"علم ظریف اقناع" توسط برنارد بی. "

تصویری: "علم ظریف اقناع" توسط برنارد بی. "

تصویری:
تصویری: Shaykh Abdal Hakim Murad on Blogging Theology 2024, ممکن است
"علم ظریف اقناع" توسط برنارد بی. "
"علم ظریف اقناع" توسط برنارد بی. "
Anonim

نام سگ من برنارد بلک است. در واقع ، شجره نامه او شامل یک نام طولانی و حیله انگیز و لیستی از دستاوردهای نمایشگاه اجدادش تا نسل هفتم است ، اما من دقیقاً همانطور که در بالا نشان داده شد از او نام بردم. چرا بلک بدون هیچ گونه توضیح بیشتر ، سیاه است ، همه سیاه ، لکه ای سفید روی قفسه سینه دارد ، و برنارد به افتخار برنارد بلک از مجموعه تلویزیونی "کتاب های سیاه" ، یک جامعه شناس کودک که رژیم غذایی روزانه اش شامل الکل ، سیگار است. و انسان دوستی به نسبت مساوی. من نمی دانم که او در عین حال چگونه می تواند جذاب باقی بماند ، اما از آنجا که همه ما ، تا حدی ، "نسل از دست رفته" هستیم ، او مرا دلسوز می کند که سعی می کند صداقت خود را در هر شرایطی حفظ کند. یعنی اجازه نمی دهد که به خاطر ماشین سرمایه داری به "بی شخصیتی" تبدیل شود. احتمالاً ، او یک موهبت الهی برای یک رواندرمانگر خواهد بود - یک آزمایشگر ، کسی که درباره افراد و انگیزه آنها کنجکاو است و نه پولی که برای کار دریافت می شود. نمی دانم آیا وجود دارد یا نه ، اما در واقع ، ما اصلاً در مورد سگ صحبت می کنیم.

برای راحتی و کاهش درجه تظاهر ، من سگ را "Beinichka" می نامم ، زیرا این چیزی است که من اغلب او را صدا می کنم ، از شما می خواهم که به طعنه توجه کنید ، اگرچه اغلب او را به عنوان یک کلمه کمی غیرقابل چاپ به معنی می نامم. قسمتی از بدن که روی آن می نشینیم زیرا اعتماد به نفس بوئنیچکینا به صورت دوره ای از همه مرزهای درک متواضع انسانی من فراتر می رود.

مشاهده او تقریباً هر شخصی را به این فکر می رساند که بینیچکا ، اگر نه پادشاه ، حداقل ولیعهد منطقه ای که در آن زندگی می کند. همه چیز از آن اوست. جاده ها ، بوته ها ، مزارع ، سواحل رودخانه ها ، چمن ها ، محل های زباله - آه ، مخصوصاً زباله دان ها! اگر با آرامش از کنار انبوهی از زباله عبور کنید ، بوی بد آن بهتر است ، چه برسد ، چه برسد به اینکه به تکه ای از پیتزا در روز گذشته بچسبید ، که توسط یکی از بازدیدکنندگان روزه محلی بیرون انداخته شد- غذا (آیا اصلاً چنین واژه ای وجود دارد؟) غذا خوردن ضروری است ، گویی آینده درخشان شما به آن بستگی دارد و هیچ تلاشی از طرف صاحبان برای باز کردن فک های شما با موفقیت به پایان نمی رسد. بوئنیچکا زیبا ، باریک و سبک پا است. هر بالرین به لطف او حسادت می کند و یک یوگی با تجربه به انعطاف پذیری او حسادت می کند. او کنجکاو ، ساده لوح و جذاب است. بگذارید فقط بگوییم که او هیچ کس را بی تفاوت نمی گذارد ، و حتی افرادی که به طور کلی سگها یا نژادی که بینیچکا به آن تعلق دارد را دوست ندارند ، نمی توانند با چهره جذاب ، گوشهای رسا ، ابراز احساسات روشن و متغیر ، لمس شوند. عادت های خنده دار …

یکی از ویژگیهایی که در Beinichka هم مرا عصبانی می کند و هم او را تحسین می کند این است که او دقیقاً می داند چه می خواهد و در بیشتر موارد به هدف خود می رسد ، حتی اگر صدای خش خشناک شوم من را به سبک "دریافت آن در ته قنداقه" دریافت می کند. (در نسخه اصلی ، نسخه کمی متفاوت است ، فکر می کنم همه متوجه شده اند). اگر Beinichka می خواهد برای پیاده روی برود ، این برای همه فوراً واضح است ، حتی برای کسانی که هرگز با سگ ها ارتباط برقرار نکرده اند. راههای مختلفی وجود دارد. اگر صاحبخانه - یا مهماندار - خواب است ، زیرا صبح زود است ، باید روی تخت بپرید ، راحت روی بالش بنشینید و شروع به لیس زدن گوش ها ، بینی یا لب هایش کنید - مهم نیست که چه اتفاقی می افتد. ، نکته اصلی این است که او را بیدار کنید. اگر موجودی که در حال لیسیدن است طفره می رود ، سعی می کند از زیر پتو فرار کند ، صورت خود را در بالش پنهان کند یا به صورت غیرقابل چاپ شروع به بیان خود کند ، به هیچ وجه نباید متوقف شود ، زیرا هدف این است که موجود بداند که هیچ جایی وجود ندارد برای رفتن ، لازم است بلند شوید و Beinichka را برای پیاده روی ببرید.

اگر صبح نشده است ، گزینه چسباندن زبان مرطوب به گوش شما مناسب نیست ، به تاکتیک دیگری نیاز است. شما می توانید با صدای بلند از پله ها بالا و پایین بروید ، می توانید پارس کنید ، می توانید به صورت مخفیانه ای روی یک موجود دو پا که تظاهر می کند مشغول ضربه زدن به کلیدها است ، بپردازید و سعی کنید دست راست این موجود - دقیقاً دست راست را پایین بیاورید ، زیرا اگر از سمت چپ بکشید ، این موجود به سادگی شما را برای گوش خراش می دهد و همچنان کلیدها را می کوبد ، می توانید در جایی در نزدیکی موجودات روی زمین دراز بکشید و آه کشیدنی بیان کنید ، و به چشم ها و گوش های شما نگاهی غم انگیز بدهد.

من را اشتباه نگیرید ، هیچ کس یک حیوان فقیر را مجبور نمی کند که 12 ساعت محکم بسته بماند ، حیوان دارای باغ و درب ورودی است و حیوان می تواند هر لحظه از روی نیاز فوری به این باغ برود. روز یا شب ، اما این به نیاز فوری نیست ، بلکه به آزادی مربوط می شود. Beinichka می خواهد به آنجا ، خارج از دروازه ها ، به دنیای بزرگ ، به توده های زباله برود ، در نهایت ، ناگهان او خوش شانس خواهد بود و او می تواند تکه ای از چیزی کثیف تر و بد بو را ربوده ، خدا من را ببخش. و تقریباً در مورد خواسته های دیگر - اگر Beinichka یک کوکی برای پیاده روی می خواهد ، و او مطمئناً می داند که یک کوکی وجود دارد ، شخصاً دید که چگونه آن را در جیب خود قرار داده اید ، او در کنار شما می دوید و به چشمان شما نگاه می کند ، یا حتی بهتر - درست جلوی شما می ایستد تا نتوانید دور بزنید ، و در نهایت برای شما آسان تر است که یک کوکی به او بدهید تا اینکه سعی کنید چیزی را در آنجا ثابت کنید.

وقتی صحبت از روابط بین افراد می شود ، من اغلب بحث هایی در مورد موضوع "چه کسی به چه کسی مدیون کیست" می شنوم. شوهر باید خانواده را تأمین کند ، زن باید عشق بورزد ، فرزندان باید اطاعت کنند ، زیردستان باید اطاعت کنند ، روسا باید دستمزد بپردازند و غیره.

اما مثلاً سگ به صاحبش بدهکار است؟ واضح است که مالک متعهد می شود از حیوان خانگی مراقبت کند ، تغذیه کند ، راه برود ، "فضای زندگی" را حداقل در قالب غرفه ارائه دهد. و سگ چطور؟ اگر کسانی که روی زنجیر می نشینند ، شب ها زوزه می کشند و از نظر تئوری ، اگر تصمیم بگیرند شخص نادرست از نرده عبور کند ، باید گلو را بگیرند ، بلکه کسانی که دوست دارند روی بالش بخوابند.

نظریه من این است که سگ ها فروشگاه های عاشقانه هستند ، شارژرهایی با دم و پنجه. هر چه بیشتر با سگ خود بازی کنید ، با آن کمانچه کنید و گپ بزنید (چه کلمه بامزه ای) ، "انرژی عشق" بیشتری جمع می شود و اگر در مقطعی غمگین و از نظر احساسی سرد شوید ، این عشق را به شما می دهد. عقب بروید ، به زانو بپرید ، بینی خود را لیس بزنید و حتی او را در آغوش بگیرید (به هر حال ، Beinichka می داند چگونه به طور کامل بغل کند). منظورم این است که سگها موجودات سپاسگزار هستند و به همین دلیل بودن در کنار آنها بسیار عالی است. شاید گربه ها و همسترها ، ماهی ها ، پرندگان ، و حتی شمعدانی ها روی پنجره ، اما اگر هیچ عشقی روی این موجودات سرمایه گذاری نکرده اید ، از آنها هیچ انتظاری نداشته باشید ، همه چیز صادقانه است.

در مورد کودکان ، ظاهراً همان داستان - اگر شما به آنها به اندازه کافی عشق می ورزیدید ، فقط عشق ، نه برای "A" یا "ظروف شسته شده" ، پس به راحتی می توان این عشق را از آنها گرفت ، اما نه مثل آن شما برای سرزنش و انتقاد کافی بودید ، و اکنون به شما صدمه می زند که آنها با شما تماس نمی گیرند و وقف زندگی شما نمی کنند. او در مورد کاشت و درو درخواست نقل قول می کند ، اما من نمی خواهم ، نمی خواهم و همه چیز روشن است.

بنابراین ، بازگشت به بوئنیچکا. او دو چیز به من آموخت.

اولاً ، بودن با یک موجود شاد و سپاسگزار بسیار خوب است. من از او عشق و شادی دریافت می کنم ، این همه پریدن ، بوسیدن و جیغ زدن هنگام بازگشت به خانه ، اعتماد و سپاسگزاری مطلق. خوشحال می شوم اگر او هنگام کار کنار من می نشیند ، هنگام تماشای فیلم در غروب در دامان من جمع می شود ، یا اگر به او پیاده روی می کنم به سرعت به طرف من می دود. از نظر انرژی ، او یک زن کامل است. او همیشه باریک ، زیبا ، شاد است و همیشه کاری برای انجام دارد ، اگر نمی توانید وقت خود را به او اختصاص دهید ، و اگر می توانید - او قبلاً آنجاست.

ثانیاً ، اگر افرادی که زیاد درباره اهداف ، خواسته ها ، نیات خود برای دستیابی و غیره صحبت می کنند ، حداقل نیمی از بونیچکا ، که می خواهد راه برود یا کوکی بخورد ، سرسخت بودند ، همه خواسته های این افراد مدت ها پیش برآورده شده بود..

هدفی تعیین کنید ، به سراغ آن بروید ، شکرگزار باشید که آرزوی شما محقق شد. و با این وجود - با چگونگی دستیابی به هدف به خود زحمت ندهید. آیا بوینیچکا نگران ظاهر شدن کوکی ها در کمد نیست؟ وظیفه او این است که شاید چندین بار بپرسد ، اما می داند که همیشه آنچه را که می خواهد به او داده می شود.

قبلاً نوشتم که اگر تصور کنیم که ما انسانها چیزی شبیه حیوانات خانگی محبوب خدایان (یا فرشتگان ، یا جهان) هستیم ، آنگاه می فهمیم که چگونه رفتار کنیم تا خواسته های ما برآورده شود.اگر من ، به عنوان یک حیوان خانگی ، رفتار نامناسبی ، پرخاشگرانه یا برعکس داشته باشم ، به خود دلسوزی می کنم ، چیزی جز غذا ، آب و فرش درب من به دست نمی آورم ، و نه حتی به این دلیل که صاحب من یک گردن قرمز بی حس و حریص است ، اما به دلیل گلادیولوس این شوخی را به خاطر دارید؟ اگر من بازیگوش ، جذاب و شیرین باشم ، چه کسی مرا رد خواهد کرد؟ هیچ کس ، آنها خودشان می دوند تا همه چیز را به من بدهند تا بخشی از شکرگزاری و شادی من را به دست آورند.

اگر سگ را دوست ندارید ، می توانیم برای کودکان کوچک برآورد کنیم. در اینجا شما ، به عنوان والدین ، وقتی کودک از هدیه شما خوشحال است ، چه احساسی دارید؟ و دقیقاً همان چیزی که خودش می خواست (a) ، و نه آن چیزی که کارشناسان توسعه اولیه به شما توصیه می کنند آن را خریداری کنید. بله ، شما آماده هستید که خود را به یک کیک تبدیل کنید ، فقط برای دیدن این شادی واقعی صادقانه ، درست است؟ در اینجا شما برای فرشتگان هستید و چنین کودکی وجود دارد ، با چشمانی تحسین برانگیز ، که فقط باید از آنها خوشحال و سپاسگزار باشید ، و بقیه را برای شما انجام می دهند ، زیرا آنها شما را دوست دارند و می خواهند شما را خوشبخت ببینند. علاوه بر این ، با این فکر که امروز فرشتگان هدیه خاصی را برای شما آماده کرده اند ، بسیار دلپذیرتر از فکر "چقدر خسته ام و چقدر خسته ام" ، اما آنچه شما صبح فکر می کنید و روز شما را می سازد بسیار خوشایند تر است. ، هر روانشناسی در این مورد به شما می گوید.

بازیگوش و دوست داشتنی باشید

مال شما ،

#نیافینچام

توصیه شده: