اقناع همه به من مدیون هستند

فهرست مطالب:

تصویری: اقناع همه به من مدیون هستند

تصویری: اقناع همه به من مدیون هستند
تصویری: چگونه نظر شخصی را تغییر دهیم - 5 قانون که باید رعایت کرد 2024, ممکن است
اقناع همه به من مدیون هستند
اقناع همه به من مدیون هستند
Anonim

کلمه باید همه چیز را نابود کند و همیشه

"چنین شخصی ، که به طور فعال از جهان عشق می خواهد و برای آن تلاش می کند ، اغلب در زندگی ناراضی است. زیرا با این اعتقاد ، اضطراب شدیدتر می شود -" اگر من آن را دوست نداشته باشم؟ "" ، "ناگهان ، من آیا اشتباه می کنید و کار اشتباهی انجام می دهید؟ !!"

"کجا کار می کنی / کار من را می کنی؟ !!!" مجموع حقانیت خود اجازه مصالحه نمی دهد ، که به هر رابطه ای که در آن "WE" همیشه مهم تر از "من" باشد ، آسیب می رساند. در واقع ، به همین دلیل ، بسیاری از روابط متلاشی می شوند..

اعتقاد او "همه باید مرا دوست داشته باشند" (کمک کنید ، نه امتناع) یا اعتقاد "همه چیز باید آنطور که من می خواهم باشد" با واقعیت در تضاد بود.

در واقع ، این بدان معناست که یک فرد به سادگی از پذیرفتن جهان آنگونه که هست سر باز می زند و الزامات خاصی را برای جهان مطرح می کند. علاوه بر این ، اگر عمیق تر بنشینید ، تقریباً همیشه معلوم می شود که شخص در اعماق روح خود دقیقاً به شرح زیر صحبت می کند: "جهان باید در رابطه با من صادق و عادل باشد". نه بیشتر نه کمتر. یعنی ، در پس همه اینها ، شاید احساس خاصی از انحصار ، خاص بودن ، غرور فرد وجود دارد. از این نظر ، چنین اعتقادی با اعتقاد شخص که همه باید او را دوست داشته باشند و از او حمایت کنند ، مشترکات زیادی دارد."

در واقع ، بیشتر شبیه این است که شما باید مشکلات من را حل کنید تا احساس راحتی کنم و با مراقبت و توجه احساس خوبی داشته باشم. یعنی تأیید اهمیت آن. و گاهی نیز دستکاری و باج گیری ، در صورت برآورده نشدن خواسته. فرار کنید ، گریه کنید ، ناله کنید ، التماس کنید - "خوب ، لطفاً مشکل من را برای من حل کنید ، من خیلی درمانده هستم" ، اگر شخصی به دلایلی امتناع کرد ، نقش متهم در حال حاضر گنجانده شده است ، اگرچه ترس از درماندگی هنوز در داخل وجود دارد ، تصویر بسیار شبیه است - مانند یک تیرانداز از خفا ، که در پناهگاه می نشیند و به صورت دوره ای از آنجا شلیک می کند.

و این برنامه "همه چیز همانطور که گفتم" می شود ، و این در چه زمانی است ایده های یک شخص با واقعیت مطابقت ندارد ، او آزرده خاطر می شود (در حقیقت ، زیرا نمی داند چرا این اتفاق می افتد) بنابراین بلوک های موجود در قلب و همچنین دیابت قندی ایجاد می شود. علاوه بر این ، این را می توان در بسیاری از زمینه های زندگی هنگام برقراری ارتباط با مردم ، از جمله در روابط شخصی ، پیگیری کرد ، و اگر آنچه را که در زندگی شما اتفاق می افتد دوست ندارید ، وقت آن است که در باورهای خود تجدید نظر کرده و صادقانه به خودتان اعتراف کنید که این فقط یک توهم اینکه همه چیز در زندگی شما خوب است و برای شما مناسب است. وقت آن است که به طور کامل و صادقانه به وضعیت به طور کلی نگاه کنید ، در غیر این صورت شما به سادگی خود را فریب می دهید.

عزت نفس نامناسب مستلزم موقعیتی است - کسی مجبور است برای شما انتخاب کند ، برای شما انتخاب کند ، برای شما تصمیم بگیرد و شما هنوز هم از بین این مجموعه (اما کسی باید این مجموعه را ارائه دهد) انتخاب کنید ، ناگهان چنین خواهد شد. بنابراین ، هیچ هدف و درک روشنی از آنچه شما نیاز دارید و آنچه می خواهید وجود ندارد.

نقطه مقابل افرادی که خود را سرزنش می کنند کسانی هستند که تمایل دارند دیگران را برای همه مشکلاتشان سرزنش کنند.

در نگاه اول ، شخصی که دیگران را مقصر می داند در زندگی موفق تر است. اگر کسی که احساس گناه می کند ، گاهی اوقات مظلوم ، درمانده به نظر می رسد ، سر خود را به شانه های خود می کشد و در گوشه ای جمع می شود ، "متهم" با اعتماد به نفس به نظر می رسد ، تهاجمی و قاطع عمل می کند ، "گاو نر را از شاخ می گیرد" و راه خود را می گیرد. با این حال ، تظاهرات عمیق خود همچنان از درون چنین "برنده ای" به طور عمیق پاره می شود.

این وضعیت با موارد زیر مشخص می شود:

  • احساس نارضایتی ، طیفی از احساسات از تحریک تا عصبانیت ، انتظار برخی اقدامات از دیگران: از ایجاد سکوت ، خرید مواد غذایی تا بیدار شدن در ساعت مورد نیاز صبح.علاوه بر علائم نشان داده شده ، این شرایط را می توان به دلخواه تشخیص داد ، به طوری که عزیزان خودشان حدس می زنند شما به چه چیزی نیاز دارید یا در موارد شدید ، در اولین درخواست اجرا می کنید. امتناع قابل قبول نیست. و اگر اتفاق بیفتد ، به عنوان تحقیر ، درماندگی ، کینه تجربه می شود.

  • چنین وضعیت هایی را می توان با تلاش های آشفته برای به دست آوردن چیزی برای خود ، بهره مندی از همه چیز و همه شناخت. افراد بر اساس موارد ضروری و غیر ضروری تقسیم می شوند ، شما باید مردم را فقط برای چیزی دوست داشته باشید و چگونه دریافتی باعث رضایت نمی شود و چیز دیگری مورد نیاز است.

گاهی اوقات حتی بیماری جسمی نیز ممکن است بوجود بیاید ، گویی با رنج کشیدن ، در جستجوی عشق از دیگران. به نظر می رسد که شما فقط باید مراقبت و توجه خود را به مردم نشان دهید تا در عوض همان را دریافت کنید ، اما در اینجا این اعتقاد وجود دارد که "همه به من مدیون هستند" که بر اساس آن وابستگی به این توجه برای احساس اهمیت یا اهمیت پنهان است. و اگر مطلوب به دلایلی در دسترس نیست ، احساساتی مانند عصبانیت ، مخالفت با موقعیت (زیرا شما نمی توانید آن را تغییر دهید) و سرسختی وجود دارد که شما را نابود می کند.

از درون. و نیز همین باور تحریک می کند عدم توافق با این وضعیت و احساس بی عدالتی و کینه ، که به نوبه خود باعث بیماری قلبی می شود. و این ارزش فکر کردن را دارد.

فقط باید بفهمید که هیچ کس مدیون هیچکس نیست ، حتی شما هم هیچ چیزی را مدیون خود نیستید.

هیچ کس نباید مشکلات شما را حل کند ، اما شما نیز غریبه هستید. اگر می خواهید به فردی کمک کنید ، بدون انتظار هیچ چیز در مقابل کمک کنید.

در غیر این صورت

وقتی "شما بدهکار هستید" (یعنی وقتی چنین اعتقادی وجود دارد ، همه به من بدهکار هستند) ، شما دائماً از دیگران انتظار چیزی دارید ، انتظارات ظاهر می شوند ، اگر انتظارات برآورده نشوند ، ناامیدی به وجود می آید ،

و ناامیدی منجر به کینه ، گناه ، یا سرزنش دیگری در برابر همه گناهان می شود.

علاوه بر این ، با این اعتقاد ، شما درخواست خاصی را ارسال می کنید و به بدهی های موجود در جهان مادی برمی گردد ، آنچه می دهید همان است که دریافت می کنید! شاید با دریافت چنین درسی ، قبلاً در مورد آن فکر کنید.

برای شروع درک این وضعیت

شما باید تعیین کنید که در برخی از مناطق زندگی شما رکود به وجود آمده است ، که شما را از لذت زندگی محروم می کند. دلیل این رکود چیست - با موقعیت خاصی یا با شخص؟ از آنجایی که خود شما اجازه دادید این رکود ظاهر شود ، سعی کنید به جای این که شخص یا موقعیتی را برای همه چیز سرزنش کنید ، در باورهای خود تجدید نظر کنید.

… احساس "بدهکار داخلی" را حذف کنید

اگر بدهی یا وام دارید ، می توانند مقدار زیادی از انرژی شما را تخلیه کنند. زیرا ، به عنوان یک استاندارد ، شما فکر می کنید که آن را از خودتان می گیرید ، آنچه را که نیاز دارید بر می دارید و آنجا می دهید. این زنجیره باید بازنویسی شود.

ترفند اصلی این است که احساس بار را از بین ببرید ، به طوری که هر بار که در آنجا پول می دهید احساس سبکی می کنید.

و مهمترین چیز این است که بفهمیم هیچ کس به هیچ کس بدهکار نیست. حتی تو هیچ چیزی به خودت بدهکار نیستی ،

هیچ کس نباید مشکلات شما را حل کند ، اما شما نیز غریبه هستید. اگر می خواهید به فردی کمک کنید ، بدون انتظار هیچ چیز در مقابل کمک کنید.

توصیه شده: