همدلی یا گوش دادن با قلب

فهرست مطالب:

تصویری: همدلی یا گوش دادن با قلب

تصویری: همدلی یا گوش دادن با قلب
تصویری: همدردی یا همدلی؟ 2024, ممکن است
همدلی یا گوش دادن با قلب
همدلی یا گوش دادن با قلب
Anonim

حتی در بزرگسالان ، ما همیشه امیدواریم که سرنوشت فردی را به ما بدهد که ما را کاملاً درک کند. شخصی که شادی ها و غم های ما را با خود به اشتراک می گذارد. این احساس شگفت انگیز که به شما امکان می دهد از نظر احساسی در طرف مقابل احساس کنید ، همدلی نامیده می شود.

احساسات دیگران - مانند احساسات شما

متاسفانه امروزه توانایی همدلی آگاهانه با احساسات دیگران بسیار نادر است. اصطلاح "همدلی" در روانشناسی یکی از اولین جمله هایی بود که در آثار زیگموند فروید ذکر شد ، وی معتقد بود که روانکاو ، برای انجام کار م effectiveثر با یک بیمار ، باید وضعیت احساسی او را در نظر بگیرد. روانکاو وارد این حالت می شود ، پس از آن با مقایسه آن با احساسات خود ، توانایی درک آن را به دست می آورد.

همدلی امروز معنای زیادی دارد. اول از همه ، همدلی یک همدلی آگاهانه برای یک فرد ، وضعیت عاطفی او است ، بدون از دست دادن احساس کنترل خارجی بر چنین حالتی. در پزشکی و روانشناسی ، همدلی اغلب با گوش دادن به همدلی برابر است - این نشان می دهد که متخصص به درستی وضعیت عاطفی بیمار را درک می کند. در علم پزشکی قانونی ، داشتن مهارت گوش دادن همدلانه به توانایی جمع آوری اطلاعات در مورد احساسات و افکار یک شی اشاره دارد. از نظر روانپزشکان ، همدلی به عنوان یک احساس ویژه در نظر گرفته می شود که فقط برای برخی از افراد وجود دارد. ارزش این توانایی در درک خارج حسی بسیار زیاد است: این ابزار به عنوان ابزاری برای درک مستقیم حالتهای احساسی افراد دیگر و همچنین پخش احساسات آنها عمل می کند ، در حالی که عدم تماس مستقیم با شخص مانعی ندارد.

این احساس با مفهوم تله پاتی احساسی برابر است. جلوه های همدلی بسیار متفاوت است: از غوطه ور شدن کامل در احساسات یک شریک ارتباطی (همدلی احساسی یا عاطفی) ، تا درک عینی تجربیات یک شریک ارتباطی بدون دخالت عاطفی قوی. در این مورد ، انواع زیر از همدلی متمایز می شوند:

همدلی - واکنش احساسی ، نیاز به ارائه کمک ؛ همدلی - فرد همان احساسات را به عنوان یک شریک ارتباطی تجربه می کند. همدردی یک نگرش بسیار دوستانه و گرم نسبت به شخص است. همدلی با درک هیچ احساس خاصی (مانند شفقت) ارتباطی ندارد. این احساس برای اشاره به همدلی برای هر حالتی استفاده می شود. مشاغل زیادی وجود دارد که در آنها گوش دادن همدلانه نه تنها مطلوب ، بلکه حتی ضروری است.

چنین مشاغلی تقریباً شامل همه مشاغل متمرکز بر ارتباط با مردم است: روانشناسان ، روان درمانگران ؛ پزشکان ؛ معلمان ؛ مدیران منابع انسانی ؛ رهبران ؛ کارآگاهان ؛ مقامات ؛ فروشندگان ؛ آرایشگاه و دیگران همانطور که می بینید ، کاربرد این ویژگی شگفت انگیز روان ما را می توان در هر کجا یافت. به افرادی که توانایی همدلی دارند همدلی گفته می شود.

آیا می توانید همدل شوید؟

اغلب می توانید بشنوید: "او یک روانشناس متولد شده است." اغلب چنین عبارتی نشان دهنده توانایی فرد در همدلی عاطفی بدون مهارت های حرفه ای خاص است. آیا می توانید همدل شوید؟ آیا همدلی یک توانایی ذاتی است یا اکتسابی؟ نشانه های آن چیست؟ از نظر زیست شناسی ، فعالیت مغز ، منعکس کننده اقدامات و وضعیت سایر افراد ، مستقیماً به فعالیت نورون های آینه بستگی دارد. زیست شناسان پیشنهاد می کنند که قدرت همدلی به فعالیت آنها بستگی دارد.

تأیید غیرمستقیم این امر این است که افراد مبتلا به آلکسی تایمیا توانایی همدلی ندارند ، زیرا مشکلات عصبی فیزیولوژیکی آنها به آنها اجازه نمی دهد حتی احساسات خود را تشخیص دهند. متخصصان مدرن معتقدند که همدلی یک ویژگی ذاتی و ژنتیکی است ، اما تجربه زندگی آن را تقویت یا تضعیف می کند.قدرت همدلی به حضور تجربه زندگی غنی ، دقت ادراک و مهارتهای توسعه یافته در ارتباط همدلانه بستگی دارد. در ابتدا ، زنان ، به ویژه آنهایی که بچه دارند ، توانایی بیشتری برای همدلی دارند.

به شرطی که حداقل اصول اولیه همدلی ذاتی باشد ، می توان با روشهای مختلف آموزشی و تمرینات ویژه که مهارتهای استفاده م ofثر از این توانایی را در ارتباطات حرفه ای و شخصی توسعه می دهد ، توسعه آن را تسریع کرد. اگر می خواهید درک عواطف و احساسات دیگران را بیاموزید ، تمرین چنین مطالعات هنری ، مانند "به یاد آوردن چهره ها" ، "چگونه دیگران مرا می بینند" ، "تناسخ" مفید است. آنها همچنین به خوبی توانایی همدلی و همدردی با هر گونه فالگیری ، بازی "انجمن" را دارند. توسعه همدلی با توسعه عمومی احساسات از طریق رقص ، تماشای فیلم ، گوش دادن به موسیقی و سایر روش های هنردرمانی تسهیل می شود. روش ها و تکنیک های مختلفی برای شناسایی سطح همدلی در افراد و همچنین جنبه های خاصی از این توانایی وجود دارد. معتبرترین تشخیص با هدف تعیین سطح همدلی "Empathy Quotient" نامیده می شود ؛ برای کاربران روسی زبان اقتباس آن "سطح همدلی" وجود دارد. مزایا و معایب

همدلی یک هدیه واقعی است که همه نمی دانند چگونه از آن برای هدف مورد نظر خود استفاده کنند. غالباً این ویژگی روان برای شخص رنج می آورد ، زیرا همیشه مردم فقط شادی ، شادی ، عشق و سایر حالات مثبت را تجربه نمی کنند. آنچه برای یک نفر به عنوان آخرین رویای به نظر می رسد ، برای شخص دیگری بار سنگینی است. توانایی همدلی و همدردی مستلزم این است که شخص دارای شخصیتی توسعه یافته باشد ، زیرا یک ذهن نابالغ قادر به کنار آمدن با موج احساسات دیگران نیست. با تصمیم گیری برای ایجاد همدلی ، ارزیابی مزایا و معایب چنین راه حلی اصلاً اضافی نیست.

جوانب مثبت مزایای تمام نشدنی برای توسعه تخیل. یک فرد قادر به تجاوز و رقابت سالم نیست. کمک مctiveثر در بسیاری از مشاغل. افزایش حساسیت ، در نتیجه آن - فرسودگی احساسی. این حالت بسیاری از راه حل های اصلی را تولید می کند. شروع آسان اضطراب و ترس ، درصد بالایی از بیماری های روانی. توانایی کمک به افراد دیگر ، حمایت و پذیرش آنها. به احتمال زیاد رابطه "یک طرفه" وجود دارد ، زمانی که شخص فقط بدون دریافت هیچ چیزی در ازای آن می دهد.

توسعه دهید یا خلاص شوید؟

هر فرد باید خودش تصمیم بگیرد که برای یک زندگی راحت به چه میزان از همدلی نیاز دارد. در مجموع 4 نوع همدلی وجود دارد: غیر همدل: کانالهای همدلی را به طور کامل بست (عمداً یا تحت تأثیر ضربه). این افراد نمی توانند سیگنال های غیر کلامی و کلامی را تشخیص دهند. همدلان معمولی: آنها دائماً در حالت استرس و فشارهای روحی بیش از حد قرار دارند و مشکلات دیگران را به شدت تجربه می کنند. آنها اغلب از سردرد رنج می برند. توانایی همدلی توسط آنها کنترل نمی شود. همدلی های آگاهانه: توانایی خود را برای همدلی مدیریت کنید ، به راحتی با احساسات دیگران سازگار شوید ، بدانید چگونه اجازه ندهید که آنها از خود عبور کنند. همدلان حرفه ای: آنها کنترل زیادی بر توانایی خود دارند ، اغلب از آن برای اهداف حرفه ای استفاده می کنند. آنها می توانند احساسات دیگران را کنترل کنند ، خلق و خوی فرد را تغییر دهند ، دردهای روحی و جسمی را تسکین دهند.

اگر سرنوشت به شما یک توانایی توسعه یافته برای همدلی داده است ، شاید هنوز ارزش توسعه آن را دارد؟ حداقل برای تحقق سرنوشت خود - برای کمک به افراد دیگر. با این حال ، ظرفیت قوی برای دلسوزی و همدلی اغلب بهایی دارد. همدلان اغلب بدون دریافت حمایت کافی از طرف شریک خود وارد روابط نامتقارن می شوند. چنین افرادی در درگیری احساس ناراحتی می کنند ، تمایلی به رقابت و دفاع از منافع خود ندارند. آنها اغلب از افسردگی و همچنین اختلالات اضطرابی رنج می برند.غلبه بر ترس برای همدلان آسان نیست ، بنابراین حملات وحشت ممکن است. توانایی احساس درد دیگران منجر به چیزی می شود که روانشناسان آن را استرس همدلی می نامند. برای کار م withثر با مردم ، داشتن همدلی توسعه یافته یک یافته واقعی است. اما همدلان اغلب با روابط شخصی مشکل دارند. آنها آنقدر حساس هستند که نمی توان چیزی را از آنها پنهان کرد ، و هرگونه احساس منفی طرف مقابل به معنای واقعی کلمه "ضربه به سر" است. بنابراین ، شریک همدل باید لزوماً فردی مهربان ، وفادار و بدون تعارض باشد.

برای همدلی چه توصیه ای دارید؟

اول از همه ، شما باید یاد بگیرید که چگونه خود را مدیریت کنید. قادر به بسته شدن با انرژی یا یادگیری فیلتر کردن احساسات درک شده باشید. این مهم است که به وضوح برنامه ریزی کنیم که چه انرژی می تواند از طریق آن عبور کند و چه چیزی نه. علاوه بر این ، همدرد باید راهی مطمئن برای تخلیه احساسات منفی دیگران پیدا کند. شما می توانید یاد بگیرید که همدلی را با همدلی غیر همدلی جایگزین کنید - بیان محتاط تر مهربانی ، عشق و نگرانی. موضع جداگانه تری بگیرید و خواهید دید که احساس یک شخص به معنای آسیب رساندن به او نیست. بهتر است همدلان فوراً متوجه شوند که شما نمی توانید کل جهان را نجات دهید ، نمی توانید همه را گرم کنید. اما همیشه می توانید احساسات خود را با عزیزان خود به اشتراک بگذارید.

توصیه شده: