تجربه آسیب زا: دوباره زندگی کنید و بپذیرید

تصویری: تجربه آسیب زا: دوباره زندگی کنید و بپذیرید

تصویری: تجربه آسیب زا: دوباره زندگی کنید و بپذیرید
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, آوریل
تجربه آسیب زا: دوباره زندگی کنید و بپذیرید
تجربه آسیب زا: دوباره زندگی کنید و بپذیرید
Anonim

به منظور درمان رنج ،

یک فرد باید آن را به طور کامل تجربه کند."

مارسل پروست

یک تجربه آسیب زا ، هر چه که باشد ، اثری جدی در زندگی هر فرد برجای می گذارد و گاهی اوقات آن را به طور اساسی تغییر می دهد. بسیاری از افرادی که به عنوان مثال خشونت (جسمی ، روانی یا جنسی) ، طلاق یا جدایی سخت ، از دست دادن یکی از عزیزان ، هر گونه بلایای طبیعی و غیره را تجربه کرده اند ، سعی می کنند به سرعت وارد زندگی قدیمی خود شوند یا زندگی جدیدی را آغاز کنند. در اسرع وقت.

من افرادی را می شناسم که پس از وقایع سخت زندگی خود ، در هر دوره ای ثبت نام می کنند ، برای تحصیلات دوم می روند ، یک شیوه زندگی فعال را دنبال می کنند ، در حالی که دیگران ماجراجویی های خطرناکی را آغاز می کنند ، شروع به استفاده از الکل و مواد مخدر می کنند. این مقاله درباره این است که چرا چنین اقداماتی نتایج مثبتی نمی دهد ، و اگر چنین باشد ، چرا احساسات ناخوشایند بارها و بارها در موقعیت های مشابه و روابط جدید برمی گردند.

هر فرد از احساسات و خاطرات ناخوشایند مرتبط با یک رویداد آسیب زا فرار می کند ، می خواهد به چیز دیگری تغییر دهد ، تجربه منفی را جابجا یا انکار کند. به نظر می رسد همه چیز فراموش شده است ، که همه چیز در گذشته است ، زندگی جدیدی آغاز شده است. اما چیزی اشتباه است. دختری که از خشونت نجات یافته است سالهاست که نمی تواند با مردان رابطه برقرار کند.

شخصی که در خیابان مورد سرقت قرار گرفته یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته است می تواند در هر رهگذری یک دزد یا یک هولیگان را ببیند و برای مدت طولانی به عقب نگاه کند.

مادری که فرزند خود را از دست داده است دیگر نمی خواهد بچه دار شود.

مرد مطلقه ای که پس از طلاق ، شیوه زندگی "آشفته" را آغاز می کند ، این را طبیعی می داند. کودکانی در خانواده که والدین خود را مشروب خور ، مصرف کننده مواد مخدر ، قربانی رابطه جنسی یا ضرب و شتم می دیدند ، همین خانواده ها را ایجاد می کنند …

لیست موقعیت ها بی پایان است ، اما چیزی وجود دارد که همه این افراد را متحد می کند. این یک وضعیت ناتمام در گذشته است که مانند سنگریزه در حال حاضر حلقه هایی روی سطح آب ایجاد می کند.

گاهی اوقات شرایط سختی که برای افراد اتفاق می افتد ، به نظر خود مردم ، باعث شرمندگی و طرد زیاد می شود. برخی رویدادی را که برای آنها اتفاق افتاده است از دوستان نزدیک ، والدین ، شوهر / همسر پنهان می کنند تا عزیزان خود را از تجربیات ناخوشایند منزوی کنند ، یا از شرم رنج می برند ، یا به سادگی از تأیید ابراز احساسات می ترسند. وقتی درک درستی از وضعیت و آنچه برای شما اتفاق افتاده و تأیید ابراز احساسات منفی وجود ندارد ، می تواند مشکل باشد. در اینجا یک مثال وجود دارد: "هنگامی که من توسط مرد جوانی که با او زندگی می کردم مورد ضرب و شتم قرار گرفتم ، مادرم ابتدا مرا در آغوش گرفت و دلداری داد ، و عبارت دوم او این بود:" به کسی نگو اتفاقی که برایت افتاده است. " احساس وحشتناکی داشتم ، گویی آب یخی روی من ریخته بودند.

تمام افکار و احساساتم بیرون زدند ، نمی خواستم آنجا "یخ بزنم" ، می خواستم در مورد آن ، در مورد درد ، عصبانیت خود فریاد بزنم. می خواستم همه چیز را گریه کنم. " مادر این دختر به سادگی منع احساساتی را که از آن می ترسد ، ممنوع کرده است (ابراز خشم ، شرم ، عصبانیت) ، و ساده ترین راه این بود که این احساسات را بی ارزش کند تا دخترش نیز آنها را احساس نکند..

در واقع ، به ویژه برای اولین بار پس از رویدادی که برای شما اتفاق افتاده است ، سکوت کردن ، پنهان کردن احساسات در خود ، بدون دریافت حمایت از دیگران ، دشوار است. برعکس ، برخی منزوی می شوند و در خود توده ای از کینه ، خشم ، گناه ، عصبانیت ، ناتوانی را نگه می دارند. همه این احساسات در کنار احساس بی عدالتی ، تحقیر همراه است. هر چه مدت طولانی تری فرد در این دیگ احساسات ناخوشایند را بپزد ، زنده ماندن از این وضعیت برای او دشوارتر است. به نظر می رسد او بر او متمرکز شده است و تمام زندگی او فقط به این تجربه از رویداد خلاصه می شود. پارادوکس این است که رفتار مخالف ، بگذارید آن را "فعال" بنامیم ، نتایج دلخواه را به ارمغان نمی آورد. چنین رفتاری فقط احساسات ناخوشایند در بدن ، افکار مربوط به یک رویداد آسیب زا و احساسات مرتبط با آن را به طور موقت "منجمد" می کند.همه اینها منتظر بیرون آمدن لحظه مناسب هستند و ممکن است آن لحظه غیر منتظره ترین باشد. برای برخی از افراد ، تماشای صحنه ای از فیلم یا برنامه ، مشابه وقایع زندگی آنها کافی است و احساسات دیری نمی پاید. یا با یک رهگذر تصادفی در خیابان ملاقات کنید که شبیه یک مجرم به نظر می رسد ، و ممکن است فردی متوجه حالت منقبض شدن بدنش شود ، گویی تمام دردهایی را که برایش ایجاد شده است به خاطر می آورد. درست مانند یک زخم بریده ، ممکن است اثری از ضربه در بدن وجود داشته باشد. واقعیت در حالت ایستادن ، راه رفتن ، در حرکات عادی شبیه فشرده سازی مشاهده می شود. "فشرده سازی" می تواند در معرض گفتار قرار گیرد ، در حالی که لکنت زبان ، مشکل در تلفظ ، لکنت ایجاد می شود. علامت ضربه همیشه فشرده سازی است.

اولین فکری که پس از وقوع یک رویداد به ذهن می رسد این است که "این برای من اتفاق نمی افتد" ، "این برای من اتفاق نمی افتد" (مرحله شوک) ، و به دنبال آن میل طبیعی که این رویداد هرگز رخ نداد. متأسفانه ، بسیاری از مردم طوری رفتار می کنند که گویی هیچ حادثه ای دردناک در زندگی آنها رخ نداده است. ما در مورد این موضوع در بالا صحبت کردیم وقتی فردی زندگی جدیدی را شروع می کند و شروع به فعالیت "بیش فعال" می کند ، آسیب را نفی می کند ، "فراموش می کند". اما مهم نیست که چگونه انکار می کنید ، ضربه به طور صریح یا پنهان ، مستقیم یا غیر مستقیم خود را به یاد می آورد. همچنین ، ضربه مغناطیسی است که رویدادهای مشابه جدیدی را وارد زندگی افراد می کند. فرد دارای الگوهای رفتاری پس از سانحه و نگرش "من باید از تکرار ضربه خودداری کنم" می شود. این منجر به استرس بیش از حد می شود و آسیب ها تکرار می شوند. از آنجا که وضعیت ضربه وضعیت شدید است ، فرد آسیب دیده ناخودآگاه به دنبال تجربیاتی با همان شدت است تا بتواند از آنها عبور کرده و به زندگی عادی بازگردد.

چگونه می توان فهمید که آیا ضربه هنوز در بدن شما ، در ضمیر ناخودآگاه شما زندگی می کند؟ اگر از کار زیاد رنج می برید و در عین حال از کمک دیگران خودداری نمی کنید. اگر مدتی پس از حادثه آسیب زا ، همچنان احساس خستگی ، بی حسی و خالی بودن می کنید.

اگر کابوس می بینید ، به ویژه آسیب پذیر شده اید و تنش را در بدن خود احساس می کنید و ناتوانی در کنار آمدن با آن را احساس می کنید. اگر رابطه شما در محل کار یا رابطه شخصی شما خراب شده است ، یا شاید مشکلات جنسی وجود داشته باشد. اگر سرانجام هر از گاهی تصادفاتی برای شما اتفاق می افتد ، همه اینها نشانه یک ضربه غیر تجربه شده و بیان نشده است.

هنگامی که احساسات مرتبط با ضربه فروکش می کند ، یک اثر نهفته از ضربه بر روی فرد ایجاد می شود. ضربه با ظاهر خود در زندگی ، واقعیت یک فرد را تغییر می دهد و منجر به تغییرات عمیق در شخصیت می شود ، به طوری که روند عادی زندگی غیرممکن می شود. برای این شخص ، جهان پیرامون او نه تنها مملو از خطر است ، بلکه در مقابل خود بی دفاع می داند.

چگونه با یک حادثه آسیب زا برخورد می کنید؟ بدون قدم زدن در کنار آن ، غیرممکن است که رویدادی را که زندگی شما را تغییر داده است زنده کنید. برای زنده ماندن از آسیب ، لازم است آن را به طور کامل در محیط امن رابطه روان درمانی درمان کنید. آسیب را همانطور که واقعاً اتفاق افتاده است بشناسید.

قدرت دیدار با رویداد را پیدا کنید. با درد و ناتوانی زندگی کنید که مانع از داشتن یک زندگی عادی می شود. این رویداد را در گذشته خود بگنجانید و یاد بگیرید که زندگی خود را به "قبل" و "بعد" از آسیب تقسیم نکنید. احساسات مربوط به تجربه آسیب زا را تخلیه کرده و آنها را قانونی و موجود تشخیص دهید. تمام ناامیدی هایی را تجربه کنید که موقعیت آسیب زا شما را در آن فرو برده است. از این وضعیت درس بگیرید. عزاداری برای گذشته که نمی توان چیزی را تغییر داد. خود را همانطور که هستید بپذیرید و یاد بگیرید که با آن زندگی کنید.

زندگی من را با شرایط دشواری روبرو کرد ، و از تجربه زندگی خودم می دانم که همه چیز چقدر سخت است ، اما ، باور کنید ، هماهنگی بازگشتی در زندگی و آرامش روحی ارزش آن را دارد!

توصیه شده: