چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟

تصویری: چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟

تصویری: چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟
تصویری: مدیریت زمان | چطور زمان خود را مدیریت کنیم 2024, ممکن است
چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟
چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟
Anonim

مطمئناً بسیاری از مادران زمانی با این احساس "انجام ندادن هیچ کاری" آشنا هستند که تعداد موارد موجود در لیست وظایف با زمان موجود برای انجام آنها متناسب نباشد. خوب ، به بیان ساده تر ، به نظر می رسد انجام تمام این وظایف ، به سادگی غیرممکن است. و وظایف بسیار زیادی وجود دارد که از کجا شروع می شود کاملاً غیرقابل درک است و با انجام یک کار ، تغییر نکردن به کار دیگر ، بسیار مهم ، بسیار دشوار است.

این زمانی است که "شما نمی دانید از چه چیزی استفاده کنید". یک احساس بسیار ناخوشایند ، که در آن سردرگمی ، عصبانیت ، شرم ، آشفتگی زیادی وجود دارد. و این همان جایی است که می توان به تعویق افتادن شروع کرد ، هنگامی که برای ملاقات با این همه احساس ناخوشایند ، یک زن شروع به انجام کاری کاملاً خارجی می کند - 1001 مقاله بسیار ضروری در مورد هر چیزی در اینترنت را بخوانید ، یک خبر بخوانید در یک شبکه اجتماعی ، خود را در تلویزیون غرق کنید و غیره. راههای زیادی برای به تعویق انداختن کار وجود دارد ، و آنچه ناخوشایندتر است این است که این فعالیتها می تواند به شکل اعتیاد درآید و جدایی از آنها بسیار دشوار است. و ، همانطور که ما آن را درک می کنیم ، این به هیچ وجه کیفیت زندگی قهرمان ما را بهبود نمی بخشد.

و در اینجا به نظر من مهم است که یک اظهارنظر عادلانه انجام دهم که این احساس نه تنها برای مادران آشنا است ، بلکه دقیقاً با غوطه ور شدن در مادر شدن است که یک زن به شدت با آن روبرو می شود.

به عنوان یک قاعده ، با مثالهای موفق از زندگی افراد دیگر ، که همان "همه چیز همه چیز" هستند که در لیست شما نوشته شده است-این امر تشدید می شود-به نحوی موفق شوید. ظاهر آنها نیز خوب است. و عزیزان نیز می توانند به آتش سوخت بزنند. و در این مکان ، شما به قدرت و آگاهی زیادی احتیاج دارید تا دچار شرم شدید نشوید (چیزی در مورد من اشتباه است ، زیرا او وقت دارد و من ندارم) ، یا به حسادت ، یا در عصبانیت (عمدتا نسبت به خودش) یا در چه احساسی "سبک" ، که به هیچ وجه به کنار آمدن با شرایط کمک نمی کند ، بلکه فقط به عمق یافتن آن کمک می کند.

نارضایتی زیادی از خود وجود دارد ، میزان خشمی که در نتیجه این فرایندها در خانواده ایجاد می شود از مقیاس خارج می شود و این تأثیر بدی بر کیفیت روابط با عزیزان می گذارد.

و هنگامی که سطح نارضایتی از نحوه چیدمان زندگی شما به اوج خود می رسد ، کلمه "بی نظمی" اغلب مطرح می شود. این کلمه می تواند به عنوان یک برچسب صرفه جویی مورد استفاده قرار گیرد که وضعیت را توضیح می دهد و باعث می شود همه چیز همانطور که هست باقی بماند ("اوه ، من خیلی بی نظم هستم ، همیشه اینطور بودم ، به هیچ وجه نمی توانم آن را داشته باشم"). یا می توانید خود را به تاج بزنید ("این برای شما مناسب است ، شما یک مادر بد هستید ، یک زن خانه دار بد ، شما یک نوع غیر طبیعی هستید ، همه افراد عادی …" به طور کلی ، برنامه های زیادی وجود دارد این کلمه ، یک فانتزی خواهد بود

همراه با کلمه "سازماندهی نشده" ، کلمه "مدیریت زمان" اغلب ظاهر می شود. و یک زن می تواند ادبیات زیادی در مورد نحوه مدیریت صحیح زمان خود بخواند ، و شاید حتی به آموزش مدیریت زمان نیز برود. پس از آن ، او اغلب دوباره به کلمه "سازماندهی نشده" برمی گردد و نتیجه می گیرد که احتمالاً چیزی در مورد او واقعاً اشتباه است ، زیرا برای همه کار می کند ، اما او اینطور نیست. و دوباره آنها در یک دایره دویدند - "من وقت ندارم - چیزی با من اشتباه است ، من شرمنده هستم - من هیچ نیرویی ندارم - من وقت ندارم".

و با وجود همه اینها ، متأسفانه معنای واقعی آنچه در حال رخ دادن است از بین رفته است. این که به اصطلاح "بی نظمی" یک ویژگی شخصیتی نیست و نتیجه تربیت ضعیف نیست. این اغلب علامت عدم سرزندگی است. توانایی برنامه ریزی کیفی فعالیتهای خود ، رتبه بندی وظایف ، تعیین اولویتها ، تجزیه و تحلیل در دسترس بودن منابع ، توزیع حجم کار در روند کار و غیره - این توانایی را می توان با اسکلت انسان مقایسه کرد. این نوعی چارچوب است که از کل ساختار انسانی پشتیبانی می شود.

و واقعیت این است که برای کسی این اسکلت به طور طبیعی قوی است ، برای کسی که این اسکلت توسط خانواده والدین کمک شده است. و کسی به این معنا بسیار خوش شانس نبود.بله ، زندگی عادلانه نیست ، اتفاق می افتد. و اگر هنوز در حال خواندن این مقاله هستید و از این س wonderال نمی کنید که چگونه من همه چیز را در مورد شما می دانم ، به احتمال زیاد این "کسی" شما هستید.

و پاسخ به این س whyال که چرا همه این سیستم های مدیریت زمان جادویی و سایر پروازها کار نمی کنند - این درست در اینجا نهفته است. زیرا این سیستم ها واقعاً ابزارهای م effectiveثری برای خود سازمان دهی ارائه می دهند. اما این ابزارها فقط به عملکرد بهتر چارچوب کمک می کنند. به عبارت دیگر ، برای دویدن در ماراتن ، به سلامتی نیاز دارید نه پیراهن ورزشی زیبا. و قهرمانان ما اغلب سعی می کنند این ماراتن را با یک تی شرت زیبا اجرا کنند ، اما در عین حال متوجه شکستگی پا نمی شوند. و هنگامی که آنها متوجه می شوند که به دلایلی ماراتن در حال اجرا نیست ، سپس به جای استفاده از گچ و نگه داشتن پای درد برای مدتی تنها ، برای تمرین به ورزشگاه می روند. و بیشتر ناراحت می شوند. پس از همه ، شما باید یک ماراتن را اجرا کنید - چه گچ ، در مورد چه چیزی صحبت می کنید ، برای این زمان وجود ندارد.

خبر خوب این است که حتی اگر شانس ندارید و فریم آنقدر ضعیف است ، می توانید سعی کنید آن را تقویت کنید. درست است ، من اینجا شما را بیشتر ناراحت می کنم. برای تقویت قاب ، هنوز باید مقدار مشخصی تلاش کنید. حتی اگر به هیچ وجه قدرت انجام آن را ندارید. این مانند چرخاندن یک نوسان است - حتی کوچکترین حرکت در جهت درست به تدریج با اینرسی تقویت می شود. و به تدریج مقابله با آن آسان تر و آسان تر خواهد بود.

UwrwpYx1Xy8
UwrwpYx1Xy8

و اکنون من سعی خواهم کرد اولین قدم هایی را که می توانید بردارید توصیف کنم اگر آنچه در این مقاله شرح داده شده به نوعی زندگی فعلی شما را تداعی کند. این مراحل ممکن است بسیار ساده و بیهوده به نظر برسند ، و حتی ممکن است به نظر شما برسد که هیچ ربطی به همه چیزهایی که در بالا نوشته شده ، ندارد. ایده متوقف کردن ، انداختن گچ بر روی پای شکسته و ترک مسابقه مضحک به نظر می رسد ، در حالی که شما فوراً نیاز به دویدن در یک ماراتن دارید.

1. و من احتمالاً با سخت ترین کار شروع می کنم. حتی اگر درک آن دشوار باشد - فقط این فکر را به خاطر بسپارید و گاهی در مورد آن به خود بگویید. شما یک فرد زنده هستید. و شما قبل از هر چیز به سلامتی خود احتیاج دارید - تا بتوانید زندگی کنید و متأسفانه برای تائوتولوژی ، زندگی را به طور کامل تجربه کنید. کامل بودن زندگی و کیفیت تجربه در وهله اول است. برای زندگی کردن باید کار کنید. نه برعکس. این دنباله را به خاطر بسپارید ، مهم است.

2. آیا توجه کرده اید که وقتی کاری را که می خواهید انجام دهید ، انجام می دهید ، اغلب یا اصلاً خسته نمی شوید ، یا موجی از انرژی را احساس می کنید؟ و وقتی کاری بسیار ناخوشایند انجام می دهید ، پس آنچه را که نمی خواهید انجام دهید ، حتی اگر به تلاش جسمانی بسیار کم نیاز باشد - آیا هنوز احساس خستگی زیادی می کنید؟ این را به خاطر داشته باشید و سعی کنید متوجه شوید که کدام فعالیت ها به شما قدرت می دهد و کدام شما را از بین می برد و سعی کنید این تعادل را حفظ کنید. به یاد داشته باشید که شما یک ماشین بی روح نیستید که برای انجام هر کار خاصی طراحی شده است. حداقل گاهی اوقات متوقف شوید و از خود بپرسید "آنچه در حال حاضر احساس می کنم" ، "آنچه اکنون می خواهم" ، "آیا واقعاً نیاز دارم کاری را که انجام می دهم انجام دهم" ، "آیا واقعاً اینقدر مهم است" ، و اگر من انجام نده ".

3. با احتیاط با خود رفتار کنید. شما تنها در خانه هستید و هیچ کس جایگزین شما نمی شود. و حتی بیشتر برای عزیزانتان.

4. تعطیلات خود را جدی بگیرید. خواب شبانه کافی نیست. سعی کنید حداقل کمی زمان اختصاص دهید - فقط برای خودتان ، و سعی کنید این زمان را با حداکثر لذت برای خودتان بگذرانید (به هر حال ، لذت منبع قدرتمندی از انرژی است). اگر در حمام دراز کشیده اید ، نه برای شستن خود ، بلکه برای جذب آب گرم است. اگر کتابی می خوانید - این کتاب را دوست دارید. اگر تلویزیون تماشا می کنید ، چیز جالبی است. اگر با تلفن صحبت می کنید - سپس با دوست عزیز خود ، در مورد موضوعات مورد علاقه خود صحبت کنید. اگر غذا می خورید ، یک غذای خوشمزه فقط برای خودتان درست کنید. به حرف های خود گوش دهید و اغلب این س yourselfال را از خود بپرسید "در حال حاضر من چه می خواهم" ، جستجوی پاسخ به این س activityال یک فعالیت بسیار مفید است.

پنجسعی کنید بیشتر از خود بپرسید "اکنون چه می کنم - آیا باید این کار را انجام دهم یا آن را می خواهم؟" سعی کنید "من باید پیاده روی کنم تا بتوانم به کارم ادامه دهم" کمتر اتفاق می افتد تا "من می خواهم پیاده روی کنم زیرا هوا در خارج بسیار زیبا است و شاید زمان آن رسیده است که یک استراحت کوتاه انجام دهیم." امیدوارم بتوانید تفاوت این دو پیاده روی را احساس کنید؟ تفاوت بسیار زیاد است ، اگرچه عمل یکسان است.

و ، شاید ، من فعلاً در این مورد صحبت می کنم. اینها تنها اولین قدم ها هستند ، اولین قدم هایی که می توانند به تقویت چارچوب شما کمک کنند. نوعی تمرین برای روح ، که یک روند درمانی بزرگ و عمیق را آغاز می کند.

توصیه شده: