مردی درخواست ازدواج نمی کند. چه باید کرد؟

تصویری: مردی درخواست ازدواج نمی کند. چه باید کرد؟

تصویری: مردی درخواست ازدواج نمی کند. چه باید کرد؟
تصویری: گدائی محبت خانم دانشحوی دکتری دکتر هلاکویی در گفتگویی جدید : راز ها و نیاز ها رادیو همراه 2019 2024, ممکن است
مردی درخواست ازدواج نمی کند. چه باید کرد؟
مردی درخواست ازدواج نمی کند. چه باید کرد؟
Anonim

"از 3 سال پیش با یک مرد جوان. او می گوید وقتی سنش تمام شود ازدواج می کند. او معتقد است که در ازدواج به جز فرزندان هیچ چیز تغییر نمی کند. چگونه او را درک کنیم - او رسیده نیست ، نمی خواهد یا مطمئن نیست؟"

در این صورت چه باید کرد؟

مهمترین نکته - شما باید نه تنها به حرف فرد گوش دهید ، بلکه آنچه را که او دقیقاً می خواهد به شما بگوید بشنوید. بهانه ای برای خودتان قائل نشوید. مرد به وضوح پاسخ داد که هیچ چیز در رابطه برای او تغییر نمی کند و منظور او این بود. نخواستن یا نرسیدن - واقعاً مهم نیست! چرا شریک دوم می خواهد دلیل دیگری بیاورد؟ در اینجا ناامیدی بوجود می آید - من یک هدف دارم ، و شریک من هدف دیگری می خواهد و اوضاع را متفاوت می بیند.

چگونه با ناامیدی خود کنار بیاییم؟

  1. این واقعیت را بپذیرید که افراد متفاوتی هستید ، به این وضعیت متفاوت نگاه کنید ، و هرگز یکسان نخواهد بود!
  2. از خود بپرسید که ازدواج برای شما چقدر اهمیت دارد؟ آیا ازدواج برای شما مهمتر است یا یک مرد و رابطه شما؟ آیا می توانید تمام زندگی خود را با این مرد بدون قانونی کردن رابطه خود بگذرانید؟ گاهی اوقات مواردی وجود دارد که برای یک زن مهم است "متاهل" باشد ، نه یک رابطه و یک شریک. اگر چنین است ، این واقعیت را تصدیق کنید! اگر واقعیت ازدواج برای شما مهم نیست ، یک حالت ناامیدی را پشت سر بگذارید و رابطه خود را با شریک زندگی خود ادامه دهید ("بله ، من هرگز یک زن متاهل نخواهم بود ، اما در عین حال در یک رابطه خوشحال خواهم شد!" ، "من دلیلی برای جستجوی شریک دیگر نمی بینم ، بنابراین این رابطه را ادامه خواهم داد!"). در جامعه نمونه های زیادی از خانواده هایی با دو فرزند بزرگسال و شریک زندگی بالای 50 سال وجود دارد ، آنها با هم زندگی می کنند و به خوبی کنار می آیند. وضعیت برعکس نیز اتفاق می افتد - هنگامی که یک زن چندین بار مسئله ازدواج را مطرح می کند ، اما مرد با اطمینان می گوید که ازدواج برای او معنی ندارد. نتیجه نهایی چیست؟ زن به این شرایط تسلیم شد ("من او را دوست دارم ، به این معنی که من با او خواهم بود!"). البته ، ممکن است پس از چند سال نظر شریک زندگی تغییر کند ، اما نباید امیدوار بود. این باید فروتنی واقعی باشد.

بنابراین ، اگر مهر گذرنامه شما واقعاً برای شما مهم است و بدون آن احساس می کنید بی اهمیت هستید و به طور کلی این وضعیت زندگی شما را بدتر می کند ، نتیجه مناسب را بگیرید (شما افراد متفاوتی هستید و ارزش ها ، خواسته ها و نیازهای زندگی شما مهم نیست. مصادف شدن). مهم این است که بتوانیم به این واقعیت اعتراف کنیم - این اصلا شرم آور نیست! ایمنی برای شما مهم است - یک مهر در گذرنامه شما وجود دارد ، به این معنی که آنها مرا ترک نمی کنند. با این حال ، در زمان ما ، این نشان دهنده یک ازدواج طولانی مدت قابل اعتماد نیست!

  1. سعی کنید به مرد خود بفهمانید که چرا ازدواج برای شما بسیار مهم است - به این ترتیب موقعیت جدیدی به شما می دهد ، و چه احساسی خواهید داشت. اگر شریک زندگی شما واقعاً از راحتی شما در رابطه قدردانی می کند ، دیر یا زود ، او صدای شما را می شنود ، اما نه بلافاصله - پس از یک گفتگوی نیم ساعته در مورد ازدواج ، به سختی کسی بلافاصله تصمیم می گیرد به دفتر ثبت مراجعه کند. با شریک زندگی خود صحبت کنید ، حقایق جدیدی را برای تأمل اضافه کنید ، استدلالهای سنگینی ارائه دهید ("به عنوان یک زن ، داشتن مهر در گذرنامه برای من مهم است. من در مقابل دوستانم شرمنده هستم. می فهمم که این غیر منطقی است ، اما احساس شرم از درون من را می خورد ، سعی کنید وضعیت من را درک کنید ") - امروز به تنهایی ، در یک هفته دیگران عجله نکنید. به شریک خود زمان دهید تا در نیازها ، خواسته ها ، احساسات خود تجدید نظر کند. شاید روزی او آماده پذیرش موقعیت شما باشد.

  2. مردی که ادعا می کند ازدواج برای شما رابطه شما را تغییر نمی دهد ، شما را دستکاری می کند. برخی از زنان از این تکنیک به طور ناخودآگاه استفاده می کنند. اگر مرد فکر می کند چیزی تغییر نمی کند ، موقعیتی را که شما دو نفر در آن هستید تغییر دهید تا او ناراحت شود. به عنوان مثال ، اگر ما با هم زندگی نکنیم ، من موظف نیستم که وفادار بمانم ، آش بپزم.اگر ازدواج برای شما ارزشی است که شریک زندگی شما آن را درک نمی کند ، آماده نیست و نمی خواهد بشنود و بفهمد ، پس او عمداً به شما آسیب می رساند. بر این اساس ، شما حق دارید به او صدمه بزنید. بله ، این روش ظالمانه است ، اما همه افراد متفاوت هستند ، و هیچ روشی به جز نشان دادن رفتارشان از بیرون ، با برخی از آنها کار نمی کند. با این حال ، اولین قدم در هر صورت باید انسانی باشد - صادقانه ، باز ، مستقیم (در مورد احساسات خود صحبت کنید و بدانید که چرا برای شما بسیار مهم است).

به هیچ وجه سعی نکنید شخصی را با استفاده از دستکاری های مختلف تغییر دهید ("می خواهید ، بیا!"). تنها راه حل بهینه این است که نیازها و احساسات خود را به فرد منتقل کنید. تلاش برای تغییر شریک زندگی شما فقط رابطه را بدتر می کند و باعث مخالفت بیشتر می شود. "اگر نمی خواهید ازدواج کنید ، پس فقط یک احمق هستید!" - این رویکرد هرگز کار نخواهد کرد! چنین رفتاری شما گاهی اوقات می تواند راهی ناخودآگاه باشد تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا شخصی برای شما مناسب نیست و ترک می کنید. نقاط قوت و توانایی های خود را ارزیابی کنید ، فکر کنید که چقدر مایل هستید منتظر بمانید و این بار به شریک خود فرصت دهید. یک طرز فکر برای خود تعیین کنید - اگر نتیجه بدون تغییر باقی بماند ، من باید به دنبال مرد دیگری باشم ، زیرا وضعیت زن متاهل برای من مهمتر است.

نکته مهم دیگر این است که در کل این وضعیت یک پویایی متقابل مشاهده می شود ، زیرا یافتن مردی با چنین مقاومت در برابر ازدواج ("من نمی خواهم ازدواج کنم!") آسان نیست. در اینجا یک نیاز عمیق و ناخودآگاه درونی برای یافتن آن مردی وجود دارد که نمی خواهد با من متحد شود ، در نهایت مجبور خواهید شد او را ترک کرده یا دائماً درد را تجربه کنید. در زمینه این مشکل ، موقعیت قربانی و مثلث کارپمن ممکن است دروغ باشد.

چه چیز عمیقی می تواند شما را مجبور به یافتن چنین شخصی کند؟

  1. خود شما باور ندارید که شایسته ازدواج هستید.
  2. شما با ازدواج درگیری داخلی دارید (من می خواهم ، اما می ترسم!). شاید پدر با مامان بدرفتاری کند و اگر ازدواج کنم با من بدرفتاری می شود.

سعی کنید خودتان را بفهمید ، سعی کنید چیزهای عمیق درونی مربوط به رابطه فعلی خود را بیابید.

توصیه شده: