2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
- "اوه ، من والدین دیگری داشتم ، کل سرنوشت متفاوت می شد …"
- "در تمام زندگی من رویای یک خانواده شاد را دارم ، که آنها مرا دوست خواهند داشت ، اما همانطور که از دوران کودکی بوده است - تحقیر و تمسخر ، ادامه دارد"
هنگامی که درد زیادی در درون فرد وجود دارد ، بسیاری از انتظارات شکسته ، خیانت و تنهایی ، شرم و گناه ، عصبانیت و تلخی - بهبود فوری در اصل غیرممکن است. از این گذشته ، در تمام این موارد ، شما هنوز باید به چیزی بروید که منبعی برای این شفا فراهم می کند. به مکانی که انرژی زیادی وجود دارد ، اما دسترسی به آن بسته است. این انرژی اغلب با پایبندی ناخودآگاه به پیامهای والدین به اشتراک گذاشته می شود. مواردی که بر ما تأثیر منفی می گذارند ، یعنی قدرت ، ایمان ، اهمیت ، ارزش خود ، نفوذ ، اعتماد ، وضوح ، گشودگی خود را از دست می دهیم - از حوزه وابسته به هم ناشی می شوند. ما نه تنها آنها را در تمام زندگی خود حمل می کنیم ، بلکه والدین و پدربزرگ و مادربزرگ های ما نیز با این نگرش ها زندگی می کردند.
- "شما هنوز برای نقاشی کردن خیلی جوان هستید"
- "هوشمند نباش"
- "همانطور که گفتم ، چنین خواهد شد"
- "چگونه جرات می کنی از دست مادر عصبانی باشی"
- "هنوز موفق نمیشی"
اینها فقط کلمات نیستند ، این یک برنامه زندگی است که به اعماق روح ، در ناخودآگاه می رود ، و سپس یافتن علت افسردگی ، نارسایی های مزمن ، اضافه وزن و غیره بسیار دشوار می شود.
مادرم که در دوران کودکی دچار سوء استفاده عاطفی شده بود ، به من اطمینان داد: "من هرگز این را به فرزندم نمی گویم ، اما با خروج از دفتر ، فوراً به فرزندش فریاد زد:" تو چه هستی ، احمق! شما یک دیوانه کامل هستید که به آنجا صعود کردید!"
این استراتژی رفتاری زندگی از ما قوی تر است ، از سیستم اجدادی ما ناشی می شود.
تحقیر ، بی ارزش کردن ، تمسخر ، ضرب و شتم ، حسادت ، انتقاد مداوم - فهرستی نسبتاً ناقص از شرایط پذیرفته شده یا اختلال روانی. وقتی همه از احساسات اولیه خود جدا می شوند ، خانواده ها پر از این می شوند.
به عنوان مثال ، نوزادان با احساسات و خواسته های واقعی خود در تماس هستند ، اما برای مادری که در زمینه ای وابسته غوطه ور شده است ، این تماس غیرقابل تحمل می شود ، او نمی تواند در برابر آن مقاومت کند و برای از بین بردن آن در کودک همه کار خواهد کرد. به طوری که کودک برای او تا حد ممکن قابل تحمل و قابل مشاهده می شود - به طوری که او فقط در زمانی که او اجازه می دهد احساس می کند که چیزی را فقط به جهت او می خواهد ، به طوری که او در نهایت قابل کنترل می شود. چون وقتی خودش کوچک بود ، همین کار را با او می کردند. اما برای تغییر استراتژی رفتاری ، دیگر انرژی و میل کافی نداشت. من قدرت کافی برای ورود چیز جدیدی به زندگی خود و یا خودم را نداشتم - به عنوان مثال ، برای ایجاد روابط متفاوت با کودک ، و نه به شیوه ای که او با مادرش داشت.
12 پیام والدین ریشه در منع اجدادی دارد.
"نمی توانی شادی کنی - گریه می کنی"
من به یاد دارم که چگونه در مهد کودک همه ما با خنده شروع به پراکندگی کردیم ، لذت بردیم و عالی بودیم. و مطمئناً کسی آنجا بود و با نگاهی هوشمندانه شروع به ترساندن ما با "مجازات آسمانی" کرد. او پیغام والدین "زندگی نکن" را در خود حمل می کرد ، شادی و خنده کودکان دیگر را سرکوب می کرد و در خود احساس ناراحتی و مالیخولیا می کرد ، خلاص شدن از او غیرممکن بود.
البته ، والدین هرگز مستقیماً نمی گویند "زندگی نکن". آنها متفاوت می گویند:
- چقدر برایم دردسر و اضطراب آوردی
- به طوری که شما از زمین می افتید
- چشمام تو رو ندید
- من به چنین بچه بدی احتیاج ندارم
- من به شما قدرت زیادی دادم ، اما هنوز نمی توانید ازدواج کنید ، ازدواج کنید ، وارد موسسه مورد علاقه من شوید ، بازیگر شوید ، همانطور که در خواب دیدم …
کلمات جذب روح ما می شوند ، زندگی ، احساسات ، تصمیمات ، اعمال ما را تحت تأثیر قرار می دهند.
ما بر اساس این کلمات زندگی می کنیم ، زیرا آنها را از محبوب ترین افراد می شنویم و باور می کنیم. یا ما باور نمی کنیم ، اما هنوز می شنویم. و سپس ما شروع به گفتن آنها به فرزندان خود می کنیم. زیرا ما بخشی از سیستم ، بخشی از خانواده ، بخشی از مادر و پدر هستیم. ما جزئی از این کلمات شده ایم و از طریق ما به نسل های بعدی منتقل می شوند.از این گذشته ، اگر با نگرش ها کاری انجام ندهید ، آنها به ارث برده می شوند ، بخشی از برنامه زندگی ، که در آن همه چیز به جز موفقیت ، لذت ، عشق و خوشبختی وجود دارد.
توصیه شده:
برنامه های والدین چگونه تدوین شده است
بزها و مردان فرض کنید یک زن با برنامه عمومی بی احترامی به مردان وجود دارد. حتی تحقیر یا نفرت. آنها می گویند ، همه آنها حیوانات شاخدار هستند. چنین برنامه ای از کجا آمده است؟ مامان اینطور فکر می کند ، پدر در کنار او چنین رفتار می کند - و مادر نشان می دهد و این را به دخترش توضیح می دهد.
پیام والدین. چه صدایی در سر فرزند شما می آید؟
صدایی که ما اکنون با فرزندمان صحبت می کنیم برای همیشه برای او باقی می ماند. با این صدا است که او با خود صحبت می کند و بزرگسال می شود. همه سرزنش ها ، اخلاقی ، نارضایتی ما از او اساس نگرش خود او نسبت به خودش تلقی می شود. این که آیا او قادر به حمایت از خود خواهد بود ، به او روحیه می بخشد ، آیا به نیروهای خود ایمان موثری خواهد داشت ، چقدر با خود مهربان خواهد بود و آیا اصلاً قادر خواهد بود با خود مهربان باشد ، بستگی به این دارد که ما الان بهش میگه صدای مادر ، نگرش مادر ، ال
تحقیق درباره خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من". ما زیر شخصیت های از دست رفته را برمی گردانیم
دوستان ، من می خواهم یک تکنیک مفید را به شما یادآوری کنم ، آن را با مطالب خودم تکمیل کنم. ارزشمند و مغذی! از دیدگاه تحقیق و فعال سازی قابلیت ها و منابع شخصی! بنابراین… وظیفه روانشناسی بررسی خود: بخشهای درک شده و فراموش شده "من"
پیام های والدین که مانع از کار می شوند
بزرگسالان اغلب متوجه نمی شوند که تحت تأثیر احساسات چه کلماتی به فرزندانشان گفته می شود. با این وجود ، هر عبارتی که در گرمای لحظه پرتاب می شود ، در سر کودک واریز می شود و یک مفهوم پایدار از اهمیت خود ، از نگرش مادر و پدر به وجود او ، از نقش او در زندگی خانوادگی و اجتماعی ایجاد می کند.
چگونه با پیروی از پیام های والدین عشق خود را از دست می دهیم؟
- فقط باید به من اعتماد کنی! - و من به او هشدار دادم که او بز است! - و من گفتم که شما با او موفق نخواهید شد! آشنا بنظر رسیدن؟ خوب به خاطر دارم: من 15 ساله بودم و من و دوستم به آرایشگاه رفتیم. موهایمان عالی بود ، خوشحال و شادمان به خانه رفتیم.