چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟

تصویری: چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟

تصویری: چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟
تصویری: چرا دختران خوب عاشق پسران بد می شوند؟ 2024, آوریل
چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟
چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟
Anonim

مواردی که افراد خوب عاشق افراد "بد" می شوند غیر معمول نیست. چرا این اتفاق می افتد؟ توضیح را می توان در نظریه رونالد فیربرن (روانکاو معروف انگلیسی ، یکی از بنیانگذاران نظریه روابط شیء) یافت.

میل جنسی چیست؟ چگونه تشکیل می شود؟ میل جنسی یک میل جنسی ناخودآگاه یا غریزه جنسی است ، پایه و اساس آن در اوایل کودکی (در واقع ، حتی در دوران نوزادی - عمدتا قبل از یک سالگی) گذاشته شده است. در دوران نوزادی ، هر فرد شکل مادر (یا سایر افرادی که از او مراقبت می کنند) را به عنوان یک شیء درک می کند. علاوه بر این ، کودک مادر را به "خوب" و "بد" تقسیم می کند (روانکاوها آن را کمی متفاوت - سینه "خوب" و "بد" می نامند). این یعنی چی؟ مادر خوب مادری است که به اندازه کافی و به موقع تغذیه کند و در اولین تماس همه نیازهای نوزاد را برآورده کند. بدین ترتیب ، برعکس عمل می کند.

در واقع ، این به معنای تماس احساسی با نوزاد و میزان رضایت کامل کودک است. با این حال ، یک "خوردن" کافی نیست. علاوه بر این ، مادر باید آرام کند ، بلند شود ، از طریق چشم نگاه کند ، سکته کند و غیره. چنین لحظاتی در نهایت به دو جعبه اضافه می شود - یکی با پیامهای خوب مادر ، و دیگری با پیامهای بد. با افزایش سن ، تصویر مادر ادغام می شود ، فرد شروع به درک آن به عنوان یک کل می کند. وضعیت برعکس نیز اتفاق می افتد - یکی از گزینه ها انتخاب شده است (یا مادر بسیار ایده آل است ، یا بسیار خوب است). در این مورد ، می توان گفت که ادغام صورت نگرفته است.

در بزرگسالی ، جعبه های خوب و بد هیچ جا ناپدید نمی شوند. هر چیزی که در ناحیه "سینه های خوب" شناسایی شده است ، شخص سعی می کند در شریک زندگی خود پیدا کند (به عبارت بهتر ، این نوک کوه یخ است). بنابراین ، تمام خوبی هایی که در شخصیت مادر و افرادی که از کودک مراقبت می کردند (پدر ، پدربزرگ ، مادربزرگ) در یک جعبه خوب جمع می شود ، سپس فرد تمام این ویژگی ها را در شریک انتخاب شده می بیند و عاشق می شود. با این حال ، در واقع ، این جنبه های مثبت نیست که جذب می شود ، بلکه ناخودآگاه است (کینه ، ناامیدی ، سرخوردگی ، محرومیت هایی که در سینه "بد" جمع شده و پنهان شده است). چرا این اتفاق می افتد؟

روان به گونه ای تنظیم شده است که همه نیازهای برآورده نشده از دوران کودکی در هیچ کجا ناپدید نمی شوند ، خالی در جای آنها باقی می ماند و آگاهی در تلاش است آن را پر کند. علاوه بر این ، یک گشتالت ناتمام باقی می ماند ، که نیاز به جایگزینی با یک شی مشابه دیگر (برای بهبود نه تنها وضعیت ، بلکه خود شما) دارد. بنابراین ، آگاهی با اهداف خاصی کار می کند - برای پیدا کردن شیء مشابه ، ایجاد رفتار متفاوت با خود (با احترام و پذیرش بسیار) ، و برآوردن نیازهای آن. بر این اساس ، روش های برآوردن این نیازها تغییر نمی کند و مانند دوران کودکی باقی می ماند.

چندین مورد دیگر را می توان بر نظریه فیربرن اضافه کرد:

  1. ما فقط عاشق افرادی می شویم که شبیه خودمان هستند.
  2. نظریه یونگی - هر کس جنبه های خوب و بدی دارد. ما اولی را می شناسیم و دومی را رد می کنیم و سعی می کنیم خود را پنهان کنیم. در نتیجه ، شخص به دنبال قسمت سایه خود در شریک احتمالی خود است.
  3. جستجوی شریک بر اساس این اصل است "آنچه باید در خودتان انجام شود". این یک تصویر آینه است - برای شناخت بهتر خود به یک شریک نیاز است ، او تمام ویژگی هایی را که بدون پردازش باقی مانده است منعکس می کند.

هرگونه ضربه یا نارضایتی روانی مستلزم خروج است. به همین دلیل است که شریک فعلی یا سابق توسط آگاهی به طور تصادفی انتخاب نشده است.این نشانه ای است که فرد بخشی از خود را رد می کند ، در نتیجه ، روان او را مجبور می کند تا خود را از طریق دیگری بهتر بشناسد.

چگونه می توان این الگوی ناخودآگاه را اصلاح کرد ، احساس جذب افراد "بد" را متوقف کرد ، عاشق شدن مخرب را از بین برد؟

  1. خودتان ، دوران کودکی خود را مطالعه کنید ، با آسیب های روانی دریافتی مقابله کنید.
  2. وجود یک مشکل را درک کنید ، نیازهایی را که باعث روابط مخرب می شوند درک کنید.
  3. جهت جذب و به طور کلی الگوی رفتاری خود را تغییر دهید.

انجام آخرین نکته بسیار دشوار است. برای برخی افراد ، سالها درمان طول می کشد. همه چیز بستگی مستقیم به سختی روان شخصیت دارد ؛ به طور متوسط ، تغییر چنین الگوهای عمیقی بیش از یک سال طول می کشد. برای یادگیری جذب فرد "مناسب" ، دیدن خوبی در خوبی ، عدم وابستگی به آرزوهای درونی و رنج نرفتن از آن ، باید به مدت طولانی روی خود سخت کار کنید.

توصیه شده: