شش "حلقه" کمرویی

فهرست مطالب:

تصویری: شش "حلقه" کمرویی

تصویری: شش
تصویری: در دوران نامزدی چکار کنیم و چی کار ها را نباید کرد 2024, ممکن است
شش "حلقه" کمرویی
شش "حلقه" کمرویی
Anonim

جامعه هراسی ، ترس از صحبت در جمع ، اضطراب هنگام برقراری ارتباط یا خجالتی بودن تقریباً همه نام یک پدیده یکسان هستند که بستگی به شدت احساسات همراه یا میزان اجتناب از موقعیت های خاص دارد.

و به طور کلی ، مهم نیست که این مشکل را از کجا آورده اید ، که شما را در زندگی محدود می کند یا باعث می شود در شرایط خاص احساس شرم و اضطراب کنید - از دوران کودکی والدین یا مادربزرگ های دوست داشتنی که هرگز از تکرار خسته نشده اند: "خودتان رفتار کنید" ، "مردم درباره شما چه فکر خواهند کرد" ، "شما چه نوع شخصی هستید" ، "شرم بر شما" یا به دلایل دیگر. راه خروج از وضعیت فعلی در این مورد لزوماً جایی نیست که ورودی است - در حال حاضر ، و نه در گذشته ، در اقدامات شما در حال حاضر.

در اینجا چند "حلقه" معمولی وجود دارد که افراد خجالتی می توانند وارد آن شوند. دایره ها تا حدودی مشابه هستند ، گاهی حلقه های آنها تلاقی می کنند ، در هم تنیده می شوند و الگوهای مختلفی را ایجاد می کنند. به نظر من ، سه حلقه اول اصلی ترین حلقه ها هستند و پایه ای برای الگو هستند.

حلقه اول: اجتناب

این حلقه اساسی همه مشکلات مربوط به ترس است. اگر کمرویی شما به مرحله ای رسیده است که شروع به اجتناب از برخی شرایط می کنید: اجرا ، ملاقات با یک دختر / دوست پسر ، حضور در مکان های عمومی ، تنها راه غلبه بر ترس این است که با او ملاقات کنید تا مطمئن شوید هیچ اتفاق وحشتناکی رخ نخواهد داد.. برعکس ، اجتناب از ترس اضطراب را کاهش می دهد و فرد بیشتر از آن شروع به استفاده می کند ، که برآورد بیش از حد موقعیت را از بین می برد و مشکل را حل نمی کند.

1
1

اگر از هیچ چیز اجتناب نمی کنید ، اما در هیچ شرایط ارتباطی راحت نیستید ، "ملاقات" با چنین موقعیت هایی به شما امکان می دهد تا حلقه های دیگر را بشکنید ، که در زیر مورد بحث قرار می گیرد.

از خود بپرسید چه چیزی بیشتر شما را می ترساند و باعث می شود از موقعیتی اجتناب کنید. شاید شما از چیزی که در حلقه های زیر نشان داده شده است ترسانید ، شاید نه. سپس این وضعیت را "وارد" کنید و فرض خود را بررسی کنید. به حقیقت پیوست یا نه؟ و حتی اگر واقعیت داشته باشد ، پس چه چیزی برای شما وحشتناک است؟

حلقه دوم: روی خود تمرکز کنید

در حقیقت ، مردم عمدتا افراد بسیار خود محوری هستند و توجه آنها اغلب منحصراً به خودشان معطوف است. مگر اینکه با یک روانشناس ارتباط برقرار کنید (و حتی در آن صورت در چارچوب یک مشاوره ، زیرا روانشناسان درست مانند افراد عادی در زندگی هستند) ، پس احتمال زیادی وجود دارد که تنها موجودی که اکنون شما را زیر نظر دارد خود شما باشید.

اگر بر خود تمرکز کنید ، توانایی مشاهده آنچه را که به طور عینی در اطراف شما اتفاق می افتد از دست می دهید. بنابراین ، نشانه های عینی به دست نمی آورید که مفروضات ، ترس های شما را رد کرده و خجالتی بودن شما را تایید می کند.

2
2

توجه خود را به اطرافیان معطوف کنید و متوجه شوید که آنها در بهترین حالت به ظاهر خود فکر می کنند و اغلب فقط برنامه های امروز خود را می جویند. مشاهده خود را از ماشین مترو یا مینی بوس شروع کنید!

حلقه سوم: ذهن خوانی

ذهن خوانی یک استراتژی کامل از تفکر و رفتار است که در روابط بسیار رایج است. همانطور که از نامش پیداست ، شخص سعی می کند افکار دیگران را حدس بزند یا به آنها فکر کند. اگر شخصی به خود اطمینان نداشته باشد ، البته ، اساساً افکار دیگری را در مورد این جمله "من به نوعی آنطور نیستم" ، "چیزی در من اشتباه است" ، "من حماقت گفتم" ، "من دوست ندارم" را می خواند. من "…

ذهن خوانی همچنین شما را از رویدادهای عینی که ممکن است ترس شما را رد کند ، نادیده می گیرد. اگرچه ، حتی اگر کسی در مورد شما فکر کند که "به نوعی متفاوت" هستید ، برای شما چه اهمیتی دارد؟ آیا این شما را بد می کند؟

به عنوان مثال ، گفتگو می گوید: "من باید به خانه بروم" ، یک تفکر قابل تفکر ممکن است مانند "او فقط من را دوست ندارد" به نظر برسد. اغلب ، کافی است مستقیماً بپرسید. به عنوان مثال: "چرا؟" تنها مشکل این استراتژی این است که هرگز قطع نمی شود ، به عنوان مثال ، پاسخ: "من هنوز خیلی کارهای دیگر دارم!"

3
3

چنین توضیحاتی را نباید افراطی دانست ، زیرا یک فرد ناامن با توضیحات بی پایان می تواند طرف مقابل را تحریک و احساس خشم واقعی کند. و بنابراین ، از نظر "خواندن" ، فکر خوانده شده اصلی "او فقط من را دوست ندارد" تأیید می شود.

بنابراین ، نکته اصلی این است که بدانید آنچه که برای دیگری فکر کرده اید لزوماً واقعیت ندارد.

دایره چهارم: افزایش علائم

اگر به دقت مراقب خود باشید و نگران چیزی باشید ، به عنوان مثال ، "من ممکن است عرق کنم ، متوجه آن می شوم و وحشتناک خواهد بود" ، بدن شما این را به عنوان یک خطر تفسیر می کند و به طور طبیعی شما را برای ملاقات خطرناک با دندان شمشیر آماده می کند. ببر: ارگانیسم قدیمی ما نیست از آن زمان او عادات خود را بسیار تغییر داده است ، او شروع می کند ، به عنوان مثال ، برای افزایش ضربان قلب و تنفس شما ، می توانید فکر کنید "اوه ، وحشت ، آنها نیز متوجه این خواهند شد" و حتی بیشتر عرق می کنید ، و همه چیز شروع به چرخش می کند و همه چیز برعکس می شود.

4
4

ویکتور فرانکل روش "قصد متناقض" را پیشنهاد کرد - اگر می خواهید چیزی که از آن می ترسید ، در جلسه بعدی تصمیم بگیرید که نه برای یک لیتر ، بلکه برای دو نفر عرق کنید !!! ، نه برای سه نفر !!! اگر این را می خواهید و نمی ترسید ، بعید است که موفق شوید.

باز هم می گویم: اگر کسی متوجه عرق کردن شما شود چه؟ یا حتی به چیزی فکر کنید.

دایره پنجم: رفتار دفاعی

وقتی شخصی احساسات ناخوشایندی را تجربه می کند ، طبیعی است که کاری را انجام دهید که شما را از خطر نجات دهد. در مورد رفتار دفاعی ، این روش ها چندان مناسب نیستند. به عنوان مثال ، یک فرد خجالتی ممکن است چشمان خود را پنهان کند تا هیچ کس خجالتی بودن او را نبیند ، سعی کند فقط چیزهای درست را بگوید ، به طوری که به نوعی اشتباه تلقی نشود ، در هر صورت ، صادقانه صحبت نکند.

5
5

رفتار دفاعی معمولاً منجر به نتیجه کاملاً معکوس می شود ، به عنوان مثال ، اگر طرف مقابل از تماس چشمی اجتناب کند یا سعی کند چیز احمقانه ای را "محو" نکند ، در نظر دیگران به نظر ناامنی می رسد.

فکرش را بکنید ، اگر هرگز صادقانه صحبت نکنید و مدام نقشی را ایفا کنید ، آیا می توانید رابطه ای را بسازید که دوست دارید و در آن احساس راحتی می کنید؟

حلقه ششم: باورهای خود تأیید کننده

اگر در عمق خجالتی بودن شما این اعتقاد وجود دارد که "من یک مصاحبه کننده جالب نیستم" یا "من نمی دانم چگونه جوک بگویم" ، که در دوران کودکی توسط یکی از نزدیکان به شما داده شد ، سپس یک حکایت را در زمان حال بیان کنید ، شما می توانید یک قسمت از دوران کودکی را به خاطر بیاورید و شروع به نگرانی کنید ، که باعث می شود یک داستان گیج کننده یا لکنت زبان داشته باشید و در نهایت یک شوخی بد بگویید! اما این اتفاق نیفتاد زیرا شما یک داستان نویس بد هستید ، بلکه به این دلیل بود که نگران بودید.

6
6

سعی کنید باورهای خود را بیابید و آنها را برای واقعیت آزمایش کنید.

می توانید هریک از این حلقه ها را بشکنید و از کمرویی و احساسات ناخوشایند خلاص شوید.

به طور کلی به این فکر کنید که چرا همه را دوست دارید یا با اعتماد به نفس به نظر می رسید؟

موفق باشید! ؛)

توصیه شده: