2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مشتریان اغلب برای مشاوره به مشاوره من می آیند. در اینجا برخی از خواسته ها وجود دارد: "من باید با او بمانم یا بروم" ، "چگونه می توان ادامه داد" ، "چگونه او را سریع تر بسازم" ، "چگونه می توان کسی را وادار به انجام کارهایی کرد که من می خواهم" ، و غیره و غیره و غیره.
اغلب این مشتریان به دنبال جایگزینی برای والدین خود هستند. آنها از روانشناس به عنوان شکل والدین یاد می کنند. و سپس روانشناس باید همه مشکلات و رنج ها را کنار بگذارد.
من روانشناسی هستم که توصیه نمی کنم. من فالگیر و بینا نیستم.
اگر به مشتری توصیه کنم ، تمام مسئولیت زندگی او بر عهده من است. و اولین گزینه برای توسعه کار با چنین مشتری این است که او برای مدت زمان بسیار بسیار طولانی به مشاوره می رود. گزینه دوم زمانی است که همه چیز آنطور که مشتری در زندگی خود دوست دارد پیش نرود و این دیر یا زود اتفاق می افتد و من عامل همه مشکلات او می شوم.
نه نوع اول و نه توسعه دوم به عنوان یک متخصص مناسب من نیستند. برای من مهم است که نتیجه کار ما با مشتری را ببینم. البته این می تواند درمان طولانی مدت نیز باشد. اما در حال حاضر در روند کار ، تغییرات قابل مشاهده است. مشتری این تغییرات را تجربه خواهد کرد. مسئولیت آنها را بر عهده بگیرید. و مرحله به مرحله درک کنید که این یک هدیه است که در تصمیمات خود آزاد باشید و خودتان آنها را بگیرید.
پس چرا به من به عنوان یک متخصص نیاز دارید؟ پس از همه ، شما می توانید به یک دوست یا بستگان بروید. البته. اما آیا در محرمانه بودن ، در درک آنچه واقعاً در حال رخ دادن است ، اطمینان وجود خواهد داشت؟ به احتمال زیاد این تنها بر اساس تجربه خودم کمک خواهد کرد. احساسات و احساسات خود را وارد مشکل کرد. ممکن است یک دوست یا بستگان دقیقاً آنچه را که می خواهید بشنوید ، نگوید. و سپس ممکن است درگیری ایجاد شود یا کینه در کمین باشد.
روانشناس نه دوست است و نه نسبی. این روانشناس فارغ التحصیل است که سالها درمان شخصی و آموزش پشت سر دارد و روزانه با موقعیت هایی کار می کند که بیشتر اوقات شبیه یکدیگر است.
وظیفه من به عنوان یک روانشناس این است:
- محرمانه بودن 100 the مشتری را تضمین می کند ؛
- به مشتری کمک کنید نقاط قوت خود را ببیند.
- به مشتری آموزش دهید که به طور مستقل تصمیم گیری کند و در قبال آنها مسئولیت داشته باشد (این برای کسانی است که شخص دائماً برای آنها تصمیم می گیرد) ؛
- به مشتری کمک کنید تا غیر منطقی بودن نگرشهایی را که در حرکت ، توسعه ، لذت بردن از زندگی در اینجا و اکنون اختلال ایجاد می کند ، ببیند.
- به مشتری کمک کنید احساسات و عواطف سرکوب شده را بفهمد و زندگی کند.
- پشتیبانی از مشتری در مراحل دشوار درمان ؛
- به مشتری کمک کنید رابطه خود را با واقعیت ببیند.
- "اسکریپت های عمومی" را ببینید ؛
- به مشتری یاد دهید احساسات و احساسات خود را بشنود و به او اجازه دهد. آنها را به "بد" و "خوب" تقسیم نکنید.
توصیه شده:
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
اینقدر سریع یا کند؟ در مورد زمان و انواع کار روانشناس و روانگردان
تقریباً هر بار که مقاله ای از روانشناس را می خوانید مبنی بر اینکه "فقط 5 جلسه و همه چیز خوب خواهد بود" ، بلافاصله با پاسخ هایی مواجه می شوید "این فقط علائم را برطرف می کند ، مشکل را حل نمی کند" و غیره. اما عکس آن نیز صادق است.
چرا روانشناس نباید توصیه کند
من یکبار نوشتم که چرا روانشناس نباید توصیه کند ، مگر اینکه ، البته ، این یک حوزه تخصصی است که مشاوره مناسب است. و اکنون به این نتیجه رسیده ام که مشاوره به سادگی برای مشتری بد است. ما در حال حاضر در مورد تصمیمات وجودی که یک فرد در زندگی خود می گیرد صحبت می کنیم:
چرا مدیریت زمان کار نمی کند؟
مطمئناً بسیاری از مادران زمانی با این احساس "انجام ندادن هیچ کاری" آشنا هستند که تعداد موارد موجود در لیست وظایف با زمان موجود برای انجام آنها متناسب نباشد. خوب ، به بیان ساده تر ، به نظر می رسد انجام تمام این وظایف ، به سادگی غیرممکن است.
زمان پشت سر ما است (آیا شما برای زمان کار می کنید یا به شما خدمت می کند؟)
زمان پشت سر ما است ، زمان در مقابل ماست ، اما با ما اینطور نیست. یک انسان رانندگی نمی کند ، بلکه زمان می گذرد. زمان فرا می رسد ، و زمان آن فرا می رسد. فقیر به دنبال زمان نیست. زمان زمان است ، کارگر نیست. احمق زمان را نمی داند. برای یک احمق ، هر زمان که باشد ، زمان آن فرا رسیده است.