عاشق شدن یا عاشق شدن؟

فهرست مطالب:

تصویری: عاشق شدن یا عاشق شدن؟

تصویری: عاشق شدن یا عاشق شدن؟
تصویری: محسن ابراهیم زاده - عاشق شدن 2024, آوریل
عاشق شدن یا عاشق شدن؟
عاشق شدن یا عاشق شدن؟
Anonim

غالباً با سردرگمی مفاهیم "عاشق" و "عشق" روبرو می شوم. عشق در شکل گیری خود شامل عاشق شدن به صورت مرحله ای است ، اما عاشق شدن لزوماً منجر به عشق در آینده نمی شود. در این مقاله ما در مورد عاشق شدن صحبت می کنیم ، و در مقاله بعدی من موضوع عشق بالغ را فاش می کنم.

در ابتدا ، تصمیم گرفتم مقاله را به عنوان پاسخی برای عبارات مربوط به عشق در شبکه های اجتماعی بنویسم. در اینجا چند نمونه آورده شده است:

  • "برای کسانی زندگی کنید که دائماً به شما احتیاج دارند و نه موقت."
  • "کسانی که عاشق هستند هرگز به تعطیلات نمی روند."
  • "نیمه دوم نیمه ای است که شما 24 ساعت شبانه روز در یک مکان هستید و نه تنها زمانی که موقعیت و زمان به فرد اجازه می دهد."
  • "عشق زمانی است که تمام جهان در یک شخص باشد."

نظر شما در مورد این عبارات چیست؟ اگر به طور کلی با آنها موافق هستید ، این مقاله برای شما مناسب است.

"امروز در مورد چه چیزی صحبت می کنیم؟" یا خلاصه مقاله:

  • عاشق شدن یعنی چی؟
  • عاشق شدن: پاها از کجا رشد می کنند؟
  • عاشق شدن به عنوان محافظت از تماس
  • نتیجه گیری مختصر

عشق چیست؟

عاشق شدن - اولین و احساسی ترین مرحله ورود به رابطه. این با اشباع بالای احساسات ، افکار در مورد شریک زندگی تقریباً در تمام اوقات فراغت ، تخیلات زنده در مورد جلسات ، "پروانه ها در معده" و "علائم" دیگر مشخص می شود.

او دارد اساس بیوشیمیایی: هنگام عاشق شدن ، دوزهای بالایی از دوپامین (مانند کوکائین) ترشح می شود ، مناطق مغزی مسئول احساسات منفی و تصمیمات منطقی خاموش می شوند.

عاشق شدن می تواند با انگیزه مناسب و تمایل شرکا به عشق تبدیل شود ، اما همیشه اینطور نیست …

بسیاری از مردم بر این باورند که این حالت مسمومیت با مواد مخدر توسط یک شخص دوست داشتنی عشق است و این وضعیت باید تلاش شود و به طور مداوم مورد حمایت قرار گیرد. اما حداقل غیر ممکن است! ثانیاً ، چنین تیراندازی هیچ حس بیولوژیکی یا اجتماعی ندارد. دوست دارم در این باره بیشتر بگویم. / /

عشق: پاها از کجا رشد می کنند؟

عاشق شدن اولیه به عطش سیری ناپذیر او برای شریک زندگی در 1 تا 5-3 سال اول از نظر بیولوژیکی برای بقای گونه ضروری بود: به این ترتیب نر برای مدتی که برای باروری جنین و اولیه آن کافی بود در کنار زن باقی ماند. توسعه (!).

امروزه این حالت از عشق "کور" اغلب بسیار مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم این واقعیت که عصر ما دیگر چندان رمانتیک نیست ، افسانه ها درباره عشق باقی می مانند ، عاشق شدن به شدت رمانتیک و نمایشی می شود: اشعار ، کتاب ها ، فیلم ها ، زندگی همچنان به آن اختصاص داده می شود …

به هر حال ، در مورد فیلم ها. من یک میم خوب دیدم ، که می گفت فیلم های ترسناک به اندازه فیلم های عاشقانه ترسناک نیستند ، زیرا دومی باعث ایجاد انتظارات کاذب و غیر واقعی از روابط عاشقانه می شود بر خلاف فیلم های ترسناک ، که بر جهان بینی تأثیر نمی گذارد ، به جز ، البته ، لحظه ای که جدایی هنگام تهدید به مرگ از یک دیوانه ایده بدی است:)

بنابراین ، وحشتناک ترین چیز ، به نظر من ، این است که همه رفتارهای نامناسب "عشق" را عشق می نامند ، آنها آن را با عاشق شدن (یا حتی شیدایی) اشتباه می گیرند. و در زمان ما نیازی به وابستگی شریک برای بقای گونه وجود ندارد - و این بسیار مهم است برای درک. در واقعیت های مدرن به مدت 3 سال ، بسیاری از زوج ها حتی وقت ندارند "یک رابطه را رسمی کنند". و برخی حتی نمی خواهند ازدواج کنند. و این روندها روند امور را تغییر می دهند.

این مزایای خود را دارد و به نظر من مهمترین آنها این فرصت است که بتوانیم بدون اعتیاد به دوپامین ، شریک زندگی خود را بهتر مطالعه کنیم. فرصتی فراهم می شود تا بفهمید که با یک شریک در ارتباطات ، جامعه ، زندگی روزمره ، رابطه جنسی و غیره چگونه است - زیرا همه اینها برای زندگی مشترک آینده و عشق بالغ بسیار مهم است!

به لطف هوشیاری عمومی بیشتر ، یک فرد مدرن این توانایی را دارد که همه اینها را در روند عاشق شدن بفهمد. فقط مهم است که چشم خود را بر روی این موضوع نبندید. اگر چیزی "منفی" در حال حاضر ظاهر می شود ، 90 that در آینده چنین خواهد بود.

مهم: عاشق شدن افراد را تغییر نمی دهد

من "متخصص" رویکرد گشتالت هستم و نمی توانم به شباهت عاشق شدن با یک مکانیسم اجتناب از تماس توجه نکنم.

عشق به عنوان محافظت در برابر تماس

گشتالت تعدادی از مکانیسم های اجتناب از تماس را تشخیص می دهد. اولین چنین مکانیزمی ، تلاقی یا همجوشی است.

این ویژگی با حذف کامل مرزهای بین "من" و "جهان اطراف" و همچنین "من" و "دیگری" مشخص می شود. در طبیعت ، این اولین قدم ما در شناخت جهان است.

به هر حال ، شاید به همین دلیل است که بسیاری از مردم بارها و بارها برای آن تلاش می کنند؟..

تصور کنید: شما جنین هستید که بخشی از مادر هستید ، با او یکی هستید. حتی پس از تولد و یافتن بدن فیزیکی خود ، از نظر روحی - شما با مادر خود یکی هستید ، او منبع زندگی شما است. بدون آن ، شما هلاک خواهید شد! و در جوانی همه ما مادر را بخشی از خود می دانستیم!

با بزرگ شدن ، همگرایی ضعیف می شود و جدایی فیزیکی و سپس روانی [جدایی] رخ می دهد. مرا به یاد روند جدایی از مردم می اندازد ، درست است؟

این سال پیش می آید که چرا این امر اجتناب از تماس محسوب می شود ، زیرا ما یکی و همه آن هستیم؟

سؤال خوبی بود. پاسخ به آن این است: ادغام می شویم ، ما بین خود و دیگری تمایز قائل نمی شویم - نمی توانیم آن را ببینیم ، زیرا سوژه / شیء قبلاً دارای ایده های خود در مورد آن است. این توهم ایجاد می شود که من می دانم دیگران چه می خواهند. و برای تماس واقعی ، شما باید تشخیص دهید من کجا هستم و دیگری کجاست ، مرزهای خود را داشته باشید و مرزهای دیگری را ببینید. و کیفیت چنین تماس هایی چندین برابر غنی تر است. از آنجا که با ادغام در طول زمان انرژی کاهش می یابد - پس در بخار بسیار خسته کننده می شود.

در عین حال ، می خواهم توجه داشته باشم که مکانیزم های اجتناب از تماس در رویکرد گشتالت نیز مکانیسم هایی برای ایجاد این تماس است. بنابراین ، در بزرگسالی ، همجوشی و سایر مراحل باقی می ماند ، آنها به سادگی (در یک مورد خوب) شکل خود را تغییر می دهند. به عنوان مثال ، تجربیات احساسی مشترک ، وفاداری به شرکت شما ("ما در حال توسعه هستیم …") رابطه جنسی و همان عاشق شدن.

نتیجه گیری مختصر

بله ، بنابراین می توان نتیجه گرفت که عاشق شدن اولین مرحله از ایجاد عشق است. عاشق شدن چیز بدی نیست. این خوبه. او در اولین باری که به مردم نزدیک می شود کمک می کند. مشکلات تنها زمانی شروع می شوند که مسابقه برای این وضعیت و نفی تغییر آغاز می شود ، و همچنین عدم تمایل به پیشرفت بیشتر ، برای پرورش عشق بالغ واقعی از عشق شیرین. این آسان نیست ، اما طبق تجربه من هنوز هم ارزشش را دارد. از آنجا که عاشق شدن یک بنیان غیرقابل اعتماد است ، و عشق یک پشتوانه و پشتوانه محکم است.

برای همه شما یک عشق بالغ آرزو می کنم! و اگر می خواهید در مورد تجربه شخصی خود از عشق و روابط صحبت کنید ، درهای روان درمانی من باز است. و همچنین همیشه از نظرات و ارسال مجدد شما خوشحالم ، با تشکر!

توصیه شده: