اگر چیزی در مورد انگیزه نمی دانید چه؟

فهرست مطالب:

تصویری: اگر چیزی در مورد انگیزه نمی دانید چه؟

تصویری: اگر چیزی در مورد انگیزه نمی دانید چه؟
تصویری: اگر این به شما انگیزه ندهد , هیچ چیزی به شما انگیزه نمی دهد !؟ 2024, ممکن است
اگر چیزی در مورد انگیزه نمی دانید چه؟
اگر چیزی در مورد انگیزه نمی دانید چه؟
Anonim

"انگیزه" اکنون یک کلمه در سرفصل های اصلی مقالات مختلف است. شبکه های اجتماعی مملو از تصاویر و عبارات الهام بخش است و همه مشغول بازنشر این زیبایی بر روی دیوار خود هستند ، گویی می تواند به نوعی کمک کند. همه آموزش های ممکن وعده می دهد که اسرار انگیزه را فاش کرده و آن را به سطوح بی سابقه ای افزایش دهد

واقعا انگیزه چیست؟ به عنوان یک مفهوم روانشناسی چگونه است؟ ماهیت آن چیست و چگونه کار می کند؟ وقتی به خاطر این فکر که در حال تبدیل شدن به یک مخالف سرسخت انگیزه هستم ، خود را ستایش کردم ، متوجه شدم که شما فقط باید این موضوع را به عنوان یک متخصص درک کنید. برای انجام این کار ، من یک کار ساده انجام دادم ، یک کتاب درسی در زمینه روانشناسی انگیزش گرفتم و آن را خواندم ، و معلوم شد که تحت این مفهوم یک نظریه بسیار ساده وجود دارد که تعداد کمی از مردم آن را می شناسند. بنابراین ، این مقاله برای همه کسانی است که می خواهند نظریه را درک کنند و نمی خواهند کل کتاب را بخوانند.

بنابراین ، بیایید با یک فرمول ساده شروع کنیم که در یک تقریب اول ، کل انگیزه را توضیح می دهد: انگیزه = انگیزه + عوامل موقعیتی ، جایی که عوامل موقعیتی می توانند پیچیدگی کار ، فشار ، الزامات ، به طور کلی ، هر ویژگی از موقعیت باشد.

تصویر شروع به ظهور می کند ، تعیین اهداف و دویدن به موانع ، گرفتن سلاح در جنگ کافی نیست ، شما باید شرایط خاص را در نظر بگیرید. حتی اگر نه ، وضعیت به تنهایی در نظر گرفته می شود ، صرف نظر از اینکه شما آن را درک کرده اید یا نه.

آنچه که آموزش می نویسد: انگیزه - مجموعه ای از عوامل انگیزشی که فعالیت فرد را تعیین می کند ، آنها شامل انگیزه ها ، نیازها ، انگیزه ها ، عوامل موقعیتی است که رفتار انسان را تعیین می کند. معلوم می شود که هرچه انگیزه های بیشتری فعالیت را تعیین کنند ، سطح کلی انگیزه بالاتر می رود … به هر حال ، سطح بالایی از انگیزه همیشه خوب نیست ، اما در مورد آن بعداً بیشتر صحبت می شود.

سطح کلی انگیزه بستگی به: تعداد انگیزه های تحریک کننده فعالیت دارد. ناشی از تحقق عوامل موقعیتی ؛ از نیروی محرک هر انگیزه فردی.

بیایید ببینیم چیست انگیزه ، همه چیز ساده است ، - این یک انگیزه برای عمل است … این تفاوت با نیاز از این جهت است که نیاز به فعالیت و انگیزه برای فعالیت هدایت شده ، نیاز دارد. علاوه بر این ، هر انگیزه قدرت و شدت خاص خود را دارد. و اگر ما به این نتیجه رسیدیم و انگیزه های کافی برای جابجایی کوه ها داریم ، ممکن است عوامل موقعیتی مختلفی وجود داشته باشند که هم می توانند انگیزه را تضعیف کرده و هم افزایش دهند. بسیار مهم است که بتوانیم محیط را برای دستیابی به اهداف به طور موثر تجزیه و تحلیل کنیم.

و اکنون جالب ترین چیزی که باید در مورد انگیزه و انگیزه ها بدانید ، به لطف آنها عمل می کنیم.

انگیزه درونی و بیرونی است ، یا بهتر بگویم انگیزه ها چنین هستند.

انگیزه های درونی - انگیزه های رویه ای و اساسی ، آنها باعث لذت بردن از روند و محتوای فعالیت می شوند و عوامل غیر مرتبط با فعالیت نیستند. این بدان معناست که انگیزه درونی است ، پس وقتی لذت را از فعالیت پیش بینی می کنید ، نه از نتیجه ، بلکه از فرایند.

انگیزه های بیرونی (افراطی) -عوامل انگیزشی خارج از فعالیت هستند (انگیزه وظیفه و مسئولیت نسبت به جامعه یا افراد ، انگیزه های تعیین سرنوشت و خودسازی ، تمایل به تأیید ، تمایل به کسب مقام بالا ، میل به قدرت و پاداش ، انگیزه های اجتناب از مجازات و موفقیت). به عبارت دیگر ، انگیزه بیرونی همیشه هدف را دنبال می کند ، ما کاری را نه به این دلیل انجام می دهیم که دوست داریم آن را انجام دهیم ، بلکه به این دلیل که نتیجه آن به اصطلاح پاداش های خاصی را برای ما به ارمغان می آورد.

انگیزه های خارجی بدون انگیزه های داخلی ، در روند فعالیت ، حداکثر تأثیر را ارائه نمی دهد.اگر از روند فعالیت لذت نبرید ، اولاً مسیر رسیدن به هدف خاردار و پر تنش خواهد بود ، حتی در هنگام تعیین هدف ، انرژی خشک می شود و ثانیاً ، نتیجه رضایت مناسب را به همراه نخواهد داشت. کار بدون انگیزه ذاتی منجر به کاهش بهره وری ، خستگی مزمن ، از دست دادن علاقه به زندگی ، افزایش استرس و غیره می شود.

انگیزه رویه ای و ماهوی - این همیشه یک حالت شادی ، لذت از کاری است که انجام می دهید. با این احساسات است که می توانید تعیین کنید چه انگیزه ای شما را راهنمایی می کند. اما باید توجه داشت که این به هیچ وجه به این معنا نیست که انگیزه درونی "خوب" است و "بد" بیرونی اینطور نیست. به این دلیل نیست که من همه اینها را می نویسم. برای اینکه بتوانیم اهداف تعیین کنیم و به حداکثر نتایج برسیم ، باید به وضوح بفهمیم که چه چیزی ما را هدایت می کند ، چه انگیزه ای دارد ، و اگر چیزی کم است ، باید اضافه کنیم.

و اکنون چند کلمه دیگر ، در مورد انگیزه های درونی ، Mihai Csikszentmihalyi مفهوم "جریان" را ارائه داد ، که یک وقف کامل به علت است ، یک احساس لذت بخش از فعالیت زمانی که فرد کاملاً در موضوع فعالیت حل می شود. اما یک چیز وجود دارد ، اما برای اینکه تجربه "جریان" بوجود آید ، پیچیدگی کار باید کمی بیشتر از امکانات باشد. توبهژ ، حالت "جریان" تنها زمانی امکان پذیر است که هدف بالا باشد ، اما کافی باشد ، به این معنا که شما توانایی و منابع لازم برای کنار آمدن با آن را داشته باشید.

در اینجا 5 ویژگی حالت "جریان" آمده است:

  1. احساس مشارکت کامل در فعالیت ؛
  2. تمرکز کامل توجه ، افکار و احساسات در عمل ؛
  3. این احساس که شما به وضوح می دانید چگونه عمل کنید ، آگاهی روشنی از اهداف ؛
  4. عدم ترس از اشتباهات و شکست های احتمالی ؛
  5. از دست دادن احساس معمول آگاهی واضح از خود ، محیط اطراف ، گویی "در محل کار" در حال حل شدن است.

D. de Cherms انگیزه روشی- معناداری را برای احساس اثربخشی آنها ، احساس خود به عنوان منبع تغییرات در جهان پیرامون خود ، مشخص می کند و به دنبال این است که علت اقدامات خود آنها باشد (1976).

"به نظر می رسد این فعالیت هرچه بیشتر دارای انگیزه ذاتی (داخلی) باشد ، بیشتر با تأیید قابلیت های آن مرتبط است و نیازی به تقویت ندارد. انگیزه بیرونی زمانی ایجاد می شود که فرد نتیجه به دست آمده را به دلایل خارجی نسبت دهد و هنگامی که نه به میل خود ، بلکه در نتیجه تأثیرات خارجی عمل می کند. " - آنچه در اینجا مهم است ، وقتی فعالیتهای ما با هدف افزایش شایستگی ، که برای ما مهم است ، انجام شود ، این یک انگیزه ذاتی است که داخلی است. انگیزه بیرونی ، بیرونی ، جهت رسیدن به نتیجه ای که ما دوست داریم ، اما خواسته ما نیست. ما به سر کار می رویم ، برخی اقدامات را در آنجا انجام می دهیم ، آنها را دوست نداریم ، به عنوان مثال ، گزارش می نویسیم ، این کار را انجام می دهیم زیرا این کار ما است و نه به این دلیل که میل ما است ، در حالی که ما پاداش دریافت می کنیم ، حقوق ما دلیل اقدامات ما است - این است که چگونه انگیزه بیرونی کار می کند.

ترکیب احساسات مثبت با فعالیت ، انگیزه (علاقه) به این فعالیت را افزایش می دهد. و سپس ، انگیزه انگیزه ای برای فعالیت به دلیل پیش بینی لذت مربوط به همین فعالیت است. یکبار دیگر تکرار می کنم که برای م theثر بودن فعالیت ، لازم است که هم انگیزه داخلی و هم انگیزه بیرونی وجود داشته باشد و باید انگیزه درونی بیشتری وجود داشته باشد. بنابراین ، انجام کاری که لذت را به ارمغان بیاورد یا لحظات شادی را در کارهای معمول پیدا کنید بسیار مهم است.

فرایند یافتن چیزی در فعالیت که باعث می شود از این روند احساس شادی کنید ، یکی از لحظات تقویت خود است. تقویت خود فرایندی است که در آن افراد با پاداش دادن به خود و داشتن نوعی کنترل بر این پاداش ها رفتار خود را بهبود بخشیده و حفظ می کنند. (J. Frager، J. Feydimen، p.705) گذار از تقویت کننده های خارجی به خود تقویت کننده نشانه رشد شخصیت است.

وقتی فردی در حال انجام فعالیتی خود را تأیید می کند یا از محتوا یا روند کار لذت می برد ، این خود تقویت کننده قوی است.

انگیزه ها ، که "قابل درک" هستند و اعمال را القا نمی کنند ، فاقد معنی شخصی هستند. در نتیجه ، اعطای معنای شخصی به آنها باعث می شود که به انگیزه های واقعاً بازیگری تبدیل شوید. (A. Leontev، 1975).

آنچه می خواستم در این مورد بگویم ، اما این واقعیت که انگیزه خارجی می تواند به داخلی تبدیل شود ، هنگامی که فرد شروع به لذت بردن از فعالیت می کند. و این روند ، با کمک تقویت خود ، می تواند خود را تنظیم کند. برای شروع لذت بردن از این فرآیند ، باید به اعمال خود معنی شخصی بدهید. و بداخلاق ، به جای کار ، که حداقل نسبت به آن بی تفاوت هستید ، با دستکاری های ساده ، کاری ظاهر می شود که برای شما معنای شخصی دارد و فعالیت رنگ می گیرد.

انگیزه ذاتی یک نکته دارد. فشار و مطالبات محیط ، پاداش وعده داده شده و مجازات احتمالی همگی می توانند سطح انگیزه ذاتی را کاهش دهند. مانند این ، اما مانند این ، به عنوان مثال ، شما نقاشی می کردید ، آن را دوست داشتید ، سپس شروع به پرداخت هزینه نقاشی شما می کردند ، و سپس یک لحظه خوب پرداخت آنها متوقف می شد. بنابراین در همین لحظه ، سطح انگیزه ذاتی شما برای طراحی کاهش می یابد. این اتفاق اغلب در ورزشکارانی رخ می دهد که بازی در ورزش های حرفه ای را متوقف می کنند. آیا می توان کاری در این مورد انجام داد ، من می ترسم نه ، لازم است برای فعالیت به دنبال معانی جدید باشید ، مفاهیم قدیمی کار نمی کند.

لازم به ذکر است که با دانستن انگیزه های تعیین کننده تلاش فرد ، می توان فعالیتهای او را با موفقیت مدیریت کرد. در جامعه ما ، محبوب ترین انگیزه هایی که مورد توجه قرار می گیرند پول ، قدرت و موفقیت هستند.

جالب است که استادان افزایش انگیزه کارکنان ، شاید یک واقعیت را در نظر نگیرند ، سطح بالایی از انگیزه باعث واکنشهای احساسی ناخواسته (تنش ، هیجان ، استرس و غیره) می شود که منجر به وخامت عملکرد می شود.. بنابراین برای انجام کارهای آسان ، انگیزه قوی تر مطلوب خواهد بود. انگیزه ضعیف برای کارهای دشوار کافی است. (Erks and Dodson، 1908). انگیزه سبک و ضعیف چیست ، همه چیز بستگی به این دارد که چند انگیزه در انگیزش دخیل بوده و از چه شدت برخوردار است.

در اینجا چنین مقاله ای وجود دارد ، اگر چیزی برای شما کافی نبود ، کتاب S. Zanyuk "روانشناسی انگیزه" مورد استفاده قرار گرفت ، اکتشافات خود را بخوانید و به اشتراک بگذارید ، من می توانستم چیزی را از دست بدهم.

روانشناس ، میروسلاوا میروشنیک ، miroslavamiroshnik.com

توصیه شده: