عاشق شدن به ما داده شده است تا رشد کنیم

فهرست مطالب:

تصویری: عاشق شدن به ما داده شده است تا رشد کنیم

تصویری: عاشق شدن به ما داده شده است تا رشد کنیم
تصویری: 10 نشانه که می گوید شما باهوش هستید اما خودتان خبر ندارید !؟ 2024, ممکن است
عاشق شدن به ما داده شده است تا رشد کنیم
عاشق شدن به ما داده شده است تا رشد کنیم
Anonim

من اغلب در مقالات روانشناسی رایج مختلف می خوانم که عاشق شدن چیزی نابالغ و ساختگی است. دوره توهم ، "عینک گل رز" ، "بیرون راندن پیش بینی ها". "جنون موقت" ، هنگامی که اعمال توهم آمیز انجام می شود و به نظر نمی رسد که فرد متعلق به خودش باشد.

دوباره بخواب - فریبنده و شیرین

I. Bunin

درست است ، عاشق شدن یک خیال است. من در مورد شخص دیگری خیال پردازی می کنم. و آنچه مرا در معشوقم خوشحال می کند ، این است که من او را در خواب می بینم ، دقیقاً چیزی است که من فاقد آن هستم ، این که من به اندازه کافی از دیگران و از خودم دریافت نکرده ام یا دریافت نمی کنم.

عاشق بودن ، من در مورد خودم خیال می کنم: چقدر باهوش ، زیبا ، فوق العاده هستم. معشوق اجازه می دهد که این خیالات وجود داشته باشد. اما وقتی عاشق هستم ، واقعاً متفاوت می شوم - پر از نور ، شادی ، قدرت ، اعتماد به نفس. و این واقعا من را زیباتر و باهوش تر می کند. بنابراین این تصویر یک فانتزی نیست ، بلکه چیزی است که من واقعاً می توانم باشم (حداقل تا حدی).

شاید عاشق شدن تا حدی بازگشت به دوران کودکی باشد. تا بتوانیم آن عشق و پذیرش را که کافی نبوده یا از دست داده ایم بدست آوریم. همانند سالهای اول زندگی ، ما دوباره مرکز جهان هستیم و فرمانروایان تنها فردی که برای ما مهمتر است. این دوباره همان ادغام شیرین است ، وقتی می گویند نه "من" ، بلکه "ما".

تنها تو کمک و شادی من هستی ،

تو برای من نوری ناگفته ای

S. Yesenin "نامه به مادر"

برای یک کودک ، روابط با جهان و مردم با عشق بی قید و شرط ، پذیرنده و تحسین برانگیز مادر آغاز می شود. کودک در این عشق رشد می کند و روحش قوی می شود. اول ، او به حمایت خارجی ، به تصویر خود و دنیایی که مادرش (و سایر عزیزان) برای او ایجاد می کند ، تکیه می کند. و سپس کودک به تدریج این ایده ها ، این حمایت را جذب می کند. او که بزرگ می شود و از مادرش دور می شود ، آنچه را که او به او داده است در خود شامل می شود: او شروع به مراقبت از خود می کند ، نیازهای او را درک می کند و کارهای بیشتری انجام می دهد ، که اکنون صحبت از آن مد شده است - "خودتان را دوست داشته باشید". ابتدا مادر به کودک راه رفتن را آموزش می دهد و سپس او خود به تنهایی راه می رود.

رابطه با مرد محبوب (زن محبوب) اغلب با عاشق شدن آغاز می شود. همانطور که در دوران کودکی ، او برای من آینه ای است که در آن نگاه می کنم: اگر او مرا دوست دارد ، من شایسته عشق هستم. من می توانم دوباره در این حالت کودکانه قرار بگیرم - کاملاً مملو از احساسات ، به درک غیرقابل قضاوت و مشتاقانه از خودم و دیگری بازگردم.

یک زوج دوست داشتنی

تمام شب را تا صبح پیاده روی می کردم

عاشقانه روسی

مکالمات طولانی که اغلب عاشقان انجام می دهند ، به شما امکان می دهد چیزهای زیادی را ببینید و احساس کنید ، برخی از رویدادها را دوباره تجربه کنید و به شیوه ای جدید نتیجه گیری کنید. جلب توجه یکی از عزیزان احساس گناه ، شرم و ترس را از من دور می کند و به من احساس ارزشمندی می دهد. من می توانم بار نگرش ها ، ارزیابی ها ، الزامات مربوط به خودم و دیگران را کنار بگذارم.

همانطور که کودکان دیر یا زود بزرگ می شوند ، عشق نیز از بین می رود. اما این بستگی به من دارد تا اطمینان خاطر ظاهر شده دوباره از بین نرود وقتی احساسات شروع به سرد شدن یا تغییر می کنند. من می توانم از این احساسات برای جذب آنها و پر شدن از آنها استفاده کنم. این توانایی را برای ارزش گذاری و مراقبت از خود ، درک بهتر از خود و دیگران تقویت کنید.

من قوی هستم - به اراده عشقم …

کی بالمو

بله ، این اتفاق می افتد که مادر حمایت نمی کند ، اما سرکوب می کند ، تحقیر می کند. همچنین اتفاق می افتد که مادر کودک را هل داده یا حتی او را رها می کند. و او درمانده باقی می ماند ، او به سختی می تواند با هرگونه مخالفت با مادر مخالفت کند (در واقع ، البته ، هر مادر معمولی زنده هر از گاهی از فرزند خود حمایت نمی کند ؛ سوال این است که چند بار یا عمیقاً). و پس از آن کودک ، در حال بزرگ شدن ، نمی تواند احساس ارزش خود ، عشق و احترام به خود را جذب کند. اما بین رابطه با مادر و عاشق شدن تفاوت معناداری وجود دارد. مامان انتخاب نشده عشق ، همانطور که می دانید ، شیطانی است و در مورد بز - این نیز اتفاق می افتد. اما با این وجود ، در اراده من است - نزدیک نشدن به کسی که مسخره می کند و تخریب می کند.من تحمل تحقیر و خشونت را انتخاب می کنم یا نه.

و حتی اگر جدایی رخ دهد ، من نمی توانم از گنجینه های دریافت شده دست بردارم ، نمی توانم ویران شوم ، بدون خاک زیر پایم ، که تصویر خود را از دست داده است. به هر حال ، در این آینه شگفت انگیز این من بودم که همانطور که می توانم منعکس شدم. و من از این واقعیت که آینه ناپدید شد بدتر نشدم.

البته ، هر گونه کناره گیری ، از جمله خروج از عاشق شدن - جدایی یا حرکت به مرحله ای جدید - باعث صدمه و نگرانی می شود: حالا چطور؟ من سعی نمی کنم بگویم آسان است. یا این که شخص دیگر نیازی ندارد زیرا من "خودکفا" شده ام.

و شاید من همچنان از دیگری تقاضا کنم که او همچنان مرا متقاعد کند که عاشق است (یعنی من زیباترین و لذت بخش ترین هستم). یا با تعجب و انزجار به آن نگاه کنید و از خود بپرسید که چگونه این آینه کج و مورب می تواند چنین بازتاب زیبایی به من بدهد؟ و سپس من به دنبال عشق جدیدی برای خودم می گردم ، یا برعکس ، با خودم می گویم: خوب ، هرگونه رابطه آنها ، آنها فقط آن را بدتر می کنند.

اما با این وجود ، اگر بتوانم بر احساسات دشوار خود غلبه کنم ، معلوم می شود که من قوی تر و مطمئن تر از قبل شده ام ، اکنون می توانم خود را بهتر دوست داشته و مراقبت کنم.

اگر صمیمیت ما را از هم جدا نمی کرد ،

آن جدایی امیدی نیست

من تو را مثل یک آهنگ آموختم ،

و در حال حاضر شما جایی نخواهید رفت V. Pavlov

… و عاشق شدن تا حدی شبیه دوره روان درمانی است. "ابزار" اصلی در اینجا یکسان است - پذیرش بدون قضاوت. و گفتگوهای عاشقان قبل از سحر در مورد احساسات تا حدودی شبیه جلسات روان درمانی متقابل است.

بنابراین عاشق شدن را برای رشد و رشد درونی استفاده کنید! خوشبختی برای شما!

توصیه شده: