7 قدم تا شادی

تصویری: 7 قدم تا شادی

تصویری: 7 قدم تا شادی
تصویری: THE BOSS BABY Trailers & Clips 2024, ممکن است
7 قدم تا شادی
7 قدم تا شادی
Anonim

انسان برای شاد بودن به دنیا آمده است! من در این مورد کاملاً متقاعد شده ام. من معتقدم که هر شخصی که روی این کره خاکی زندگی می کند این حق را دارد و مهمتر از همه ، می تواند یک فرد خوشبخت باشد! و شما در وهله اول خواننده عزیز من هستید. خوشبختی حالت زودگذری ، زودگذر و گریزان نیست. شادی می تواند دائمی باشد ، شادی می تواند به زندگی شما تبدیل شود ، در هر دقیقه ، در هر ثانیه می توانید از آن لذت ببرید. شادی در نقطه خاصی از زمان به دست نمی آید که بتوانید بگویید "اکنون خوشحالم". خوشبختی شامل چیزهای کوچک است ، لحظاتی زودگذر اما بسیار مهم در زندگی. و اگر به این موارد توجه کردید ، شادی برای همیشه در قلب شما جای می گیرد. شاد بودن یعنی لذت بردن از زندگی در همه اشکال آن. در امور روزمره و نگرانی ها ، ما اغلب فراموش می کنیم که چرا به این دنیا آمده ایم. اما یک عافیت فرا می رسد و ما به یاد می آوریم ، روح ما به یاد می آورد که ما برای شادی به دنیا آمده ایم. من می خواهم این مراحل به شما کمک کند شادی واقعی را بیابید ، انرژی های ناشناخته و ناشناخته ای را در شما باز کند که میل به زندگی را در شما بیدار کند ، مسیر جستجوی شادی را نشان دهد و در نهایت آن را پیدا خواهید کرد. من برای هر یک از شما دعا خواهم کرد که راهی برای خروج از چرخه روزانه پیدا کنید و آزاد شوید ، واقعاً خوشبخت شوید.

1. به چیزهای کوچک توجه کنید.

کل زندگی ما شامل لحظات و رویدادهای گوناگون به ظاهر بی اهمیت است که در هم تنیدگی ، تصویری کامل را تشکیل می دهند. همه چیز بزرگ از کوچک تشکیل شده است. سال به روزها تقسیم می شود ، کتاب شامل صفحات است ، میلیون بدون هزار دیگر یک میلیون نیست. و اگر حداقل قسمتی از قسمت کوچک را حذف کنید ، کل وجود نخواهد داشت. این امر در مورد زندگی شما نیز صدق می کند. همه اینها از چیزهای به ظاهر بی اهمیت اما بسیار مهم تشکیل شده است. به آنها توجه کنید ، بگذارید آنها وارد زندگی شما شوند ، آن را پر از رنگ کنید ، سعی کنید به چیزهای روزمره متفاوت ، به شیوه ای جدید نگاه کنید ، و زندگی شما مملو از احساسات و عواطف کاملاً متفاوت خواهد شد!

یادم می آید روزی با دوستم رانندگی می کردم. عصر بود و خورشید در حال آماده شدن برای غروب در افق بود. ما به جهت کوهها حرکت کردیم تا تکان اولین برف را احساس کنیم و از طراوت زمستانی لذت ببریم ، در نهایت از اسارت شلوغی و مه دود شهر رهایی یافتیم. سپس جاده بالا رفت ، سپس به طور غیرمنتظره ، به سمت پایین پیچید. اطراف جنگل و کوه وجود داشت ، بنابراین وقتی بعد از صعود دیگری ، منظره ای از دشت به دست آوردیم ، شگفت زده شدم. او توسط یک نور بورگوندی روشن از خورشید ساطع شد ، که به آرامی در زیر افق فرو می رفت. نور آن بر هر چیزی که ما را احاطه کرده بود منعکس شد. کلاه های سفید برفی کوهها به معنای واقعی کلمه نور ناشی از خورشید را جذب می کردند و به نظر می رسید که اکنون آنها شعله می کشند. آسمان مملو از رنگ های غیرقابل تصوری بود که تصور آنها دشوار است. چیزهای معمولی ، کوه ، جنگل ، غروب آفتاب ، اما بسیار زیبا بود ، من فقط تحت تأثیر این منظره قرار گرفتم. اما همانطور که معلوم شد ، این چنین تأثیری در همسفر من نداشت مانند من.

- ببین چقدر زیباست!

به دوستم گفتم. که او پاسخ داد:

- فقط فکر کنید ، غروب مثل غروب است.

و سپس متوجه شدم که معلوم می شود همه متوجه زیبایی اطراف خود نمی شوند ، آنها آن را در چیزهای معمولی مانند طبیعت اطراف ما نمی بینند. در آن لحظه من فکر کردم: چقدر او از دست می دهد فقط در زیبایی غروب معمولی متوجه زیبایی نمی شود. اما این یک نوع معجزه است. نگاهی به اطراف بیندازید ، ببینید درختان و گلها چقدر زیبا هستند ، چه آسمان عمیق و بی پایان روی سر شما وجود دارد ، چقدر جهان طبیعی متنوع است. همه چیز در اطراف زندگی می کند و می تپد و شادی و نور را از خود ساطع می کند. بنابراین اجازه دهید این نور به درون شما نفوذ کند ، به خودتان اجازه دهید بخشی از جهان اطراف خود باشید. به مواردی توجه کنید که برای شما معمولی و معمولی به نظر می رسند ، سعی کنید متفاوت ، به شیوه ای جدید به آنها نگاه کنید. در واقع ، چیزهای کوچک حاوی معنی و محتوا هستند ، آنها همیشه بیشتر از آنچه فکر می کنید هستند. شادی کنید و به هر چیزی که شما را احاطه کرده سلام کنید ، باور کنید این راه درستی برای یافتن خوشبختی است.

2- خودتان را بپذیرید.

یه سوال به من جواب بده هر چند وقت یکبار از خود انتقاد می کنید؟ روزی یک بار؟ چند بار در روز؟ یا مدام از خود ناراضی هستید؟ من مطمئن هستم که روزی نمی گذرد که از چیزی پشیمان نشوید و خود را به خاطر آنچه در حال رخ دادن است سرزنش نکنید. پس بس است! از سرزنش خود برای همه اشتباهات ، اشتباهات و شکست های خود دست بردارید. دست از سرزنش کردن بردارید و مشکلات حل نشده خود را روز به روز به خاطر بسپارید. تک گویی قاضی درونی خود را متوقف کنید ، او قبلاً شما را به اندازه کافی مجازات کرده است. درک کنید که انسان کامل نیست! هیچ کس ، نه شما و نه من استاندارد نیستیم ، از همه نظر افراد ایده آل هستیم و این طبیعی است ، حتی می گویم این فوق العاده است ، این چیزی است که ما را متمایز می کند ، ما را فردی می کند. هر یک از ما مزایا و معایب خاص خود را داریم ، مزایا و معایب خاص خود ، نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. اما چرا ما یک چیز را در خود دوست داریم و از چیز دیگری متنفریم ، در حالی که بخشی از ما است و ما را از دیگران متمایز می کند؟ بگذارید یک راز کوچک به شما بگویم ، من خیلی تنبل هستم. بهترین کیفیت نیست ، درست است؟ همه نمی توانند اعتراف کنند که آن را دارند. و همچنین به آن افتخار می کنم. به هر حال ، با وجود تنبلی ، موفق هستم. میدونی چرا؟ زیرا تنبلی خود را پذیرفتم و عاشق آن شدم و آن را به نفع خود تبدیل کردم. با دانستن این بخش از شخصیتم ، در مدیریت زمان موفق تر هستم و به طرز عجیبی می توانم با هر وظیفه ای بهتر کنار بیایم. تنبلی است که مرا به جلو می کشاند و به من کمک می کند تا راه هایی برای کمترین مقاومت پیدا کنم ، که در نهایت به من امکان می دهد هر مشکلی را در زمان کمتری حل کنم. در حال حاضر یکی از بهترین ابزارهای من است. من دیگر خود را به خاطر این ویژگی خودم سرزنش نمی کنم ، اشتباهاتم را به تنبلی نسبت نمی دهم و فقط به خودم اجازه می دهم که این باشم. بنابراین شما خود را همانطور که هستید یا همانطور که هستید می پذیرید. به نظر خود کاستی های خود را به نفع خود تبدیل کنید ، از زاویه دیگری به آنها نگاه کنید. شاید همه اینها شایستگی های شما یکسان باشد؟ بگذارید خودتان اشتباه کنید ، بگذارید خودتان ناقص باشید ، اجازه دهید خود را کمتر از کامل بدانید ، فقط اجازه دهید خودتان باشید. اگر چیزی آنطور که شما دوست دارید پیش نرفت ، خود را سرزنش یا سرزنش نکنید. از خود بخواهید که ببخشید و ببخشید ، همه چیز را از نظر اشتباهات ، کاستی ها ، شکست ها ببخشید ، و احساس خواهید کرد که چگونه برای شما آسان تر می شود. شما احساس افزایش قدرت ، میل به زندگی ، میل به حرکت رو به جلو را خواهید داشت. به خود قول دهید که دیگر هرگز خود را قضاوت نکنید. به خودتان قول دهید که خودتان را دوست خواهید داشت ، همه چیز را انجام می دهید تا یک فرد شاد و موفق باشید ، زیرا می توانید به این هدف برسید ، می دانید! و حتی اگر دچار تزلزل شدید ، فقط آن را بپذیرید و با قدم محکم و مطمئن به راه خود ادامه دهید. خود را واقعی ، واقعی ، بدون ماسک بپذیرید ، و سپس آزاد خواهید شد ، و این یک گام کوچک دیگر به سوی خوشبختی شما است.

3. لحظه را غنیمت شمارید.

خواننده عزیزم ، من می خواهم یک حقیقت را به شما بگویم که مطمئنم شما آن را به یقین می دانید و بارها شنیده اید ، اما اگر در این مورد به شما نگویم ، تا آخر عمر پشیمان می شوم ، و من من عادت ندارم از چیزی پشیمان شوم علاوه بر این ، وقتی او را شناختم و متوجه شدم ، زندگی من به معنای واقعی کلمه وارونه شد ، متوجه شدم که چه اشتباهی انجام می دهم و باید چه کار کنم. و من می خواهم شما آنچه را که من قصد دارم به شما بگویم ، واقعاً بپذیرید. و این حقیقت به سادگی همه چیز مبتکرانه است. زندگی زودگذر است! در اقیانوس بی پایان زمان و مکان ، زندگی ما مانند دانه ای شن در بیابان است ، بسیار ریز و نامرئی. اما برای کسی که به او تعلق دارد ، این دانه ماسه تنها چیزی است که به شما تعلق دارد. فقط شما و فقط شما حق دارید که زندگی خود را کنار بگذارید. بنابراین آن را تا آخرین ثانیه زنده کنید. با هر فیبر روح خود زندگی کنید. با تک تک سلول های بدن خود احساس کنید. لحظه لحظه زندگی خود را بچشید و از آن به عنوان آخرین لحظه لذت ببرید ، زیرا نمی دانید در لحظه بعدی چه چیزی در انتظار شماست. گذشته را فراموش کنید زیرا نمی توانید آن را برگردانید. به آینده فکر نکنید ، این نتیجه افکار و اعمال شما در زمان حال است. همین الان زندگی کن ، همین الان عمل کن ، همین الان عشق بورز ، همین الان نفس بکش.این زمان شماست و فقط شما. زمان بهتری برای تغییر زندگی شما وجود نخواهد داشت. شرایط مطلوب تری برای انجام اقدامات وجود نخواهد داشت. فقط در حال حاضر و هرگز دیگر. همه چیز به موقع می آید ، بنابراین آن را از دست ندهید تا پشیمان نشوید که می توانستید کارهای بیشتری انجام دهید. شما می توانید مقدار زیادی برگردید ، اما نه زمان. بنابراین این منبع ارزشمند زندگی خود را گرامی بدارید ، تا آنجا که ممکن است از آن به طور مثر استفاده کنید ، و سپس به یک استاد تمام عیار در سرنوشت خود تبدیل شده و به هر ارتفاعی که می خواهید خواهید رسید. کمی تلاش کنید ، وقت خود را تجزیه و تحلیل کنید ، کجا می رود ، برای چه چیزی هزینه می کنید؟ آیا کارهایی که انجام می دهید واقعاً برای شما مفید و رضایت بخش هستند و مصنوعی نیستند و شما را از هدف واقعی خود منحرف نمی کنند؟ فکرش را بکن! به نفع خود انتخاب کنید ، آینده خود را انتخاب کنید ، زندگی خود را پر از معنا کنید ، هر لحظه از زندگی خود را آگاهانه و هدفمند زندگی کنید. مردم در زمان خود بسیار متوسط هستند ، نمی دانند که دیر یا زود به سادگی از بین می رود. زمان منبعی است که همیشه به پایان می رسد ، به همین دلیل بسیار ارزشمند است. آیا ارزش آن را دارد که برای چیزهایی هزینه کنید که شما را به هدفتان و رویای شما نمی رساند؟ آیا ارزش انجام کاری را دارد که شادی و لذت را برای شما به ارمغان نیاورد؟ البته که نه! بنابراین زندگی کنید ، رویاها و برنامه های خود را به واقعیت تبدیل کنید ، به اهداف خود برسید ، فقط راه خود را طی کنید و مهم نیست دیگران به آن چه می گویند. از این گذشته ، این زندگی و زمان شماست و فقط شما حق دارید آن را دور بریزید! قدر زمان را بدانید و از آن لحظه استفاده کنید.

4. احساس کنید.

همانطور که ولتر بزرگ می گوید: "فکر از کلمات بالاتر است و احساس از تصور بالاتر است." در واقع ، ما ممکن است فکر نکنیم ، ممکن است سکوت کنیم ، اما نمی توانیم احساس نکنیم. هر دقیقه ، هر لحظه از زندگی ما ، احساسات متفاوتی را تجربه می کنیم ، گاهی ناسازگار و متناقض. ما می توانیم بی نهایت دوست بداریم و شدیدا نفرت داشته باشیم ، صادقانه آرزو کنیم و در عین حال به طرز وحشتناکی نترسیم اما در عین شجاعت با ترس خود روبرو شویم و به هدف خود نرویم. اینها تنها بخشی از احساساتی است که یک فرد می تواند همزمان تجربه کند. ما با عقل زندگی نمی کنیم ، نه با افکار ، بلکه با احساسات زندگی می کنیم. احساسات پایه و اساس وجود ما هستند و به طور کلی ما به منظور تجربه احساسات خاص زندگی می کنیم. من می خواهم در مورد یک آزمایش وحشتناک که دانشمندان انجام دادند به شما بگویم. آنها این نظریه را مطرح کردند که اگر شخصی از احساسات محروم باشد ، خدا را درک می کند ، او را می شنود. یک داوطلب مسن پیدا شد که چندین عمل جراحی انجام داده بود ، در نتیجه توانایی احساس خود را از دست داد. من نمی خواهم همه عذاب ها و رنج هایی را که این شخص تجربه کرده است ذکر کنم ، آنها فقط وحشتناک بودند. سرانجام پس از مدت کوتاهی عقل خود را از دست داد و درگذشت. می بینید که احساسات ما چقدر مهم است ، ما با آنها زندگی می کنیم ، آنها منبع سرزندگی و انرژی هستند. زندگی بدون احساس ، معنای خود را از دست می دهد. احساسات مانند نقاشی روی بوم هستند و بوم خود زندگی شماست. بنابراین رنگ روشن داشته باشید ، از رنگها صرف نظر نکنید. بگذارید زندگی شما یک نقاشی روشن و زیبا باشد ، نه عکاسی سیاه و سفید. زندگی خود را در تمام رنگهای رنگین کمان رنگ آمیزی کنید ، تمام احساساتی را که می توانید تجربه کنید تجربه کنید. از زندگی لذت ببرید ، عشق بورزید ، بخندید ، لذت ببرید ، اگر می خواهید گریه کنید ، زندگی را به طور کامل زندگی کنید. هیچ کس جرات نمی کند احساسات شما را از بین ببرد ، هیچ کس حق چنین کاری را ندارد! علاوه بر این ، احساسات به خودی خود به وجود نمی آیند ، شما می توانید یاد بگیرید که نه تنها آنها را کنترل کنید ، بلکه خودتان نیز هر زمان که می خواهید آنها را ایجاد کنید. با کمک خاطرات ، ایجاد شرایط خاص ، تصاویر ، حتی با کمک فکر. چشمان خود را ببندید ، اولین بوسه خود را با جزئیات عالی به خاطر بسپارید. در چه مکانی بود ، در چه زمانی ، ظاهر شریک زندگی خود را به خاطر بسپارید ، به آن لحظه برگردید و دوباره آن را زنده کنید ، این احساس را به خاطر بسپارید وقتی که قلب شما متوقف می شود و غبغب روی پوست شما می پیچد.خوب ، به یاد دارید؟ آیا زنده کردن آنچه قبلاً تجربه کرده اید فوق العاده نیست؟ بنابراین بیشتر لحظات شاد زندگی خود را به خاطر بسپارید و احساسات و عواطف جدید و قوی تری را جذب خواهید کرد. پیروزی های خود را به یاد داشته باشید ، موفق باشید ، موفقیت. این لحظات زندگی خود را بارها و بارها تجربه کنید و آن احساسات را دوباره تجربه کنید. این تمرین می تواند در لحظات سخت زندگی بسیار به شما کمک کند ، شما را از چرخه منفی و ناامیدی بیرون بکشد و به یک نفس تازه تبدیل شود. من می خواهم موارد زیر را به شما بگویم - در احساسات خود غسل کنید ، با احساسات خود زندگی کنید ، از آنچه می توانید احساس کنید لذت ببرید ، این یک هدیه بزرگ است که یک فرد دارد. فقط احساسات ما را واقعا زنده می کند. پس از این هدیه استفاده کنید. زنده!

5. باور کنید.

ایمان شگفت انگیز است. او در سخت ترین لحظه کمک می کند. پروردگارا ، چه تعداد از بیماران نهایی با ایمان نجات یافتند ، با این باور که آنها مطمئناً با بیماری خود کنار خواهند آمد. و چه تعداد از مردم به سادگی با این باور که شایسته آن هستند ، ثروتمند شده اند. بی شماری از کسانی که به سرنوشت خود ، به ستاره خود اعتقاد داشتند و به موفقیت فوق العاده ای دست یافتند. ایمان یک راه نجات برای فردی است که در شرایط روزمره دچار مشکل است. او الهام می بخشد ، حمایت می کند ، امید می بخشد. ایمان آخرین چیزی است که وقتی همه چیز را از دست می دهیم باقی می ماند. اما مهم نیست که چه اتفاقی برای ما می افتد ، ما باید به باور خود ادامه دهیم. به چه چیزی؟ بله ، در هر چیزی ، در آنچه به شما قدرت و انرژی می دهد. به خودتان ایمان داشته باشید ، حتی وقتی به نظر می رسد که تمام دنیا فرو ریخته است ، باور کنید! به قدرتهای بالاتر اعتقاد داشته باشید ، آنها از شما حمایت می کنند وقتی به نظر می رسد که همه چیز تمام شده است ، باور کنید! به عشق اعتقاد داشته باشید ، به شما قدرت و انرژی می دهد تا به جلو حرکت کنید ، مهم نیست که چه چیزی باشد ، باور کنید! به سرنوشت خود ایمان داشته باشید ، زیرا شما خاص هستید و سزاوار بهترین ها هستید ، باور کنید! می دانم چقدر می تواند سخت باشد. چگونه می خواهید همه چیز را رها کنید ، چگونه دل خود را از دست می دهید و فکر می کنید که هرگز بهتر نخواهد بود. من دوستان و عزیزانم را از دست دادم ، خراب شدم ، سقفی روی سرم از دست دادم و نمی دانستم چگونه زندگی کنم. اما من همیشه اعتقاد داشتم. من اعتقاد داشتم که فردا مطمئناً خبرهای خوبی را برایم به ارمغان می آورد ، فرصت های جدیدی به من می دهد ، چیزی را به زندگی من جذب می کند که به من کمک می کند تا بیرون بروم و همه مشکلاتم را حل کنم ، فقط باور کردم. هر روز صبح ، هر روز جدید ، با تکیه بر ایمانم به پیش می رفتم مانند یک مسافر خسته که به عصایش تکیه داده بود. مهم نیست چه اتفاقی می افتد ، من همچنان بر این باور بودم که می توانم از مردابی که در آن گیر کرده بودم بیرون بیایم. در نهایت ، این همان چیزی است که اتفاق افتاد. ایمانم مرا نجات داد. فقط به لطف او من تسلیم نشدم ، تسلیم نشدم ، توانستم بر همه سختی ها غلبه کنم. بنابراین شما نیز باور کنید ، به خودتان این فرصت را بدهید که به آینده خود ایمان داشته باشید ، باور کنید که همه چیز قطعاً تغییر خواهد کرد ، خط سیاه پایان می یابد ، مشکلات و مشکلات برطرف می شود. باور کنید که مطمئناً موفق خواهید شد و با گذشت زمان متوجه خواهید شد که چگونه دنیای اطراف شما شروع به تغییر می کند. اعتماد به نفس خواهید داشت ، اتفاقات شگفت انگیزی برای شما رخ می دهد ، خود شانس همراه شما می شود. معجزه ها را باور کنید ، آنها اتفاق می افتند ، وجود دارند. اما برای اینکه معجزه رخ دهد ، باید آنها را باور کنید. ایمان جرقه ای است که آتش معجزه ها را در زندگی شما شعله ور می کند. زندگی شما خود یک معجزه است! شما یک معجزه واقعی هستید! پس همه شک و تردیدهای خود را کنار بگذارید ، همچنان ایمان داشته باشید ، هرکه چیزی می گوید ، باور کنید. ایمان شگفت انگیز ، غیرقابل توضیح و جادویی است. و می دانید چه چیزی ، مطمئناً موفق خواهید شد ، من به شما ایمان دارم!

6. بخندید.

یکی از بزرگان گفت: خنده دوای روح است. با لبخند بر لب ، مشترک این کلمات هستم. در واقع ، ما می توانیم بسیاری از زخم های روانی را التیام بخشیم و درد ، اشتیاق و غم را با این داروی واقعاً جادویی از بین ببریم. مرحله ای در زندگی من بود که دوست ندارم آن را به خاطر بسپارم. من تقریباً هر چیزی را که داشتم از دست دادم: کار ، پول ، خانه ، دوستان از من رویگردان شدند و معشوقم رفت. بله ، پس من نمی خندیدم.من جدا نخواهم شد ، غیرقابل تصور در روح من اتفاق می افتاد و من فقط نفهمیدم که چگونه می توانم به زندگی ادامه دهم؟ اما می دانید ، من به یاد می آورم که یکبار از خواب بیدار شدم ، با وجود همه بدبختی هایی که در زندگی من اتفاق افتاد ، ناگهان میل به خندیدن داشتم. آنقدر از رنج و نگرانی در مورد آنچه از دست داده بودم خسته شده بودم که دیگر قدرت انجام آن را نداشتم. ممکن است این یک واکنش در روان من باشد ، اما من فقط شروع به خندیدن کردم. روی تخت دراز کشیدم ، به سقف خیره شدم و با خنده غلتیدم. بنابراین یک دقیقه گذشت ، دو ، پنج ، ده دقیقه ، و من هنوز متوقف نشدم. من آنقدر باحال بودم ، آنقدر خونسرد بودم که همه چیز را که بر من سنگینی می کرد فراموش کردم. من به یاد خندیدن یعنی چه ، این احساس را به یاد آوردم. در طول روز ، گاهی اوقات می خندیدم و روحیه ام را بالا می بردم. یک روز عالی بود که هرگز فراموش نمی کنم. از آن زمان به بعد ، من بخاطر داشتن دلیل یا نبودن ، خندیدن را به یک قانون تبدیل کردم. این به آیین من تبدیل شده است ، یکی از تمرینات مورد علاقه من. هر زمان که بخواهم ، فارغ از شرایط بیرونی ، می خندم ، اما به رغم آنها. و به من کمک می کند. به شما کمک می کند تا نگرانی های روزانه خود را از بین ببرید ، احساسات احساسی را بالا ببرید ، شاد باشید و قدرت کسب کنید. شما هم امتحان کنید ، خواننده عزیزم. سعی کنید در سخت ترین لحظه زندگی خود بخندید. هر روز صبح چند دقیقه شروع به خندیدن کنید و خواهید دید که چگونه انرژی شما افزایش می یابد و هر روز جدید دلایل بیشتری برای شادی برای شما به ارمغان می آورد. علیرغم سختی های خود بخندید ، با یا بدون دلیل بخندید ، بخندید. وقتی نمی دانید در مرحله بعد چه کاری انجام دهید ، از کجا شروع کنید ، چگونه مشکل به وجود آمده را حل کنید ، ابتدا به آن بخندید و سپس بسیار کوچکتر می شود و به راحتی می توانید راه حل مناسب را پیدا کنید ، باور کنید. اگر به شما می گویند دیوانه هستید ، به این افراد بخندید. اگر فکر می کنید این کار احمقانه است ، خوب ، از صمیم قلب به خودتان بخندید ، همین. اگر به سختی می توانید بخندید ، خنده را تحریک کنید ، کمدی تماشا کنید ، فیلم های خنده دار تماشا کنید ، جوک بخوانید ، به هر طریقی خود را بخندانید. تا آنجا که ممکن است بخندید و به شرایط فکر نکنید ، فقط بخندید. خنده واقعا یک داروی شگفت انگیز است که همیشه در نوک انگشتان شماست ، بنابراین آن را فراموش نکنید و از آن استفاده کنید ، از صمیم قلب بخندید ، حداکثر ، فقط بخندید.

7. از افراد شکاک فاصله بگیرید.

مطمئناً در زندگی شما افرادی بودند که همیشه در مورد همه چیز شک داشتند و همه چیز را زیر سوال می بردند ، به معنای واقعی کلمه هر ایده ای را در غنچه نابود می کردند. شاید اینها وحشتناک ترین افراد هستند ، بدون هیچ چیز آماده هستند ، بدون هیچ دلیلی برای از بین بردن زندگی ، تجارت ، برنامه ها و رویاهای شما. آنها اهمیتی نمی دهند که شما چه می گویید ، از چه استدلال هایی در دفاع از دیدگاه خود استفاده می کنید ، آنها اساساً علاقه ای به درک س yourال شما ندارند ، هر کاری که آنها انجام می دهند مورد انتقاد است. آنها همیشه بهانه ها و دلایلی را پیدا می کنند که چرا شما نباید هر ایده ای را شروع کنید ، آنها معتقد نیستند که شما می توانید موفق شوید و می توانید به اهداف خود برسید. آنها جهان را به رنگ خاکستری می بینند ، جایی که هیچ چیز مثبتی وجود ندارد ، جایی که فقط اتفاقات بد و منفی در آینده ممکن است رخ دهد. آنها همیشه انتظار چیزهای بد را دارند. و آنها در واقع منتظر این هستند و مشکلات مختلف را مانند یک آهنربا برای خود جلب می کنند. مطمئناً هنگام خواندن این سطور ، به یاد آوردید که کدام یک از دوستان شما با این توصیف سازگار است. بنابراین ، این افراد را فراموش کنید. با آنها ارتباط برقرار نکنید ، به آنها گوش ندهید ، برنامه ها و رویاهای خود را به اشتراک نگذارید ، زیرا به محض انجام این کار ، شما به سادگی آینده روشن خود را دفن خواهید کرد. این افراد مانند یک وب سایت آلوده به ویروس هستند که با مراجعه به آنها مطمئناً یک برنامه مخرب انتخاب خواهید کرد. این برنامه ای است که این افراد می گویند و بدبینی خود را گسترش می دهند. متأسفانه هیچ حفاظتی در برابر این ویروس وجود ندارد. به محض این که بشنوید کسی بی دلیل شروع به ابراز شک و تردید در مورد شما می کند ، از این شخص به معنای واقعی کلمه فرار کنید.مراقب رویا ، برنامه ها و افکار خود باشید ، آنها آنقدر صمیمی هستند که فقط باید از انرژی مثبت تغذیه شوند. اگر واقعاً به کسی در مورد آنها می گویید ، فقط کسانی هستند که از شما حمایت می کنند ، به شما روحیه می دهند ، به شما امید می دهند و به شما قدرت می دهند. با افرادی مثبت اندیش که در انتظار فردا هستند و منتظر طلوع آفتاب هستند و نه غروب آفتاب ، ارتباط برقرار کنید. کسی که از موفقیت افراد دیگر خوشحال است ، بدون توجه به آنچه در شرایط سخت آماده حمایت است. خود را با افراد خوشبین احاطه کنید و متوجه خواهید شد که چه قدرتی بیشتر ، اعم از اخلاقی و معنوی ، به آن افزوده اید. اجازه ندهید بازنده و بدبین ها زندگی شما را خراب کنند. آنها سزاوار توجه شما نیستند ، تنها کاری که باید انجام دهند این است که دیگران را به اندازه خودشان از تمام دنیا ناراضی و ناراضی کنند. آنها هرگز از دستاوردها و پیروزی های شما قدردانی نخواهند کرد. بنابراین آیا احتیاج است که خود را با این افراد احاطه کرده و آنها را وارد دنیای خود و زندگی خود کنید؟ البته نه ، زیرا ما اجازه نمی دهیم انگل وارد خانه ما شود! بنابراین ، شما نباید انرژی و زمان خود را برای آنها هدر دهید ، بهتر است آنها را برای خودتان ، برای اهداف خود ، برای رویاهای خود خرج کنید و آنها را با افرادی که شایسته این کار هستند به اشتراک بگذارید. و بله ، خوش بین باشید!

توصیه شده: