به زبانهای مختلف صحبت کنید

تصویری: به زبانهای مختلف صحبت کنید

تصویری: به زبانهای مختلف صحبت کنید
تصویری: آموزش آسان و آهسته زبان انگلیسی - از مبتدی تا عالی 2024, ممکن است
به زبانهای مختلف صحبت کنید
به زبانهای مختلف صحبت کنید
Anonim

درگیری ها در زندگی ما به دلایل مختلف اتفاق می افتد. دیدگاههای متفاوت در مورد یک موضوع ، ارزشها و نگرشهای متفاوت خانواده ، تربیت و تجربه متفاوت. اینها همه عوامل مهم درگیری است. اما تقریباً همیشه ، با داشتن این فرصت که به شخص دیگری توضیح دهید که دقیقاً در مورد چه چیزی موافق نبودید و چرا ، می توان از درگیری اجتناب کرد. فقط حرف بزنید و حرف یکدیگر را بشنوید. پس چرا انجام آنقدر سخت است؟ به نظر می رسد که گاهی اوقات به سادگی غیرممکن است.

همه چیز در مورد این است که شما به چه زبانی صحبت می کنید.

یک فرد دو توانایی اساسی دارد: شناختن و دوست داشتن. آنها با نحوه درک ما از واقعیت در حال حاضر مرتبط هستند: از طریق منطق یا از طریق احساسات. بر هیچ کس پوشیده نیست که در برخی افراد یکی از توانایی ها بهتر از دیگری توسعه یافته است.

بیایید یک زن و شوهر ، زن و شوهر را فرض کنیم. او یک منطق دان با توانایی توسعه یافته "دانستن" است. او احساسی است و توانایی توسعه یافته ای برای "دوست داشتن" دارد. هر یک از ما از طریق منشور خود به شخص دیگری نگاه می کنیم و انتظار واکنش های مشابهی را از طرف مقابل داریم.

و در اینجا دو حالت آینه وجود دارد:

  1. شوهر خسته و با روحیه بد به خانه می آید. او خسته است. و با رئیس دعوا کرد. او این موضوع را به همسرش می گوید. و او سعی می کند تا آنجا که می تواند از او حمایت کند. دقیقاً همانطور که دوست دارد او با او رفتار کند. او پشیمان است. و او را عصبانی می کند. درگیری ایجاد می شود که در آن زن مطمئن است که شوهر بدون دلیل به دلیل کار "از بین می رود". و بنابراین او برای برقراری ارتباط با یک دوست / برادر / خواهر / پدر یا شخص دیگری که "زبان" او با او منطبق است ترک می کند. آنها آنجا پشیمان نخواهند شد ، نه. در آنجا آنها س questionsالات روشن کننده زیادی می پرسند و توجه او را به نکاتی جلب می کنند که ممکن است به آن توجه نکرده باشد. شاید راهنمایی کنند. و سپس سعی خواهد کرد در مورد مشکلات کار با همسر خود صحبت نکند. و این بیشتر او را آزرده خاطر خواهد کرد.
  2. همسر پس از سرزنش توسط رئیس به خانه می آید و موضوع را به شوهرش می گوید. از برج ناقوس "منطقی" خود ، او شروع به تجزیه و تحلیل رفتار و مشاوره می کند. و او با خشم شدیدتری روبرو می شود ، اما قبلاً متوجه او بوده است و نه رئیس. او نیازی به مشاوره ندارد ، خودش می داند چه باید بکند. او باید سرش را نوازش کند ، چای درست کند و بگوید: "عزیزم ، نگران نباش. او یک حرامزاده است و تو برای من بهترین هستی. " و بس! او نیاز به حمایت عاطفی دارد نه حمایت منطقی. و او فقط می رود تا در مورد مشکلاتش با کسی که به زبان او صحبت می کند صحبت کند.

و اینگونه است که مردم می توانند در "تصورات" مختلف خود گیر کرده و از یکدیگر به خاطر نیت های فوق العاده خوب ، با در نظر گرفتن یکدیگر سرد یا عصبی ، عصبانی شوند.

اما حتی اگر شما خوش شانس باشید و شما و شریک زندگی خود یک زبان غالب داشته باشید ، این تضمین آرامش کامل نیست. به هر حال ، موارد اضطراری نیز وجود دارد که نگران کننده است. و در چنین شرایطی ، این توانایی ها شروع به تغییر می کنند ، مانند یک سوئیچ ضامن به جلو و عقب. و اگر آنها به آنتی فاز برسند - همین ، پارو سوشی.

- به موقع نیامدی و حتی زنگ هم نزدی! آیا می دانید من چقدر نگران هستم؟ (احساسات)

- من در جلسه بودم ، دیر تمام شد. و وقتی داشتم با ماشین به خانه می رفتم ، گوشی من مرده بود. چرا اینقدر نگران هستی؟ چه اتفاقی می تواند بیفتد؟ (منطق)

- آره یعنی ببینم ، تلفن تقریباً تخلیه شده است ، قبل از ترک کار نمی توانید؟ و حداقل بنویسم؟ بهانه نیاور! شما می توانید همه کارها را انجام دهید ، اما فکر نمی کردید. (خوب ، خوب ، من برای شما هم منطق دارم)

- اینجا چه میکنی؟ به نظر شما پایان دنیا! بله ، من این کار را نکردم. اتفاقا خسته شدم! و من برای آن وقت نداشتم! (خوب ، همه چیز ، شما احساسات هستید ، بنابراین من نیز خواهم بود!)

چه اتفاقی می افتد؟ توانایی تغییر می کند ، اما در عین حال ، دو نفر به طور همزمان به زبان های مختلف صحبت می کنند.

جالب ترین نکته در این مورد این است که وقتی افراد ناگهان از نظر یک توانایی اساسی درگیر ارتباط می شوند ، درگیری به سرعت خود را تمام می کند.

گاهی اوقات بسیار مهم است که یکدیگر را بشنویم و درک کنیم که همه ما متفاوت هستیم. و نکته اصلی این است که این تفاوت ها را بپذیریم.پشیمانی از زمانی که فرد به پذیرش و عشق نیاز دارد و علاقه نشان می دهد ، هنگامی که فرد به حمایت و مشاوره نیاز دارد. و نه تحمیل آنچه ما خودمان دوست داریم در این شرایط به دست آوریم.

توصیه شده: