روی گلویت قدم بگذار درباره احساسات مسدود شده

فهرست مطالب:

تصویری: روی گلویت قدم بگذار درباره احساسات مسدود شده

تصویری: روی گلویت قدم بگذار درباره احساسات مسدود شده
تصویری: با احساسات کسی بازی نکنید 💔 2024, آوریل
روی گلویت قدم بگذار درباره احساسات مسدود شده
روی گلویت قدم بگذار درباره احساسات مسدود شده
Anonim

نویسنده: النا میتینا منبع: elenamitina.com.ua

ما با خودمان همانطور رفتار می کنیم که والدین ما در دوران کودکی با ما رفتار می کردند. اگر آنها ما را بخاطر خودانگیختگی طبیعی ما شرمنده کنند ، ما شرمنده می شویم و خود را در فعالیت متوقف می کنیم. اگر آنها ما را سرزنش کردند و از ما ناراحت شدند ، هر زمان که مشکلی پیش آمد خودمان را سرزنش خواهیم کرد. ما از احساس شرم سمی و گناه سمی خواهیم ترسید ، بنابراین پرخاشگری خود را سرکوب می کنیم ، با دیگران راحت می شویم. ما خودانگیختگی را از خود می دزدیم و بر گلو پای می گذاریم. هر روز ، مرتکب خشونت علیه خود شوید

و تجربه شادی ، در حقیقت ، برعکس است. هرچه بیشتر به خود اجازه دهیم جلوه های زنده ، صادقانه و خودجوش داشته باشیم ، زندگی ما پربارتر ، متنوع تر و غنی تر می شود. علاوه بر این ، اینها تنها جلوه های شادی و لذت نیست. مهم است که حق زندگی به اصطلاح "تجربیات منفی" در بین مردم داده شود - خشم ، خشم ، کینه …

در تجربه این احساسات "بد" است که اغلب متوقف می شویم. در نتیجه ، دسترسی کمتری به تجربیات خوشایند داریم. از این گذشته ، احساسات مهار شده جمع می شوند و در نتیجه ، همه دیگران را از خود پر می کنند. اگر به مدت طولانی تحریک او را تحریک کنید ، به عنوان مثال ، حساسیت به شخص دیگری را دشوار می دانید.

تجربه خشم یا کینه غالباً با شرمساری مسدود می شود. شرم آور است که عصبانی و آزرده خاطر شوید - شما باید مهربان و قوی باشید! همیشه! همانطور که می دانید ، شرم تجربه ای است که فرایندهای زندگی را متوقف می کند. در سطح بدن ، اختلال در تنفس ، فعالیت فلج. این احساس "انجماد" عضله است. از شرم می خواهم "در زمین فرو بروم" یا دیگر بودن را متوقف کنم.

در حالی که شرم سمی و همه جانبه را تجربه می کنید ، احساس چیز دیگری غیرممکن است. دسترسی به پرخاشگری سالم وجود ندارد. این حالت به عنوان انزوا تجربه می شود ، گویی شما "پشت شیشه" هستید.

اگر شرم بیش از حد باشد و اغلب اتفاق بیفتد ، پرخاشگری در بیان متوقف می شود و افزایش می یابد. و مانند آب ، پر کردن سطل ، بدون اجازه سرریز می شود یا به دنبال ترک هایی برای خروج است. به عنوان مثال ، این می تواند خود را در طغیان های غیرقابل کنترل عصبانیت و عصبانیت در موارد مختلف کوچک نشان دهد ، یا به سادگی در حالت پراکنده مداوم تحریک - زمانی که کل جهان آزاردهنده است! در بسیاری از موارد ، پرخاشگری ، که به هیچ وجه راه حلی پیدا نمی کند ، سرکوب می شود و به حالت افسردگی مداوم تبدیل می شود.

این بدان معناست که انرژی به منظور برآوردن نیازهای واقعی یک فرد نیست. جریان آن توسط "سد" شرم یا ترس از گناهکار مسدود می شود.

و سپس یک فرد به سادگی نمی تواند احساس خوشبختی و رضایت داشته باشد. نیازهای او برآورده نشده باقی می ماند ، او به تمام معنا گرسنه است.

به عنوان مثال ، شرمندگی از گرمی یا پذیرش در رابطه جلوگیری می کند. و ترس از احساس گناه مانع از آن می شود که شخصاً کاری را برای خود انجام دهید ، و شما را مجبور می کند که همیشه برای دیگران کار کنید.

و در این لحظات ، ما در واقع ، با قدرت کامل زندگی نمی کنیم ، همانطور که می توانستیم زندگی کنیم. البته از نظر فیزیولوژیکی ، ما زندگی می کنیم ، اما از نظر اخلاقی ، روانی ، زنده می مانیم ، تحمل می کنیم.

در درمان گشتالت ، ما از تجربه همه احساسات و احساساتی که ایجاد می شود ، صرف نظر از اینکه "خوب" یا "بد" هستند ، حمایت می کنیم. در طول درمان ، می توان تجربه متفاوتی را به دست آورد - تجربه پذیرش خود به عنوان کسی که انتظار می رود باشد. و ارزش زیادی دارد. اگر بتوانیم به طور پیشینی به خود اجازه دهیم احساسات متفاوتی داشته باشیم ، یک انتخاب آگاهانه داریم - کدام یک از آنها را نشان دهیم و کدام فرم را برای این انتخاب کنیم. ما می توانیم انتخاب کنیم - خجالت بکشیم یا خجالت نکشیم ، برخی تعهدات را بپذیریم یا نه. داشتن انتخاب در واکنش های احساسی ، همان احساس مطلوب آزادی است.

توصیه شده: