تجربه گوش دادن فلسفی

فهرست مطالب:

تصویری: تجربه گوش دادن فلسفی

تصویری: تجربه گوش دادن فلسفی
تصویری: کسب درآمد ۱۲ دلاری مثل آب خوردن با گوش دادن به موزیک 2024, ممکن است
تجربه گوش دادن فلسفی
تجربه گوش دادن فلسفی
Anonim

آیا می دانیم چگونه گوش دهیم؟

آیا ما واقعاً صدای مشتری خود را می شنویم تا بفهمیم او واقعاً می خواهد چه بگوید؟

آلیس هولزهی -کانز ، دانش آموز و همکار مدارد باس ، معتقد است که برای این کار باید به شیوه ای خاص - از نظر فلسفی - گوش دهید.

تنها با گوش دادن با "گوش سوم فلسفی" می توان به وضوح شنید که مشتری از نظر هستی شناختی "به ویژه حساس" است. آلیس مشتری را نه به عنوان یک فرد کم نقص ، بلکه به عنوان یک "فیلسوف بی میل" می بیند که از یک استعداد ویژه برخوردار است - بیش از حد به وجودی حساس باشد: محدودیت ، گناه و مسئولیت ، اضطراب ، تنهایی …

به گفته آلیس ، رنج مشتریان دقیقاً با این هدیه خاص مرتبط است: - برای فردی با حساسیت خاص ، چیزهای بی خطر روزمره بی ضرر بودن خود را از دست می دهند: یک اشتباه معمولی منجر به ناامیدی می شود ، نیاز به تصمیم گیری وحشتناک است ، یک تفاله معمولی باعث اندوه جهانی می شود

با گوش دادن فلسفی ، می توان مطالب هستی شناختی را در شکایات مراجعه کننده بشنوید ، بفهمید که او به چه چیزی به ویژه حساس است ، با چه تمایلی مرتبط است و به چه طریقی سعی در تحقق این خواسته واهی دارد. برای توضیح آنچه گفته شد ، آلیس نمونه ای از مشتری را ارائه می دهد که مدام در جلسه دیر می کند ، با شرمندگی عذرخواهی می کند و بهانه می گیرد و دوباره بعد از زمان تعیین شده می آید.

با شنیدن "گوش روانکاوانه" می توان فرض عدم تمکین ، انتقال ، عصیان مشتری علیه قدرت را فرض کرد. "گوش بین موضوعی" ، گوش دادن به روابطی که در حال حاضر در فضای درمانی ایجاد می شود ، نگرانی مراجعه کننده را در مورد انتظارات درمانگر یا جدا شدن وی جلب می کند. "من پیشنهاد می کنم او حساسیت خاصی برای شروع کار دارد. این در حال حاضر یک گوش فلسفی است ، "آلیس توضیح می دهد.

JvQqdkTkOrQ
JvQqdkTkOrQ

تجربه گوش دادن فلسفی به داستان زندگی مراجعه کننده به درمانگر این امکان را می دهد که بفهمد این زن برای خود دشوار است که زندگی خود را آغاز کند ، زیرا در این صورت او مجبور می شود از تمایل واهی برای بی گناهی دست بردارد ، زیرا وقتی خودمان کاری را شروع می کنیم ، ما مسئول این انتخاب و پیامدهای آن هستیم. "بنابراین وقتی ما گوش می دهیم از نظر تجزیه و تحلیل ، سپس ما به چیزی که به ما مربوط می شود گوش می دهیم - نه در سطح شخصی ، بلکه مستقیماً به ما به عنوان مردم مربوط می شود. ما نیز باید شروع کنیم ، و ممکن است دشوار باشد. و اگر درمانگر نمی خواهد با آن (گناه) روبرو شود ، در این صورت نمی تواند آن را در بیمار بشنود »[3].

ایده های آلیس هولزهی-کانز الهام بخش و حتی ، من می گویم ، الهام بخش روابط امروز من با مشتریان است. اگرچه جستجوی پاسخی برای این س ofال که کدام معناشناختی به این مشتری حساس تر است آسان نیست و هر زمان که زمان زیادی طول می کشد ، باعث می شود بسیاری از کتاب ها را دوباره بخوانم ، اما تمایل من برای شنیدن فلسفی در این مورد پاداش می دهد لحظه ای که با تمام وجودم احساس می کنم - اینجاست!

همانطور که در مورد یک مشتری که با یک مشکل ظاهراً بسیار واضح از روابط والدین و فرزندان به ملاقات مراجعه کرد ، اما سردرگمی مراجعه کننده و درمانگر که در طول درمان بوجود آمد ، تلاش مشترک را بر درک معنای مراجعه کننده متمرکز کرد. نگرانی برای زندگی عزیزان حملات اضطراب در لحظاتی از رفاه مطلق ، بر مشتری غلبه کرد ، گویا نشان دهنده حال هایدگر است "وحشت می تواند در بی خطرترین شرایط بیدار شود. حتی تاریکی لازم نیست … " [2].

tQ_zFEWi1RY
tQ_zFEWi1RY

با ایجاد سردرگمی ، به نظارت و جستجوی پاسخ در مورد معنی اضطراب در فیلسوفان و درمانگران وجودی روی آوردم. اختراع جستجوها و بازتاب ها در ایده E. van Dorzen تجسم یافته بود که "عمدتا به دلیل تجربه اضطراب است که ما در مواجهه با احتمال وجود" بیدار "می شویم. اضطراب کلید اصالت ماست " [1].

آنچه به نظر می رسید روی سطح افتاده است ، که بارها در جلسات درمانی مورد بحث قرار گرفته است - ترس از مرگ ، بی عدالتی در دنیایی که در آن مرگ افراد نزدیک و نزدیک را می گیرد - به نظر من ، در مورد این مراجعه کننده ، پاسخ حساسیت ویژه او به این واقعیت است که مارتین هایدگر ندای وجدان می خواند.

"وجدان خود را از گم شدن در افراد تداعی می کند" ، - می نویسد هایدگر [2]. این به ما اطلاع می دهد که حضور ما در حالت عدم اصالت انجام می شود و توانایی های فرد را به یاد می آورد. برای غرق شدن سکوت نافذ تماس و احساس گناه به دلیل امتناع از انتخاب خود ، باید صدای بسیار قوی تری روشن شود. و چه چیزی می تواند ناامیدکننده تر از ترس از مرگ باشد؟

ادبیات:

  1. Van Derzen E. چالش اصالت از نظر هایدگر. // سنت وجودی: فلسفه ، روانشناسی ، روان درمانی. - 2004. - شماره 5.
  2. 2. Heidegger M. هستی و زمان / Per. با او. V. V. بی بیخین - SPb.: "علم" ، - 2006.
  3. Holzhei-Kunz A. تجزیه و تحلیل دازئین مدرن: واقعیتهای وجودی در تمرینات روان درمانی. خلاصه سمینار // وجود: روانشناسی و روان درمانی. - 2012. - شماره 5. - P.22-61.

توصیه شده: