2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بسیار جالب است که چگونه تجربه زندگی ما بر آینده ما تأثیر می گذارد. سطح جاه طلبی ما به دستاوردهای گذشته ما بستگی دارد. ما قبلاً تقریباً می دانیم که چه چیزی را می توانیم اداره کنیم و چه چیزی خارج از توانایی ما است. و ما موفقیت خود را در امور معمول و شکست در مواردی را که دیگران به ما می گویند فرض می کنیم: "شما قوی (قوی) هستید! میتونی از پسش بر بیایی. " ما ، هنگام ارزیابی "شایستگی" های گذشته ، اغلب پاسخ می دهیم: "من باهوش (باهوش) هستم ، حتی متعهد هم نمی شوم." و ما امور خود را انتخاب می کنیم ، که مطمئناً در آن قاطی نخواهیم کرد
درست است ، به نظر می رسد پس از اتمام کار ، چیزی برای افتخار وجود ندارد. روال معمول. برای هدف بیشتر ، (برای افزایش سطح آرزوها) ، اما بر چه اساسی؟ در گذشته موفقیت خاصی حاصل نشده است. به نظر می رسد. یا بودند؟
گاهی تعجب می کنید که چگونه "همه چیز در ذهن ماست"! رویدادهای یکسان در افراد مختلف متفاوت است. برای برخی ، گرفتن دیپلم قرمز یک رویداد معمول و بدیهی است ، در حالی که برای دیگران ، صرفاً فارغ التحصیلی از یک موسسه آموزشی (به طوری که آنها اخراج نشوند) یک موفقیت بزرگ است.
قضاوت عینی در مورد موفقیت افراد دیگر یک کار سپاسگزار است. اگر از این دو دانش آموز سابق در مورد موفقیت شخصی خود بپرسید ، کسی که از اخراج اجتناب می کند می گوید که او "خوش شانس" موفقی است ، و کسی که دارای پوسته قرمز است - که این پوسته ها انتظار می رفت ، او چیز خاصی بدست نیاورد. بنابراین معلوم می شود که خوشبخت تر (چرا موفقیت به طور کلی ، اگر نه برای خوشبختی در زندگی؟) "احمق" است. او حداقل از موفقیت خود خوشحال است!
مزیت آن نیز این است که این دانش آموز بدشانس (موفق؟) ، با نگرش مثبت به دستاوردهای خود ، عادت به موفقیت را در خود ایجاد می کند. هیچ کس تقویت مثبت ، رفتارگرایی و همچنین آموزه های I. P را لغو نکرد. پاولووا ، یادت هست؟
ما اغلب موفقیت خود را از طریق انگشتان خود عبور می دهیم. مانند شن و ماسه ، دور از چشم ما جاری می شود. ما خود را "ادغام" می کنیم و سپس در برابر همه افراد جهان گناه می کنیم.
در اینجا ، کسب و کار اخیراً با موفقیت را به یاد بیاورید. هر شغلی که بتوان آن را یک موفقیت دانست. یا موردی که "همانطور که برنامه ریزی کرده اید" به پایان رسید ، اگر هنوز از کلمه "موفقیت" برای اندازه گیری دستاوردهای خود استفاده نکرده اید.
این سوالات را از خود بپرسید:
من چگونه به موفقیت خود پاسخ داده ام؟
آیا موفقیت در این زمینه می تواند حداقل تا حدی به خود شما نسبت داده شود؟
چگونه در تعقیب هدفم (موفقیت) از خودم حمایت کردم؟
آیا این امکان وجود داشت که بتوانم علاوه بر تمایل به موفقیت در این مورد یا با موفقیت واقعی موفقیت در آن ، از خودم حمایت کنم؟
ما اغلب والدین خود را سرزنش می کنیم. ما چنین تربیت نشده ایم ، مورد تحسین قرار نگرفته ایم. هیچ حمایتی صورت نگرفت. این همه حقیقت دارد. شاید. اما این گذشته است و دوران کودکی قابل بازگشت نیست. وقت آن رسیده که از خود حمایت کنید. و عادت رسیدن به موفقیت را در خود پرورش دهید. و به او شادی کنید. (اگر از درمان شناختی-رفتاری استفاده می کنید ، اگر از عصر جدید استفاده می کنید ، با شادی خود "نظم" جهان را برای رویدادهای مشابه ایجاد کنید).
می توانید صبح از یک فنجان قهوه لذت ببرید ، که آینده نگری شما را در دریافت آن یاری کرد - همه محصولات را عصر خریداری کردید. و شما یک قهوه جوش دارید. و شیر هم همینطور برای برخی ، یک فنجان قهوه صبح یک هدف ناموفق است. و شما موفق هستید! آیا می دانید امروز چقدر خوشحال بودم که در یخچال کرم وجود داشت و "در صورت نیاز" خریداری شده بود؟ همه آنها دیروز شیر خوردند ، اما خامه ، انگار با جادو پیدا شد! «تا دام! من به خواسته خود می رسم ، حتی اگر به طریقی متفاوت ، که حتی خوشمزه تر است. " ساده لوحانه ، به نظر شما؟….
آیا نمی خواهید صبح یک فنجان قهوه میل کنید؟ آیا آماده هستید که فقط از یک چیز مهم لذت ببرید؟ آیا اهداف متورم شما را خوشحال می کند؟ اگر رسیدن به چنین هدفی سالها طول بکشد چه می شود؟ خوب ، برای مثال ، همین افتخارات. چندین سال طول می کشد تا منتظر بمانیم. و از هر امتحانی که پشت سر گذاشته شاد باشید…. "Pfff … خوب این یک روال عادی است …" - کسی می گوید.اگرچه از اهداف معمول است که هدف بزرگ شکل می گیرد ، رسیدن به آن شادی را برای شما به ارمغان می آورد.
به طور دقیق تر ، شما فکر می کنید چه چیزی به ارمغان خواهد آورد. چنین هدفی مهم برای شما فقط باید "خوک را روی خود بگذارید" چاق تر. شما ، کمی گاز می گیرید و موانع را نمی بینید ، یا بهتر بگوییم ، آنها را در راه خود جارو می کنید ، به هدف گرامی می روید. و در انتهای مسیر ، برخی چیزهای کوچک می توانند همه کارت های شما را اشتباه بگیرند. نادیده گرفته شده. در نظر گرفته نشده است. از دست دادیم. آنها در طول مسیر در جایی متورم شدند.
و مدرک قرمز نیست وحشت ، وحشت! من می گویم وحشتناک وحشتناک است. به هر حال ، این یک شکست است! مگه نه؟ آیا ارزش شکست اینقدر سخت را داشت؟ و دوباره "صورت در خاک" ، مانند بازنده. و حالا چگونه می توان بیرون رفت ، یا بهتر بگویم ، خود را از "گالوش" های بعدی توسط اسکرال بیرون بکشید؟
فقط به یاد داشته باشید (یا یاد بگیرید) که هیچ موفقیت مطلق وجود ندارد. هيچ كس. هر موفقیت و هر شکست را نمی توان بدون قید و شرط و مطلق در نظر گرفت.
یک فرد همیشه در انجام کاری موفق است ، اما در انجام کاری شکست می خورد. حتی کسی که پوسته های مورد نظر را دریافت کرد به نوعی شکست خورد. به عنوان مثال ، او یک پیشنهاد سودآور را از دست داد ، در فرآیند یک مطالعه خشمگین تسلط نداشت.
هر بار ارزش ارزیابی میزان موفقیت و سهم شکست در هر مورد را دارد. فقط بر موفقیت تمرکز کنید - از عینک های رنگ رز استفاده کنید. در مورد شکست ها - سیاه. اطلاعاتی در مورد موفقیت های خود برای انگیزش خود ، در مورد شکست ها لازم است - برای تجربه ، روی همان چنگک قدم نگذارید. عدم واکنش به هیچ وجه به وضعیت امور شما به معنای زندگی خسته کننده است که هیچ اتفاقی در آن نمی افتد. بدون بالا و پایین. اما هنوز در ذهن ماست!
برای شروع (برای داشتن نقطه شروع) ، خوب است بدانید که موفقیت خود را دقیقاً در نظر خواهید گرفت. چه دستاوردی شادی (شادی) را برای شما به ارمغان می آورد. در آستانه بهار ، می توانم فرض کنم که برخی از پاسخ ها مربوط به هماهنگی است. به طور خاص - "کاهش وزن". من می توانم حرص زنان را در تلاش برای کاهش 20 کیلوگرم درک کنم.
حالا ، شما یک هفته به باشگاه بروید. عرق زیاد است ، هنوز اراده کمی وجود دارد. و همچنین کاهش وزن. چند نفر هستند؟ 500 گرم؟ خوب ، موفقیت کجاست؟
بیایید با هم بفهمیم
آیا همه چیز "شکست خورده" است؟ شاید شما چیزهای بدیهی را نمی بینید؟
- بیست کیلو را نمی توان در یک روز دور کرد. و حتی در یک هفته. 300 گرم موفقیت آمیز است. آغاز آن. به هر حال ، شما وزن اضافه نکرده اید ، اما می توانید.
- چگالی ماهیچه ها بیشتر از چربی است. بنابراین ، وزن می تواند در جای خود "بایستد".
- حجم ها از زمانی که ماهیچه ها رشد کرده اند کاهش نیافته و چربی هنوز "سوزانده نشده" است.
- خوب ، و غیره
و سهم شکست… خوب ، خوب … اگر در ورزش و تغذیه مهارت بیشتری داشتید ، می توانستید در این هفته به نتایج بیشتری برسید. تجربه از "سهم شکست در این مورد" - لازم است سواد ورزشی بهبود یابد.
اکنون می توانید اهداف زیادی را برای 500 گرم تعیین کنید. چهل ، اگر اشتباه نکنم. و هر هفته ، میزان موفقیت را جشن بگیرید و آنچه را که می توانست بهتر انجام شود تجزیه و تحلیل کنید.
علاوه بر این ، من می دانم که چگونه اتفاق می افتد ، حدود 20 کیلوگرم. تعطیلات همیشه با تنظیم مجدد آنها "در یک سال" تداخل ایجاد می کند. "خوب ، بعداً شروع می کنم. سال در پیش است. " و ، قبل از اینکه وقت کنند به عقب نگاه کنند ، سال گذشت. بیست کیلو در جای خود ، و پنج مورد دیگر بدن شما اسیر شد.
شاید هر بار که به اهداف فوق العاده بزرگ دست پیدا نمی کنید و هر "شکست یک هدف بزرگ" بعدی شما را در فکر شکست و ناتوانی خود تقویت می کند.
با این حال ، من در مورد شکل در تابستان شروع کردم زیرا این مثال برای تمرین عالی است. برای رسیدن به موفقیت تمرین کنید. زیرا فقط خواندن قطعاً برای تغییر عادات شما کافی نیست. توصیه می شود این کار را در یک حلقه افراد همفکر انجام دهید ، و امروزه بسیاری به طور منظم تمرین می کنند و. و بعلاوه ، موفقیت را در سایر زمینه های زندگی خود گسترش دهید.
توصیه شده:
دوره سخت زندگی
وقتی همه چیز آنطور که می خواهند پیش نمی رود !!! عجیب است که بگویم اخیراً با افرادی ملاقات کرده ام که به نظر می رسد در یک تونل ناامید قدم می زنند و هیچ پایانی برای آن وجود ندارد و نور موعود به هیچ وجه ظاهر نمی شود. و نمی توان آنها را بازنده یا گمشده در جاده های دوران کودکی پابرهنه خود نامید ، نه.
دوره سریع ریزش پوست های قدیمی
"چقدر دیگر نیاز دارید که تجربه گذشته خود را کنار بگذارید تا در نهایت به صفر برسید و به طور کامل در زمان حال زندگی کنید؟" به من اجازه دهید "YOU" ، بدون محدودیت ، اما با احترام! پنج دقیقه وقت بگذارید تا تمرین را کامل کنید ، سپس به متن برگردید.
یک دوره کوتاه در زمینه خوش بینی علمی
نویسنده: ولادیمیر جورجیویچ رومک ، دکترای روانشناسی ، رئیس گروه روانشناسی کاربردی ، دانشگاه علوم انسانی روسیه جنوبی. سیستم آموزش و پرورش اغلب با تکنیک های "تقویت منفی" هدایت می شود. والدین و معلمان خطاهایی را که کودکان مرتکب می شوند با دقت زیر نظر گرفته و در صورت امکان به این اشتباهات توجه کنند.
"مسیر قهرمان" در دوره بندی سنی
من فکر می کنم اولین کسی نیستم که بین رشد کودک و "مسیر قهرمان" شباهت هایی پیدا کردم ، که در آثار قبلی به طور مختصر به آن پرداختم (مقاله "مسیر یک قهرمان در زندگی واقعی انسان. از اولین مورد شمشیر - برای بازگشت به خانه "). با این حال ، من هرگز ندیدم که هیچ یک از متخصصان مستقیماً در این مورد صحبت کنند ، مانند حداقل برخی ، فرویدی ها و یونگی ها هر از گاهی شرم می کنند که با تمرین روی "
اهداف خانواده و موفقیت اهداف مردان مدرن پنج نوع مشکلات خانوادگی به دلیل تفاوت در درک مفهوم "موفقیت" و اهداف در زندگی
اهداف خانواده وقتی بیست سال پیش تمرین روانشناسی خانواده را شروع کردم ، دقیقاً به همین شکل بود. حدود یک سوم درگیری ها در زوج های عاشق و متأهل دقیقاً به این دلایل بوجود آمده است: قبلاً ، تفاوت در اهداف زندگی به دلیل شیوه معمول زندگی و کلیشه های زندگی والدین بود.