2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
از کجا "نارضایتی" خود را از مادر و والدین دریافت می کنیم؟ آیا واقعاً از کودکی می دانیم که به چند کیلوگرم مراقبت نیاز داریم ، به چند تن توجه ، چند میلیون بوسه؟ این اعداد کجا هستند؟ البته همه چیز در مقایسه است. اگر ما در جزیره ای متروک زندگی می کردیم ، نمی دانستیم - چه مادرهای دیگری در جهان وجود دارد؟ ما تصور می کردیم که مادر تنها است ، و او کسی است که باید باشد ، یعنی او به طور ایده آل برای من مناسب است (نگاه کنید - نه "ایده آل" ، بلکه "ایده آل"!)
در آموزش خانواده درمانی ، یک شرکت کننده ، زنی در 50 سالگی ، به "موفقیت" خود می بالد - سرانجام ، مادرش بوسیدن او را آغاز کرده است!
زن با اشتیاق در مورد این صحبت می کند و نمی فهمد - چرا هیچ کس به او تبریک نمی گوید ، چرا هیچ کف زدن نمی شود؟ برعکس - او لبخندهای خجالت زده ، نگاههای دلسوزانه می بیند - قضیه چیست؟ - آیا این نتیجه سالها آموزش ، روان درمانی نیست؟ در واقع ، فقط می توان با این زن همدرد بود - چقدر انرژی ، قدرت ، الهام او را صرف روابط با همسرش و فرزندان نکرد ، که می توان به او گفت: بسیار خوب! بیهوده نیست! - نه! - او به این نتیجه رسید که بالاخره مادرش شروع به بوسیدن او کرد - و حالا چه؟ - خوب ، البته ، می توانید هدفی را حتی بیشتر تعیین کنید - به مادر بیاموزید آنچه را که در دوران کودکی فاقد آن بود انجام دهد ، و - می بینید - زندگی به این ترتیب می گذرد ، به تربیت مادر می انجامد.
استفادش چی هست؟ - به هر حال ، شما نمی توانید دوران کودکی خود را برگردانید ، زیرا بوسه ها ، مراقبت ها و غیره از دوران کودکی برای آن دختر کافی نبود. اما آن دختر در حال حاضر بزرگ شده است ، این همان چیزی است که او - دوست نداشتنی ، بدون مراقبت ، بدون بوسه ، خوب - اکنون وظیفه این توشه است که از والدین خود دریافت کرده است ، سعی می کند روابط را تنظیم کند ، فرزندان را بزرگ کند. اما ، متأسفانه ، اغلب وقت و تلاش برای این کار وجود ندارد - همه با مادرم به "رویارویی" رفتند …
در مقابل من یک دختر جوان است ، زنی 28 ساله ، بسیار جذاب ، او داستان خود را می گوید - شوهر فوق العاده ، عزیز ، همه چیز خوب است - زندگی کنید و شاد باشید ، اما - پس از تولد فرزندی هیچکدام را ندارد قدرت و میل به بودن با شوهرش ، خالی بودن درون ، خستگی ، احساس ناراحتی عمیق می کند. ما شروع به درک می کنیم - چه چیزی معلوم می شود؟ - او به سادگی با نارضایتی از مادرش خورده می شود ، در مورد اینکه چگونه مادرش او را به اشتباه تربیت کرده است ، زن شکایت می کند که ظاهراً در دوران کودکی او توسط مادرش "رد" شده است. من به این زن باهوش و زیبا نگاه می کنم و نمی توانم بفهمم که چگونه می تواند اینقدر زیبا بزرگ شود ، برای عشق ازدواج کند ، فرزندی به دنیا بیاورد و در عین حال توسط مادرش در کودکی طرد شود. اما - پس از همه ، مایه تاسف است! - به دختر اطمینان می دهد. البته ، من موافقم - اگر خوشحال بودید ، چگونه مادر شما می دانست که تربیت او اشتباه است؟ اما - برای شادی خود را قربانی کنید تا بار دیگر مادر خود را سرزنش کنید ، و از او توبه کنید - چرا این مازوخیسم؟
مثال مشابه دیگر. زن 32 ساله ای شکایت می کند:
من رابطه وحشتناکی با مادر خودم دارم.
در سخت ترین لحظات زندگی او ، او هرگز آنجا نبود ، هرگز از نظر اخلاقی حمایت نمی شد ، فقط مورد انتقاد قرار گرفت ، تحقیر شد. علاوه بر این ، او همیشه مرا به عنوان یک رقیب می دید و همیشه در زندگی شخصی من دخالت می کرد. به عنوان راه حلی برای این مشکل - من با یک خارجی ازدواج کردم و اکنون ما یک پسر 3 ماهه داریم. به تازگی به شهرم بازگشتم ، به خانه ای که مادرم در آن زندگی می کند. یک ماه بعد ، مادرم ناگهان رسوایی کرد و با بچه ای در آغوش از خانه بیرون کرد …"
ما می بینیم که یک زن طوری رفتار می کند که انگار یک کودک است ، یک دختر آزرده ، همچنان به مادر خود نشان می دهد که انتظار رفتار متفاوتی دارد ، عکس العمل متفاوتی از او دارد ، اما - پارادوکس - هیچ چیز تغییر نمی کند ، بلکه برعکس ، بدتر می شود. اما او ازدواج کرد ، یک نوزاد به دنیا آورد - شوهر ، فرزندش کجا هستند ، آنها در زندگی او چه جایگاهی دارند؟ یا آیا او در زندگی خود یک وظیفه دارد - آموزش مجدد مادرش؟ غمگین. چون ناامید کننده است مادران خود را مجددا آموزش نمی دهند و حتی اگر - ناگهان - تغییر کنند - این برای ما نیست ، نه به این دلیل که من و مادرم بتوانیم تا ابد خوشبخت زندگی کنیم.
خوشبختی ما در خانواده جدید ما است ، که به لطف Gd (و از جمله مادر) وجود دارد ، در آنجا ما باید مشکلات را حل کنیم ، شوهر و فرزندان را پرورش دهیم - آنها مدتها منتظر بودند ، منتظر نمی مانند ، آنجا برای مدت طولانی کار کافی خواهد بود … و از این گذشته ، این زن دختر مادرم است ، چرا آنچه از مادرم است ، حتی اگر بهترین نباشد - آنچه او انتقاد می کند ، تحقیر می کند و به اصلاح این ویژگی ها در او می پردازد. خانواده؟
به هر حال ، شما می توانید و باید با مادر خود به شکلی کاملاً متفاوت - در درون خود - "بجنگید" ، به هر حال ، ما ادامه مادر هستیم - آیا آن را انکار نمی کنیم؟ ما ویژگی های مادر خوبی داریم ، اما ، البته ، معایبی نیز وجود دارد که ما به ارث برده ایم. با این حال ، برخی ممکن است بحث کنند - آنها می گویند ، آنها اصلاً شبیه مادر خود نیستند - این حیله است. آنها فقط ترجیح می دهند "چشمان خود را" به روی شباهت ببندند تا نه با خود ، بلکه با مادر خود برخورد کنند … بنابراین ، بیایید کاستی های مادر را اصلاح کنیم ، اما در خود خواهید دید که چقدر مشکل است ، و سپس شما با مادر شما همدردی و درک خواهید داشت.
در فیلم زیبای "سونات پاییزی" برگمان ، فقط وضعیت مشابهی بیان شده است - دو خواهر ، بزرگسالان ، یکی مدتها ازدواج کرده است ، هنوز با کینه مادرش زندگی می کنند ، همه امیدوارند که نگرش خود را نسبت به او تغییر دهد آنها … در این زمان شوهر خواهران بزرگتر با صبر و حوصله منتظر است تا همسرش سرانجام به او مراجعه کند ، با او "زندگی می کند" ، نه "با مادر" …
یادم می آید وقتی بچه بودم ، وقتی به دیدن یکی از دوستانم می رفتم ، مادرش را می دیدم که در حال بوسیدن ، بغل کردن ، با او مهربان بود ، در مورد مادر خود نیز چنین چیزی را می دیدم ، می پرسیدم: "خدایان ، چرا مادرم اینطور نیست؟ " اما وقتی ناگهان تصور کردم مادرم اینقدر با من مهربان است ، بسیار ترسیدم ، احساس کردم که این مادر من نیست ، بلکه یک غریبه ، نوعی خارق العاده ، از دنیایی دیگر ، از سیاره ای دیگر است ، و من نمی دانم نمی دانم - چگونه با چنین مادری رفتار کنم ، چگونه ، به چه زبانی با او صحبت کنم؟
به نظر من چنین تصویری - روح کودک از بالا نگاه می کند و انتخاب می کند - در شکم چه کسی قرار بگیرد ، در کدام خانواده بهتر است وارد شویم؟ و البته ، من فکر می کنم که او مناسب ترین را برای خود انتخاب می کند. اما او هنوز این فرصت را دارد که از بالا مقایسه کند و "ایده آل ترین" را انتخاب کند. و اتفاقاً چنین مواردی وجود دارد؟
توصیه شده:
چه نوع پلیدی من را از زندگی باز می دارد؟ کمی در مورد درون موضوعات. بخش 2: مزایا ، منابع و در مورد آن چه باید کرد؟
و باز هم از همه استقبال می کنم) امیدوارم منتظر ادامه مقاله من در زمینه مقدماتی بودید. در واقع ، اینجاست. بخش اول مقاله را می توانید در اینجا بخوانید: بنابراین ، آیا مزایایی برای تزریقات داخلی وجود دارد؟ البته داشته باشد. ثانویه ، من می گویم ، و ، به نظر من ، بسیار مشکوک است.
همه مردان گوز هستند ، همه باب ها احمق هستند
این مقاله را به زن ستیز و زن ستیز محترم تقدیم می کنم. چقدر می توانید از یکدیگر متنفر باشید؟! نکته جالب این است که آنها صادقانه اینطور فکر می کنند! مردان صادقانه ، با تمام وجود معتقدند که "همه زنان احمق هستند" ، از شوهرهای مختلف فرزندی به دنیا می آورند و سپس با نفقه با خوشحالی زندگی می کنند.
روان درمانگر Dominatrix یا "همه نوع مادر نیاز است"
بیشترین مشکلات ترجمه را برای فرد ما پس از اتحاد جماهیر شوروی ایجاد کنید. و نه همانطور که در فیلم با همین نام ، بلکه به طوری که برای چرت خونین غیرقابل درک بود. اما در عین حال ، ضروری است که همه چیز روشن و قابل درک باشد ، مانند جدول ضرب در دو.
آیا به کمک روانشناسی نیاز دارید؟ 8 حقیقت مهم در مورد انتخاب روانشناس
هنگام انتخاب یک روانشناس برای اولین بار ، یافتن متخصصی که برای شما ایده آل است بسیار دشوار است. و همچنین "متخصصان" هستند که آماتور هستند و خدمات را با قیمت بالایی ارائه می دهند. و سپس نه تنها می توانید پول خود را هدر دهید ، بلکه به طور جدی رنج می برید.
متخصص روانشناسی مهم در مورد مهم
در مجموعه ای از "موارد بالینی روانشناسی" موردی شرح داده شد که در پیش از آن می خواهم انعکاس دهم و همچنین کمی به موضوع "پیش بینی پذیری" اقدامات و همچنین لمس موضوع مدرسه های روان درمانی اشاره کنم. . مورد توصیف شده در مورد تعامل یک رواندرمانگر و یک مراجعه کننده بود ، جایی که مورد دوم "