ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر

تصویری: ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر

تصویری: ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر
تصویری: راهکار های غلبه بر اضطراب و استرس از نگاه دکتر هلاکویی 2024, ممکن است
ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر
ترس های دوران کودکی راه های غلبه بر
Anonim

والدین بیشتر اوقات وقتی فرزندانشان می ترسند چه می کنند؟ آنها شروع به صحبت در مورد این می کنند که در اینجا چیزی برای ترس وجود ندارد ، هیچ چیز وحشتناکی در شخصیت های تاریک ، افسانه ای ، سگ ها ، تزریقات و غیره وجود ندارد. اصلا. به عبارت دیگر ، آنها شروع به بی ارزش کردن احساسات کودک می کنند و حتی بدتر ، کودک را با این احساس ناخوشایند تنها می گذارند. احساس ترس در کودک "نشسته" می شود و متعاقباً می تواند منجر به استرس ، هوس ، بی خوابی ، عملکرد تحصیلی ضعیف ، اضطراب شود. چگونه می توان به درستی به ترس های کودک پاسخ داد و چگونه می توان به او کمک کرد تا با این شرایط دشوار کنار بیاید؟

هرچقدر هم عجیب به نظر برسد ، اما در اینجا فقط یک توصیه وجود دارد: اجازه دهید کودک از خود دوری کند. بلافاصله ، کاریکاتوری در مورد بچه گربه گاو به ذهن می آید ، که با توله سگ برای ترس از رعد و برق در اتاق زیر شیروانی رفت و آنجا از ترس می لرزید. ترسیدن با هم ، مانند حیوانات در کارتون ، چندان ترسناک نیست ، شما ترس خود را با شخص دیگری در میان می گذارید ، قوی تر می شوید و این به شما این امکان را می دهد که با هر ترس زندگی کنید.

پسرم 3 ، 5 ساله بود که از خوابیدن با در بسته و در تاریکی ترسید. وقتی شروع کردم از او بپرسم در تاریکی از چه چیزی می ترسید ، او پاسخ داد که به نظر می رسد شخصی زیر تخت زندگی می کند. چراغ را روشن کردیم ، از همه طرف نگاه کردیم ، هیچکس را پیدا نکردیم. روز بعد ، وضعیت دوباره تکرار شد. چراغ را روشن کردیم ، زیر تخت را نگاه کردیم ، به یاد دارم که حتی بی سر و صدا گفتم: "می بینید ، هیچکس اینجا نیست." فایده ای نداشت. اما یک شب تصمیم گرفتم در مورد این "هیولا" (همانطور که کودک او را صدا می کرد) صحبت کنم. بزرگ است یا کوچک؟ زیر تخت چه می کند؟ در طول روز کجا می رود؟ چه کاری می تواند انجام دهد؟ از کی میترسه؟ با کی دوست است؟ او دوست دارد چه چیزی بخورد؟ حدود ده دقیقه در مورد او صحبت کردیم. گاهی اوقات بسیار می ترسید ، گاهی اوقات گفتن داستان "هیولا" اش برایش راحت تر بود. من از او حمایت کردم ، دستش را گرفتم ، با او ترسیدم. و کار کرد! علاوه بر این ، آن شب من یک اسباب بازی شیر نرم را در کنار تخت او قرار دادم ، که او را از شر این "هیولا" محافظت می کند ، هر چند که به نظر می رسید خیلی ترسناک نیست. برای اولین بار ، کودک اجازه داد چراغ اتاق خاموش شود و در بسته شود. و عصر روز بعد از کودک شنیدم که او دیگر نیازی به شیر برای محافظت ندارد.

بنابراین ، برای کمک به فرزند خود برای مقابله با ترس ، باید در مورد آن صحبت کنید. و این اولین راهی است که می توانید با این ترس کنار بیایید. گزینه های زیادی می تواند در اینجا وجود داشته باشد: می توانید "محافظ" (مانند من) قرار دهید ، می توانید با ترس دوست شوید ، نام یا نام مستعار خنده دار برای این "هیولا" بیاورید ، برخی از عادت های خنده دار. از طرف دیگر ، ممکن است برخی احساسات دیگر در اینجا زندگی کنند ، به عنوان مثال ، کودک بسیار عصبانی است که این "هیولا" زیر تخت او زندگی می کند یا از پزشکی که به او آمپول بیمار تزریق کرده عصبانی است. نکته اصلی این است که از ترس در چشم نترسید.

می خواهم یک مثال دیگر برای شما بزنم.

چند ماه پیش من دختری داشتم (7 ساله) که از سگ بسیار می ترسید. او هیچ تجربه منفی نداشت (سگ گاز گرفت ، پرش کرد و غیره). او فقط از سگ های بزرگ می ترسید. یا بهتر بگوییم ، یک سگ خاص که با صاحبش از در ورودی خانه بیرون آمد و در حیاط قدم زد. ما در مورد این سگ صحبت کردیم ، آن را ترسیم کردیم. سپس قیچی را در دست گرفت و شروع به کشیدن نقاشی خود به نوارهای کوچک و کوچک کرد. و این نوارها حتی به نوارهای کوچکتر بریده می شوند. وقتی ترس او به قطعات کوچک تبدیل شد ، من به او گفتم که اکنون غیرممکن است که آن را برگردانم ، آن را بچسبانم ، آن را جمع کنم. با هم ، همه این قطعات کوچک را جمع آوری کردیم و آنها را در یک کاغذ بزرگ پیچیدیم و به سطل زباله انداختیم. پس از 2 هفته ، ما نتیجه را یکپارچه کردیم: از او خواستم ترسش از سگ را جلب کند و گیجی در او دیدم. والدین می توانند از این تکنیک در خانه با فرزندان خود استفاده کنند.

همچنین می توان ترس ها را از دست داد. اگر کودک از هر موقعیتی بترسد ، می توان آن را در خانه به همراه والدین با تمام حواس بازی کرد.این یک محیط امن فقط برای یک کودک خواهد بود. برای بچه های کوچکتر ، من یک بازی ارائه می دهم که والدین نیز می توانند در خانه و در هر زمان از آن استفاده کنند. نام آن "خرگوش و فیل" است. ابتدا ، از فرزند خود دعوت می کنید که "خرگوش ترسو" باشد.

بگذارید کودک به شما نشان دهد که اسم حیوان دست اموز چقدر ترسیده است ، وقتی احساس خطر می کند ، چگونه می لرزد (گوش هایش را محکم می کند ، همه جا کوچک می شود ، سعی می کند کوچک و نامرئی باشد ، دم و پاهایش می لرزند). 1-2 دقیقه برای این نقش کافی است. می توانید س questionsالات خود را اضافه کنید: وقتی اسم حیوان دست اموز را می شنود ، چه می کند ، اگر روباه یا گرگ را ببیند (فرار می کند ، پنهان می شود) چه می کند؟ بخش دوم تمرین این است که اجازه دهید کودک یک فیل باشد - قوی ، بزرگ ، شجاع.

به فرزند خود نشان دهید که چگونه فیل به آرامی راه می رود ، چگونه اندازه گیری شده و بی باک راه می رود. و یک فیل وقتی شخصی را می بیند ، از او می ترسد چه می کند؟ خیر او با شخص دوست است. اگر او با ببر یا شیر ملاقات کرد چه؟ کودک چندین دقیقه یک حیوان نترس را به تصویر می کشد.

راه دیگری برای مقابله با ترس کودک وجود دارد. این برای ایجاد یک افسانه در مورد این ترس با پایان خوش است. کارتهای استعاری به من در کار کمک می کند. با مشتریان کوچک ، ما تصاویری را انتخاب می کنیم که متناسب با داستان ما باشد و آن را اختراع کنیم ، آن را بیان کنیم ، کارت های دیگری پیدا کنیم که مکمل داستان ما باشد. والدین می توانند تصاویری از مجلات ، کتابها را برش دهند ، تصاویری را از اینترنت چاپ کنند که کودک از آن می ترسد و به همراه او یک افسانه در مورد این ترس ارائه دهند.

ترس را می توان از پلاستیکین شکل داد. این می تواند چیزی ملموس یا انتزاعی باشد که فقط برای او قابل درک باشد. بگذارید مجسمه اش را ببیند و خودش تصمیم بگیرد که می خواهد با آن چه کند؟ وقتی به او نگاه می کند چه احساسی دارد؟

مجسمه را می توان مچاله کرد ، با مشت خرد کرد ، تزئین کرد ، رنگ روشن اضافه کرد و غیره. می توانید از کودک بپرسید که ترس او پس از انجام کاری با این مجسمه چگونه تغییر کرده است.

همچنین می توانید ترس را خنده دار کنید. تصویری از ترس را چاپ کنید و آن را خنده دار کنید - روی کمان ، کفش های خنده دار ، بینی دلقک ، برخی از اشیاء در دست یا پنجه خود نقاشی کنید. شوخ طبعی برای مقابله با احساسات قوی و ناخوشایند بسیار مفید است.

توسعه هماهنگ برای فرزندان شما!

توصیه شده: