احساس ظریف اینکه همه چیز دقیقاً به این شکل پیش می رود: آینده نگری یا برنامه نویسی

فهرست مطالب:

تصویری: احساس ظریف اینکه همه چیز دقیقاً به این شکل پیش می رود: آینده نگری یا برنامه نویسی

تصویری: احساس ظریف اینکه همه چیز دقیقاً به این شکل پیش می رود: آینده نگری یا برنامه نویسی
تصویری: شهر نیویورک: پیاده روی در های لاین تا هادسون یاردز 2024, آوریل
احساس ظریف اینکه همه چیز دقیقاً به این شکل پیش می رود: آینده نگری یا برنامه نویسی
احساس ظریف اینکه همه چیز دقیقاً به این شکل پیش می رود: آینده نگری یا برنامه نویسی
Anonim

نویسنده: سوتلانا دوبروولسکای

اغلب ، رویدادهای ناخوشایندی که برای ما اتفاق می افتد باعث چنین افکاری می شود: اما یک احساس نامحسوس وجود داشت که همه چیز به این ترتیب پیش می رود!.. و یک س reasonableال منطقی پیش می آید: آیا شهود ما کار کرد؟ یا ما خودمان را برای چنین نتیجه ای برنامه ریزی کرده ایم؟

اغلب از من سال می شود: چگونه می توان صدای روح را از برنامه های ذهنی و کلیشه های ناخودآگاه که زندگی خود را در ما زندگی می کنند ، تشخیص داد؟

آیا می توانیم بر وضعیت مورد انتظار رویدادها با خلق و خو ، وضعیت خود تأثیر بگذاریم ، یا این واقعیتی از پیش تعیین شده است؟

ابتدا به قسمت آخر سوال پاسخ می دهم.

نکته این نیست که آیا ما می توانیم واقعیت خود را ایجاد کنیم ، بلکه این است که ما همیشه آن را ایجاد می کنیم. همیشه. هیچ واقعیتی وجود ندارد که شما ایجاد نکرده باشید. تمام واقعیت شما توسط شما خلق شده است

نکته دیگر این است که می تواند ناخودآگاه توسط برنامه های شخص دیگری ایجاد شود. آن ها به عنوان مثال ، شخصی برنامه ای را راه اندازی کرد: "زندگی در این منطقه خطرناک است ، آنها سرقت می کنند" یا "در خانواده من ، در سن خاصی ، همه مردان از این بیماری لاعلاج رنج می برند" - و با این کار خود او ایجاد می کند طرح مناسب در واقعیت

فرد یا با برنامه های آموخته شده از خارج موافق است و در احساسات و ترسهای مشابه قربانیان فرو می رود ، یا تصمیم می گیرد خودش را آزاد کند از آن افکار و احساساتی که در آن ساکنان سرقت شده یا بستگان بیمار زندگی می کنند.

علاوه بر این ، سوال حتی این نیست که شما چه فکری می کنید ، بلکه این است چقدر در مورد این افکار قوی هستید؟. احساسات نیروی محرکه هستند … با الهام قوی ، هم می توانید فوراً وارد آینده ای باشکوه شوید و هم آنچه را که تقریباً ایجاد شده است نابود کنید.

همینطور مهم این است که احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن شوید که هیچ ناامیدی شدید در زندگی شما وجود ندارد … زیرا اگر به چیزی در حالت "شدید ناراحت کننده" فکر می کنید ، به معنای واقعی کلمه "فساد" را به آن می آورید.

خوشبختانه طنز می تواند به خنثی سازی این رفتار خود مخرب کمک کند و اهمیت برنامه نویسی منفی را به شدت کاهش دهد.… به محض مشاهده چنین حالتی ، فوراً توجه خود را به افزایش منابع و قدردانی از خوبی هایی که دارید متمرکز کنید! و در آنجا قدرت شوخی پیدا خواهید کرد: "این چیزی است که من خودم آزاد کردم ، اینجا دینامو است! اوه! بهتر است یک چهارده را بچرخانید!.."

بنابراین این سوال روشن شد … در اصل ، زندگی دیگری غیر از زندگی ای که خودمان ایجاد می کنیم وجود ندارد. همه رویدادها توسط ما ایجاد شده است.

حالا بیایید دریابیم که چگونه پیش آگاهی را از برنامه نویسی منفی خود تشخیص دهیم.

معیار اصلی سبکی است. صدای شهود سبک و محجوب است و با هیچ احساس منفی همراه نیست.

آن ها اگر با آرامش احساس می کنید که امروز نباید بروید ، به عنوان مثال ، به برخی از مقامات رسمی ، زیرا چیزی در روحیه شما نیست ، شما نمی خواهید - این شهود است. شما می آیید - و تعطیل است ، یا مقام رسمی در "مرخصی استعلاجی" است. اگر این فکر که باید به آنجا بروید باعث ناراحتی و خفگی شما می شود ، این نوعی برنامه ناتمام در درون شماست که هشدار می دهد: "شما از این می ترسید ، نمی دانید چگونه با آن تعامل داشته باشید. شما به آنجا بروید و احساس بدی خواهید داشت. " بدن به شما می گوید که شما آمادگی مواجه شدن با این مشکل را ندارید ، باید نگرش خود را نسبت به آن تغییر دهید. چرا تعجب می کنید اگر در چنین روحیاتی کمپین ناموفق باشد - این سوال حل نمی شود ، اعصاب و زمان هدر می رود.

اگر چنین شرایطی اغلب رخ می دهد ، باید بنشینید و دلایل آن را بنویسید. هنگامی که آنها را خلاصه می کنید ، خواهید دید که این به اصطلاح "پیشگویی" مربوط به آن اعمال یا رویدادهایی است که سعی می کنید از آنها اجتناب کنید ، تا حد تهوع … آن ها شما برنامه ای را تهیه نکرده اید که شما را تشویق می کند فقط چنین پیشرفتی را مشاهده کنید. این برنامه نویسی منفی است که در شما زندگی می کند.

کسی از مقامات "می ترسد" ، کسی از معلمان در مدرسه ، کسی می ترسد در مورد خود اظهار کند: "من باید این را داشته باشم!". هنگامی که این برنامه را در داخل کار می کنید ، از وارد شدن به روابط خاص یا فعالیت در منطقه خاصی نمی ترسید و تنظیمات برنامه شما دیگر سرعت شما را کاهش نمی دهد. زیرا شما به نکته اصلی پی برده اید: "مردم نقش نیستند". اگر با مردم ارتباط برقرار کنید ، نه با مقامات یا شخصیت های خانوادگی - همه چیز قابل حل است!

اگر مرتباً افکار یا تصورات زودگذری در مورد مشکلات آینده دارید و سپس این مشکلات در زندگی اتفاق می افتد ، نباید از این افکار زودگذر بگذرید. شاید این یک اشاره برای شما باشد.

اگر در مورد از دست دادن پول فکر کرده اید ، شاید ترس از بی ثباتی مالی در شما وجود داشته باشد یا برنامه ای برای ارتباط قوی با پول وجود داشته باشد ، زیرا شما ارزش خود را در امور مالی اندازه گیری می کنید. و شما واقعاً می توانید کیف پول خود را گم کنید ، یا از شما سرقت می شود ، یا بانک سقوط می کند و غیره. بنابراین ، برای آشنایی بهتر با انتظارات ناخودآگاه خود ، باید از این علائم استفاده کنید.

از خودت بپرس:

- واقعاً از چه می ترسم؟

- چه چیزی در من این وضعیت منفی را جذب می کند؟

- چرا من به این وضعیت نیاز دارم؟

- برای جلوگیری از این اتفاق چه چیزی را باید در خودم تغییر دهم؟

- چگونه باید حالت درونی خود را تغییر دهم؟

تصور تصادف رانندگی در ذهن شما نقش بست ، بلافاصله با خود می گویید: "بس کن ، چرا ممکن است به تصادف نیاز داشته باشم؟ از طریق یک تصادف چه چیزی دریافت خواهم کرد ، چه پاداشهایی؟"

و خواهید دید که از طریق حادثه شما:

الف) می توانید از عزیزان خود مراقبت کنید ؛

ب) حواس خود را از برخی عوامل تحریک کننده قوی که داشتید منحرف کنید ؛

ج) اگر از نظر جسمی به شدت رنج برده اید ، یک فرصت قانونی خواهید داشت که مدتی کار نکنید.

د) فرصتی برای تخلیه عصبانیت ، عصبانیت و غیره خود کسب کنید.

همه این پاداش ها باید در نظر گرفته شوند. و وقتی می فهمید که ریشه مشکل چیست و چگونه می توانید پاداش های مشابه را دریافت کنید ، وضعیت به شکل دیگری پیش می رود. نیازی به وقوع یک وضعیت منفی نخواهد بود.

جالب است که مردم می توانند خسارت مادی دریافت کنند (یک چیز با ارزش را از دست بدهند ، نشتی از همسایگان خود در بالا پیدا کنند ، تصادف با ماشین احمقانه است) نه به دلایل مالی ، بلکه به دلیل ناتوانی در سرکوب ترحم یا خود ارضایی دیگر سرزنش کردن خسارت مادی به شما این امکان را می دهد که برای خود متاسف شوید و خود را مجازات کنید. دلیل آن این است که بسیاری در ابتدا به طور عادی خود را مجبور می کنند "منافع خود را قربانی کنند" و سپس در پس زمینه "بی انرژی شدن" کامل منابع خود از ناسپاسی رنج می برند.

در چنین شرایطی ، از دست دادن گوشواره های الماسی یا مبلمان آسیب دیده در یک آپارتمان سیل زده ، بسیاری از احساسات منفی را ایجاد می کند و سلامت ما را حفظ می کند (همانطور که می دانید ، بیماریهای مزمن احساسات منفی هستند که در اعماق ما دفن شده اند و شناخته نمی شوند).

به عنوان مثال ، متوجه شدید که کل موضوع در عصبانیت فشرده ای است که نسبت به یک موقعیت یا شخص احساس می کنید ، اما اجازه ندهید که او بیرون برود ، آن را در خودتان دفن کنید. و سپس می توانید وانمود نکنید که همه چیز برای شما خوب است ، و خشم خود را بدون اینکه منجر به حادثه شوید برطرف کنید. می توانید در خانه دسته جمعی ، پرش ، رقص وحشیانه ، بالش کوبیدن و غیره کنید. در نهایت ، یک نامه عصبانی بنویسید و آن را چندین بار با صدای بلند بخوانید و سپس آن را بسوزانید. خوب است بدانید که موضوع خشم به شما چه می آموزد (با این وجود - نه به طور تصادفی!..) و شما مجبور نخواهید شد تصادف کنید.

این شناخت احساسات شما و اعمال آنها بسیار قدرتمند است. از آن استفاده کنید و زندگی زیبا خود را ایجاد کنید.

توصیه شده: