2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
کودک به مدرسه می رود و شروع به درک جایگاه خود در دنیای روابط عمومی می کند. کودک شروع به تمایز بین "من آنچه هستم" و "من آن چیزی هستم که دیگران مرا می بینند" می کند
زندگی درونی بوجود می آید و خودسری رفتاری شکل می گیرد. کودک به دلیل "مجبورم" و نه به خاطر "می خواهم" شروع به انجام تکالیف می کند
جلوه های بحرانی:
1. از دست دادن خودانگیختگی کودکانه: بین میل و عمل ، تجربه این است که این عمل برای خود کودک چه معنایی خواهد داشت.
2. رفتار ، دمدمی مزاج ، کودک مانند قبل راه نمی رود. چیزی عمدی ، مضحک و مصنوعی در رفتار ظاهر می شود ، نوعی چابکی ، دلقک ، دلقک. کودک خودش را مسخره می کند
3. جهت گیری معناداری در تجربیات خود ایجاد می شود: کودک شروع به درک معنای "من خوشحالم" ، "من ناراحت هستم" ، "من عصبانی هستم" ، "من خوب هستم" ، "من بد هستم" می شود.
- تجربیات معنا پیدا می کنند (کودک عصبانی می فهمد که عصبانی است).
- برای اولین بار تعمیم تجربیات ، منطق احساسات وجود دارد. یعنی اگر موقعیتی بارها برای او اتفاق افتاده است ، نگرش احساسی خاصی نسبت به این مکان ، تجارت یا شخص دارد.
- مبارزه شدید احساسات بوجود می آید. تجربه ، نگرش درونی کودک به عنوان یک فرد به یک لحظه خاص از واقعیت است.
4. عزت نفس و عزت نفس ظاهر می شود. سطح درخواست های ما برای خودمان ، برای موفقیت ما ، و موقعیت ما در ارتباط با بحران هفت ساله بوجود می آید. مهمترین چیزی که کودکان در این دوره از والدین و دیگر بزرگسالان به آن احتیاج دارند احترام است: کودک ادعای احترام ، رفتار با او مانند بزرگسالان ، و به رسمیت شناختن حاکمیت خود را دارد.
5. پدیده "آب نبات تلخ": کودک به هدف خود می رسد ، اما از آن احساس لذت نمی کند ، زیرا به شیوه ای ناپسند اجتماعی به آن دست یافته است.
6. مشکلات در آموزش و پرورش بوجود می آید. کودک شروع به عقب نشینی می کند و غیرقابل کنترل می شود.
چگونه با بحران هفت ساله مقابله کنیم؟ نکاتی برای والدین
- برای شروع ، همیشه باید به یاد داشته باشید که بحران ها پدیده های موقتی هستند ، آنها می گذرند ، باید تجربه شوند.
- صبور باشید ، به کودک احترام بگذارید و توجه کنید ، او را دوست داشته باشید ، اما با خود "گره نزنید" ، بگذارید او دوستان ، حلقه دوستان خود را داشته باشد. آماده حمایت ، گوش دادن و تشویق فرزند خود باشید. هنگامی که مشکل به تازگی بوجود آمده است و هنوز به پیامدهای منفی منجر نشده است ، مقابله با آن آسان تر است.
- دلیل دوره حاد بحران اقتدارگرایی و سختگیری والدین نسبت به کودک است ، بنابراین باید در مورد اینکه آیا همه ممنوعیت ها موجه هستند و آیا می توان به کودک آزادی و استقلال بیشتری داد ، فکر کرد..
- سعی کنید نگرش خود را نسبت به کودک تغییر دهید: او دیگر کوچک نیست ، به نظرات و قضاوت های او توجه کنید ، سعی کنید او را درک کنید. این بسیار مهم است که به حرف کودک گوش دهید نه اینکه فقط تظاهر کنید.
- اخلاق و دستورات در طول این بحران کار نمی کند ، سعی کنید نه به زور ، بلکه به متقاعد کردن ، استدلال و تجزیه و تحلیل عواقب احتمالی اقدامات خود با کودک بپردازید.
- اگر رابطه شما با فرزندتان به رسوایی ها و کینه های پیوسته تبدیل شده است ، باید مدتی از یکدیگر استراحت کنید: کودک را برای چند روز نزد خویشاوندان خود بفرستید و با بازگشت او ، تصمیم قاطع بگیرید که فریاد نکشد یا از دست ندهد. اصلا مزاج شما تبدیل شد
- مهم این است که کودک با آمادگی به کلاس اول برود. سپس سازگاری با مدرسه آسان تر می شود و بحران بدتر نمی شود. ما در مورد سطح دانش عمومی (جهان پیرامون ، فصول ، اشکال هندسی ، نام او ، شهری که در آن زندگی می کند ، توسعه حافظه و غیره) و آمادگی روانی (به ما بگویید که باید چه کار کند) صحبت می کنیم. با رنگ آمیزی مثبت) ، چه مشکلاتی ممکن است وجود داشته باشد و چگونه می توانید با آنها کنار بیایید ، در مدرسه گشت بزنید).
- معاشرت با دوستان هم سن و سال خود را تشویق کنید.
- مدیریت احساسات را به فرزند خود بیاموزید (از رفتار خود به عنوان مثال استفاده کنید ؛ بازی ها و تمرینات خاصی وجود دارد).
- سلامتی خود را زیر نظر داشته باشید (کودک بیمار و ضعیف اطلاعات جدید را بدتر درک می کند ، با دیگران تماس نمی گیرد).
- تا حد امکان خوش بینی و شوخ طبعی در برقراری ارتباط با کودکان ، همیشه کمک می کند!
اگر شرایط از کنترل شما خارج است ، برای مشاوره ثبت نام کنید و خواهید فهمید که چگونه با فرزند خاص خود رفتار کنید. همراه با شما راهی برای نجات از این بحران پیدا خواهیم کرد.
توصیه شده:
بحران های سنی در کودکان یادداشت برای والدین
من از نزدیک با بحران های سنی دوران کودکی آشنا هستم. من مادر دو پسر هستم و از تجربه شخصی می دانم که بحران آسان نیست ، اما باید در صورت امکان بدون ضررهای محسوس بر آن غلبه کرد. وقتی یکی از پسرانم به سن "جالب" دیگری رسید ، من به عنوان یک مادر و به عنوان یک روانشناس در مورد کودکان ، در مورد بزرگسالان ، در مورد روابط ، در مورد بحران های سنی فکر کردم.
بحران میانسالی بحران میانسالی در مردان
بحران میانسالی عدم آمادگی موقت آگاهی فرد برای تعیین اهداف و اهداف جدید در زندگی پس از رسیدن به حدود چهل و چهل و پنج سالگی است ، زمانی که مجموعه اصلی وظایف بیولوژیکی و اجتماعی یا با موفقیت انجام شده است یا بدیهی است که قطعاً برآورده نخواهد شد.
روانشناس خصوصی کودکان: چه چیزی به ایجاد ارتباط با کودکان کمک می کند
روانشناس خصوصی کودکان: چه چیزی به ایجاد ارتباط با کودکان کمک می کند. نکاتی از روانشناس خصوصی کودک در مورد نحوه ارتباط با کودکان. مطالعات نشان داده است که سه عامل بر محیط خانه تأثیر می گذارد: شایستگی والدین ، سازگاری کودک و رضایت زناشویی.
بحران کودکان 3 ساله
کودک شروع به تمایل به انجام مستقل می کند ، بنابراین عبارت ثابت کودک "من خودم" است. در عین حال ، او می خواهد کاری را انجام دهد که والدینش انجام می دهند ، حتی اگر بدیهی است که در قدرت او نیست. به هر حال ، والدین برای او نمونه ای از همه چیز هستند.
زن در بحران است. انسان در بحران
افکار دوست داشتنی با صدای بلند: مردی که در یک بحران شخصی کار نمی کند ، بدهی دارد ، ماشین ها و اسباب بازی های دیگر خراب می شوند ، یک شیر آب در خانه جریان دارد و روی میز یک بطری ، به طور کلی ، به آرامی رنج می برد و رنج می برد ، خود مرد می میرد ، تنها و ناامید در زنی که در یک بحران شخصی قرار دارد ، کودکان دچار رنج و صدمه جبران ناپذیری از ترک ، طرد شدن می شوند ، در حالی که بخشی از رنج و ناامیدی مادر را در سطح ناخودآگاه جذب می کنند و این میراث را مانند ویروس از نسلی به نسل دیگر