان می دهد شما یک کارگر عالی ، یک خانه دار خوب هستید ، دوستان شما شما را دوست دارند ، از سلامت عالی برخوردار هستید و به شما کمک می کند خودتان را به عنوان یک فرد شاد بپذیرید.این عبارات را قبل از خواب یا صبح قبل از شستشو و هر زمان که احساس تنهایی کردید تکرار کنید.
  2. هربار که آب را در شیر آب باز می کنید ، تصور کنید که آب عشق شما را بدون هیچ اثری از شما می گیرد.
  3. تصور کنید که چگونه شخص مورد علاقه شما نیازهای فیزیولوژیکی بی طرفانه را با تمام جزئیات انجام می دهد. بنابراین ، شما "ایده آلی" کردن او را متوقف خواهید کرد و برای شما آسان تر خواهد بود که ستایش را از بین ببرید.

روش 2. روشی رادیکال برای درمان اعتیاد به عشق

برای شروع ، شما باید به وضوح متوجه شوید که این شکاف دردناک خواهد بود ، اما باید به نفع خود و زندگی شاد ، آرام و آرام شما در آینده انجام شود. هنگامی که اشتیاق مخرب شد ، به این معنی است که باید آن را ریشه کن کرد ، مهم نیست که چقدر برای شما سخت باشد.

اگر خودتان به این نتیجه رسیده اید که اعتیاد به عشق تهدیدی واقعی برای زندگی و سلامتی شما است ، پس به طور اساسی عمل کنید:

  1. از نظر ذهنی بین خود و معشوق خود که این همه رنج را برای شما به ارمغان آورده است ، دیوار بگذارید ، در حالی که باید با خود تکرار کنید که شخصیتی قوی هستید و با آن کنار خواهید آمد.
  2. همه کارت پستال ها ، هدایا را از بین ببرید ، همه پیام ها را پاک کنید ، آن را از دوستان خود در شبکه های اجتماعی و همه عکس های تلفن و رایانه خود حذف کنید. رفتن به صفحه او در شبکه های اجتماعی را متوقف کنید ، به دنبال جلسات شخصی نباشید. شما باید نکته اصلی را درک کنید - بدون ارتباطات ، جلسات شخصی و وعده ها ، این احساس بدون درد و سریعتر منتقل می شود.
  3. بنشینید و تمام کارهای بدی را که این شخص در جهت شما انجام داد ، به خاطر بسپارید ، تمام کلمات توهین آمیزی که از او شنیده اید و همه آنها را در قالب یک لیست روی یک کاغذ بنویسید. لیست را در نزدیکی تلفن خود یا در یک مکان برجسته قرار دهید. این کار باید به گونه ای انجام شود که قبل از اینکه بخواهید دوباره با او تماس بگیرید یا نامه بنویسید ، آن را دوباره بخوانید.
  4. همانطور که یک فیلسوف می گوید: "اگر شما به طور کامل همه چیز را به یک شخص بخشیده اید ، دیگر به او علاقه ای ندارید." بنابراین ، او را در کنار خود تصور کنید و با صدای بلند بگویید که او شما را شکنجه کرده است ، که جدا از رنج و عذاب ، چیزی از او نمی بینید ، که هر کاری را که با شما کرده است ، می بخشید. باور کنید واقعا کار می کند.
  5. یک توافق کتبی مبنی بر اینکه شما متعهد می شوید این شخص را ظرف یک ماه یا یک سال فراموش کنید (این دوره باید به گونه ای تنظیم شود که بتوانید آن را به طور واقعی اجرا کنید ، به عنوان مثال ، فراموش کردن عزیز خود در یک هفته - این زمان غیر واقعی است و چنین توافق به هیچ چیز ارزشمندی منجر نخواهد شد ، بنابراین لطفاً فقط از تاریخهای واقعی استفاده کنید). در صورت برآورده شدن کامل شرایط ، تشویق در قرارداد بسیار مثر است.

مهم! اغلب موارد زیر اتفاق می افتد: شما با اعتیاد خود کنار آمده اید ، تمایل دیوانه کننده ای برای نوشتن یا تماس با او متحمل شده اید ، در هنگام تنهایی در شب گریه کرده و رنج کشیده اید ، اما کنار آمده اید و واقعاً به شما احساس بهتری می دهد ، اما … تماس ها و پیشنهادات "همه چیز را در ابتدا شروع کنید". پس از ناپدید شدن به مدت شش ماه ، فردی با دیدن این که به هیچ وجه واکنش نشان نمی دهید و به دنبال ملاقات با او نیستید ، خود را صدا می زند - این بدان معنی است: "شما به غرور او صدمه زده اید ، او فردی را که به او وابسته بود از دست داد و او در تلاش است وضعیت موجود خود را بازیابی کند ، و مهمتر از همه - در اینجا ما اصلاً در مورد عشق سالم واقعی صحبت نمی کنیم. او فقط به عنوان فردی که او را می ستاید به شما نیاز دارد ، آماده هر کاری برای او. " آیا به آن احتیاج دارید؟

در خاتمه ، می خواهم بگویم که اعتیاد به عشق هرگز به شما خوشبختی واقعی نمی بخشد ، رابطه شما توسعه نمی یابد و در نهایت این اعتیاد شما را از درون نابود می کند ، نشاط شما را تخلیه می کند و زندگی شما را خالی می کند. شخصیت ناچیز در اسرع وقت از شر آن خلاص شوید و با احترام به خود ، یک زندگی کامل را با رشد شخصی و حرفه ای شروع کنید.

توصیه شده: