جایی برای خودم پیدا نمی کنم

تصویری: جایی برای خودم پیدا نمی کنم

تصویری: جایی برای خودم پیدا نمی کنم
تصویری: چگونه انرژی منفی‌ را از خانه خود دور کنیم؟ 💚 2024, آوریل
جایی برای خودم پیدا نمی کنم
جایی برای خودم پیدا نمی کنم
Anonim

درخواست مشتری: "من جایی برای خودم پیدا نمی کنم ، من از اضطراب و اضطراب عذاب می کشم."

دختری با درخواست برای رفع اضطراب و اضطراب به من مراجعه کرد. او این وضعیت را طوری توصیف کرد که گویی از نظر جسمی نمی تواند جایی برای خود بیابد.

در یک مکالمه به شیوه ای جالب ، او آخرین مکان را برای خود می گذارد و به طور کلی فضای بسیار کمی را به تجربیات خود اختصاص می دهد.

او در مورد اقوام و مشکلات آنها بسیار صحبت می کند ، همه چیز را که در خانواده اتفاق می افتد بسیار رنگارنگ توصیف می کند. و فقط در پایان او کمی در مورد وضعیت خود ، تقریباً گذرا ، اشاره می کند.

درمانگر موظف است به صدای درونی خود اعتماد کند ، و من گوش می کنم … احساس پشیمانی می کنم. من می خواهم از او بپرسم ، صحبت کنم ، او برای من فوق العاده جالب است: چگونه زندگی می کند؟!

انتقال متقابل ایجاد می شود: به جای آن ، می خواهم "به آن فضا بدهم" ، به BE بدهم. من به آرامی او را به احساسات ، تجربیات خود می رسانم. آنجا همیشه سخت است …

ذهنیت و تربیت شگفت انگیزی در کشور ما: چقدر می توانیم درباره دیگران صحبت کنیم و چقدر درباره خودمان. و اندوه فراوانی وجود دارد … به ما آموخته اند که "من آخرین حرف الفبا هستم". این قانون چقدر گران است گاهی! در اینجا این یک تجلی رفتار وابسته است: من در آخرین مکان هستم ، اگر اصلاً بتوانم این مکان را در خانواده پیدا کنم. و عمدتا به عنوان یک عامل کاربردی یافت می شود: یک ظرف پیاده روی ، جایی که همه منفی و تنش در آن ریخته می شود. ظرف ممنوع است احساس ، مقاومت ، صدمه ، شکایت ، حمایت. او بر اساس احساس گناه دستکاری می شود "چگونه می توانید پدر را اینطور رنجانده باشید؟!" خانواده نسبت به خود "ظرف" بسیار بی رحمانه و بی احساس هستند ، فقط کاهش ارزش و دستکاری. روی هم رفته.

شما می توانید برای مدت بسیار طولانی در تاریخچه خانوادگی تحقیق کنید ، دلایل و روابط را درک کنید … اما من اضطراب را در تنفس ، در صدایم می شنوم. به نظر من ، در این مشکل ، اثر درمانی دقیقاً همان چیزی است که ما قصد داریم در مورد آن بحث کنیم. من متقاعد شده ام که در بحث درباره روابط مربوط به خویشاوندان ، وضعیت خانوادگی و سایر موارد استفاده چندانی نمی شود. مشتری "در جستجوی مکانی برای خود" در زندگی است. او باید این "مکان" را در درمان تجربه کند. و ما به سمت این تجربه می رویم. ما درباره او ، احساسات ، نیازهای او صحبت می کنیم ، به مسئله مرزها نزدیک می شویم.

تسکین وجود دارد … اشک … اشک درک ، درک و … شادی. لذت تجربه حالت "من هستم" ، "آنها من را می شنوند" ، "من مهم هستم". اشک شادی از ملاقات با خود به عنوان یک دوست قدیمی.

ضمیر ناخودآگاه شاد است ، آزاد می شود. و این یک "هدیه" فوق العاده برای کار به ما می دهد - یک تصویر.

با توجه به خود ، فرد لذت می برد. و یک تمایل معمولی سالم لذت بردن از لذت بردن از وجود خود است. دختر سوالی می پرسد. او علاقه مند است که چرا مردم نسبت به حیوانات ولگرد ترحم می کنند ، چرا آنها احساس محبت شدید می کنند. ما در حال برچیدن این تصویر هستیم. حرکت به سوی آگاهی …

و یک پاسخ ساده ظاهر می شود: "اگر من نیستم؟! اگر کسی به او غذا ندهد چی ؟! چه می شود اگر … درست مثل آن روزی که هیچ کس به من غذا ندهد ، با گرسنگی من را به مرگ بکشد؟! ». در شرایط نقض مداوم مرزها و دستکاری ها ، شخص به طرز موجهی می ترسد: اگر این افراد در صورت نیاز به من "غذا" ندهند چه؟ از این گذشته ، تا اینجا فقط من "تغذیه" می کنم! و در عوض آنها من را از احساس گرسنگی و نیاز ، ناراحتی منع می کنند. سپس ، برای محافظت از روان ، شخص ترس خود را به یک شیء خارجی منتقل می کند: گربه ها و سگ ها. و به آنها رحم می کند ، اهمیت می دهد. و شما واقعاً می خواهید مراقب خود باشید. اما مراقبت از دیگران "قانونی" است تا مراقبت از خود. فردی که دارای عملکرد ظرف در یک خانواده است عادت ندارد از خود و سلامتی خود مراقبت کند. سیستم خانواده از این امر پشتیبانی نمی کند. خویشاوندان همچنان به فرد یادآوری می کنند که او فقط یک ظرف است ، عملکردی "چه می کنی؟ دست از کارهای احمقانه بردارید! بله ، تمام بیماری های شما از سر شما خارج است ، شما خود را روشن کرده اید »و موارد مشابه. ارزش شخصی به رسمیت شناخته نمی شود.همه چیز بی ارزش می شود: سلامت روحی و جسمی ، تجربیات ، نیازها ، احساسات و خواسته ها. و عمدتا - تلاش برای خارج شدن از نقش یک ظرف!

اما دختر شجاع در خود قدرت می یابد و کمک می خواهد. او می خواهد BE شود ، او می خواهد "جایی برای خود پیدا کند."

او قدم بزرگی به سوی خود برمی دارد. او این کار را از روی عشق انجام می دهد.

برای شما خوانندگان عزیز آرزوی شجاعت در راه رسیدن به خود را دارم!

برای مشاوره بیایید ، تماس بگیرید و بنویسید - س questionsال بپرسید!

درمان جایی است که دو مورد وجود دارد.

توصیه شده: