2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پذیرش به عنوان موافقت
پذیرش چیز دیگری (صلح ، دیگران ، خودم) -
بنابراین ، برای شروع ،
با این دیگری موافقم …
اغلب در سالهای اخیر در روانشناسی و روان درمانی ، موضوع "صداها" پذیرش - پذیرفته شدن.
این موضوع کلی در موضوعات خاصی که اغلب می تواند برای فرد مشکل ساز باشد تجسم یافته و به وظایفی در روان درمانی تبدیل می شود. برای مثال:
- پذیرش من به عنوان یک کل و پذیرش خصوصیات / بخشهای فردی من ؛
- پذیرش جهان به عنوان یک کل و جنبه ها / جلوه های فردی آن ؛
- پذیرش دیگری و دیگری (والدین ، همسر ، فرزند …)
- پذیرش توسط درمانگر مشتری و مراجعه کننده درمانگر …
این مبحث مهم و به دور از آسان است. با این حال ، در این مقاله من در مورد اهمیت آن بحث نمی کنم. پذیرش یک شرط برای یافتن هماهنگی در رابطه با جهان ، با دیگری و با دیگری است. این عبارت قبلاً تقریباً در علم روانشناسی بدیهی شده است.
من می خواهم در اینجا بر مشکل دستیابی به همین پذیرش تمرکز کنم و یکی از مراحل مهم در مسیر پذیرش را ترسیم کنم.
نحوه پذیرش چیزی (جهان ، دیگری ، خودتان):
- اگر این چیزی آیا با تصویری که قبلاً شکل گرفته (جهان ، دیگری ، خود) متناقض است؟
- اگر آی تی دیگر ، آشنا نیست ، همانطور که انتظار دارم ، اگر بخواهم ، نیست در غیر این صورت ?
- اگر این در غیر این صورت مملو از طیف وسیعی از احساسات منفی برای من است؟
به خودی خود فرزندخواندگی چیزی دیگر همیشه با تغییر هویت شخصی و تغییر در تصویر جهان و تصویر دیگری همراه است. این چیزی است من نه در نتیجه فرایند پذیرش ، باید بخشی از من ، من ، با آن ادغام شود. جای تعجب نیست که فرآیند پذیرش به عنوان یک قاعده باعث مقاومت شدید سیستم I می شود-ثبات آن نقض می شود و سیستم I نیاز به تلاش های بیشتری برای "جمع آوری موزاییک در یک تصویر جدید" و ادغام آن در یک سیستم دارد. هویت جدید I
"تصویر" سابق ، به طور معمول ، توسط تعدادی از احساسات قوی مانند ترس ، شرم ، نفرت ، رنجش محافظت می شود … و یک فرد همچنین به تصویری پایدار ، پایدار ، سازگار و در نتیجه آشنا نیاز دارد I. و این آسان نیست به "لغزش" از این دفاع موفق. در درمان ، اغلب زمان زیادی طول می کشد تا "مسیر" مشخص شود به دیگری ، نه من ، با این احساسات زندگی می کنم ، I را از تغییرات محافظت می کنم ، اجازه نمی دهم تفاوت های ظریف در تصویر من ، در تصویر جهان ، در تصویر دیگری. اما این در حال حاضر در مورد آن نیست …
من می خواهم در اینجا به یکی از مکانیسم های مهم پذیرش ، به عنوان نوعی اشاره کنم یک گام به سوی پذیرش ، که به شما امکان می دهد در واقع به پذیرش نزدیک شوید. برای من ، این مکانیسم است توافق.
چیزی بردار دیگر در من (Peace، Other، Myself) به معنای شروع با:
- اقرار کردن امکان این موجود دیگر.
- در غیر این صورت با این موضوع موافق باشید
- اعتراف کنید که این (دیگر) فقط است شاید.
- موافق با این احتمال که دیگری متفاوت باشد ، جهان متفاوت باشد ، خود او متفاوت باشد.
- موافق - این است که با خود بگویید: "چیزی شبیه به این … ،" این اتفاق می افتد … "،" این حق دارد … "
- موافق - به این معنی که در روح خود جایی برای این دیگری بیابید ، دیگر ، نه من … و از طریق این توافق یکپارچه تر ، چند وجهی ، ثروتمندتر می شود.
چیزی شبیه به این…)
توصیه شده:
رضایت را نمی توان زندگی کرد. اعتیاد احساسی "چگونه به نظر می رسد" و چه کاری می توانید در مورد آن انجام دهید؟
تصویر وابستگی عاطفی واضح نیست. این گرسنگی ، پوچی و ضعف احساسی است. "گرسنگی احساسی" و "ضعف روانی" - این را نیز می توان گفت. همه ما به طور معمول وابسته ، آسیب پذیر هستیم و به افراد دیگر نیاز داریم. همه ما از یک سو به عشق ، پذیرش خودمان به گونه ای که هستیم ، و از سوی دیگر به احساس آزادی از فشار بیرونی ، خودمختاری شخصی نیاز داریم.
عدم ارزش به عنوان خود تخریبی ، حق ارزیابی به عنوان راهی برای سلامتی
در سالهای اخیر ، روانشناسی مدلی برای بی ارزشی به ما ارائه داده است. این "شما کار بدی نکرده اید" نیست ، بلکه "من عمل شما را اینگونه انجام دادم". این "شما توافق را شکستید" نیست ، بلکه "من خیلی عصبانی بودم"
کارتن "KUNG-FOO PANDA" به عنوان یک استعاره برای پذیرش یک کودک داخلی رد شده
وقتی از من س askedال شد که آیا می توانم تجزیه و تحلیل این کارتون را بنویسم ، اولین فکر من این بود که چیزی برای تجزیه و تحلیل وجود دارد ، و همه چیز نیز واضح و شفاف است … مخصوصاً لحظه ای با اسکرول اژدها و ماده مخفی ، که در واقع وجود ندارد. و بعد تصمیم گرفتم کارتون را ببینم.
توهم به عنوان فرار از واقعیت و درد به عنوان پرداخت برای فرصت زندگی در زمان حال
توهمات ما را جذب می کنند زیرا درد را تسکین می دهند و به عنوان جایگزین آنها لذت را به ارمغان می آورند. برای این ، ما باید بدون شکایت بپذیریم که وقتی توهمات با تکه ای از واقعیت برخورد می کنند آنها در حال شکستن هستند … " فروید زیگموند توهمات - پناهگاه امن معمول ما از یک دنیای ناعادلانه وحشتناک - در اوایل کودکی ، هنگامی که سوالات زیادی وجود دارد ، هنگامی که بسیاری از ترسهای ناشناخته و غیرقابل توضیح وجود دارد ، بسیار مورد نیاز است.
پذیرش به عنوان یک پدیده روانی که به کاهش اضطراب کمک می کند
پذیرش به عنوان یک پدیده روانی که به کاهش اضطراب کمک می کند رنج کشیدن یک وضعیت روانی یک فرد است که با تجربیات احساسی عمیق ، طولانی مدت و ناخوشایند مانند غم ، اندوه ، اضطراب ، درد ، مالیخولیا مشخص می شود. (فرهنگ لغت روانشناسی. Nemov R.S.) درد و رنج ، دو مفهوم متفاوت ، با شکل مشابه زندگی ، اما دارای تفاوت های اساسی هستند.